تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۳  ، 
کد خبر : ۲۹۵۱۹۱
حميد بقايي در گفت‌وگو با آرمان:

چرا از احمدي‌نژاد مي‌ترسيد؟

مقدمه: پس از پيگيري‌هاي مستمر بالاخره موفق شديم حميد بقايي را به مصاحبه مستقيم دعوت كنيم. با هزار اما و اگر يك روز آفتابي او به ما وقت انجام مصاحبه را داد. بقايي هرچند ظاهري آرام دارد اما جنس رفتارش همانند رئيسش، محمود احمدي‌نژاد است او در اين گفت‌وگو از درخواست‌هايي كه مردم براي حضور مجدد احمدي‌نژاد در صحنه سياست دارند سخن گفت و تاكيد كرد آنها كه ما را مي‌بينند فراوان مي‌گويند حيف شد كه شما رفتيد. البته بقايي به سبك احمدي‌نژاد وقتي مورد انتقاد قرار مي‌گيرد فرافكني كرده و انگشت اتهام را به سمت دولت روحاني نشانه مي‌رود. او حتي براي تخريب دولت از قيمت فلفل دلمه‌اي هم نگذشت. آنچه در پي مي‌آيد در واقع دفاعيات حميد بقايي از دولت سابق در قالب مصاحبه است.
پایگاه بصیرت / مطهره شفيعي، زهرا ترابي
(ويژه‌نامه روزنامه آرمان - 1393/12/15 - صفحه 58)

* هنوز در حال و هواي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري هستيد؟

** چرا اين فكر را مي‌كنيد.

* تزيين صندلي‌هاي اتاق شما نشان از علاقه ميراث فرهنگي و گردشگري دارد.

** بالاخره اين‌ها نقش‌هاي سنتي است.

* چند وقت پيش با رئيس سازمان ميراث و گردشگري گفت‌وگو داشتم و اظهاراتي درباره اشياي قيمتي داشتند كه از كشور خارج شده است شما اين موضوع را تاييد مي‌كنيد؟

** چه كالايي به خارج رفته؟

* در خبرگزاري‌ها و سايت‌هاي خبري به اين موارد اشاره شده است

** بگويند چه جنسي به كشورهاي ديگر منتقل شده است و مگر كشورهاي ديگر نياز به اين موارد دارند.

* ظاهرا كميته‌اي هم تشكيل شده كه بروند و اين كالاها را پس بگيرند.

** يعني منظورشان اين است كه ما به كشورهاي ديگر داديم، يعني دولت احمدي‌نژاد داده است؟

* بله.

** بگويند چه داديم تا پاسخشان را بدهيم. شما بايد به عنوان يك روزنامه‌نگار سوال مي‌كرديد كه چه دادند و ماجرا چه بوده است.

* ظاهرا آنچه كه مي‌گويند از كشور خارج شده، تعداد زيادي بوده است.

** كسي كه ادعاي اين چنيني دارد بايد بگويد منظورش چيست. اگر فردي مي‌گويد كه خيلي كالاي قديمي و با ارزش از كشور خارج شده است بايد بگويد اين خيلي يعني چند عدد.

* ياد يكي از مناظره‌هاي انتخاباتي آقاي احمدي‌نژاد افتادم كه كانديداي مقابل در واكنش به آنچه ايشان به او نسبت مي‌داد سوال مي‌‌كرد حالا شما يك نمونه از مواردي كه به بنده نسبت مي‌دهيد را بگوييد.

** وقتي مي‌گويند خيلي خوب اين خيلي يعني چند تا. مثل اين بچه‌ها كه از آن‌ها سوال مي‌شود چند تا بابا رو دوست داري و مي‌گويند خيلي!

* ظاهرا در ميراث فرهنگي هم استخدام‌هاي زيادي صورت گرفته است و الان مي‌گويند، 95 درصد نيروها براي برنامه‌هاي سازمان موردنياز نيست. چرا اينقدر استخدام؟

** بگويند و پاسخ دهند كدام استخدام غير قانوني است. كجا ... و برادر نماينده مجلس استخدام شدند.

* انشاءالله وضعيت استخدام‌ها مشخص مي‌شود. سوال من درباره مجلس است و اينكه براي آن برنامه‌اي داريد؟

** هنوز زمان پاسخ به اين سوال نرسيده است.

* به هر حال افكار عمومي منتظر پاسخ اين سوال است.

** اجازه دهيد من از شما يك سوال بپرسم. چرا اين اندازه از آقاي احمدي‌نژاد مي‌ترسيد.

* ترس يعني چه؟

** خوب جواب بديد. من يك سوال كردم كه چرا اينقدر ترس از آقاي احمدي‌نژاد وجود دارد.

* ترسي نيست اما در دوران فعاليت ايشان اتفاقاتي رخ داده كه باعث شد آقاي روحاني با صداي بلند بگويد آن دوران تكرار نمي‌شود.

** هر سوالي پرسيديد من جواب دادم حالا هم مي‌گويم كه درباره خودشان بيايند پاسخ دهند. اگر نمي‌گويند من بيايم و بگويم.

* پس ظاهرا شما براي تخريب دولت برنامه‌اي داريد!

** نه؛ اصلا اينطور نيست. دولت اصلا احتياج به تخريب ندارد كه چون خودش به اندازه كافي تخريب مي‌كند. ما از عملكردمان دفاع كرديم و باز بايد به اول بحث برگرديم. رسانه‌ها بايد مستدل مطلب منتشر كنند و به صورت غير مستند چيزي ننويسند كه شر به پا شود. شما رسانه‌هاي كشورهاي پيشرفته را ببينيد، آن‌ها مستند حرف مي‌زنند وقتي مي‌خوانيد يك كدي مي‌دهد كه نشان بدهد گزارش‌هايشان مستند است. چرا من بايد جواب بدهم خوب شما بيا و جواب بده؛ سوال من از اين طرف است. مي‌آيند و مي‌گويند كه من فلان قدر برداشتم و حساب من اين طور و آن طور است اما واقعا خبري نيست و مي‌گويند بايد اثبات شود كه روش غلطي است.

اكنون طوري شده كه افراد بايد بي‌گناهي خودشان را اثبات كنند و كسي به دنبال اثبات حرفش نيست. مدام مي‌آيند به شما اتهام مي‌زنند و شما بايد به دنبال اثبات بي‌گناهي خود باشيد! مثلا درباره مشخص است كه تخلفي صورت نگرفته اما طرف مدام مي‌گويد كه بايد سند و مدرك بياورد اين دقيقا شيپور را از سر گشاد زدن است. اتهاماتي كه مي‌گويند اشكال ندارد اما دليل بياورند.

آقا شما بيا و اسامي افراد دولت احمدي‌نژاد كه وام گرفته‌اند را بياور و بگو آقاي فلان قدر وام گرفته و رابط آن هم اين فرد بوده است. اگر قرار بر حرف زدن باشد كه اين طرف هم مي‌تـواند حرف بزند اما اين كار خوب نيست و در اين شرايط، لطمه به همه ما مي‌خورد. راحت اتهام مي‌زنند. اگر مدعي هستيد كسي بي‌ضابطه استخدام شده است، دليل بياوريد و بگوييد آقاي گزينش، آقاي حراست و آقاي فلان اين دلايل ماست كه اگر درست بود حق طرف داده شود. ما با دولت دعوا كه نداريم و الان سوال مي‌كنيم آقاي روحاني مي‌شود بگوييد اين 20 ميليون دلاري از كجا و چطور آمده است. ما منتظر هستيم كه بدانيم 20 ميليون دلار در كشور چه ماجرايي بود.

* شكل و شمايل اين ساختمان به دفتر ساختمان‌سازي مي‌خورد، شما در اين ساختمان چه مي‌كنيد؟‌

** همه كار مي‌كنيم (مي‌خندد) به بحث قبل برگرديم. شرايط كشور الان شرايط خاصي است و از لحاظ اقتصادي فشار زيادي بر مردم است. چيزي ارزان‌تر نشده و قيمت هيچ چيز كمتر نشده است. هيچ كس هم حركت نمي‌كند چون قيمت‌ها... مثالي بزنم، ديروز رفته بوديم هندوانه بخريم يك مغازه قيمت را 1250 تومان، مغازه ديگر 800 و مغازه سوم 750 تومان نوشته بود. حالا اين يك مثال ساده است و موضوع پيچيده‌اي نيست و فقط مي‌خواهم بگويم تفاوت قيمت 500 تومان بود! تفاوت 40 درصدي در قيمت يك كالا اصلا خوب نيست بالاخره كدام را بايد گرفت. اين مساله اگر در گذشته بود كه واويلا مي‌شد. درست است؟ قبول كنيد واويلا است. اصلا در فروشگاه... ديگر هيچ‌چيز نمي‌شود خريد. من در اين مملكت زندگي مي‌كنم. شما اگر بخواهي روزي صدهزار تومان براي كتاب و اقلام ديگر خرج كنيد بايد حقوق 3 ميليوني داشته باشيد كه نداريد و قيمت‌ها هم نجومي است.

وقتي شرايط درست نباشد فروشنده هم هر قيمتي بخواهد اعلام مي‌كند و مشتري هم كه حوصله گشتن ندارند و همان قيمت را مي‌پردازند. يك موقع براي خريد جنس با قيمت مناسب بايد در 10 مغازه چرخيد كه نه حوصله‌اش وجود دارد و نه شرايطش را دارد، خسته مي‌شود، بچه دارد يا فروشنده تحقيرش مي‌كند. چند روز قبل مي‌خواستيم فلفل دلمه‌اي بخريم كه قيمت 2 عدد فلفل 4 هزار تومان شد و وقتي در خانه گفتند چرا اينقدر كم است، من گفتم همين مقدار كم 4 هزار تومان شد يعني دانه‌اي 2 هزار تومان پس بايد اين را ريز ريز كنيد و بخوريد! (مي‌خندد) اما خدايي آيا در دولت قبل وضعيت اين طور بود؟

* در دولت قبل به اندازه‌اي ذهن‌ها مشغول موارد ديگر بود كه اصلا فرصت فكر كردن به قيمت فلفل و هندوانه نبود.

** نه؛ اينطور نيست. قيمت‌هاي آن زمان را ببينيد، قيمت‌هاي الان را هم ببينيد. اين موضوع اتفاق مي‌افتاد چون الان ركود شده و فعاليتي نيست. الان اكثر جاها، كارها را خوابانده‌اند و مي‌گويند ببينيم كه چه مي‌شود. تجار و سرمايه‌دارها خيلي فعاليت نمي‌كنند.

* مدت‌ها از دولت دهم گذشته است؛ كسي به شما گفته كه حيف شد ديگر نيستيد و كاش هنوز دولت آقاي احمدي‌نژاد مستقر بود؟

** فراوان. جدي مي‌گويم.

* جواب شما هم حتما اين است كه قدر ما را ندانستيد و رفتيم!

** جدي مي‌گم كه مي‌گويند. يك دليلش گراني است و زماني هم براي خود شما مي‌گويند. يك زماني هست كه شما در اداره خودتان مي‌بينيد مدير بالاي سرتان مثل خودتان است. مثلا براي خريد مي‌رويد و مديرتان را هم در آن مغازه مشغول خريد كردن مي‌بينيد كه در اين صورت روحيه خيلي عوض مي‌شود ولي وقتي مي‌بينم كه مدير با ماشين آخرين مدل از جلوي من رد مي‌شود، روحيه‌ام خيلي بد و فشار بيشتر مي‌شود. در سمتي من حقوق نمي‌گرفتم اما الان وقتي مي‌بينم روساي جديد بالاي 9 ميليون و 8 ميليون حقوق مي‌گيرند، چه بايد گفت؟ مديراني با حقوق 12 ميليوني داريم.

* اما ظاهرا افراد دولت قبل هم حقوق كمي نمي‌گرفتند.

** چه كسي مي‌گويد؟ تركان اين حرف‌ها را زده است ديگر؛ سند بياورند. نمي‌شود گفت آنجا حقوق‌هاي كلان گرفتند، شاكي هم هستند. خودت را جاي كارمند آنجا بگذار، مي‌گويد حقوق 9 نفر را به يك نفر مي‌دهند. از تبعيض ناراحت است، اگر ببيند مديرش از جايي خريد مي‌كند كه خودش هم از همانجا مايحتاجش را تهيه مي‌كند بالاخره آرام مي‌ماند اما اگر ببيند مديرش سوار قايق موتوري است و خودش با قايق پارويي دنبالش مي‌رود واقعا ظلم است. سال آخر دولت دهم قيمت‌ها واقعا پايين‌تر بود، برويد قيمت‌ها را چك كنيد. با توجه به اين افزايش قيمت مگر افزايش حقوق و درآمد داشتيم. حالا اين 20 درصد افزايش حقوق واقعا 20 درصد افزايش نيست و خيلي كمتر است. 20 درصد به عددي در ضرايب اضافه شده است نه اينكه حقوق كارمند را ضرب در 20 درصد كرد. اداره كشور سخت است و كار ساده‌اي نيست.

* سخت شده البته.

** بله، به قول شما سخت شده است. اداره كشور ديگر مثل قديم نيست، خيلي شرايط سخت شده، تحريم‌ها هم هست كه آن هم جاي خودش را دارد. در كل الان مديريت در كشور سخت است و اين طور نيست كه پشت ميز بنشيني و كارها پيش برود. خير، اين‌طور نيست. شما در اداره خودتان يك كار اداري مثل بيمه و تامين اجتماعي داريد، آيا به طور اتوماتيك‌وار انجام مي‌شود و به در خانه مي‌آيد؟ خودتان بايد اتاق به اتاق برويد و دستور بدهند تا كار جلو برود. با بخشنامه و دستورالعمل اگر قرار بود كارها انجام شود كه مشكلي نبود لذا اداره كشور سخت است و آدم خودش را مي‌خواهد نه يكسري افرادي كه از نظر جسمي توانايي كامل را ندارند؛‌خوب آن‌ها نمي‌توانند. افرادي بايد مسئوليت قبول كنند كه بتوانند 14 ساعت كار مفيد در روز انجام دهند نه اين‌طور باشد كه فقط حضور داشته باشد.

مي‌خواهم بگويم شرايط خيلي سخت است و گراني فشار زيادي مي‌آورد. چند ماهي است كه در جريان كامل هزينه‌هاي منزلمان هستم و خودم به خريد مي‌روم كه واقعا خيلي سخت است. امسال نزديك روز معلم بود كه ديدم ارزان‌ترين‌ هديه‌اي كه مي‌توانم براي فرزندم براي اهدا به معملش تهيه كنم، 50 هزار تومان است. اگر بچه‌اي بخواهد يك كتاب يا روسري به معلمش هديه دهد بايد اين مبلغ را بپردازد، حالا فكر كنيد خانواده‌اي 3 فرزند مدرسه‌اي داشته باشد كه بايد 150 هزار تومان بدهد.

* خيلي وقت است كه ازدواج كردن هم هزينه زيادي دارد چه برسد به بچه‌دار شدن.

** ازدواج كردن را كه نمي‌شود متوقف كرد يا بچه را هم نمي‌شود كه نخواست پس يا بايد درآمدها را متناسب با آن افزايش داد يا اينكه فكر اساسي ديگري كرد.

* فلسفه كم كردن ساعت كار از سوي دولت دهم چه بود؟

** آن زمان تصميم گرفته شد ساعت كاري تا 2 باشد كه الان به 5 برگشت. دليلش اين بود كه آقاي احمدي‌نژاد اعتقاد داشت بايد كاري كنيم كه يك خانم بعدازظهر به خانه برود و به زندگي و بچه‌اش برسد. خانمي كه ساعت 5 از اداره خارج مي‌شود تا به خانه برسد و خيلي دير مي‌شود يعني خانه تبديل به خوابگاه براي او مي‌شود. اين خانم ديگر تا به خانه برسد فرسوده مي‌شود و فردا صبح بايد با عجله خودش را به سر كار برساند. اگر اين خانم زودتر به خانه برود، آن چهار ساعت كارش در اداره بيش از 8 ساعت فايده دارد؛ نگاه آقاي احمدي‌نژاد اين بود.

* به هر حال اين كاهش ساعت براي همه خوب نبود چون اضافه كار و اين قبيل تسهيلات حذف مي‌شد.

** بله. كسي كه ساعت 2 مي‌رفت ديگر اضافه‌كاري نداشت و براي آن بايد تا ساعت 5 صبر مي‌كرد اما اگر ساعت پايان كار 5 باشد اضافه‌كاري تا ساعت 7 است كه آن زمان به نفع كارمندان بود. خانم‌ها هم از كاهش ساعت كار به اين دليل راضي بودند كه لازم نبود هزينه مهد كودك بدهند و در كنار آن مي‌توانستند به امور خانه و زندگي بپردازند. شما خانمي و مي‌داني فشار باعث فرسوده شدن خانم‌ها مي‌شود و آسيب‌هاي جسمي بيشتري به اين خانم نسبت به خانمي كه در حد نرمال كار مي‌كند وارد مي‌شود.

درست است كه خيلي كارها الكترونيكي و مكانيزه شده است اما استرس كار كم نشده است يعني صبح بدو بدو بايد به سر كار بيايند و بعدازظهر با عجله بايد فرزندشان را از مهدكودك بردارند و به امور خانه برسند. با كاهش ساعت كار فشار اقتصادي بر خانواده‌ها هم كمتر مي‌شد چرا كه ظهر مي‌توانستيد فرزند خود را از مهد كودك بياوريد و هزينه كمتري پرداخت كنيد.

* اين روزها جوانان با مشكل مسكن دست و پنجه نرم مي‌كنند و يكي از دلايل ازدواج نكردن هم همين است.

** مسكن مهر ثبت نام كرديد؟

* نه؛ نيازي به مسكن نداشتم. خيلي تبليغ شد كه مسكن مهر پروژه‌اي است كه به سرانجام نمي‌رسد و دامنگير دولت يازدهم شده است. درست است؟

** خيلي‌ها مسكن مهر گرفتند. طرف با 5 ميليون خانه گرفته است. براي بعضي‌ها كه وضع مالي خوبي نداشتند با 5 ميليون يك خوابه و با 9 ميليون دو خوابه تحويل داده شد.

* اما ظاهرا اعتراض به اين بود كه پول‌هاي زيادي براي مسكن مهر پرداخت مي‌شود اما خبري از تحويل خانه نيست.

** اشتباه كردند. فكر مي‌كنم براي يك خوابه، 5ميليون در ابتدا پرداخت مي‌شد و 40 يا 35 ميليون وام بود.

* پرداخت اقساط منازل سنگين نبود؟

** نه؛ شما مثلا ماهيانه 500 هزار تومان براي اجاره پرداخت مي‌كنيد اما ماهي 300 تا 350 قسط مي‌دهيد با اين تفاوت كه ديگر مالك هستيد. من بيست سال پيش قسط 70 هزار توماني مي‌دادم كه خيلي سنگين بود، آن سال به من فشار مي‌آمد اما بعد از 2 يا 3 سال اين پول ديگر ارزش خود را از دست داده بود يعني اگر شما 300 هزار تومان قسط مي‌دهيد، دو سال ديگر اين قسط پولي محسوب نمي‌شود اما بهره باعث فشار مي‌شود. اشتباه كرديد مسكن مهر نگرفتيد. مسكن مهر در كاهش هزينه مسكن موثر بود و دغدغه‌هاي ذهني خيلي افراد را برطرف كرد. حالا شكم را مي‌شود به نحوي سير كرد اما سرپناه را نمي‌شود آسان گرفت.

* اصلا خودتان گرفتيد كه به من مي‌گوييد اشتباه كردم ثبت نام نكردم؟

** مسكن مهر به من تعلق نمي‌گرفت چون خانه داشتم. كسي كه مالك نباشد مي‌تواند اقدام كند. مي‌دانيد چه ميزان از مردم با مسكن مهر صاحبخانه شدند؟ فكر و دغدغه آن‌ها تمام شد. چند روز پيش خانمي مرا ديد و پرسيد شما دفتر رئيس‌جمهور كار مي‌كنيد، گفتم قبلا بودم، امرتان را بفرماييد كه گفت شوهرم فوت كرده و من 600 تا 700 هزار تومان حقوق مي‌گيرم اما 650 قسط مي‌دهم. دخترم ازدواج كرده و پول خريد جهيزيه براي او نداشتم و الان دختر دوم مي‌خواهد ازدواج كند كه پول ندارم براي او هم جهيزيه بخرم. نامه براي رئيس‌جمهور نوشتم اما هنوز جوابي نداده است. پرسيدم چه زماني نامه نوشتيد گفت اسفندماه.

گفتم با 50 تومان چطور زندگي را اداره مي‌كنيد كه گفت آشنا و فاميل كمك مي‌كنند. كمك كردن به اين افراد را مي‌گويند گداپروري است. بياييد مشكل مردم را حل كنيد و به جاي اين كار نگوييد ما بجاي ماهي دادن، ماهيگيري ياد مردم مي‌دهيم! يكي چند شب پيش گفت كه دو سوم مردم پرتغال كمك‌هاي بلاعوض از دولت دريافت مي‌كنند و بعد اعتراض مي‌كرد كه اين دو سوم به نصف رسيده و مردم با ريختن به خيابان نسبت به چنين موضوعي اعتراض كردند. در اينجا بعضي‌ها نشستند و مي‌گويند مردم خودشان باشند. آقا، شما مشكل مردم را حل كن و بعد از آن به مردم ماهيگيري ياد بده.

* يارانه‌ها بدعتي بود كه دولت آقاي احمدي‌نژاد گذاشت و دولت آقاي ورحاني ناچار به ادامه آن شد. اين هم فشاري از دولت قبل به اين دولت است.

** تمام رسانه‌ها گفتند ثبت نام نكنيد. شما ثبت‌ نام كردي؟

* نه؛ من درخواست دريافت يارانه ندادم.

** الان پشيمان هستي و در جمع نمي‌تواني بگويي ثبت نام نكردم چون همه مي‌گويند اين چقدر ساده است! افراد در اقليت جرات نمي‌كنند اين را بگويند. بايد اين مساله را آسيب‌شناسي كرد؛ چرا مردم دوباره ثبت نام كردند و همان نخبگان هم از جامعه تاثير پذيرفت چون نگرفتن يارانه منطقي نداشت.

چند توجيه داشت يكي اينكه رسانه‌ها نمي‌توانند بر افكار عمومي تاثير بگذارند مگر اينكه حرف درست و با منطق بزنند. يك جاهايي هم كه رسانه مي‌گويد من تاثير گذاشتم اصلا اين طور نيست بلكه جامعه راهي را مي‌رفته و رسانه بر آن موج سوار شده است. نكته دوم اينكه مردم خودشان تشخيص دادند؛ بسياري از اس ام‌اس‌ها و طنزهايي كه مي‌ساختند، خيلي خنده‌دار بود. اين‌ها را ساختند و جو جامعه عوض شد. 97 درصد خيلي بود و يك رفراندوم بود.

930129ف

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات