(روزنامه ايران ـ 1395/06/24 ـ شماره 6311 ـ صفحه 15)
دکتر احسان شریعتی، فرزند دکتر علی شریعتی در سخنرانی خود با عنوان «از زندانی به زندان دیگر» کوشید تا با استناد به سخن پدرش آنجا که میگوید: «مبارزه انسان در طول تاریخ همیشه انتقال از زندانی به زندان دیگر بوده است»، این پرسش را مطرح کند که اگر محصول مبارزه انسان در راه رهایی از حبس، تنها انتقال از زندانی به زندان دیگر باشد، آنگاه این سؤال مطرح میشود که آیا انسان در طول تاریخ، اساساً پیشرفتی داشته است؟
شریعتی معتقد است که پس از انقلاب ما پیشرفتها و در کنار آن پسرفتهایی نیز داشتهایم که باید آنها را در مجموع و در درازمدت سنجید و در تحلیل نهایی این خوشبینی و بدبینی و ارزشگذاریها، احساس انسانی نباید ما را از واقعیت دور کند.
به زعم او، انسان ایرانی، پیش از شریعتی و آیتالله طالقانی و پس از آنها مشابه نیستند و این خود یک پیشرفت است؛ به تعبیر برخی از روشنفکران و فلاسفه، انسان ایرانی پس از انقلاب، از تعطیلات تاریخ برگشته و دیگر مشابه انسان پیش از انقلاب نیست و این تجربه و آگاهی سبب میشود که ما از بسیاری از انحرافها و اشتباههای ملل دیگر مصون باشیم. این خود یک پیشرفت بزرگ است که در کنار پسرفتها باید در درازمدت ما را به یک تعدیل در قضاوتمان برساند.
وی همچنین به اهداف و انتظارات آیتالله طالقانی نیز اشاره کرد و گفت: «انتظار آقای طالقانی، اعتلای اخلاقی، معنوی و قدسی از دین برای انسان است که متضمن سمتیابیهای انسانی- مردمی باشد؛ یعنی دین، اخلاق، معنویت و عرفان پشتوانهای برای جهتگیریهای درست رهاییبخش باشد.»
شریعتی همچنین نوشتن طالقانی در زندان و بدون بهرهگیری از منابع را زمینهای برای بیان ایدههای جدید دانست و این کار او را اتفاقی نو در تفسیر قرآن و معرفت دینی تلقی کرد.
وی محصول این خوانش از قرآن را ارائه بدیل و نوعی نظام مردمسالاری شورایی دانست و در این راستا، پیام طالقانی را شهادت و شورا یا به تعبیری «شهادت دادن به نفع یک نظام شورایی خواند» و گفت: آیتالله طالقانی بارها تأکید کردند که مسأله «شورا» از اساسیترین مسائل اسلامی است.
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/6311/15/150540/0
ش.د9502019