(روزنامه جمهوري اسلامي - 1395/01/21 - شماره 10562 - صفحه 6)
قره باغ طی روزهای اخیر صحنه درگیریهایی است که در سالهای پس از آتش بسِ دهه 90 میلادی کم سابقه بوده است؛ درگیریهایی که افزون بر ارمنستان و جمهوری آذربایجان، به نوعی روسیه و ترکیه را بار دیگر در برابر هم قرار داده است.
قره باغِ کوهستانی (قره باغ- ناگورنو) پس از چند سال آرامش نسبی طی چهار روز گذشته شاهد درگیری نظامی ارمنستان و جمهوری آذربایجان بوده است. در این درگیریها که از واپسین روز هفته گذشته آغاز شد دو طرف با تانک، هلی کوپتر و توپخانه مواضع یکدیگر را هدف قرار دادند که در پی این آتشباریها تاکنون بیش از 30 تن کشته شدهاند.
دو سال پیش نیز در پی سرنگونی یک هلی کوپتر ارمنی با شلیک نیروهای نظامی جمهوری آذربایجان، موجی از نگرانیها در ارتباط با از سرگیری درگیریهای نظامی میان دو همسایه قفقازی در منطقه قره باغ شکل گرفت اما با میانجی گریهای منطقهای و بینالمللی این بحران در نطفه خاموش شد.
منطقه قره باغ بخشی از خاک جمهوری آذربایجان است که زیر تسلط ارمنیان ساکن این منطقه قرار دارد. جمهوری خودخوانده قره باغ که پس از پایان جنگ جدایی طلبانه در سال 1994 (73ش) میلادی تثبیت شد، به دست حکومت محلی این منطقه و با پشتیبانی نظامی و مالی جمهوری ارمنستان اداره میشود.
مناقشه بر سر قره باغ به سالهای روی کار آمدن رژیم کمونیستی در روسیه و ایجاد جمهوری سوسیالیستی یا همان اتحاد جماهیر شوروی باز میگردد که مناطق واقع در آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی به صورت کامل زیر نگین مسکو قرار گرفت. منطقه قره باغ نیز در این میان و در قالب قفقاز جنوبی در جمهوری سوسیالیستی شوروی هضم شد اما مناقشه بر سر این منطقه هیچ گاه خاموش نماند.
پس از فروپاشی شوروی و استقلال جمهوریهای پانزده گانه آن، زخم این مناقشه بار دیگر سر باز کرد و به بحرانی جدی میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان تبدیل شد.
ارمنستان و جمهوری آذربایجان به دنبال فروپاشی شوروی در سال 1991 (70ش) بر سر منطقه قره باغ درگیر شدند. در این میان، قره باغ کوهستانی اعلام استقلال کرد اما این استقلال مورد پذیرش بینالمللی قرار نگرفت و نتیجه آن درگیری شدید نظامی میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان بود؛ درگیریهایی که نتیجه آن کشته شدن نزدیک به 30 هزار نفر و آوارگی هزاران نفر دیگر بود.
این درگیریها با مداخلههای بینالمللی و شکل گیری توافق آتش بسِ «بیشکک» در ماه می1994 (خرداد 1373) فرونشست؛ آتش بسی که با وجود نقض مکرر از سوی هر دو طرف تاکنون پابرجا باقی مانده است. لرزان بودن آتش بس و قرار گرفتن ارمنستان و جمهوری آذربایجان در متن رقابتهای منطقهای در قفقاز جنوبی به ویژه میان روسیه و ترکیه موجب شده است هر از گاهی به بهانههای گوناگون درگیریهای مقطعی میان 2 همسایه قفقازی شکل بگیرد و آتش بس نقض شود.
بخش مهمی از دلایلِ از سرگیری درگیریهای اخیر میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان بر سر منطقه قره باغ نیز باید در قالب این رقابتهای منطقهای مورد تحلیل قرار گیرد. این مساله به ویژه با توجه به تنشهای اخیر در روابط مسکو و آنکارا بر سر بحران سوریه به ویژه پس از سرنگونی جنگنده روسی به دست ترکها بیشتر جلب توجه میکند.
در این باره باید گفت، روسیه از نخستین سالهای فروپاشی شوروی و استقلال جمهوریهای پانزده گانه، تلاش کرده است این جمهوریها را در قالب سیاست «خارج نزدیک» در مدار سیاسی، امنیتی و اقتصادی خود نگاه دارد. به همین دلیل بود که روسیه همراه با این 15 جمهوری در قالب کشورهای مستقل همسود، «اتحادیه اقتصادی اوراسیا» و سازمان «پیمان امنیت جمعی» را تشکیل داد.
آن چه در نخستین سالهای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی برای روسیه اهمیت بسیار داشت، نفوذ دوباره بر این جمهوریها و جلوگیری از افتادن آنها به دامان غرب بود. غرب نیز در قالب سیاست گسترش ناتو به شرق تمام تلاش خود را برای عضویت این جمهوریها در سازمان ناتو به کار برد.
از جمله جمهوریهایی که از همان آغاز استقلالِ خود به سمت غرب گرایش پیدا کرد، جمهوری آذربایجان بود. تلاشهای روسیه برای جلوگیری از پیوستن جمهوری آذربایجان به دامان غرب موفقیتی به دنبال نداشت. به همین دلیل، روسیه سیاست فشار بر باکو را در پیش گرفت.
یکی از مهمترین ابزارهای مسکو برای فشار بر باکو، استفاده از مناقشه جمهوری آذربایجان با ارمنستان بر سر منطقه قره باغ بود. به همین دلیل بود که از نخستین روزهای شکل گیری بحران قره باغ، روسیه جانب ارمنستان را گرفت و در سالهای پس از آتش بس نیز همواره با پشتیبانیهای سیاسی و نظامی از ارمنستان در مسایل گوناگون بر جمهوری آذربایجان فشار وارد کرده است.این در حالی است که ترکیه در سالهای پس از فروپاشی شوروی نوعی سیاست پان ترکیستی را در مناطق ترک نشین قفقاز و آسیای میانه در پیش گرفت. همین مساله در کنار روابط نزدیک آنکارا و غرب موجب رقابت پیدا و پنهان ترکیه با روسیه در قفقاز جنوبی و نزدیکی بیش از پیش ترکیه و جمهوری آذربایجان شد. این امر در کنار اختلاف تاریخی ترکیه با ارمنستان بر سر مساله نسل کشی ارامنه در دوره امپراتوری عثمانی، موجب شکل گیری نوعی رقابت میان ترکیه و روسیه در مساله قره باغ شده است.
با چنین پیشینه ای، آن چه در شرایط کنونی نقش مسکو و آنکارا را در بحران قره باغ پر رنگتر میسازد تیرگی روابط ترکیه و روسیه بر سر سوریه است. از زمان سرنگونی جنگنده روسی، مسکو سیاست افزایش فشارهای سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتی بر آنکارا را در پیش گرفته است.
به گزارش گروه تحلیل و پژوهش ایرنا، شماری از ناظران میگویند یکی از ابزارهایی که روسیه تلاش کرده است از آن به عنوان اهرم فشار بر ترکیه بهره جوید، استفاده از بحران قره باغ است. از این منظر، روسیه تلاش دارد بخشی از توان سیاسی ترکیه را در این منطقه درگیر کند و مانع از تحرک بیشتر آنکارا در مساله سوریه شود، به ویژه که ترکیه بیش از هر زمان دیگری در مساله سوریه در تنگنا قرار گرفته است.
این در حالی است که روسیه میتواند این هشدار را نیز به جمهوری آذربایجان بدهد که دوری از مسکو و نزدیکی به غرب هزینههای سیاسی- امنیتی بسیاری برای جمهوری آذربایجان به دنبال دارد. در برابر، با نزدیکی به روسیه نه تنها از بار این هزینهها کاسته میشود، بلکه مزایای بسیاری نیز نصیب باکو خواهد شد. از سوی دیگر به نظر نمیرسد ترکیه نیز قصد پا پس کشیدن از رقابت با مسکو در سوریه یا قفقاز را داشته باشد و دست کم در سیاستهای اعلانی آنکارا در حمایت از رهبران باکو یا معارضان دولت دمشق نشانی از عقب گرد دیده نمیشود؛ مسالهای که میتواند به عنوان متغیری مهم در ادامه تنشهای دوسطحی قره باغ – بین دو کشور درگیر و نیز مسکو و آنکارا- تاثیرگذار باشد.
http://jomhourieslami.net/?newsid=86121
ش.د9502993