(روزنامه جمهوري اسلامي ـ 1395/08/22 ـ شماره 10735 ـ صفحه 12)
هر چند، پیش از برنامه، اعلام شد که یکی از تصمیمات پیشبینی شده در راستای همکاریهای دو کشور، تولید برنامههای نمایشی مشترک توسط تولیدکنندگان کرهای و ایرانی است، اما برگزاری نمایش، خود شاهد مثالی بود از چگونگی اجرایی شدن پروژه مذکور که ظاهرا توسط طرف کرهای پیشنهاد شده بود. در این نمایش، کره ایها با استفاده از زرنگی و تجربه فعالیتهای نمایشی و تاریخ سازی خود، به نوعی با الهام از داستان ایرانی ضحاک، تاریخ کهن ایران را به کشور کره پیوند دادند و چنین وانمودند که همکاریهای دو جانبه میان ایران و کره از تاریخ کهن چند هزار ساله برخوردار است.
پرشوری حضور نوجوانان و جوانان ایرانی در روزهای برگزاری هفته فرهنگی، آنچنان بود که شادی وصف ناشدنی در چهره سفیر این کشور به وضوح دیده میشد. هر جمله کرهای که از زبان سفیر و یا مترجم کرهای شنیده میشد با تشویق همراه با هیجان جوانان ایرانی پاسخ داده میشد، گویی این زبان، نوجوانان و جوانان ایرانی را مسحور خود ساخته است! این در حالی بود،که هنرمندان برگزار کننده کرهای عمدتا جوان و ناآشنا برای مخاطبان جوان ایرانی بودند. حال اگر گفته میشد، در میان هنرمندان کرهای یکی از هنرپیشههای سریالهای کرهای چون یانگوم، جومونگ و...در ایران حضور خواهد یافت، به جرات میتوان گفت که سیلی از نوجوانان و جوانان ایرانی و خانوادههای آنان بود که به محل برگزاری مراسم هجوم میآوردند.
به نظرم، دولت کره ویا سفارت این کشور، و یا حتی بخشهای خصوصی کرهای که به صورت شبه انحصاری بازار میلیاردی کالاهای مصرفی ایران را در اختیار دارند، هزینهای برای برگزاری آن پرداخت نکرده باشند، که هر یک از سیل تجار ایرانی که با افتخار، برندهای معروفی چون سامسونگ، ال جی، کیا، هیوندا را بر پیشانی فروشگاهها و نمایشگاههای خود دارند، ممکن است با علاقه متقبل هزینههای آن شوند!
چنین وضعیتی برای یک ناظر ایرانی فعال در عرصه دیپلماسی فرهنگی، بسیار شگفت انگیز و در عین حال آموزنده است. با این که برای برگزاری برنامههای فرهنگی ایرانی در خارج کشور باید هزینههای مختلف از جمله چرب کردن سبیل مسئولان کشور میزبان، محل برگزاری و هزینه ایاب و ذهاب تماشاچیان، و متصدیان مختلف و صد البته هدایا را متحمل گشت.
چنین تقابل وضعیتی در نحوه برگزاری برنامههای فرهنگی دو کشور، تنها منحصر به اینجا نیست که به طور کلی میتوان کشورها را با توجه به گرایش فکری وفرهنگی آنان در دیپلماسی فرهنگی به دو بخش تقسیم کرد، که میتواند برخاسته از ساختار نظام فرهنگی، توان فرهنگی، وضعیت و نظام سیاسی و اقتصادی کشورها باشد. به طور مثال کشور یونان با وجود این که یک کشور اروپایی است، و چندان متوجه دیپلماسی فرهنگی نیست اما برای برگزاری برنامههای فرهنگی خود در خارج، به پرداخت هزینه (کم و یا بیش) متوسل میشود. صرف نظر از این که چه انگیزهای برای متقبل شدن هزینه برنامههای فرهنگی تشریفاتی دارد، و یا این که چرا برنامههایی برای مردم عادی برگزار نمیکند.
کشورهای دیگری که برای اجرای برنامههای فرهنگی در خارج متقبل هزینههای هنگفت میشوند، میتوان از کشور عربستان و یا لیبی در زمان قذافی نام برد.
بسیاری از کشورها، چندان به برگزاری برنامههای فرهنگی حکومتی در سایر کشورها توجه نشان نمیدهند و عموما به برگزاری روزهای ملی و در صورت نیاز به آموزش زبان ملی خود در داخل سفارت بسنده میکنند. بعضی از کشورها که در سابق در این حوزه فعال بودند، اما امروزه دیگر علاقه به چنین کاری از خود نشان نمیدهند.
وابسته اقتصادی روسیه در یکی از کشورها در پاسخ به این که چرا روسیه، دیگر برنامه فرهنگی در سایر کشورها برگزار نمیکند و هم اینک به اداره آموزش زبان روسی و یا مراسم ملی در اندک کشورها بسنده میکند، گفت: "دیگر زمان اتحاد سوسیالیستی شوروی تمام شده است" و یا کشور لیبی بعد از سقوط معمر قذافی دیگر داعیهدار رهبری جهان اسلام نیست.
حکومت مصر هرچند همواره در صدد تاثیرگذاری سیاسی بر سایر کشورهای عربی و اسلامی بوده، اما همانند عربستان، ایران داعیهدار رهبری جهان اسلام نیست و لذا برنامههای فرهنگی این کشور در خارج، معمولا از آموزش زبان عربی و برگزاری مراسمهای روز ملی فراتر نمیرود.
امروزه، سیاستگذاران و کارگزاران فرهنگی منحصر به حکومتها و دولتهای آنها نیست که کمپانیها، شرکتهای کوچک و بزرگ، رسانهها، سازمانها و گروههای مردم نهاد بین المللی، منطقهای و حتی از داخل کشورها، دارای برنامههای فرهنگی و گستره مخاطبان خود هستند، و چه بسا کشورهایی که دارای مبادلات گسترده جهانی هستند، اما در عرصه دیپلماسی چندان اشتیاقی به فعالیتهای فرهنگی رسمی حکومتی در خارج کشور از خود نشان نمیدهند، به کارکرد فرهنگی همین سازمانها و گروههای مردم نهاد خود، ایمان دارند و چندان ضرورتی در فعالیتهای حکومتی نمیبینند.
اما نحوه فعالیتهای فرهنگی عربستان و ایران در خارج دارای شباهتهای بسیاری است، به گونهای که گویا از یک الگو پیروی میکنند. در مقابل، نحوه فعالیتهای فرهنگی ترکیه و به صورت بسیار مشهود کشورهای اروپایی با سابقه استعماری چون انگلیس، فرانسه، آلمان و آمریکا به عنوان غول دیپلماسی فرهنگی در خارج قرار دارند.
چین امروز اما با صرف نظر کردن از ایده انقلاب فرهنگی رهبران اولیه خود، عمدتا در چارچوب توسعه اقتصادی خود به مقولههای فرهنگی توجه دارد. و در واقع، فعالیتهای فرهنگی چین و بیشتر با گرایش فعالیتهای اجتماعی، متوجه جلب توجه تودههای مردمی به منظور توجیه بازار شبه انحصاری کالاهای بنجل چینی در کشورهاست که به نوعی اهداف فرصت طلبی از وضعیت آشفته اقتصادی دیگر جوامع و غارتگری را در اذهان مردم سایر کشورها ترسیم میکند. فعالیت مراکز کنفوسیوسی چین در کشورهای فقیر و در حال توسعه، در واقع توجیه عدم سنخیت فرهنگ دینی این کشور با سایر ملل با ادیان و فرهنگهای متفاوت است تا این تفاوتهای مذهبی، خللی در توسعه بازارهای تجاری آن در کشورها ایجاد نکند.
اما مقایسه اشتراکات دو کشور ایران و عربستان بسیار جالب و شنیدنی است. و از آن شگفتیتر تفاوت این دو با کشورهای نقطه مقابل آنها یعنی ترکیه و کشورهای غربی است.
ایران و عربستان به رغم اختلافهای سیاسی و مذهبی مقامات اما کارگزاران فرهنگی دو کشور تقریبا به لحاظ گرایشهای راهبردی و برنامهای در دیپلماسی فرهنگی، هم خانواده هستند. و هر چقدر که از عمر تجارب دو کشور میگذرد، این تشابه و همگونی بیشتر و بیشتر میشود. علت را میتوان در تقابل شدید دو طرف برای شکست ترفندهای یکدیگر جستجو کرد. امری که مجال بروز هر گونه فرصت برای تجدید نظر و پدیداری ایده و یا گرایش دیگر را از هر دو طرف گرفته است. این جمله برای کارگزاران دیپلماسی فرهنگی ایرانی بسیار آشنا است که معمولا گفته میشود؛ عربستان با قدرت در حال اجرای برنامههای فرهنگی و در نتیجه پیش روی و نفوذ در کشورهای جهان است چون بودجه هنگفتی را برای هزینه کرد دیپلماسی فرهنگی، تخصیص میدهد. این یک تحلیل کلی نیست که در تمامی تحلیلها، اصولا بررسی جایگاه عربستان و فعالیتهایش در هر نقطه از جهان، نقش محوری در تعیین نوع سیاستها و برنامهها دارد.
اساس ساختار دیپلماسی فرهنگی عربستان، حکومتی است. سازمانها، نهادها و گروههایی که در این عرصه نقش ایفا میکنند، حکومتی و یا وابسته به آن هستند و وظیفه مندند تا در راستای سیاستها و اهداف از پیش تعیین شده حکومت گام بردارند. هر نوع تخطی از آن،پذیرفتنی نیست.
فکر و اندیشه عربستانیها در عرصه دیپلماسی فرهنگی بر پایه قدرت مذهب به عنوان عامل تاثیرگذار فرهنگی است، و عموم برنامههای فرهنگی از این ایده سرچشمه میگیرد. مبلغان عربستانی و فارغ التحصیلان مراکز اسلامی عربستان و یا مراکز اسلامی وابسته در سایر کشورها نقش ستون فقرات را در دیپلماسی فرهنگی عربستان ایفا میکنند. از این طریق کادر سازی میشود و بیشتر بزرگان و رهبران کشورهای اسلامی و یا اقلیتهای اسلامی در سایر کشورها، به نوعی فارغ التحصیلان مراکز اسلامی داخل و خارج این کشور هستند و عمده بودجه دیپلماسی فرهنگی این کشور هم در این بخش سرمایهگذاری میشود.
اما این کشور با دارا بودن عمده مراکز مقدس تاریخ اسلام و بالغ بر 17 میلیون زائر حج وعمره و غیره در سال، بزرگترین مخاطبان را در میان مسلمانان جهان دارد. مسلمانان جهان به طور سنتی از این کشور توقع دارند تا به آموزش و ترویج اسلام و زبان عربی و نشر آثار و هنر اسلامی بپردازد و این امر یکی از کارکردهای پذیرفته شده این کشور در جهان اسلام شناخته میشود. آموزشهای اسلامی و ترویج زبان عربی، بازخوردی اقتصادی و سیاسی برای این کشور دارد. همچنین آموزشهای عربی که توسط سایر کشورها در چارچوب آموزشهای عمومی و یا اسلامی به مردم ارائه میشود، در نهایت با منافع اقتصادی و سیاسی عربستان در اولویت نخست و سپس با منافع سایر کشورهای عربی همسو میشود.
چه بسا تصور شود که عربستان در یک محدوده ایدئولوژیکی -که برساختار ویژگیهای تاریخی آن و نیز برداشتهای سنتی مسلمانان جهان از این کشور است- گرفتار آمده؛ ناگزیر به پیروی از چنین شیوه دیپلماسی فرهنگی است و این امر تنها به جهت نوع عقلانیت مقامات عربستانی و یا قدرت و نفوذ نهادهای دینی در عرصه سیاسی و اجتماعی عربستان نیست. چرا که حاکمان نه چندان معتقد سعودی، در عمل نشان داده اند، جایی که منافع سیاسی قدرت حاکمه اقتضا کند، توان مهار نهادهای مذهبی وهابی را دارند، و در عرصه سیاست بین الملل پتانسیل همکاریهای بینالمللی و همسو شدن با سایر کشورها در مقابل تهدید گروههای اسلامی حتی سنی مذهب را دارا هستند.
از جمله برنامههای دیپلماسی فرهنگی عربستان، ترویج فرهنگ حج، حمایت از تشکلهای اسلامی، کمک به مساجد در تاسیس و راه اندازی فعالیتهای مذهبی، کمک به مدارس اسلامی و اعطای بورس تحصیلی، اعطای مدرک به مدارس اسلامی غیر رسمی در سایر کشورها، برگزاری سایر مناسبتهای مذهبی است. سازمان رابطه العالم الاسلامیه وابسته به عربستان، در اولویت نخست وظیفه هماهنگی و حمایت رهبران ونخبگان اسلامی در سایر کشورها را بر عهده دارد، اما سایر برنامههای دیپلماسی فرهنگی عربستان نیز توسط این سازمان هدایت و سیاستگذاری میشود.
به جهت توجه سنتی جوامع اسلامی به جایگاه عربستان با تاریخ و شهرهای تاریخی اسلامی و مذهبی آن، این کشور،در دیپلماسی فرهنگی خود، چندان نیازی به گستره فعالیتهای خیریه اجتماعی نمیبیند. این امر بسته به توان اقتصادی مردم مسلمان کشورها متفاوت است. عمده حمایتهای مادی عربستان در دیپلماسی فرهنگی شامل حمایت از تاسیسات زیربنایی مذهبی است که توسط رهبران و نخبگان اسلامی کشورها هدایت میشود.
این تاسیسات همانند مساجد جامع، مراکز فرهنگی اجتماعی اسلامی، مراکز علمی و دانشگاهی و غیره، نقش شبکههای بزرگ ترویج فرهنگ اسلامی و عربی را بر عهده دارند که بازخورد آن، توجه بیش از پیش مردم مسلمان به عربستان سعودی است. جوانان و مردم از طریق این مراکز از زبان عربی گرفته تا پوشش اسلامی و آداب اجتماعی به سبک عربستانیها را میآموزند و آن را در خانوادههای خود به عنوان یک وظیفه دینی ترویج میکنند.
در مقابل ترکیه و کشورهای غربی عمدتا فرانسه، انگلیس و آمریکا قرار دارند. این کشورها از سویی به جهت فرهنگ لیبرال دموکراسی خود، و از سوی دیگر با گره خوردن با منافع شرکتهای تجاری، سبک متفاوتی از دیپلماسی فرهنگی را دنبال میکنند. در واقع، در دیپلماسی فرهنگی این کشورها، هیچ ویژگی و برنامه فرهنگی که به نوعی منافعی را برای آنان فراهم نماید، نادیده گرفته نمیشود.
از سویی محور اصلی دیپلماسی فرهنگی این کشورها، توسعه روابط فرهنگی در همه زمینههای فرهنگ به معنای کلان آن که شامل همه عرصههای مرتبط با شیوه و سبک زندگی انسانها خواه مذهبی باشد و یا غیر مذهبی حتی در عرصه فرهنگ اقتصاد و جذب حداکثری مخاطبان از همه اقشار و طبقات جامعه است اما در کشورهایی چون عربستان، محور اصلی سیاستهای دیپلماسی فرهنگی معرفی و آموزش دستورات اسلامی در اولویت نخست و معرفی فرهنگ و زبان بومی و دست آوردهای صنعتی و مدنی به ترتیب در اولویتهای بعدی است. یکی به دنبال معرفی است و آن دیگری در پی توسعه.
تفاوت این دو در بروز و پدیداری شیوههای نو و آزادی عمل سیاستگذاران و کارگزاران فرهنگی است.
تکیه دیپلماسی فرهنگی کشورهای غربی بر توان بخشهای خصوصی،مراکز علمی و دانشگاهی، ورزشی و هنری، رسانهها و گروههای اجتماعی، مذهبی، حقوق بشری و مردمی، شرکتهای تجاری و حتی افراد و شخصیتهای ملی و یا خارجی است که از داخل و یا از طریق امواج رادیویی و تصویری و یا شبکههای اجتماعی مجازی و یا نمایندگیهای آنان در سایر کشورها، چرخ دیپلماسی عمومی و فرهنگی را به حرکت میآورند و به لحاظ ساختار لیبرال دموکراسی این کشورها، ومنافع شرکتها و گروههای مردمی، سیاستگذاری و برنامه ریزیها نیز بر عهده آنان است و دولتها نقش خود را عمدتا بر حمایتهای قانونی از فعالیت آنها معطوف میدارند.
بودجهای که توسط بخشهای غیر دولتی کشورهای غربی در دیپلماسی فرهنگی و عمومی خرج میشود، دهها برابر بودجهای است که توسط دولتها در این زمینه تخصیص مییابد. در حالی که عمده بودجه مراکز دینی و اسلامی در سایر کشورها در راستای دیپلماسی فرهنگی توسط دولتهای اسلامی چون عربستان پرداخت میشود، اما تقریبا همه هزینه ساخت و راه اندازی مراکز دینی مسیحی توسط مراکز دینی و مذهبی کلیساها و گروههای مردمی کشورهای غربی پرداخت میشود.
به علاوه این کشورها، با ساختار قوی بخشهای خصوصی خود، با راه اندازی مراکز علمی، فرهنگی، هنری، توریستی و آموزشی و باشگاههای ورزشی، علاوه بر نبض اقتصاد، نبض فرهنگ و هنر کشورها را نیز به دست میگیرند ونفوذ این کشورها از طریق قدرت نرم، باری نیست که مورد هشدار فعالان دیپلماسی فرهنگی به سبک عربستانی واقع نشود.
تعیین کارگزاران دیپلماسی کشورهای غربی تابعی است از خواست و نیاز شرکتها و گروههای فعال فرهنگی و سیاسی آنان در کشورهای میزبان. برخی کشورها چون لبنان تعیین کارگزاران دیپلماسی خود را در کشورها به اتباع خود در کشور میزبان محول میکنند. سفیر لبنان در یکی از کشورها در پاسخ به این که چرا در بعضی برنامههای دیپلماتیک شرکت نمیکند، اظهار داشت، انجمن اتباع کشورش در کشور میزبان، نفعی در این گونه برنامهها نمیبیند و لذا وی نیز مجاز به شرکت در این برنامهها نیست.
در تحلیل افکار عمومی فعالان دیپلماسی غرب، فعالان دیپلماسی عربستانی یا باید در شیوههای سنتی خود، تجدید نظر کنند که این امر نیازمند تغییرات اساسی در ساختار حکومتی و فرهنگی و اقتصادی داخلی است. امری که با توجه به الزامات آن، غیر ممکن به نظر میرسد. یا برتری فرهنگ غرب و توسعه روز افزون آن در جهان را به نظاره بنشینند و یا این که به انفعال رو آورده، به شیوههای خشونت طلبانه برای مقابله با آن متوسل شوند.
http://jomhourieslami.net/?newsid=113280
ش.د9502687