(روزنامه آرمان ـ 1395/10/27 ـ شماره 3233 ـ صفحه 6)
** اولین کشوری که قبل از سایر کشورها در خاورمیانه هواپیما آورده، ایران است. اولین هواپیما در حدود سالهای ۱۲۹۰ وارد ایران شده است. شرکت هواپیمایی ایران (هما) در موارد جنگی و نیاز اجتماعی یکی از پرسابقهترین شرکتهای هواپیمایی است که حدود ۹۰ تا ۱۰۰ سال قدمت دارد. خود مسئولان شرکت هما بهتر از من میتوانند سوابقشان را بگویند. استعداد ایرانیها خیلی بالاست. هر توفیقی که ملت در امر رفاه در زندگی داشته، به خاطر استعداد وسیع ملت برای جذب تکنولوژی است. ما اولین صنعت خاورمیانهای هستیم که بیش از صد و چند سال قدمت داریم، اکنون نیز کارشناسهای شرکت نفت ایران جزو بهترین کارشناسان هستند. من در این وزارتخانهها کار کردهام و میدانم که نیروی انسانی ایرانی فوقالعاده توانمند است. من در وزارت نیرو، نفت و مخابرات هرچه گفتم انجام شده است. به نظرم استعداد ایرانیان برای جذب تکنولوژی از همه جهان بیشتر و کمهزینهتر است. به خاطر میآورم در سال ۱۳۴۹ هواپیمای کنکورد که در فرانسه تولید شد، اولین خریدارش ایران بود. البته ما در آن دوران در حال مبارزه با رژیم شاه بودیم. حکومت وقت ۵۰۴ میلیون پرداخت و یک کنکورد خرید و بعد چون باند فرود نداشتند، این هواپیما نتوانست در ایران بنشیند. ما چنین سوابقی را در کشور داریم و به یمن وجود متخصصان ماهر، این روند ادامه خواهد یافت. امیدوارم ایران به عنوان هاب منطقه به هاب شمالی- جنوبی و شرقی تبدیل شود و سخت افزار با قیمت ارزان در اختیار مردم قرارگیرد. هواپیما گران است، اما ایران میتواند آن را ارزان کند، چون واقعا مسافرت بین شهرها زمانبر و هزینهبر است. من بیش از ۳۰ سال پیش گفتم که چون کشور بزرگ است، جابهجایی مسافر باید با هواپیما ارزان باشد.
ایران در سطح جهانی قدرت خرید دارد. اروپا و آمریکا نیز محتاج خریدارند و دو کمپانی ایرباس و بوئینگ محتاج این قرارداد هستند. اشارههای دور به من میگوید که این قراردادها برهم نخواهد خورد و میتواند پایدار بماند، چون قدرت سیاسی طیف راست آمریکا که در خاورمیانه با ما درگیرند، نمیتواند خود را به نیروی کار در آمریکا و اروپا تحمیل کند. پیشبینی من این است که هیچ اتفاقی نمیافتد. پیامی که به کارکنان شرکت هما میدهم این است که محکم به کار خود ادامه دهند. آنها میتوانند در سنای آمریکا نیز تاثیرگذار باشند، به این دلیل که مشتری خوبی هستند و آمریکا و اروپا محتاج مشتری هستند. بنده چون مسائل اقتصادی را به مسائل اجتماعی وصل میکنم، از مسئولان شرکت هما انتظار دارم که ارزانترین نرخ را در عرصه جهانی عرضه کنند که برکتش با خداست.
* دستاورد اقتصادی خرید این هواپیماها چیست؟
** هواپیما گران است و خرید آن هزینه بالایی میبرد،
همچنین کم ایجاد اشتغال میکند. اگر این ۱۰،۲۰ میلیارد دلار در کشاورزی هزینه شود
هم دوام دارد و هم نیاز عمومی کشور را برطرف میکند. این مبالغ بسیار بالاست و
عیبش این است که تعداد کمی شغل ایجاد میکند، اما اینکه میتواند هاب منطقهای شود
و قدرت سیاسی ایران را در سطح منطقه و جهان بالا ببرد و ارتباطات اجتماعی و سیاسی
را وسیع کند، خیلی خوب است. این مسأله نمیتواند ارزشگذاری شود، اما هزینهها
ارزشگذاری میشود. من همیشه گفتهام که باید تکنولوژی پیشرفته با قیمت ارزان داشته
باشیم. گزارشی در این باب میدهم.
یکی از دوستان دوره دانشگاه بنده میگفت: غرضی! چگونه است که در ایران دست هر شخصی یک تلفن همراه است؟ من گفتم: چون ارزان است و با پنج تا ۱۰ هزار تومان که پول خرید یک ساندویچ و تاکسی هم نمیشود، صاحب یک خط تلفن همراه میشوند. دوستم گفت: چند میلیون مشترک دارید؟ و من گفتم ۱۶۰ میلیون مشترک تلفن همراه در ایران داریم. از او پرسیدم: مگر در آمریکا چطور است؟ او گفت: آمریکا ۳۲۰ میلیون جمعیت دارد و ۲۷۰ میلیون، مشترک تلفن همراهند. پرسیدم چرا اینقدر کم؟ وی گفت: هزینههای جاری تلفن همراه بالاست. یعنی هر کمپانی ماهیانه ۵۰ دلار بابت هزینه ثابت و آبونمان میگیرد. این اتفاق به این دلیل در ایران افتاد که تمام متخصصان این حوزه از استعدادهای کشور خودمان بودند. بنده زمانی که در وزارت پست و تلگراف و تلفن بودم آنجا پر از افراد متخصص و نرمافزارنویس بود. من همه این افراد را تنظیم، تعریف و درست کردم و بهترین شبکه غرب آسیا را در تلفن ایجاد نمودم. از کارکنان شرکت هما نیز این انتظار وجود دارد حالا که خداوند به آنها توفیق داده و به تکنولوژی بالا دست پیدا کردند، رعایت فقرا و مردم عادی را بنمایند تا سرافکنده نشوند و بعد مردم بگویند تکنولوژی آوردند و با قیمت گران میفروشند. مسئولان شرکت هما نباید خودشان را با آمریکا و اروپا مقایسه کنند، بلکه باید خود را با ملت ایران مقایسه کنند که یک کارگرش با زحمت ماهی یک میلیون تومان میگیرد.
* در داخل کشور، برخی مخالفان دولت مسائلی را مطرح میکنند، از این جهت که در حال حاضر که مردم در شرایط نامساعد اقتصادی به سر میبرند و وضع معیشت آنها با مشکل مواجه است، ضرورتی نداشت که دولت به خرید هواپیما بپردازد. ارزیابی شما چیست؟
** این حرف کاملا درست است. ظرف این ۳۸ سال تقریبا هرسال۲۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار در سال هزینه شده است. اکنون که دولت ۲۰ میلیارد یا ۳۰ میلیارد دلار هزینه میکند، منتقدان باید بگویند که آیا باید تمام این پولها را به چینیها بدهیم و مواد مصرفی تهیه کنیم؟ تمام این دلارهایی که دادیم از بین رفته و ارتقایی در سطح زندگی مردم نگذاشته، بلکه تمام تولید داخل را نیز خوابانده است. سخن مخالفان دولت درست است، اما به این شرط که عملکرد دولت متبوع خود را با ۲۰ سال گذشته مقایسه کنند؛ زمانی که دلار ۷تومانی، ۱۰تومانی، ۱۰۰تومانی همینطور بالا میرفت و اقتصاد چین، ترکیه، دبی و اروپا را فعال میکردیم. آیا باید باز هم این دلارها را صرف واردات منسوجات کنیم؟ بیشترین واردات منسوجات چادر مشکی است که حدود ۱۶۰ میلیون بابت آن هزینه میشود، در صورتی که میتوان با ایجاد یک کارخانه این نیاز را چاره کنیم و این هزینه را کم کرده و در داخل نگه داریم. این همه پول هزینه شده، مخالفان چیزی نگفتند، حالا که دولت هوایما خریده به این مسأله حساس شدهاند؟ این قراردادها و خرید هواپیماها سه فایده مثبت دارد: اول اینکه برجام را محکم میکند و اینکه آمریکاییها باید به فروش تن در دهند، دیگر اینکه یک اشتغالی هرچند گران ایجاد میکند. از سوی دیگر ارتقای منطقهای کشور را به عهده میگیرد. من از دید سیاسی تمام این ۳ نکته را مثبت ارزیابی میکنم و به کسانی که به دولت انتقاد میکنند، میگویم بیایید آمار این هزینههایی که در ۴۰ سال گذشته انجام دادهاید را شفاف بگویید. واردات چادر مشکی ابزار ارتقا نیست.
* توافق برجام در زمان دولت اوباما صورت گرفت. با تغییر دولت در آمریکا و اظهارات ترامپ که به بازنگری در برجام اشاره میکند، این مسائل برای قراردادهای ایران با شرکتهایی مانند بوئینگ و ایرباس یا سایر شرکتهای سرمایهگذار در ایران مشکلی ایجاد نمیکند؟
** بایستی به آقای ترامپ گفت که دیر از خواب بیدار شدی. در جلسهای که برای رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی ترامپ در سنای آمریکا برقرار شد، همه گفتند که باید به تعهدات بینالمللی پایبند باشیم. سخنان آقای ترامپ در ارتباط با برجام برای جمعآوری رأی بوده است، اکنون که از خواب برخاسته، باید بداند که قدرت سیاسی در ایران و وزارت خارجه ایران این قدرت را داشت که بتواند پایگاه خود را در جایی قرار دهد که با تغییر دولت در آمریکا اتفاقی نیفتد. ایران بیشتر قدرتش، سیاسی است و آمریکا یک قدرت سیاسی، نظامی است که جنبه نظامیاش بیشتر است. ما توفیق این را داشتیم که آمریکاییها را سرجای خود بنشانیم و ابزار نظامی را از آنها بگیریم و بگوییم با ابزار نظامی نمیتوان قدرت سیاسی را توسعه داد. خود ترامپ و اطرافیانش نیز گفتهاند که درصدد ملتسازی نیستند. ما که ملتهای منطقه هستیم توانایی ملتسازی خودمان را داریم و از این جهت من خیلی نگرانی ندارم. ایران یک قدرت سیاسی برتر، دارای پایگاه اجتماعی وسیع و استدلالش منطقیتر از دیگران است. آنچه در دولت اوباما اتفاق افتاد و آنچه در دولت آینده آمریکا رخ خواهد داد، مربوط به این اشخاص نیست، بلکه به استعداد سیاسی جامعه آمریکا و ایران مربوط است که با یکدیگر تعامل میکنند. از بنده در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ پرسیدند که با آمریکا چه میکنی؟ گفتم نه تفاهم میکنم، نه میجنگم، اما تعامل میکنم. ایران یک قدرت است و آمریکا نیز یک قدرت است. آنها در اینجا مهمان هستند و ایران صاحبخانه است.
* به نظر شما جایگاه آیتا... هاشمی در این سالهای پس از انقلاب چگونه بوده است؟
** آیتا... هاشمی در دوران جوانی خود کتاب امیرکبیر را نوشت و برای همیشه امیرکبیر ماند.
* در طی سالهای اخیر، تهمتها و تخریبهای ناروایی از سوی مخالفان به آیتا... هاشمی تحمیل شد. اینها از چه رو بوده است و آیا این حرکات اخلاقی است؟
** خصوصیت شخصی آقای هاشمی این بود که همهچیز را به خودش مربوط میکرد که این مسأله تاوان دارد. اگر ما بخواهیم قضاوت کنیم، باید شواهد را مطرح کنیم. آقای هاشمی رئیس مجلس بود، رئیس جنگ و صلح بود، رئیس تشخیص مصلحت بود و زمانی که به رحمت خدا رفت، عدهای نگران شدند که کشور گرفتار شد.
* دولت آقای هاشمی با عنوان سازندگی فعالیت میکرد و بحق اقدامات خوبی را هم در راستای سازندگی و آبادانی کشور انجام داد، همچنین بسیاری بر این باورند که در آن دوران ما شاهد توسعه اقتصادی بودیم. با توجه به اینکه شما وزیر آیتا... هاشمی بودید، چقدر به این موارد در دولت او عمل شد؟
** ملت ایران، سازندگی را از دهه۶۰ آغازکرد. من در تمام این دورهها بودم. همزمان با پیروزی انقلاب سازندگی نیز شروع شد و ما بیشترین سازندگی را در دوره جنگ انجام دادیم. آقای هاشمی زمانی که به دولت رسیدند جریان سازندگی را متقبل شدند و دولت سازندگی شروع به کار کرد. دولت اول آقای هاشمی بسیار خوب بود، منتها آقای هاشمی تندروی کرد و مبالغ هنگفتی به صنعت کشاورزی، مسکن، جادهسازی و... تزریق کرد که در بسیاری از بخشها جواب نداد. آقای هاشمی در دوره اول ۱۶میلیون رأی آورد، اما در دوره دوم آرای وی ریزش داشت و وی ۹ میلیون رأی آورد، به این دلیل که گرانی بر کشور مستولی شد و آقای هاشمی لیبرال در دوره دوم به یک شخص سوسیالیستی تبدیل شد که درصدد کنترل قیمتها بود. این در حالی بود که در آن زمان با افزایش نرخ دلار روبهرو بودیم و قیمت دلار به ۷۰۰ تومان رسید که آقای هاشمی از سیاستهای تعدیل اقتصادی خود کوتاه آمد. زمانی که آقای هاشمی دولت پنجم را تحویل گرفت، دلار ۱۵۰تومان بود، اما پس از پایان دوره ریاستجمهوری وی دلار ۴۵۰ تومان شد. بنده به عنوان یک وزیر باسابقه که از سال۴۰ با آقای هاشمی در زندان، دوران انقلاب، جنگ و دولت همراه بودم، به وی یادآور میشدم که توسعه همراه تورم به ضد خود تبدیل میشود، اما آقای هاشمی طبق معمول لبخندی میزد و میرفت. همین اتفاق نیز افتاد. آقای هاشمی چون قدرت سیاسی بالایی داشت به حرفهای کارشناسی توجهی نمیکرد، لذا دچار مشکلاتی شد و دیگر نیست که جوابگوی اعمال خود باشد.
* روابط شما با آیتا... هاشمی در چه حدی بود؟
** بنده همانطور که گفتم از دهه ۴۰ با آقای هاشمی همراه بودم. در سوریه و لبنان، در اروپا و... با وی بودم. من در زمان شاه ۱۰ سال فراری بودم. بنده با مرحوم بهشتی، مرحوم هاشمی و مرحوم باهنر سر جریان به وجود آوردن حزب درگیر شدیم و جنگیدیم، چون من مخالف بودم و هرقدر از من دعوت کردند، به حزب نرفتم. در آن زمان آقای هاشمی شخص غیر قابل دسترسی نبود و ما با هم رفاقت و آشنایی داشتیم، کار میکردیم و به یکدیگر اعتماد و اعتقاد داشتیم، اما در اداره کشور بنده روشهای آقای هاشمی را نمیپسندیدم. آقای هاشمی در اداره کشور لیبرال بود که ما نبودیم. وی در اداره کشور معتقد به حزب بود، اما ما اعتقادی به حزب نداشتیم. آقای هاشمی در جریان ارتقای کیفیت فرهنگی تابع مقررههای دولتی بود و ما نبودیم، و صدها مثال از این دست، اما ما ملاتی هستیم که در بین آجرها قرار میگیریم و تأثیر خود را داریم.
* برخی رسانهها مطرح کردند که آقای غرضی در انتخابات سال ۹۶ کاندیدا خواهد شد، این موضوع را تایید میکنید؟
** بله، تایید میکنم. این رسانهها بیوفا و کمتوان هستند. بنده به نمایشگاه مطبوعات که رفتم تمام خبرگزاریها آمدند از من این سؤال را پرسیدند و من جواب مثبت دادم که کاندیدا هستم. فردای آن روز سایت خبرآنلاین نوشت که بنده کاندیدای شورای شهر شدهام و پس از آن در همین راستا، روزنامه همشهری از من کاریکاتوری کشید. به من از این ظلمها بسیار شده است. وقتی من به مسئولان سایت خبرآنلاین گفتم چرا از قول من دروغ نوشتید، شروع کردند به خندیدن. مصالح ملی و کشوری نباید فدای رقابتهای شخصی شود. در انتخابات سال ۹۲ باز هم همین سایت خبرآنلایی دروغهایی به من نسبت داد که غرضی گفته نیامدم رئیسجمهور شوم، بلکه آمدم فقط حرفهایم را بزنم. تا انسان رابطه خود را با خداوند تنظیم نکند، خداوند هیچ روح و ریحانی به بنده خود نمیدهد.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/175415
ش.د9503702