(روزنامه جوان – 1395/11/23 – شماره 5026 – صفحه 6)
دونالد ترامپ از سه هفته پيش كه به كاخ سفيد وارد شد با دست كم 18 رهبر خارجي تماس تلفني داشته اما تا همين چهارشنبه اخير تماسي با شي جين پينگ، رئيسجمهور چين نداشت و در اين روز بود كه نامهاي به پكن فرستاد تا پاسخي به تبريك جين پينگ به مناسبت مراسم تحليف رياست جمهورياش داده باشد. ترامپ علاوه بر اين پاسخ، آغاز سال نوي چيني را به جين پينگ تبريك گفته و نسبت به گسترش رابطهاي سازنده به نفع هر دو ابراز اميدواري كرده است. هر چند وزارت خارجه چين قدرداني كشورش را از نامه ترامپ اعلام كرده اما اين نحو عمل ترامپ و فرستادن نامهاي با عباراتي كلي و خشك باعث شده كه برخي از تحليلگران ارسال آن را در همان جهت سياست تنشزاي ترامپ در برابر چين ارزيابي كرده و براي مثال، روزنامه انگليسي گاردين انگشت بر مكالمههاي تلفني ترامپ با ديگر رهبران جهاني گذاشته كه او از اين كار در مورد جين پينگ خودداري كرده جداي از 112 توئيتي است كه او در مورد يا خطاب به آنها در صفحه توئيترش گذاشته اما وقت چنين كاري براي رئيسجمهور چين نداشته است. اين سؤالها و نگرانيها باعث ميشود تا نه تنها ترديدهاي جدي در مورد ادعاي ترامپ مبني بر گسترش روابط سازنده بين دو طرف به وجود بيايد بلكه اصل اين ادعا به معناي مخالفت و تنشزايي بيشتر ارزيابي بشود به خصوص اينكه ترامپ همزمان با فرمان اجرايي اخيرش در مورد محدوديتهاي مهاجرتي براي هفت كشور، محدوديتهايي هم براي سفر چينيها به امريكا وضع كرده كه البته مثل آن مورد سر و صدايي در پي نداشته است.
ميراث اوباما
ترامپ چه در كارزار انتخاباتي خود و چه بعد از پيروزي در انتخابات رياست جمهورياش به نحو مستمري لحن ضدچيني را به كار بسته تا آنجا كه گويا از نظر او، يكي از مسببين اصلي سقوط يا دست كم ضعف امريكا همين چينيهايي هستند كه سرمايه امريكايي را دزديده و به كشور خود برده تا اقتصاد خود را با آن شكوفا بكنند. اين نحو موضع ضد چيني ميتوانست مقطعي و در حد يك ديدگاه نقد اقتصادي بر مناسبات امريكا و چين باشد اما وقتي كه او بعد از پيروزي در انتخابات و چند روز قبل از ورود به كاخ سفيد سياست چين واحد را زير سؤال برد، مسئله به حادترين وضعيت خود رسيد تا آنجا كه پكن ديگر نتوانست خودداري كند و به صورت رسمي هشدارهاي خود را به واشنگتن اعلام كرد. اين هشدار پكن در حالي داده شد كه ترامپ هنوز رئيسجمهور امريكا نشده بود و حرفهاي او هم بيانات يك مقام رسمي نبود. در واقع، پكن با اين هشدار توئيت ترامپ در مورد چين واحد را فقط به عنوان يك اتفاق ناگهاني از سوي فردي بيتجربه نميديد بلكه آن را در امتداد موضع ضد چيني واشنگتن در سالهاي اخير به خصوص در دوره دوم رياست جمهوري باراك اوباما ارزيابي ميكرد.
اگر به اين سالها و دومين دور اوباما نگاهي گذرا انداخته بشود انواع و اقسام تنشها بين واشنگتن با پكن در عرصههاي مختلف و متنوع اقتصادي، نظامي، امنيتي، سايبري و جغرافيايي ديده ميشود. صفآرايي اوباما در برابر چين در اين عرصهها تا آن حد و اندازه بود كه روابط بين دو كشور از حد و اندازه رقابت خارج شده و به حدود تقابل كشيده شده بود. همين سه سال قبل بود كه اوباما از استراتژي جديد نظامي امريكا رونمايي كرد و نكته قابل توجه اين استراتژي در كاهش قابل توجه پايگاهها و نيروهاي نظامي امريكا در اروپا و افزايش آنها در آسياي شرقي در برابر چين بود. به همين جهت هم اوباما تعداد سفرهاي خود را به منطقه شمال اقيانوس هند و اقيانوس آرام در دور دوم رياست جمهورياش افزايش داد تا آنجا كه اين افزايش سفر به عنوان كشيدن زنجير به دور چين با ايجاد روابط نزديك اقتصادي و نظامي با كشورهاي اين حوزهها توصيف شد. حالا ترامپ با اين ميراث از دوران اوباما است كه در مقابل پكن ايستاده است و سفر اخير جيمز ماتيس، وزير دفاع جديد امريكا، به كره جنوبي و ژاپن هم نشان آشكاري بر تداوم ميراث ضد چيني اوباما در دولت ترامپ است و لو كانگ، سخنگوي وزارت خارجه چين، هم در واكنش به اين سفر به واشنگتن توصيه كرده كه مسئول رفتار خود باشد و از پيچيدهتر كردن مسئله و بيثباتي در منطقه خودداري بكند.
تنش همراه با احتياط
چينشناسان امريكايي در اين گيرودار به كمك ترامپ آمدهاند تا به ترامپ در تقابل با چين كمك كنند. يك نمونه اين كمك در يك همكاري مشترك بين انديشكدههاي مركز روابط امريكا و چين با مدرسه سياست جهاني و راهبردي در دانشگاه كاليفرنياي امريكا و با نگارش يك گزارش 72 صفحهاي انجام شده كه كارشناسان ارشد اين دو انديشكده در گزارش خود و ضمن تشريح اوضاع، سعي كردهاند راهكارها و پيشنهادهايي به ترامپ بدهند. به طور كلي، گزارش اين دو انديشكده بر مبناي دو جهت تنش و احتياط است به نحوي كه در عين حفظ خط مشي شديداللحن در برابر چين، از ترامپ خواسته شده تا سياست امريكا از زمان ريچارد نيكسون در برابر چين واحد را در نظر داشته باشد. مسئله استقلال جزيره تايوان يا بازگشت آن به چين نقطه محوري اين سياست است كه دولت امريكا از زمان نيكسون و با قطع كامل روابط خود با اين جزيره سعي كرده تا سياست چين واحد را به رسميت شناخته و اقدام رسمي در جهت نقض آن انجام ندهد. با وجود اين، روابط نزديك اقتصادي و حتي نظامي واشنگتن با تايوان در طول اين سالها ادامه داشته و سطح اين روابط آن قدر بالا بوده كه تايوان توانسته با تكيه بر آن در برابر پكن و بازگشت به موطن اصلي خود مقاومت كند.
به نظر ميرسد كه اين دست تحليل و گزارشها بيشتر براي توجه ترامپ به چندين دهه سياست دوگانه واشنگتن در برابر چين واحد است تا از يك طرف اصل موضوع توسط واشنگتن نقض نشود و از طرف ديگر، به عنوان كارتي براي چانهزني با پكن در دست واشنگتن باقي بماند. روشن است كه اصرار ترامپ به ناديده گرفتن چين واحد كارت تايوان را از دست واشنگتن خارج ميكند و امكان چانهزني واشنگتن در برابر پكن را آن قدر كاهش ميدهد كه ديگر راهي جز رودررويي نظامي بين دو طرف باقي نماند و به همين جهت است كه اليور شل، رئيس گروه متحد چينشناسان گفته است: «ما در وضعيت بحراني قرار داريم. روابط دو كشور بيش از پيشرو به خصومت گذاشته است. امريكا بايد تلاشهاي مضاعفي را بهكار بندد تا مذاكرات با پكن در بالاترين سطح آغاز شوند. در غيراين صورت، خطر بروز جنگ بين دو كشور بسيار واقعي است.»
تندروهاي در سايه
در برابر چنين توصيههايي بايد به عناصري توجه كرد كه همراه ترامپ به كاخ سفيد وارد شدهاند و در نظر بسياري از تحليلگران، همين عناصر را بايد از عوامل مؤثر در تصميمهاي ترامپ دانست. يكي از اين افراد استيو كوين بنن است كه گفته ميشود ترامپ در سخنراني مراسم تحليفش متني را خواند كه توسط همين بنن و استفان ميلر، مشاور ارشد ترامپ، نوشته شده بود. تارنماي تحليلي پولوتيكو نقش اين دو طي روزهاي اخير را به اين صورت ترسيم كرده است: «به گفته افراد آشنا با فرآيندهاي تصميمگيري در كاخ سفيد، آنها (بنن و ميلر) مسئول تدوين نقشه عمل براي هفتههاي اول ترامپ در كاخ سفيد، تدوين دستورات اجرايي و يادداشتها و نيز تصميم درباره اين موضوع هستند كه ترامپ هر سند جديد را چه زماني امضا كند.» همين دو تن بودند كه در ماجراي ممنوعيت ورود مهاجرين، تفسير وزارت امنيت داخلي امريكا را رد كرده و اجازه ندادند حتي صاحبان كارت سبز امريكا هم به اين كشور وارد بشوند.
بنن با اين ميزان نفوذ بر ترامپ و دولتش از يك چين توسعهطلب ميگويد: «ما در پنج تا 10سال آينده در درياي جنوب چين وارد جنگ خواهيم شد. هيچ شكي ندارم. آنها جزاير شنيشان را تبديل به ناوهاي هواپيمابر مسكون كرده و روي آنها موشك قرار ميدهند. آنها به اينجا آمده، به چشمانمان نگاه كرده و ميگويند اينجا دريايي است كه از قديم قلمرو ما بوده.» اين لحن بنن آشكارا هيچ تفاوتي با لحن ترامپ ندارد كه با توجه به ديگر مشتركات او با ترامپ بايد ديد نقش و تأثير افرادي مثل او در كاخ سفيد تا آن حدي بود كه بر گزارشهايي مثل گزارش آن دو انديشكده سايه بيندازد يا خير. برخي با وجود بيتجربگي سياسي ترامپ اميد دارند كه رفته رفته و تحت تأثير مشاوره افراد باتجربه با اوضاع و احوال آشنا شده و از اين نحو رفتار عجولانه، بيمنطق و ستيزهجويانه خود فاصله بگيرد اما با توجه به نفوذ بالاي بنن يا ميلر و ديگر افراد مثل اين دو، نميتوان چندان اميدي به اين اتفاق داشت بلكه بايد ديد امكان سر عقل آمدن اين افراد تا چه حد است تا انتظار سر عقل آمدن ترامپ را داشت. نكته جالب در وجه نژادپرستانه و افراطي مذهبي اين افراد است كه براي مثال، همين بنن چينستيزي خود را رنگ مذهبي زده و با ادعاي سركوبي مسيحيت توسط چين ميگويد: «آنها (چينيها) از مسيحيت بيشتر از هر چيز ديگري ميترسند!»
http://javanonline.ir/fa/news/837802
ش.د9503807