(روزنامه شرق ـ 1395/07/26 ـ شماره 2705 ـ صفحه 7)
رئیس پیشین ستاد کل نیروهای مسلح ادامه داد: «وقتی چالش، تبدیل به قضیه امنیت ملی میشود، نمیتوان نیروهای نظامی را محکوم کرد که چرا درگیر شدید؟ خب چالش امنیت ملی بوده. ولی حالا خود رئیسجمهوری (خاتمی) که دستور داده و آن را تصویب کرده، یا سکوت کرده یا بیانیه میدهد بعد مردم خیال میکنند که سپاه تنها بوده است».
فیروزآبادی افزود: «خودشان تصویب کردند، خود شورای عالی امنیت ملی اجازه برخورد را داد و بعد دبیر شورای عالی امنیت ملی بیانیه داد و آن را محکوم کرد و تصور میشد که سپاه یا نیروهای مسلح مسئول آن بوده، درصورتیکه اینطور نبود، این تصمیم شورای عالی امنیت ملی و تأیید رئیسجمهور بود. آن زمان جلوی خود بنده آقای روحانی با آقای خاتمی تماس گرفتند و گفتند وضع اینگونه و جمعبندی این است و ایشان گفتند دیگر هر تصمیمی که گرفتید انجام دهید، از این به بعد هم همینطور خواهد بود».
این درحالی است که خبرگزاری «فارس»، در گزارشی که تیر ماه امسال به مناسبت سالگرد وقایع کوی دانشگاه منتشر کرد، نوشت: «گفته میشود در جلسات پیشین شورای امنیت ملی به دلیل حضورنیافتن روحانی، خاتمی این جلسات را اداره میکرده و با ورود سپاه به ماجرای تأمین امنیت تهران مخالفت میکرده؛ اما روحانی پس از بازگشت از سفر فرانسه در جلسهای که تشکیل میدهد با اعطای مجوز به سپاه و بسیج موافقت میکند».
روایت فرمانده وقت سپاه
اما به غیر از روایت «فیروزآبادی» که آن را بیان کرده، دیگر افراد در جریان نيز اتفاقات آن روزها را روایت کردهاند. سردار «یحیی رحیمصفوی»، فرمانده کل وقت سپاه، از جمله افرادی است که آن روزها را روایت میکند. او در مصاحبهای که دی ١٣٨٨ با مجله «پنجره» داشته و خبرگزاری «فارس» آن را بازنشر داده، گفته «براي بنده به عنوان فرمانده كل سپاه براساس اطلاعاتي كه داشتيم، برخي از مسئولان دولتي در آن زمان حامي اغتشاش بودند». او در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه «شما به عنوان فرمانده كل سپاه پيغام داديد كه آنها از يك خطي ديگر پايين نيايند، يعني نشاندهنده اين است كه آنها فتنه آن زمان را خودشان راه انداخته بودند»، میگوید: «بله همينطور است. پايينتر از خطي كه ما تعيين كرده بوديم نيامدند و تقريبا پنج يا شش روز بود كه از فتنه ١٨ تير ميگذشت و ما در دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي كه دكتر حسن روحاني دبيري آن را برعهده داشت اظهار کردیم كه نيروي انتظامي ديگر خسته شده و نميتواند ادامه دهد، چون پنج، شش روز است كه آنها تهران را به آتش كشيدهاند و بايد ديگر سپاه پاسداران و بسيج وارد عرصه شوند كه وزير كشور وقت مخالفت ميكرد». او از گفتوگویی تند با وزیر کشور وقت، یعنی «عبدالواحد موسویلاری» در جلسه شورای عالی امنیت ملی صحبت میکند و میگوید: «اين در صورتي بود كه امنيت تهران برعهده سپاه پاسداران است و حتي گفتوگوي تندي هم بين اينجانب و وزير كشور صورت گرفت كه در نهايت با مصوبه حضرت آقا سپاه و بسيج وارد عرصه شد و بدون تيراندازي و تلفات انساني ظرف چند ساعت ماجرا را تمام كرد».
او در مصاحبهای دیگر با خبرگزاری «فارس» که سال ١٣٩٠ انجام شده، گفته بود: «در روزهای نخست فتنه ٧٨ وزیر کشور اجازه نمیداد که سپاه و بسیج وارد عمل شده و آشوبی که تهران را به آتش کشیده بود را آرام کنند. میگفت فقط نیروی انتظامی و این در حالی بود که نیروی انتظامی میگفت ما دیگر نمیتوانیم ادامه بدهیم... آقای روحانی (دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی) به نفع سپاه رأی داد و گفت: «سپاه باید بیاید؛ برای دفع فتنه تهران». بعد اینکه موضوع گزارش شد و حضرت آقا هم اجازه دادند، با ورود بسیج و سپاه، ظرف چند ساعت این فتنه تمام شد. میتوانم بگویم عناصری که ما آن زمان دستگیر کردیم آنها گفتند که از سوی مسئولان برخی وزارتخانهها حمایت میشدند. بعد از اینکه سپاه و بسیج وارد عمل شدند و ظرف دو ساعت کار را تمام کردند. بعد از آن هم حضرت آقا سخنرانی کردند. مردم ایران هم در ٢٣ تیرماه با حضورشان در خیابانها جواب آنها را دادند».
روایت ناطق نوري
حجتالاسلام «اکبر ناطقنوری» رئیس وقت مجلس شورای اسلامی هم روایت خود را از ١٨ تیر ١٣٧٨ در بخشی از جلد دوم کتاب خاطراتش اینگونه منتشر کرده است: «با اینکه در این زمینه مسئولیتی نداشتم دائم به جاهای مختلف از دفتر خودم در مجلس تلفن میزدم. حراست خود را هم به صحنه تظاهرات فرستاده بودم تا به من خبر دهند. چون گفته بودند اغتشاشگران به سمت بهارستان هم آمدند. مسئول حراست، آخرین وضعیت را به من گزارش میداد که مثلا الان اغتشاشگران در کجا هستند و چه کار میکنند». او در این خاطرات که خبرگزاری «ایرنا» آن را بازنشر کرده، از تماسش با «علی لاریجانی» رئیس وقت صداوسیما خبر میدهد و میگوید: «زمانی که نزدیک ایستگاه رادیو بودند، با آقای لاریجانی تماس میگرفتم که شما آنجا چقدر نیرو دارید؟ و بعد معلوم شد تدابیری اندیشیده شده بود. من با آقای ذوالقدر و آقای رحیمصفوی، فرمانده محترم سپاه، نیز پیدرپی تماس میگرفتم و آنها هم میگفتند هنوز به ما دستور داده نشده و علت دارد که دستور داده نشده، حتما شما در جریان هستید».
«ناطقنوری» ادامه میدهد: «بالاخره در مقطعی، دستور صادر شد که سپاه وارد عمل بشود و در دو ساعت اغتشاشی که از «میدان بخارایی» تا «شهر ری» کشیده شده بود، پایان یافت. در همین زمان، جلسهای در حضور مقام معظم رهبری از سران سه قوه، فرماندهان نظامی سپاه، وزیر اطلاعات، وزیر کشور و تا آنجا که من یادم است، دبیر شورایعالی امنیت ملی تشکیل شد. مقام معظم رهبری از وزیر کشور سؤال کردند (نزدیک غروب بود) «اوضاع چه خبر است؟» گفت که «حاجآقا تظاهرات و ناآرامیها را جمع کردند و بر همه چیز مسلط هستیم»؛ من چون خودم از بعدازظهر قضایا را تعقیب میکردم، خیلی عصبانی بودم، بین حرف پریدم و با تندی گفتم: «آقا ایشان گزارش بیربطی میدهند. اینطوری نیست. همین الان در میدان بخارایی، سپاه درگیری دارد، اینها را آقای صفوی بفرمایند»؛ آقای رحیمصفوی گفت: «درست است»؛ جالبتر از همه اینکه خود آقا فرمودند: «تنها در میدان بخارایی نیست، شهر ری الان آشوب است»؛ یعنی خود آقا از همه ما بیشتر، خبر داشتند».
او میگوید: «من همانجا گفتم که «آقا، بنده اعتقاد دارم نهضت آزادی و این نیروها در پشت پرده این جریان هستند و اگر ما بخواهیم این آشوب و شورش را بخوابانیم، به نظر من باید سران اینها را دستگیر کرده، عدهای را که در صحنه آشوب کردند هم به سرعت محاکمه کنیم. حتی اگر لازم باشد -دیدیم که اینها بههرحال بحران ایجاد کردهاند و قصد براندازی دارند- آنها را به سینه دیوار بگذاریم. اگر قصد براندازی نظام را دارند و با اسلام محارب هستند، با آنها برخورد بشود»؛ بعضی از مسئولان خیلی جا خوردند و گفتند: این نوع حرفزدن جلوی آقا؟! اما من ریشه اغتشاش را در نهضت آزادی میدانم، اینها دنبال براندازی هستند و در کشور بحران ایجاد میکنند و بالاخره باید با آنها برخورد کرد، حکومت تعارف ندارد. من در ماجرای ١٨ تیر ٧٨، قائل بودم که باید سران نهضت آزادی دستگیر، محاکمه و با آنها برخورد قاطع شود؛ اما رئیس دولت اصلاحات این اعتقاد را نداشت».
روایت فرمانده وقت لشکر ١٠ سیدالشهدا
سردار «اسدالله ناصح»، فرمانده وقت لشکر ١٠ سیدالشهدای تهران، نیز روایتی مشابه روایات گفتهشده دارد؛ البته با جزئیات بیشتر. او به «فارس» گفته «آن زمان آقای خاتمی بهعنوان رئیسجمهوری در آن جمع مطرح نبود که علیه او شعار دهند؛ بنابراین تا آن زمان به آقا و آقای خاتمی توهین نمیکردند، جریان از آنجا (مقابل وزارت کشور) راه افتاد و به خیابان فلسطین رسیدند و از آنجا به بعد جریان دیگری سوار کار شد که دیگر از خود آقای خاتمی هم عبور کرد؛ آنها پایینتر که آمدند، دیگر به آقا هم توهین میکردند».
او با بیان اینکه همان زمان جلسه شورای امنیت بود و مطرح کردند که حالا که آنها درخواست کردهاند که آقای خاتمی در مجلس یا دولت برای آنها صحبت کند، مشکلی وجود ندارد، گفت: «بنابراین آقای خاتمی گفت من حرفی ندارم و میروم صحبت میکنم، به محض اینکه این اتفاق میافتد، آقای رحیمصفوی آنجا موضع میگیرد و میگوید هرکسی هرجا میخواهد برود صحبت کند، برود؛ اما خط قرمز ما مشخص است و اجازه نمیدهیم یک نفر از خیابان جمهوری عبور کند. از آن طرف سریع به ما دستور دادند که نیروها را در خیابان جمهوری آرایش دهید و هیچکس حق ندارد به سمت پایین برود».
سردار ناصح میگوید: «خیلیها حساسیتها نسبت به مسائل امنیتی را متوجه نمیشوند. نمیدانند اگر در جریانی یک عده جمع شدند، آن جمع دیگر کنترلکردنی نیست که بگوییم فرض کنید تا پشت سیمخاردار یا پشت نرده آمده و ما برویم با آنها صحبت کنیم. یک جمع هیجانی دیوار را هم خراب میکند و رد میشود و اگر دیوار را خراب کردند، شما دیگر نمیتوانید کاری کنید و اصلا نمیتوان آن موقع کنترل کرد». فرمانده وقت لشکر ١٠ سیدالشهدای تهران تأکید کرد: «به محض اینکه دستور آقای رحیمصفوی صادر شد، در جلسه شورای امنیت مطرح شد و یکدفعه جمعیتی که از خیابان فلسطین به سمت مجلس در حرکت بود، وسط راه همه برمیگردند. چه کسی به آنها اطلاع داد؟ بعد رئیس دفتر آقای خاتمی، آقای ابطحی، میخواست به آن سمت برود که مسئول سپاه حفاظت میگوید به من گفتهاند که تا خیابان جمهوری خط قرمز است و احدی حق ندارد جلو بیاید. آقای ابطحی با آن فرمانده سپاه حفاظت جروبحث میکند که او میگوید بحث نکن، اگر اینجا بایستی تو را هم میزنم و درگیری لفظی پیدا میکنند».
«صفرعلی براتلو»، فرمانده وقت ناحیه مقاومت جنوب تهران و ری هم درباره وقایع ١٨ تیر ١٣٧٨ به «فارس» گفته: «من در آن مقطع فرمانده ناحیه جنوب تهران و ری بودم؛ آن موقع دیگر از غرب تهران رفته بودیم. آقای گرجیزاده هم فرمانده تهران بزرگ بود. ما احساس میکردیم که عملا مأموریتی در تهران نداریم؛ اما ایشان تماس گرفتند و از ما کمک خواستند. ما آمدیم، وارد شدیم و دو، سه تا از گردانهایمان را از شهر ری هماهنگ کردیم و در اطراف دانشگاه مستقر شدیم».
روایت عضو کمیسیون بررسی کوی دانشگاه
تیرماه امسال نیز «حمیدرضا ترقی»، نماینده وقت مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون تحقیق و بررسی مجلس درباره رسیدگی به ماجرای کوی دانشگاه به «فارس» گفت: «سپاه و بسیج برای ختم غائله وارد این عرصه شدند؛ تماس سردار صفوی با رئیسجمهوری وقت و نامه فرماندهان سپاه به رئیس دولت اصلاحات ازجمله این اقدامات بود که مرور برخی از این وقایع مانند حرکت به سمت بیت رهبری نشان از ناپختگی این اقدامات دارد و مبیّن این واقعیت است که حرکت از دستشان خارج شده است؛ بنابراین سپاه احساس کرد که حرکت از سوی ضد انقلاب پیگیری میشود و دانشجویی نیست و هدف براندازی است که با دستگیری عوامل از سوی سپاه ماهیت فعالان آن به طور شفاف مشخص شد».
موضع دبير وقت شوراي عالي امنيت ملي
نهایتا «حسن روحانی» که دبیر شورای عالی امنیت بود و به تازگی از سفر بازگشته بود، سخنران مراسم ٢٣ تیر ماه ١٣٧٨ شد. او در بخش پایانی این مراسم که در دانشگاه تهران برگزار شد، گفت: «شورايعالي امنيت ملي به مردم قهرمان و دانشجويان عزيز اطمينان ميدهد كه: ١- مسئله كوي دانشگاه را ريشهيابي، بررسي خواهد كرد و اين بررسي را تا نتيجه نهايي ادامه خواهد داد و نتيجه آن را به اطلاع مردم خواهد رساند. ٢- به شهروندان عزيز و قهرمان تهراني و به همه مردم ايران قول ميدهيم نيروهاي امنيتي ما و قوه قضائيه با سرعت با عناصر مخرب و مفسد برخورد قاطع خواهند كرد. ٣- به مردم اعتماد و اطمينان ميدهيم كه دولت و نيروهاي امنيتي ما كاملا بر اوضاع مسلط هستند و هيچگونه نگراني در اين زمينه وجود ندارد. لازم ميدانم از نيروي انتظامي به خاطر تلاشهاي شبانهروزياش در اين چند روز، از نيروي عزيز و قهرمان بسيج و همچنين پرسنل بيدار وزارت اطلاعات تشكر، سپاسگزاري و قدرداني نمايم كه تلاش و فعاليت فوقالعادهاي در اين چند روز داشتهاند. از دانشجويان عزيزمان تشكر ميكنم كه با دقت و سرعت، حساب خودشان را از اين عناصر مفسد جدا كردند و بهخوبي هوشياري و آگاهي خود را در اين مقطع حساس نشان دادند».
روحانی بعدها در کارزار انتخابات ١٣٩٢ درباره آن روزها اینگونه صحبت کرد: «در وقایع ١٨ تیر، بسیار مهم بود بین کار دانشجویان و کار آشوبگران تفکیک صورت گیرد. همه تلاش ما این بود به مردم بگوییم اینها که در خیابان اتوبوس آتش میزنند و چادر زن چادری را از سرش میکشند یا به مغازهها حمله میکنند، دانشجو نیستند. عدهای از حرکت و انتقادات دانشجویی سوءاستفاده کردند. ضمن اینکه ما خواستیم ناامنی که در تهران آغازشده بود، سریعتر جمع شود. من فکر میکنم کار بسیار بزرگی انجام شد. در سخنرانی ٢٣ تیر هم گفتم آمدهایم دامن دانشگاه و دانشجو را تنزیه کنیم. به مردم بگوییم این اقدامات تخریبی ربطی به دانشجویان ندارد. دانشجویان ممکن است انتقاداتی داشته باشند که حق آنهاست».
http://www.sharghdaily.ir/News/105317
ش.د9503970