(روزنامه جمهوري اسلامي – 1396/01/26 – شماره 10846 – صفحه 6)
«عبد الباری عطوان» سردبیر روزنامه رای الیوم و تحلیلگر مشهور عرب در واکنش به طرح دولت دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا برای تقسیم لیبی به سه بخش نوشت: این طرح تجزیه، لیبی را با بحران، تنشها و آشوبهای خونریز بر سر تقسیم منابع و درآمدهای این کشور روبرو خواهد کرد.
وی نوشت: با روزنامه قدیمی انگلیسی «گاردین» رابطهای خاصی داشتم که چندین سال ادامه داشت. در آن روزنامه مقالههای زیادی درباره لیبی نوشتم و نسبت به دخالت نظامی ناتو در این کشور هشدار دادم و گفتم که این دخالت، لیبی را تبدیل به کشوری شکست خورده و بستری برای هرج و مرج خونین و گروههای تندرو و نقطهای مناسب برای آغاز سفر هزاران مهاجر به اروپا به دلیل نزدیکی به خشکی ایتالیا و امتداد سواحل آن به بیش از دو هزار کیلومتر در دریای مدیترانه خواهد کرد.
روزنامه گاردین که من به اطلاعاتش اعتماد دارم روز دوشنبه یکی از طرحهای دولت «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا را برای تجزیه لیبی به سه کشور کوچک براساس میراث دولت عثمانی یعنی یکی در ایالت «برقه» در شرق، دومی در طرابلس در غرب و سومی در «فزان» در جنوب این کشور فاش کرد و نوشت که «سباستین گروکا» یکی از مشاوران رئیسجمهور جدید آمریکا در امور خارجی و بارزترین کاندیدای به عهده گرفتن مقام فرستاده دولت آمریکا به لیبی پشت این طرح تجزیه است و نقشه آن را برای یک فرستاده اروپایی بلندپایه به عنوان بهترین راه حل برای بحران لیبی ارائه کرد، زیرا به باور وی دولت وفاق ملی به نخست وزیری «فایز السراج» که مورد حمایت سازمان ملل میباشد هیچ موفقیتی نداشته است.
این تحلیلگر عرب ادامه داد: این طرح، طرح تجزیه لیبی است که در سالهای گذشته در روزنامههای انگلیسی و در این روزنامه نسبت به آن هشدار داده ایم، زیرا این طرح بحران لیبی را حل نمیکند بلکه بر پیچیدگیاش میافزاید چرا که اختلافها و نزاعها را شعله ور کرده و نیز جنگهای داخلی بسیار خونینی را بدتر از جنگهای خونین کنونی در رابطه با ترسیم مرزها و توزیع ثروتهای نفتی که بیشتر آن در هلال نفتی در اقلیم برقه در شرق لیبی است به راه میاندازد و این درحالی است که چنین ثروتهایی در طرابلس و فزان وجود ندارد و جامعه لیبی جامعهای قبیلهای منطقهای است و طرفهای دخالتکننده در این کشور چه عربی باشند چه خارجی در دامن زدن به نزاع میان قبایل لیبی نقش بازی میکنند.
به اعتقاد عطوان، این نکته قابل توجه است که آمریکاییها با طرحهای انگلیس و فرانسه برای تقسیم و تجزیه لیبی براساس نقشه عثمانی پس از جنگ جهانی دوم مخالفت کردند، زیرا آنها به عنوان طرحی «وحدت گرا» و «فدرال گرا» میخواستند که درآمدهای نفتی میان همه ملت لیبی به تساوی و بدون هیچ گونه تفرقهای تقسیم شود.
عطوان میافزاید: هنگامی که با دخالت ناتو در لیبی که به بهانه (ادعای) حمایت از مردم این کشور بود، مخالفت کردم «درهای جهنم» به روی من باز شد و ازسوی دولتهای عربی که همچنان از هرج و مرج خونین در این کشور حمایت میکنند و نیز از «لابی» صهیونیستی که میخواستند «لیبی جدید» از کشورهای سازشکار با این رژیم باشد، نامههای هجومی سختی به زبان انگلیسی با نامهای لیبیایی رسید که به مانند آنها حتی خود ویلیام شکسپیر هم نمیتواند بنویسد. دهها نامه به من و صدها نامه به گاردین و شبکه تلویزیونی بیبیسی رسید که در صفحههای تلویزیونی خود در آن زمان به عنوان صدای مخالف منتشر کردند.
«باراک اوباما» رئیسجمهور سابق آمریکا به اشتباه خود در لیبی اعتراف و از حمایت دخالت نظامی در لیبی توسط ناتو ابراز ندامت کرده و گفته بود که این حمایت بزرگترین اشتباهی بود که در دو دوره ریاست جمهوریاش مرتکب شد و همپیمانان فرانسوی و انگلیسی خود را مسئول کامل آن چه در لیبی اتفاق افتاد و مسئول زیانهایی که در نتیجه این دخالت به بار آمد، دانست.
عطوان مینویسد: دولت ترامپ میخواهد سیاستی مخالف با سیاست اوباما در لیبی اتخاذ کند و در نهایت پشت دولت «وفاق ملی» را خالی کند و چه بسا طرح تجزیه این کشور را در پیش گیرد و راهی را برود که «جرج بوش» پسر در عراق در پیش گرفت و چیزی که دولت ترامپ اکنون در سوریه تلاش میکند، یعنی ایجاد کشور کُرد در شمال این کشور.
سردبیر روزنامه رای الیوم معتقد است لیبی اکنون در بدترین دوران تاریخ خود به سر میبرد؛ حتی بدتر از دوران اشغال توسط ایتالیایی ها؛ در این کشور سه دولت و سه پارلمان و دهها گروه شبه نظامی وجود دارد که با هم درگیرند و هرج و مرج خونین سراسر این کشور را فراگرفته و به طور کامل امنیت و ثبات لیبی از دست رفته است. لیبی در فساد بیسابقه به سر میبرد؛ طی شش سال گذشته از عمر «انقلاب»، 200 میلیارد دلار ودیعهها و ثروت این کشور که نظام سابق به جای گذاشت، ازسوی حاکمان جدید و هواداران آنها به سرقت رفت و به بانکهای خارجی منتقل شد و نیمی از ملت لیبی به تونس و مصر و کشورهای اروپایی پناهنده شدند؛ این درحالی است که نیمی دیگر در این کشور مانده و با گرسنگی مواجهند و حداقل خدمات اساسی را در سایه شبه دولتها که حتی به کارمندان شان حقوق نمیدهند، نمیبیند. این درحالی است که این کشور روی دریاچهای از نفت قرار دارد.
همانطور که با حمله به لیبی توسط ناتو و کشته شدن 50 هزار نفر از مردم این کشور در بمبارانهای هواپیماهای آن مخالفت کردیم و بسیار نسبت به این مسئله اندوهگین شدیم، اکنون نیز با تجزیه این کشور مخالفیم. پرسشی که در این جا مطرح میکنیم این است که هواداران و تاییدکنندگان حمله به لیبی و بمباران این کشور و دادن پوشش قانونی و اشغال تریبونها برای چند سال و دادن مژده برای آینده روشن برای لیبی جدید، آنها کجا رفته اند؟ چرا هیچ صدایی از آنها نمیشنویم و آیا از ملت لیبی همانند باراک اوباما کرد عذرخواهی میکنند؟.
عطوان در پایان نوشت: ما نمیخواهیم که عذرخواهی کنند، زیرا برخی از آنها همچنان در طرحهای تخریب لیبی دست دارند و چهره واقعی خود را با ماسکهای جدید پوشاندهاند و برخی دیگر هم از نظرها پنهان شدند، چه بسا از ترس یا از شرم. خداوند به ملت نیک و دانای لیبی یاری دهد که سناریو دروغها و گمراه کردنها را دریافت و چشمانش را به واقعیت باز کرد و اکنون حسرت زمان گذشته را میخورند.
http://jomhourieslami.net/?newsid=130139
ش.د9600016