تاریخ انتشار : ۰۱ تير ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۱  ، 
کد خبر : ۳۰۲۱۹۵
دکتر عباسعلی رهبر عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفت‌و‌گو با «صبح نو»:

ضرورت بازاندیشی در مبانی

اشاره: «عرصه انتخابات عرصه پیش پا افتاده‌ای نیست که ما بخواهیم با یک چهره‌ای ورود کنیم و پیروز شویم بلکه این فضا عرصه فکر است و عرصه یک عمل سیاسی است که ما باید در آن کنش ایجاد کنیم.» این نکته‌ای است که دکتر رهبر بر آن تأکید دارد و این نکته را مورد اشاره قرار می‌دهد که باید جریان اصول‌گرایی در منش و شعار و اهدافش یک بازاندیشی جدی صورت دهد.
پایگاه بصیرت / حمید احمدی
(ويژه‌نامه روزنامه صبح نو - 1396/03/08 - شماره 246 - صفحه 5)

* چه نقدهایی به جریان اصول‌گرایی در انتخابات اخیر وارد است؟

** در بحث جریانات مختلف سیاسی واقعیت این است که اینها در جامعه ما وجود دارند و در تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مؤثر هستند و شما اگر بعد از سال 61 را دقت کنید دو جریان اصلی موسوم به اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی کشور را اداره می‌کنند و در آن تحول ایجاد می‌کنند که قبلاً این جریانات با نام‌های چپ و راست نیز شناخته شدند و این موضوع غیر قابل انکار است و جالب آنکه اینها در بالاترین سطح اجرایی کشور هم حضور داشته‌اند و نکته جالب‌تر از همه این است که اینها همه از دل یکدیگر به‌وجود آمده‌اند.

بخشی از جریان اصول‌گرایان که در دهه 60 بود تبدیل به کارگزاران می‌شود و آنها هم کم‌کم تبدیل به حزب مشارکت می‌شوند و دوباره تحولی در اصول‌گرایی اتفاق می‌افتد و بعد تعدادی از خود اصول‌گرایان به اصلاح‌طلب تبدیل می‌شوند و به این خاطر من به شخصه قائل به این اسم‌ها نیستم چون فکر می‌کنم که چطور می‌شود یک شخصی طی یک دهه جریان سیاسی و فکری‌اش به طور کامل تغییر کند. مگر اینکه ما بتوانیم به این موضوع به عنوان یک سلیقه سیاسی به آنها نگاه کنیم. قبلاً به عنوان یک اندیشه می‌توانستیم به آنها بنگریم ولی امروز عموماً جریانات سیاسی به یک سلیقه سیاسی تبدیل شده‌اند ولی در کل در روش اداره تفاوت چندانی بین آنها وجود ندارند.

در خصوص انتخابات می‌توان گفت که جریان اصول‌گرایی با آن حرکتی که انجام داد توانست 16 میلیون رأی را به خود جذب کند و با توجه به اینکه اگر ما آنهایی را که رأی ندادند را نیز حساب کنیم باید دقت داشته باشیم که آقای روحانی 60 درصد از آرا را به‌دست نیاوردند و این نکته بسیار مهمی است و این هم می‌تواند فرصت باشد چون هر جریان سیاسی این 16 میلیون را می‌تواند به سمت خود ببرد و تهدید باشد از آن جهت که اینها تبدیل به 20 یا 25 میلیون نفر شوند و ما نتوانیم آنها را به کار بیاوریم.

ما باید عینیات را نگاه کنیم، جریان اصول‌گرایی بعد از آن دوره 8 ساله احمدی نژاد با تمام تلاش‌هایی که انجام داد و تمام کارهای مثبتی هم که به ثمر نشاند باز هم نتوانست آن خوشنامی را در بین مردم ایجاد کند و سال 92 جریانی موسوم به اعتدال از درون همین اصول‌گرایی به‌وجود آمدند که می‌توان اصول‌گرایی را در آقای روحانی و آقای هاشمی در آن زمان دید.

* آیا اصول‌گرایی به پایان خود رسیده است؟

** من معتقدم این جریانات جدی که در جامعه هستند قابل حذف نیست و حذف آنها تبعات سنگینی برای کشور خواهد داشت. ما باید در هر زمان عملکردها را به مردم نشان دهیم تا خود آنها انتخاب کنند به عنوان مثال آقای هاشمی 16 میلیون در دوره اول رأی می‌آورند ، سپس در انتخابات مجلس سی‌ام می‌شوند. این انتخاب مردم است. نکته مهم این است که جریانات چقدر می‌توانند نگاه مردم را به خودشان تغییر دهند.

قطعاً در این فضا جریان اصول‌گرایی به دلیل اینکه افراد مهمی در آنها به چشم می‌خورد که امتحان خود را بسیار عالی پس داده‌اند بسیار موفق خواهد بود و در کل فرقی نمی‌کند هر کسی برنامه دقیق‌تر و بهتری ارائه کند رأی مردم را نیز بیشتر جذب خواهد کرد و در این موضوع انتخابات هم با این فضای 50 روزه و این همه تشتت آرا و با ضربه‌هایی که اصول‌گرایی در سال‌های قبل خورده بود به نظر من بهترین برد را داشت و یک معجزه در فرایند تاریخ سیاسی ایران اتفاق افتاد و آن انسجام جریان اصول‌گرایی بود.

* اصول‌گرایان در نیروهای خود و شعارهایشان چه بازنگری باید انجام دهند؟

** ما باید ذائقه و سلیقه مردم را خوب تشخیص دهیم و به عبارت دیگر باید مخاطب سنجی خوبی از فضای خودمان داشته باشیم. سیاست و امور آن یک تجارت است و قاعدتاً لوازم خاص خود را نیز باید داشته باشد یکی از آنها این است که باید مخاطب خود را خوب بشناسید و با توجه به آن وارد فضای رقابت شوید. حال این موضوع چطور اتفاق می‌افتد؟ این سلیقه سنجی در پشت درهای بسته و با نشستن پشت میز اتفاق نمی‌افتد. ابتدا به یک اتاق فکر نیاز دارد که متأسفانه در جریان اصول‌گرایی بسیار کم به چشم می‌خورد و اگر هم دیده شود، بسیار فرعی و اندک است و در نتیجه جریان اصلاح‌طلب اتاق‌های فکر جدی که عده زیادی از آنها مخفی است را ایجاد می‌کنند و به طور کامل رصد می‌کنند و تمام آن هشت سالی را که اصول‌گرایان هم مجلس و هم دولت در دست داشتند آنها در اتاق فکرها کار می‌کردند و توانستند با مهره اصول‌گرایی 92 را ایجاد کنند و آن‌را تا 96 هم امتداد دهند.

اتاق فکر از یک سو و نیاز سنجی جامعه دو عامل مهمی است که می‌توان بر روی آن حساب کرد و با توجه به ظرفیت بسیار بالا که جریان اصول‌گرایی دارد و آن اعتماد بالای روحانیت و مردم به آنهاست و آنها ثابت کرده‌اند که می‌توانند در عرصه سیاسی و در سر به زنگاه وارد شوند و نگاه را ایجاد بکنند. به نظر من باید یک بازاندیشی در فکر اصول‌گرایی با آن مفهوم مصطلح ایجاد شود تا آن آسیب‌هایی را که در روند اجرایی و قانون گذاری با آن برخورد می‌کنیم حل کنیم و با این بازاندیشی و این نگاه مجدد می‌توان شاهد یک اصول‌گرایی تازه نفس آشنا با ذائقه مردم و اصول‌گرایی که با توجه به اشتباهات گذشته آمده تا عملی در خور شأن و منزلت نظام اسلامی را انجام دهد.

* اصول‌گرایان در ارتباط با مردم چه بازنگری باید در خود صورت دهند؟

** جریان اصول‌گرایی و افرادی که در آن فضا بودن یک سری چیزها را می‌دانند اما این با دیدن مشکلات مردم در میدان راه‌آهن و میدان انقلاب تهران فرق می‌کند .

حضرت آیت‌الله باقری‌کنی یک زمانی به ما می‌فرمود: «بعضی چیزها شنیدنی نیست بلکه چشیدنی است.» جریان اصول‌گرایی باید از شنیدنی‌ها خارج شود و فقط به دنبال چشیدنی‌ها باشد که این نکته بسیار مهم است. اگر این را انجام دهند ذائقه مردم را نیز می‌فهمند. بالاخره طرف مقابل برای مهار آن چیزی که اصول‌گرایان از وضعیت مردم نشان دادند استفاده کرد. متأسفانه اصول‌گرایان برای تک بسیار فکر کرده بودند ولی برای پاتک هیچ برنامه‌ای نداشتند مثلاً مطرح می‌کنیم یارانه را زیاد می‌کنیم ولی نمی‌گوییم منبع آن از کجا تأمین می‌شود؟ این‌که ما مردم را این‌گونه بدبخت نشان می‌دهیم به کرامت مردم لطمه می‌زنیم، جواب ما چیست؟. ضمن اینکه فساد طرف مقابل را مطرح می‌کنیم باید بگوییم ما چکار می‌خواهیم بکنیم.

در کل وقتی تک داشته باشی ولی پاتک آماده نکرده باشید همین می‌شود. وقتی در مناظره اول همه چیز را مطرح کنید تا مناظره سوم دیگر چیزی ندارید. اینکه ما مشکلات مردم را فقط مطرح کنیم که طرف مقابل هم همین سخنان را بیان می‌کرد. در کل با 50 روز کار انتخاباتی نمی‌توان پیروز شد آن هم با عقبه‌ای که شما در ذهن مردم دارید. به همین خاطر می‌گویم که در مسائل اجتماعی سنت الهی مبتنی بر اسباب و علل است و قرار نیست معجزه شود اگر جمنا می‌خواست کاری کند باید از سال 92 کار را آغاز می‌کرد.

این‌ها به نظر بنده نگاه کامل‌تری را می‌طلبد. احزاب اصول‌گرا و اصلاح‌طلب متناسب با مزاج است الان ممکن است در آینده جریانی به عنوان جنبش کارگری ایجاد شود ولی اصل نگاهی که اصول‌گرایان با آن حرکت می‌کنند مانند اصول انقلاب اسلامی مستلزم لوازم بسیار جدی است و نمی‌توان یک جریان سیاسی را یک شبه ایجاد کرد به‌خصوص که آگاهی مردم هم بسیار زیاد شده است و همه چیز را مردم می‌بینند. به همین خاطر لازم است که یک بازنگری اساسی نسبت به افراد و جریان فکری اصول‌گرا باید صورت گیرد.

* الگوی رقیب در بازسازی خودش، چقدر قابل استفاده در جریان اصول‌گرایی است؟

** مقام معظم رهبری دو جمله عجیب دارند در خصوص انتخابات یکی آن است که می‌فرمایند قلب‌ها باید به طرف یک جریان گرایش پیدا کند البته این گرایش به معنای رسیدن به پیروزی یا عدم پیروزی نیست بلکه احیا و تثبیت موضوع است و نکته دیگری هم که ایشان فرمودند این است که خون تازه‌ای با انتخابات در کشور جریان پیدا می‌کند. من همین سخن ایشان را به فال نیک می‌گیرم و معتقدم که جریان اصول‌گرایی باید خود را مصداق همین جملات قرار دهد و با الهام از همین جملات معتقدم اگر تصمیم با عزم جدی و اعتماد به نفس لازم در فرایند انتخابات با تجربه از فضای گذشته و اتاق فکر مناسب، اتفاقات مناسب و نتیجه عالی نیز خواهیم کرد. مردم ما عقلانیت و خرد جمعی مستتر دارند و به این راحتی برای یک دهه به کسی اعتماد نمی‌کنند.

حال اگر جریان اصول‌گرایی باز هم به این موضوع توجه نکند یک جریانی از اصلاح‌طلبان یا اعتدالیون این کار را خواهد کرد. من شرایط و پتانسیل موجود برای ورود به عرصه انتخابات را به خوبی در اصول‌گرایان می‌بینم. انتخابات مجلس دو سال دیگر است که می‌توانند با ایجاد یک فضای عمومی و منطقی و حمایت‌هایی که می‌توانند صورت دهند آن قله را فتح کنند. نکته آخر این است که در تمام جریانات وجود نگاه حزبی متناسب با برنامه و فضای کلان باعث پیروزی است چون مردم هم می‌دانند که با شخص طرف نیستند بلکه یک حزبی پشت کار است و همان حزب نیز پاسخگو است و مسأله مهم که در آخر باید به ان اشاره کنم این است که اصول‌گرایان باید بیایند در تعویض فضای نظام انتخاباتی پیشتاز شود و فضای انتخاباتی پارلمانی را وارد کنند که این موضوع برای نظام هم بسیار عالی است که این موضوع هم بسیار می‌تواند مؤثر باشد و باید بدانیم که عرصه انتخابات عرصه پیش پا افتاده‌ای نیست که ما بخواهیم با یک چهره‌ای ورود کنیم و پیروز شویم بلکه این فضا عرصه فکر است و عرصه یک عمل سیاسی است که ما باید در آن کنش ایجاد کنیم.

حال جریان اصول‌گرایی برای احیا باید مدام در این عرصه کنش و عقلانیت با حمایت از جریان دولت فعلی ولی با داشتن فضای نقد در جای خود انجام دهد و باید توجه داشته باشیم که امروز اعتماد 40 درصد مردم به اصول‌گرایان بازگشته است و نباید آن را نادیده بگیریم و با کار درست می‌توانیم این 40 درصد را به 50 تا 60 درصد برسانیم.

http://sobhe-no.ir/newspaper/246-1/5/9209

ش.د9600603

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات