(روزنامه آفتاب يزد ـ 1395/09/03 ـ شماره 4765 ـ صفحه 1)
حرفی که تنها یک سال پس از شروع به کار دولت دکتر روحانی در نشست برخی حامیان دولت با آقای یونسی دستیار ارشد رئیس جمهور در انتقاد از برخی وزرای ناهمسو با مردم و بیگانه با مشی و مرام دکتر روحانی در کابینهاش گفتم: « وزیری که جرات و شهامت حمایت از ایدههای دکتر روحانی را ندارد وزیر روحانی نیست و برخی اطرافیان آقای رئیس جمهور میز و منصب شان را بیشتر از آقای روحانی دوست دارند.»
حالا دو سال پس از آن نشست و آن باور دیروز، به یقین میگویم مشکل دکتر روحانی جبهه پایداری و دلواپسان نیستند، مشکل دکتر روحانی برخی وزرا و ناپایداران کابینه آقای رئیس جمهور هستند که با عملکرد ناصواب و ضدتدبیر خود باعث آسیب جدی به جایگاه دولت شده اند. وزیرانی که سوگمندانه باید گفت امیدسوزیهای بزرگی داشتهاند و دارند.
برخی وزرای دکتر روحانی برای در امان ماندن از سوال نمایندگان مجلس نهم و برای حفظ میز و منصب شان، به جای انتصاب مدیران همراه با دکتر روحانی، عملا مدیران مدنظر نمایندگان تندرو مجلس نهم و ضد برنامههای دولت را نه تنها در سطح استانها بلکه با رایزنی مدیران مدنظر را در سطح شهرستانها هم منصوب کردهاند که امروز هنرشان به سخره گرفتن دولت و برنامههایش، سنگاندازی در مسیر اهداف دولت و ناامید ساختن مردم است و شاید طنز تلخی است که دولت دکتر روحانی جزو معدود دولتهایی است که مخالفانش بیش از موافقانش بر سرِ کارند و شگفتا که روحانی مظلومانه باید برای عملکرد ناصواب این مدیران نیز پاسخگو باشد.
صادقانه میگویم مشکل بزرگ امروز دولت دکتر روحانی یاس و ناامیدی مردم و رویگردانی از دولت « تدبیر» است که برخی از آن ثمره عملکرد خویش اندیشانه برخی وزرای ناتوان یا ناهمسو با دکتر روحانی است. این یاس روح آزار متاسفانه با سوءمدیریتها در بین اقشار آسیبپذیر بالاست. از سویی انفعال تیم اطلاع رسانی دولت در دفاع از عملکرد دولت به خصوص فیشهای نامتعارف، سبب شده است...
... بسیاری از کارکنان دولت نیز دچار یاس و ناامیدی شوند و حالا خود دکتر روحانی هم با عدم تغییر در بدنه کابینهاش پایگاه و جایگاه اجتماعی اش را در بین قشر عظیمیاز مردم و به ویژه نخبگان و سیاسیون دچار آسیب میکند و این یاس و ناامیدی دارد در همه لایههای اجتماع فراگیر میشود که میتواند برای دکتر روحانی خطرآفرین باشد و با این رویه، بوی بهبود از اوضاع نمیشنویم.
جای سوال اینجاست که نظارت دولت بر عملکرد وزرا چگونه است که خیلی از حامیان دیروز و فردای دولت از سوء مدیریت برخی وزرا و ناهمسوییشان به فریاد آمدهاند ولی هیچ تغییر و توجهی از سوی رئیس جمهور محترم برای تحقق خواست حامیان و همراهانش صورت نگرفته است! آیا از دید دکتر روحانی و اطرافیانش، همه وزرا در ارزیابیهای احتمالی موفق بودهاند؟ پس این نارضایتی رو به گسترش در بین مردم و حامیان دولت چیست؟
امروز هر چه به انتخابات نزدیک میشویم هجمههای هدفمند از سوی رقیب به دکتر روحانی بیشتر میشود و شاید در این شرایط روحانی مظلومیاست که هم از سوی برخی وزرای کابینه اش و هم از سوی بسیاری بدخواهان بیرون از کابینهاش مورد هجمه است.
در پایان صادقانه میگویم «تدبیر» بدون «تغییر» به ثمر نمینشیند و «اعتدال» بدون «اقتدار» ثمری ندارد. برخلاف احمدینژاد که نیمیاز کابینهاش را شاید بیتعارف و گاه بیدلیل برکنار میکرد مردم در این سه سال هنوز از دکتر روحانی در برخورد با وزرای ناتوان و ناهمراه اقتداری ندیدهاند. هر چند معتقدم پایگاه رقبای روحانی در بین مردم پایین است ولی بیرقیب دانستن دکتر روحانی در انتخابات 96 همان خوش بینی و خطا و جفایی است که در سال 84 باهاشمیکردیم. به نظر نگارنده تا دیر نشده است به جای عزل وزرای ناتوان توسط مجلس، شخص دکتر روحانی باید بی تعارف ناتوانان و ناهمراهان کابینهاش را عزل کند تا مردم باور کنند که روحانی واقعا با هیچ کس عقد اخوت نبسته است.
در پایان به یاد شعر شاعری از «عماد خراسانی» افتادم که میگوید:
بر ما گذشت نیک و بد اما تو روزگار فکری به حال خویش کن این روزگار نیست
من هم با الهام از این شعر خطاب به دکتر روحانی عزیز میگویم:
آقای رئیس جمهور فکری به حال خویش کن این کابینه نیست.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=56856
ش.د9504979