تاریخ انتشار : ۰۷ آبان ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۲  ، 
کد خبر : ۳۰۵۷۸۵
ارزیابی سناریوهای برجامی پیش روی کاخ سفید در گفت‌وگو با سعید علیخانی تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل

رمزگشایی از نقشه ضد برجامی ترامپ

اشاره: شمارش معكوس براي ارائه گزارش نحوه پايبندي ايران به برجام از سوي دونالد ترامپ به كنگره آمريكا آغاز شده است پافشاري رئيس جمهوري آمريكا بر يافتن راهي متفاوت در برابر توافق هسته‌اي ايران و 5+1 نگاه محافل رسانه‌اي و ديپلماتيك را به گاخ سفيد دوخته و در اين ميان ايالات متحده، صحنه چالش‌ جدي ميان موافقان و مخالفان خروج اين كشور از معاهد برجام است. خروجي كه هزينه‌هاي سنگين و محتومي براي آمريكا خواهد داشت. اين در حالي است كه كشورهاي اروپايي و ديگر طرف‌هاي برجام تلاش مي‌كنند دونالد ترامپ را به اين توافق هفت جانبه متعهد نگه دارند. سعيد عليخاني، كارشناس مسائل بين‌الملل معتقد است نخستين هدف ترامپ از تحركات و سخنراني‌هاي ضد برجامي، تحريك مخالفان داخلي برجام در ايران است. عليخاني در گفت‌وگو با روزنامه ايران، ضمن ياد‌آروي تئوري مرد ديوانه تاكيد دارد رئيس جمهوري آمريكا اميدوار است با سخنان خود بهانه لازم را به مخالفان داخلي حسن روحاني بدهد تا او را به خروج يكجانبه از برجام وا دارد. مشروح اين گفت‌وگو را مي‌خوانيد.

(روزنامه ايران – 1396/07/18 – شماره 6614 – صفحه 10)

* دونالد ترامپ برای تحقق بخشیدن به وعده کناره‌گیری از برجام، گام‌های مهمی برداشته است. از تصویب تحریم‌های غیر هسته‌ای گرفته تا قوت بخشیدن به احتمال عدم اعلام اجرای تعهدات برجامی ایران به کنگره. اقداماتی که گرچه مخدوش کننده روح همکاری سازنده در روند اجرای برجام است اما ناقض صریح متن برجام به حساب نمی‌آید. ناگفته پیداست ترامپ نمی‌خواهد با خروج یکجانبه از برجام، تیر اتهامات نقض این توافق مهم را به تنهایی متوجه خود کند. بنابراین او چه هدفی را از اقداماتی نظیر اعلام عدم پایبندی ایران به تعهداتش در چارچوب توافق دنبال می‌کند؟

** درباره رویکرد ترامپ دو تحلیل می‌توان داشت؛ در تحلیل نخست، باید نقش کیسینجر، وزیر امور خارجه امریکا در دوره ریاست جمهوری ریچارد نیکسون را مرور کنیم. کیسینجر اکنون هم در زمره یکی از مشاوران اصلی ترامپ به شمار می‌آید. آن گونه که «فلینت لورت» و «هیلاری مان لورت» در کتاب «عزیمت به ایران» می‌نویسند: نیکسون در بدو روی کارآمدن، خود را در موقعیتی یافت که باید امریکا را در گذار از سلطه به رهبری هدایت کند زیرا عمر سلطه‌ بی چون و چرای امریکا بر صحنه‌ جهانی رو به پایان بود. برتری هسته‌ای امریکا از بین رفته و تفوق اقتصادی‌اش با رشد و پویایی اروپا و ژاپن به چالش کشیده شده بود. ویتنام در نهایت این خبر را داد که وقت آن رسیده نقش امریکا در جهان در حال توسعه مورد بازبینی قرار بگیرد.» طبیعی است که این نگرش نمی‌توانست جدای از تأثیر و نفوذ کیسینجر باشد.

مبنای راهبرد پیشنهادی کیسینجر این بود که اگر قدرت‌های عمده از جمله ایالات متحده منافع‌شان را عقلایی و طبق انتظار پیش بگیرند، از تصادم منافع رقیب، موازنه‌ای ظهور خواهد کرد بنابراین چالش امریکا در مناطق چالش برانگیز تابعی از این موازنه بود و این مشکلات ثانویه حل می‌شد لیکن ضروری بود که در کنار این راهبرد، رفتار دیگری هم نشان داده شود که به رفتار «مرد دیوانه» مشهور شد. مرد دیوانه به این معنا بود که رئیس جمهوری امریکا به عنوان یک عاقل دیوانه‌نما در رأس کاخ سفید، رفتارهایی از خود بروز دهد که او را در افکار عمومی به عنوان یک فرد غیر قابل پیش‌بینی، دیوانه و خشمگین که ممکن است هر کاری انجام دهد، معرفی کند. وضعیت امروز جهان از نظر به بن‌بست رسیدن راهبرد امریکا در مناطقی چون افغانستان، عراق، سوریه و کره شمالی شبیه همان دوران است. از سوی دیگر چالش‌های جدی امریکا با روسیه و چین در اروپای شرقی، خاورمیانه و آسیای جنوب شرق نیز یادآور چالش آن روز امریکا با شوروی و چین است.

بر مبنای این تحلیل، رفتار و استراتژی کنونی ترامپ را نمی‌توان صرفاً در چارچوب سرشت و خوی فردی او فهمید. ما می‌دانیم که کیسینجر در عین اینکه موافق بهبود رابطه امریکا با روسیه است، از مخالفان مذاکرات هسته‌ای ایران بود . کیسینجر در 6 سپتامبر 2014 در مصاحبه با رادیو ملی امریکا NPR، ایران را مشکلی به مراتب بزرگ‌تر از داعش می‌داند(!) مبنای تفکر استراتژیک کیسینجر به اذعان خود او، ابتنا بر این فرض دارد که استراتژی امریکا در مورد کشورهایی چون ایران باید بر اساس نوع، ساختار و روابط بین گروه‌های سیاسی و فرهنگ سیاسی آن کشور تنظیم شود (واشنگتن پست نهم آوریل2011). امریکایی‌ها می‌دانند که در داخل ایران گروه‌هایی هستند که به دلیل منافع جناحی، موضوع برجام را وجه‌المنافع خود قرار می‌دهند.

ترامپ می‌داند که چه فرکانس‌ها و صداهایی از امریکا باید ارسال شود که گروه‌های مخالف برجام آن را مبنای حمله شدید به دولت و برجام قرار دهند. امریکا ماهیت گروه‌ها، منشأ اختلافات داخلی ایران و فشار به دولت و گرانیگاه‌هایی را که می‌تواند فشار مضاعفی به دولت وارد کند نیز می‌شناسد. بنابراین ساده‌اندیشی است که فکر کنیم ترامپ با این موضعگیری، سنگین‌تر شدن کفه به نفع مخالفین ایرانی برجام را مد نظر نداشته باشد. بنابراین یکی از امیدهای اصلی رئیس جمهوری امریکا، این است که در داخل ایران، گروه‌های تندرو به دولت ایران فشار بیاورند و شرایطی ایجاد شود که خود ایران برجام را نقض کند.

اما تحلیل دوم بر این فرض است که ترامپ می‌داند در مسیر نقض برجام همراهی مابقی اعضای «باشگاه برجام» را نخواهد داشت، بنابراین درصدد است از ساز و کارهای داخلی امریکا برای مانع‌تراشی در روند اجرای برجام بهره گیرد. بر مبنای این ساز و کار، کنگره قانونی را موسوم به INARA تصویب کرده که طی آن رئیس ‌جمهوری هر ۹۰ روز موظف به اعلام پایبندی یا عدم پایبندی ایران به برجام است. ترامپ تاکنون دوبار مجبور شده است که طبق گزارش نهادهای اطلاعاتی (هشت بار هم آژانس تأیید کرده است) این پایبندی را اعلام کند حالا اما بسیاری معتقدند که در گزارش اکتبر این اتفاق نخواهد افتاد بنابراین کنگره پس از اعلام عدم پایبندی طی ۶۰ روز موظف به بازگرداندن تحریم‌هایی است که پیش از این به دلیل فعالیت‌های هسته‌ای ایران به تصویب رسیده است. طبیعی است که بازگرداندن این تحریم‌ها کار آسانی نیست چون یک توافق جمعی بوده است و به جز این، از نظر افکار عمومی جهان که شاهد هزینه‌زا بودن روش‌های سخت در چنین چالش‌هایی بوده‌اند، چندان پذیرفته نیست.

* خب همان طور که اشاره کردید، خروج امریکا به آسانی امکانپذیر نیست، بنابراین چرا کاخ سفید توپ را به زمین کنگره می‌اندازد؟

** ترامپ از این اقدام دو هدف را جست‌وجو می‌کند؛ اول آنکه این اقدام به عصبانیت برخی از نیروهای داخلی ایران که مخالف برجام هستند، منجر شود تا آنها عدم تأیید پایبندی تعهدات برجامی ایران را به معنای نقض برجام از سوی کاخ سفید قلمداد کنند و در نتیجه چنین ارزیابی، دچار یک اشتباه راهبردی شده و دولت را به خروج از توافق هسته‌ای وادار کنند. هدف دوم، آن است که با دامن زدن به احتمال تحریم مجدد ایران، ریسک سرمایه‌گذاری در ایران را برای سرمایه‌گذاری در ایران بعد از برجام که بشدت نیازمند این سرمایه‌گذاری‌هاست، افزایش دهند.

* هدف نخست که گفتید ترامپ با استفاده از تحریک مخالفان دولت ایران آن را جست‌وجو می‌کند، در چه شرایطی تحقق می‌یابد؟

** معتقدم بخش عمده حفظ برجام به عهده خود ایران است. یعنی ابتدا باید در کشورمان نسبت به توافق هسته‌ای و شرایطی که به آن منجر شد، نگاهی واقعگرایانه و فارغ از شائبه جناحی داشته باشیم. در صورتی که این خودباوری و انسجام داخلی وجود نداشته باشد، طرح مواضع ترامپ درباره برجام با استقبال برخی جریان‌های سیاسی داخلی و رسانه‌های وابسته آنها مواجه می‌شود کما اینکه لابد خوانده‌اید برخی افراد و چهرههای مشهور کشورمان پیشاپیش در مصاحبه‌ها گفته‌اند که «از خدا می‌خواهیم برجام نقض شود.»

* آیا محمل چنین اقداماتی به پیشینه مخالفت‌جویی این جریان‌ها با مذاکرات هسته‌ای باز می‌گردد؟ به هر حال این گروه‌ها مدعی‌اند که حامیان مذاکرات هسته‌ای و برجام در دستیابی به اهداف اصلی‌شان یعنی برداشتن تحریم‌های هسته‌ای ایران ناکام مانده‌اند.

** اگر مواضع مقام‌های ارشد نظام از جمله رهبر معظم انقلاب درباره برجام و ضرورت پیگیری مذاکرات هسته‌ای مرور شود، درک روشنی از واقعیت خواهیم یافت. ایشان در اول فروردین 1388 گفتند که «تحریم‌ها به سود ما بوده است و باید از امریکا از این جهت تشکر کنیم.» این صحبت رهبری ناظر به این بود که تحریم‌های امریکا باعث خوداتکایی و اعتماد به نفس در نیروهای داخلی ایران شد و از این منظر حرف درستی بود.

ایشان در 6 شهریور 1389 هم گفتند: «دوستان درست گفتند ما تحریم‌ها را دور می‌زنیم و بنده هم یقین دارم» طرح این موضع هم نشان داد که دور زدن تحریم‌ها به عنوان یک راهکار در بین مسئولین نظام به عنوان یک روشی که می‌توانست میزان زیادی از فشارها را کم کرده و در عین حال عزت ملی ما را هم حفظ کند، در نظر آورده شده است اما خب سیر حوادث بعدی نشان داد که امکان تداوم دور زدن تحریم‌ها دیگر وجود ندارد و بتدریج که آثار منفی تحریم‌ها بروز یافت، رهبر معظم انقلاب از «نرمش قهرمانانه» سخن به میان آوردند. در روابط بین‌الملل پیشروی و عقب‌نشینی تاکتیکی بخشی از قاعده بازی است نه آنکه بالذات خوب یا بد یا نشانه ضعف باشد.

گاهی تغییر جزء لاینفک تدبیر است و تاکتیک اعلامی رهبر معظم انقلاب ناظر به همین نگاه بود. چنانچه در سخنرانی یکم فروردین سال 1392 فرمودند: «به شما بگویم که امریکایی‌ها اظهار خوشحالی کردند و گفتند فلانی اعتراف کرد تحریم‌ها اثر داشته است بله تحریم‌ها بی اثر نبود می‌خواهند خوشحالی کنند، خوشحالی کنند» یعنی خود رهبری در این تاریخ، خیلی منطقی و مستدل گفتند که بله تحریم‌ها بالاخره اثر داشت و این نشان می‌داد اطلاعاتی که به رهبری می‌رسیده، دقیق و مبتنی بر توان و امکانات کشور بوده است و ایشان هم با یک نگاه واقع‌بینانه حمایت خود را از مذکرات هسته‌ای اعلام کردند. به همین دلیل ایشان در سخنرانی دوم تیرماه سال 1396 گفتند: «ما دنبال از بین بردن تحریم‌ها هستیم و هدف‌مان از مذاکرات لغو تحریم‌هاست.» این گونه بود که مذاکرات هسته‌ای با هدف برداشتن تحریم‌های مرتبط با موضوع هسته‌ای انجام شد.

* خب چرا برخی با وجودی که توافق هسته‌ای به برداشته شدن تحریم‌های هسته‌ای منتهی شد همچنان می‌گویند برجام هیچ دستاوردی برای ایران نداشته است؟

** برای پاسخ به این سؤال باید به نکته‌ای اشاره کنم. ببینید ما زمانی از حق و زمانی هم از منافع صحبت می‌کنیم. حق مانند این است که بگوییم ما در جهانی که برخی از قدرت‌ها مانند امریکا دارای بمب اتم هستند، این حق را داریم که بر مبنای اصل بازدارندگی، بمب اتم داشته باشیم. اما وقتی درباره منافع سخن می‌گوییم، باید مواضع‌مان در چارچوب توانایی‌مان باشد. در حق، بحث توانایی نیست اما در مقوله منافع با واقعیت‌ها روبه‌روییم و باید دید آیا میان حق و امکانات کشور توازن برقرار است یا خیر؟ دستاورد در سنجه توانایی و شرایط موجود معنا می‌یابد نه در قیاس با آنچه خوشایند ماست. خب در شرایطی که ایران در یک جنگ نابرابر مورد تحریم‌های ظالمانه قرار می‌گیرد و بدیهی‌ترین حقوق کشور و مردم از بین می‌رود، باید بر مبنای توانایی کنونی کشور به گفت‌وگو نشست.

* یعنی یکی از دلایل چالشی که اکنون در داخل کشور و از سوی برخی جریان‌های سیاسی مخالف برجام به وجود آمده است بر مبنای زاویه متفاوت نگاه‌ها نسبت به توازن حق – امکانات است؟

** بله؛ مذاکره کنندگان ایران در چارچوب مذاکرات هسته‌ای بر مبنای امکانات کشور، مذاکرات هسته‌ای را پیگیری کردند و در همین قالب و البته تحت راهنمایی‌های رهبری و اتخاد یک الگوی برد- برد بود که برجام حاصل شد. با این حال دو طرف در چنین مذاکراتی به همه خواسته‌های خود نرسیدند اما توانستند به اهداف اصلی خود دست یابند. بنابراین تحریم‌هایی که اینک از سوی امریکا اتفاق می‌افتد، مرتبط با مذاکرات هسته‌ای نیست بلکه ریشه در مشکل دیرینه ایران و امریکا دارد. در واقع ما دو پرونده داریم پرونده هسته‌ای و پرونده مشکلاتی که از آغاز انقلاب با امریکا داریم. تحریم‌های مورد مذاکره هم معطوف به پرونده اول بود. پس مذاکره و برجام محمل کاملاً منطقی و قابل دفاعی دارد. ولی متأسفانه این مسأله هنوز در داخل حل نشده است.

* آیا وزن این جریان‌های سیاسی برای مخدوش ساختن روند اجرای برجام به اندازه‌ای است که امریکا از آن برای پیگیری هدف به بن‌بست کشاندن برجام بهره گیرد؟

** ترامپ برای تخریب برجام راهکار چندجانبه‌ای را جست‌وجو می‌کند. او بخوبی متوجه شده که اگر بخواهد برجام را نقض کند، حمایت کشورهای اروپایی را نخواهد داشت و امید زیادی هم برای آن ندارد. دومین امید او این است که در داخل ایران گروه‌های تندرو فشار بیاورند و شرایطی ایجاد شود که خود ایران برجام را نقض کند. این یکی از آرزوهای ترامپ است که البته آرزویی نیست که بر وهم بنا شده باشد.

یادمان نرود که اصلی‌ترین هدف امریکا، تلقین فضای بی ثباتی است که سرمایه‌گذاری در ایران یا تعامل اقتصادی با ما را امری هزینه‌زا و خطرپذیر نشان دهد بنابراین وقتی تعاملات اقتصادی ما با شرکت‌های بزرگ خارجی یا خرید هواپیما یا انعقاد قراردهایی نظیر آنچه با توتال اتفاق می‌افتد، عملاً این هدف دولت ترامپ به حاشیه رفته است و فضای ذهنی لازم برای حضور مابقی سرمایه‌گذاران فراهم می‌شود وقتی برخی در داخل [سوای منتقدین دلسوز جزئیات امور] اقدام به نفی کلیت امر می‌کنند و فضا را بر دولت تنگ می‌کنند، طبیعی است که ناخودآگاه به نفع چه کسی عمل شده است.

* کاخ سفید در حالی به دنبال مخدوش کردن روند اجرای برجام است که ایران را به نقض روح برجام متهم می‌کند. این ادعا تا چه اندازه می‌تواند از سوی جامعه بین‌الملل مورد استناد قرار گیرد؟

** برجام در واقع باشگاه برجام است و «اطراف» دارد نه «طرف». مفسر «روح برجام» هم ترامپ نیست و این سیستم اعلام پایبندی یا عدم پایبندی ایران در کنگره هم ساخته دست امریکایی‌هاست و الزامی برای دیگران ندارد چون مرجع ذیصلاح «اعلام پایبندی یا عدم پایبندی ایران» در توافق برجام مشخص شده است. متن و روح برجام (letter and spirit) هم با مراجعه به «صورت مذاکرات» است که نتیجه آن نیز حاصل برداشتی مشترک است نه خواسته دولت امریکا. در همین چارچوب آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که به عنوان یک نهاد نظارتی بر این فعل و انفعالات تعیین شد، تاکنون هشت بار پایبندی ایران به تعهداتش را اعلام کرده است. بنابراین اگر ترامپ به فرض محال و با وجود اینکه تا الان دو گزارش تأیید پایبندی ایران به تعهدات برجامی‌اش را به کنگره داده است، این بارعدم پایبندی ایران را اعلام کند علاوه بر دو گزارش قبلی خودش، اعتبار نهاد رسمی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را هم زیر سؤال می‌برد، زیرا در هشت گزارش آژانس هم سخن از پایبندی ایران بوده است.

ادعای دیگر دولت امریکا، بحث آزمایش موشکی ایران است که در قطعنامه 2231 هم به آن اشاره شده است. اما این قطعنامه به صراحت ایران را از چنین اقدامی منع نکرده است. به رغم وجود قطعنامه‌های پیشین (قطعنامه 1929) که هرگونه آزمایش موشک‌های بالستیک را منع کرده بود، تیم مذاکره کننده هسته‌ای ایران موفق شد این ممنوعیت را از قطعنامه 2231 که در تأیید توافق هسته‌ای به تصویب رسید، بردارد. یعنی در حالی که آزمایش موشکی با کاربرد حمل کلاهک منع شده است، موشک‌های ایرانی با وجود اینکه بعضاً توانایی حمل کلاهک دارند چون در کلاس موشک‌هایی که بااین هدف طراحی شده‌اند، قرار نمی‌گیرند، مشمول این ممنوعیت نیستند. صرف انجام این آزمایش‌ها بر مبنای حق دفاعی ایران است و هیچ ممنوعیتی برای آن وجود ندارد اما طبیعی است که اگر در کنار آزمایش این موشک‌ها مدیریت و نظارتی بر حواشی آن نشود و سخنانی بیان شود که خوراک رسانه‌های غربی را فراهم کند، کار دشوار می‌شود.

* با وجود این برخی معتقدند که اگر موقع مذاکرات دقت بیشتری در متن توافق می‌شد، شاید اکنون این مشکلات به وجود نمی‌آمد.

** متن برجام مشکلی نداشت، مشکل اصلی در نگاه هنجارشکنانه ترامپ است که در دولت اوباما دست‌کم در توافقی در این حد و اندازه بروز پیدا نمی‌کرد وگرنه گیریم که متن برجام مشکل داشت، مشکل قرارداد نفتا، قراردادهای سازمان تجارت جهانی، پیمان محیط زیستی پاریس، پیمان‌های دوجانبه با اتحادیه اروپا، توافق امریکا با کوبا و... چه بود که ترامپ آنها را هم زیر سؤال برده است؟

* بنابراین با در نظر گرفتن این نکته که دستان ترامپ برای نقض برجام با هزینه ایران خالی است، او با چه چالش‌هایی در مسیر شکست برجام روبه‌رو خواهد شد؟ اروپایی‌ها در کجا خواهند ایستاد؟

** اولاً باید اشاره داشت امریکا کشوری است که برای خودش یک اعتبار بین‌المللی و جایگاه رهبری جهان را قائل است. اگر قرار باشد از قراردادی که کشورهای اروپایی آن را امضا کردند و جامعه بین‌الملل هم بر آن مهر تأیید زده به طور یکجانبه خارج شود، طبیعی است که این اقدام، خودش می‌تواند یک رویه نامبارک و قابل استناد برای رفتار کشورهایی مانند کره شمالی باشد. بالاخره الان کره شمالی هم می‌تواند به امریکا بگوید شما به توافقی که خودتان انجام دادید پایبند نبودید پس ما چه انگیزه‌ای برای مذاکره داشته باشیم؟ این اولین چالشی است که برای امریکا اتفاق می‌افتد. بنابراین امریکا نمی‌تواند براحتی آن را کنار بگذارد. کشورهای اروپایی هم براحتی نمی‌توانند چون اگر امریکا برای خودشان حیثیتی قائل نیست، اروپایی‌ها که هستند.

نیکی هیلی، نماینده امریکا در سازمان ملل چندی پیش در پاسخ به اعتراض یک مقام آلمانی نسبت به رفتار کشورش در برابر ایران گفته بود: «شما به مخالفت ما با ایران اعتراض می‌کنید زیرا ایران علیه شما شعار مرگ نمی‌دهد اما علیه ما سر می‌دهد.» این حرف اعتراف ضمنی به این مسأله است که ما تنها کشوری هستیم که با ایران مشکل داریم و ایران با جامعه جهانی و اروپا مشکلی ندارد. بنابراین اروپا به لحاظ حیثیت تاریخی خود هم شده غیر ممکن است این کار را بکند مگر اینکه یک اتفاقی از سوی ایران بیفتد. البته افرادی چون سناتور تام کاتن به دنبال این سفسطه رفته‌اند که نقض برجام حیثیت امریکا را زیر سؤال نمی‌برد چون امثال وی پیش‌تر به اوباما هشدار داده بودند که اگر این توافق به عنوان یک «معاهده» به تصویب مجلس سنا نرسد، رئیس‌ جمهوری بعدی آن را لغو خواهد کرد» که این حرف، کاملاً بی پایه و در تعارض با اصول بدیهی حقوق بین‌الملل است.

فراموش نکنیم که مذاکرات برجام پیروزی عقلانیت بر نفرت، بی تدبیری، تنش و خشونت بود. ترکیبی که اینک در اروپا بر سر کار آمده است، ترکیبی نیست که در تقابل با برجام قرار گیرد. خاصه آنکه بروز مشکلات فراگیر در اروپا باعث شده آنها به دنبال ایجاد مشکلات جدید دیگری که قبلاً موفق به حل آن شده‌اند، نباشند. دولتی هم که اکنون در ایران بر سرکار آمده است، با دولت زمان تحریم متفاوت است. خلاصه کلام اینکه معتقدم دغدغه ما باید بیشتر معطوف به مواضع خودمان و حفظ عقلانیت باشد نباید فراموش کرد که ایران افزون بر مشکل امریکا، با یکسری از تهدیدات منطقه‌ای و جهانی هم مواجه است. از این رو باید بتوانیم عقلانیت و اعتدال را در داخل حفظ کنیم و با جلوگیری از تندروی، اجازه ندهیم احساسات جای تدبیر را بگیرد. در چنین فضایی است که می‌توان با رویکرد مخالفان خارجی برجام مقابله کرد و زمینه را مهیای رونق بخشی به تعاملات اقتصادی با مؤسسات و سرمایه‌گذاران بزرگ خارجی کرد.

http://www.iran-newspaper.com/newspaper/BlockPrint/203079

ش.د9602909

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات