(روزنامه آسمان آبي ـ 1396/06/06 ـ شماره 49 ـ صفحه 12)
* وضعیت جریانهای اسلامی سیاسی را در شرایط کنونی چگونه ارزیابی میکنید؟
** مقطع کنونی را باید دوران سختی برای جریانها و گروههای اسلامگرا قلمداد کرد. گروههای تروریستی درگیر چالشهای جدی هستند. افزون بر این احزاب اسلامی در کشورهای عرب خاورمیانه عموما بهویژه پس از آغاز بهار عربی تاکنون تجربه جالب توجه و مورد پسندی در حکومتداری و کشورداری از خود عرضه نکردند. گفتمان اسلامگرایی در این کشورها در چند سال اخیر دچار نوعی از یأس شد، بهخصوص آنکه جریانهای اسلامگرا و رهبران آنها نتوانستند پاسخی مناسب به حجم انبوه پرسشهای مطرح شده منبعث از حجم مشکلات ارائه دهند. در نتیجه آنکه در برخی کشورها، این احزاب به سمت مدنی شدن حرکت کردند. در حقیقت ظهور گفتمان خشونت از سوی جریانهای تکفیری و سکوت عالمان دینی، نقش مهمی در به حاشیه رفتن گفتمان اصیل و اعتدال اسلامی داشته است.
* در فرایند جهانی شدن، جنبشهای اسلامی چه تحولاتی را تجربه کردهاند؟
** جهانی شدن عرصه کشمکش میان گروهها و جنبشهای اسلامی به شمار میرود. گفتمان اغلب این جریانها گفتمانی محلی و منطقهای است و حتی نگاهی به مرامنامه و مانیفست برخی از آنها نشان میدهد که در اساسنامه تشکیل بسیاری از آنها و برنامه عملشان برای آینده، تعارضات و نحوه کنارآمدن با تحولات نوین پیشبینی نشده است؛ از این رو در زمانیکه جهانی شدن به سرعت در حال نوردیدن مرزهای جغرافیایی و فکری است، بخشی از این جریانها و رهبران و سخنگویان آن تاکنون نتوانستهاند در بستر تحولات، خود را بازسازی کنند، البته بخشی از احزاب و جریانهای اسلامگرا مانند حزب عدالت و توسعه ترکیه، باوجود محافظت از سنتهای جامعه مسلمان مانند خانواده، در نظام اقتصادی حکومتی از مدل لیبرالیستی تبعیت و آن را اجرا میکند. فرایند جهانیشدن فرصت و تهدیدی دو طرفه برای جریانهای اسلامگراست. این جریانها یا خواهند توانست با ارائه یک بازتعریف از خود و شرایط به حیاتشان ادامه دهند یا در فرایند جهانی شدن مضمحل میشوند. تا این لحظه به نظر میرسد شرایط عمومی بهگونهای است که این جریانها، به خصوص آنها که تجربه حکومتداری کسب کردهاند، به جز اخوانالمسلمین به دنبال تطبیق خود با شرایط هستند.
* رویکرد گروههایی همچون اخوانالمسلمین در برابر اصول و مفاهیم دنیای مدرن را چگونه بررسی میکنید و به اعتقاد شما این گروهها در بستر مدرنیزاسیون توانایی کسب کدام قابلیتها را دارند؟
** جریان اخوان یکی از جریانهای بسترساز و مؤثر در بدنه اسلامگرایی در جهان اسلام به شمار میرود. این جریان از همان ابتدا با هدف تشکیل حکومت و تاثیر بر اندیشههای شهروندان و نخبگان توانست با اشکال و عناوین مختلف در بخشهای قابل توجهی از بدنه مسلمانان بهویژه اهل سنت رسوخ کند، اما در دوران تشکیل حکومت قادر نبود مفاهیم و اقتضائات دنیای مدرن را به خوبی درک کند. گروهی که دهها سال در عرصه نظریهپردازی و اندیشهورزی تاثیرات قابل توجهی بر جای گذاشت توانایی حکومتداری و مدیریت به شیوه عملی را نداشت و نتوانست آن ایدئولوژیها را در جامعه پیاده کند و با شناخت نادرست از مفهوم پیروزی و قدرت، به دنبال دور کردن رقیبان از مشارکت سیاسی برآمد. اخوانالمسلمین در مدت زمان کوتاه حکومتداریاش در مصر حتی فرصت کافی برای نشان دادن رویه و رویکرد در قبال مسائل جاری و تحولات در اختیار نداشت که مشخص شود این گروه چه برخوردی در مواجهه با جهانی شدن یا مدرنیزاسیون خواهد کرد. با این حال این حقیقت را نباید نادیده انگاشت که حزب النهضه تونس که حزبی اخوانی به حساب میآید نشان داد که احزاب اینچنینی در تعامل با جهان خارج دارای توانایی و قابلیتهای مناسب هستند.
* بحثی مطرح است مبنی براینکه هسته اولیه بسیاری از این جریانهای سیاسی اسلامی یا خواه معتدل یا رادیکال در واکنش به مفاهیم و ارزشهای دنیای مدرن شکل گرفته است. تحلیل شما در این باره چیست؟
** دنیای مدرن، مفاهیم حاصل از آن و همچنین مدرنیزاسیون با قدرت وارد صحنه شد و اجازه اندیشیدن و بازیابی را به بسیاری از احزاب بهویژه گروههای اسلامی در این کشورها نداد. طبیعی است که برخی از این احزاب دانسته یا ندانسته برای زندن ماندن و حتی مقابله کردن با این موج، ایجاد شدهاند.
جریان افراطگرای تکفیری یا سلفی را بهطور واقعی نمیتوان جریانی برآمده از اسلام سیاسی دانست؛ این جریانها در حقیقت پاسخی به هجوم جهانیشدن و مدرنیزاسیون قلمداد و پرچمداران آن محسوب میشوند. با این حال جریانهای سلفی تکفیری و تندرو مانند القاعده و داعش با وجود مخالفت با مدرنیته و ارزشها و اصول حاکم بر آن از مدرنیزاسیون و ابزارهای مدرن همچون اینترنت و تسلیحات پیشرفته برای تحقق اهداف و خواستههای خود استفاده میکنند.
* قرائت برخی جریانها از اسلام با آنچه افرادی چون سیدقطب یا حسن البنا مطرح کردند همخوانی دارد؛ از همین رو زمینه برای تقابل دو قرائت معتدل و افراطی از دین اسلام فراهم شده است. آینده تقابل این دو تفکر را چگونه بررسی میکنید؟
** قرائت معتدل در جهان اسلام چند سال است که به دلیل قدرتیابی جریان افراطگرا به محاق رفته است. در دورهای که صدای خشونتگرایی و فرقهگرایی بهشدت و با قدرت هر چه تمام شنیده میشود خبر چندانی از تریبونهای اسلام معتدل نیست یا اینکه چندان شنیده نمیشود. ظهور افراطگرایی به نام دین و حتی سکوت عالمان دینی در برابر آن، متأسفانه این موضوع را در ذهن متبادر میکند که جریان معتدل اساسا چگونه میتواند قامت راست کند. ورود حجم قابل توجهی از اندیشههای افراطگرایانه در بستر عمومی برخی از طبقات جامعه نشان میدهد همچنان باید منتظر رویارویی جریان معتدل و جریان افراطی بود.
* طبیعتا در ساختار هرکدام از جریانهای سیاسی اسلامی شاهد جریانهای معتدل یا رادیکال هستیم. مدرنیته چه تاثیری بر رادیکال شدن یا تعدیل رفتارها و فعالیتهای سیاسی آنها داشته است؟
** در پاسخ به یکی از پرسشهای قبل به این نکته اشاره شد که اصولا مدرنیته را باید سنگ بنای ظهور جریانهای افراطگرای معاصر بهویژه گروههای سلفی جهادی دانست که در واکنش به اشکال مختلف جهانی شدن درصدد واکنش برآمدند. بهطور کلی جریانهای سیاسی مدرن واکنشی به مدرنیته و ارزشهای حاصل از آن قلمداد میشوند؛ به باور بسیاری از اعضای جریانهای اسلامی، خواه گروههایی معتدل و خواه رادیکال، این ارزشها زمینه را برای تضعیف جامعه اسلامی فراهم کرده است.
* اخوان المسلمین زمانیکه در مصر به قدرت رسید در قالب یک جریان سیاسی شکست خورد، اما جبهه النهضه در تونس چنین شکستی را تجربه نکرد. این در حالی است که دو جریان از لحاظ فکری بسیار به هم نزدیک هستند. این شکست را باید در استراتژی این دو گروه جستوجو کرد یا در تاکتیک آنها؟
** فضای سیاسی موجود در تونس متفاوت با مصر است. در تونس ارتش مانند مصر قدرتمند نیست و جریانهای سیاسی لائیک، چپ و وابسته به غرب پایگاه قابل توجه و جایگاه قدرتمندی دارند. نهادهای مدنی هم بهشدت در تونس فعال هستند. با این اوصاف حزب النهضه، ضمن بهرهبرداری از تجربه ناکام جریان مادر (اخوان مصر) و استفاده از عوامل ناکامی آنها، خود را با شرایط جدید وفق و تجربه نسبتا موفقی تا این لحظه از حکومتداری یک جریان اسلامی را در مصر نشان داد؛ البته به اعتقاد بنده این موضوع به دلیل تحمیل شرایط و اقتضائات به النهضه و تلاش برای بقا و ادامه حیات بود، وگرنه مشخص نیست که آیا النهضه در استراتژی خود و در باور قلبیاش نیز این مسائل را پذیرفته است یا خیر. در هر صورت النهضه تحت تاثیر جهانی شدن و مفاهیم همسو، در حال زیست در جامعه تونس است.
https://asemandaily.ir/post/133
ش.د9603749