(روزنامه اعتماد – 1396/10/10 – شماره 3989 – صفحه 1)
در روزهاي اخير تعدادي از مردم شهرهاي مختلف نسبت به مسائل اقتصادي و معيشتي اقدام به اعتراض كردهاند. اعتراض مردم حق آنان است. هرچند ستون پنجم شبكههاي ضد انقلاب شعارهاي ساختار شكنانهاي را با پوشش مردم سر دادند كه البته با همراهي معترضان همراه نشد. اما به واقع پرسش اصلي اين است كه چه اتفاقي افتاده تا در آستانه چهل سالگي انقلاب، آستانه تحمل شهروندان پايين آمده است؟چرا بايد تعدادي از همين مردمي كه با جان و دل در انقلاب و دفاع مقدس و همه بزنگاههاي مهم و حياتي مسووليت و تكليف خود را در قبال انقلاب و نظامشان انجام دادهاند، اينگونه اعتراض كنند؟ شايد برخي بلافاصله در پاسخ به اين پرسش بگويند اعتراضات در هر نظام سياسي، طبيعي است ودر هر حكومتي ناراضي وجود دارد و پاسخهايي از همين قبيل. شايد اين پاسخ براي نظامهاي غيرديني و غيرمردمسالار درست باشد اما براي نظام مقدس جمهوري اسلامي و براي مردمي كه همه داشتههايشان را جهت سرافرازي و پيروزي انقلاب اسلامي و تثبيت و توسعه قدرت آن هزينه كردهاند حتي يك اتفاق اينچنيني زياد است.
از همين رو جا دارد همه ما مسوولان كشور بپذيريم كه زير پوست هر گلايه و نارضايتي و اعتراضي، شرايط ناهنجار و زمينگير شدن مطالبات مردم است. ناهنجاري در همه حوزهها و ساحات زندگي مردم اعم از اقتصادي تا سياسي و اجتماعي در كنار ناديده گرفتن حقوق و مطالبه مردم در اين حوزهها پيامدي جز نارضايتي به بار نميآورد. بر همين اساس چرايي وقوع اتفاقاتي نظير آنچه در برخي شهرها رخ داده نيازي به تحليل پيچيده و امنيتي و چند مجهولي ندارد. كافي است ما مسوولان كمي در كوچهپسكوچههاي شهرمان بگرديم و با حضور در بين مردم، دردهايشان را ببينيم و حرفهايشان را بشنويم. شايد خيليها براي اين ادعا هم دليل بياورند كه آخرين راي مردم در انتخابات، بازتاب بينش و روش مورد تاييد آنان براي اداره كشور است.
اين حرف كاملا صحيح است اما واقعا دولتها قدرت اجراي همه وعدهها و حل و فصل همه مطالبات مردم را دارند؟ اهل سياست ميدانند كه دولتها به نسبت مسووليتشان، قدرت اجرا ندارند. در كنار اين آسيب، دولتها به هر دليلي، نواقصي دارند. اين نواقص هم ضريب كارايي و راندمان عملكردي آنان را كم ميكند و هم آنكه منجر به دلخوري رايدهندگان ميشود. دولت آقاي روحاني هم از اين موضوع مستثني نيست.
هرچند اصلاحطلبان از ايشان حمايت كردهاند اما اين حمايت همواره منتقدانه بوده است. تلاش اصلاحطلبان براي كمك به آقاي روحاني جهت معرفي وزرايي در تراز ملي به جهت ادارك واقعي و تحليل جامعه از مطالبات مردمي بود كه متاسفانه موردتوجه رييسجمهور محترم قرار نگرفت. البته اين، همه مشكل نيست چرا كه آنچه ما مسوولان در فضاي سياسي كشور براي مردم به نمايش گذاشتهايم، فضاي پرتنش و مجادله است. وقتي دعوا و تجادل كار هرروزه مسوولان و مقامات و سياستمداران و نخبگان فكري و عقيدتي با يكديگر باشد و ... همزمان با اين اتفاقات، روزبهروز سفره مردم به جهت مصايب اقتصادي كوچكتر ميشود غير از اعتراض مردم، ميتوان توقعي داشت؟
قطعا برخي مخالفان دولت در پيشوقوع اين اعترضات نقش دارند چرا كه به جاي كمك به دولت و به جاي پاسخگو بودن نسبت به ميراثي كه از گذشته برجاي گذاشتهاند همه توان خود را براي بالابردن و بالا نگه داشتن مطالبات اقتصادي مردم از دولت به ميدان آوردهاند. اين تفكر امروز در حالي دم از مشكلات اقتصادي مردم ميزند كه تا ديروز راهحلش به مردم اشكنه خوردن بود. البته مردم اين تغيير رويهها را ميفهمند و چنين حرفهايي را از مديران اين تفكر نميخرند. اما حرف اصلي اين است كه همه ما مسوولان در ساخت چنين شرايطي مسووليم. دنبال قاصر و مقصر نبايد گشت. كوچك شدن سفره مردم به اين دولت و آن دولت باز نميگردد. مخالفان دولت بايد بدانند كه مخاطب اعتراضات اقتصادي، فقط روحاني و دولت نيست .
شعارهاي اين چند روزه مردم مويد اين مساله است كه اين اعتراضات فراتر از يك قوه و يك نهاد رفته است. اگر مراد همه ما، حضرت امام خميني(ره) فرمودند حفظ نظام اوجب واجبات است همه ما مسوولان بايد بدانيم رضايتمندي مردم و تلاش براي عملياتي كردن مطالبات و خواستههاي ايرانيان، پاسداري و اجراي همين ماموريت ملي است. همه ما مسوولان بايد بدانيم اگر مردم بازتاب و ما به ازاي راي خود را در زندگيشان نبينند و طعم اصلاح، تغيير و بهبود حيات اقتصادي، سياسي و اجتماعي شان را نچشند تمامي عرصههاي عمومي و خصوصي از خيابان گرفته تا رستوران و سينما و از بازارهاي خريد و اتوبوسها و... به پارلمان مردم تبديل ميشود.
در اين حالت است كه از در و ديوار صداي اعتراض و مخالفت و نارضايتي شنيده ميشود. راهحل، ساده است؛ دولت و همه نهادهاي ملي بايد كارآمد و پاسخگو باشند. فلسفه انقلاب اسلامي و چرايي پيروزياش همين بود. علل مبقيه انقلاب چيزي جز علل موجده آن نيست. اين همان مسالهاي است كه يك بار به آقاي علي لاريجاني اعلام كردم. همه ما مسوولان بايد برگرديم و ببينيم در اين چهل سال چه راهي را پيمودهايم؟ چه اشتباهاتي داشتهايم و چه راههايي را نرفتهايم؟ آسيبشناسي اقدامات و عملكرد ما مسوولان ضرورتي غيرقابلانكار است.
بايد بر سر منافع مردم و امنيت ملي به تفاهم برسيم. ديروز را بدون حب و بغضها تحليل كنيم و چشمانداز و استراتژي واحدي را براي مديريت كشور طراحي كنيم. توسعه، بهبود وضعيت اقتصادي كشور و مردم، پايان دادن به مصايب و آسيبهاي اجتماعي و... چپ و راست، اصلاحطلب و اصولگرا، اعتدالي و افراطي نميشناسد. ديگر نبايد ترديد كنيم. قطار مديريت كشور بايد روي ريل منافع و بهزيستي زندگي اقتصادي و سياسي مردم قرار بگيرد. هر كسي و جرياني بخواهد جلوي خواست ملت و مطالبه آنان بايستد بيترديد نهتنها در پيشگاه ملت بايد پاسخگو باشد كه آينده سياسي و مديريتياش با اما و اگر همراه خواهد بود.
جداي از اين پيشنهاد جهت حل و فصل اعتراضات اخير و جلب رضايتمندي معترضان واجب است تا اقدامات عاجل و تسكينبخشي اجرا شود. همچنين رييسجمهور محترم و ديگر نهادهاي ملي و مسوول كشور بايد صداي اعتراض مردم را بشنوند و از باب مشت نمونه خروار به اين موضوع بنگرند. در آخر يك اقدام هم ضرورت دارد و آن اين است كه همه مسوولان كشور از سياسي تا قضايي و نظامي در ايامالله دهه فجر و در راستاي اجراي فرمايش رهبري مبني بر پاسخگو بودن مسوولان كه مطالبه بحق مردم است پيشقدم شوند و پاسخگوي پرسشهاي رسانهها به عنوان نمايندگان افكار عمومي باشند. اطمينان دارم پاسخگويي مسوولان به نمايندگان افكار عمومي نهتنها كرختي نظام مديريتي كشور و نااميدي مردم را به پويايي و اميدواري بدل ميسازد كه نقشههاي جبهه رقيب و بدخواهان ايران و ايراني را خنثي خواهد كرد.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=94092
ش.د9604565