عيد در لغت از ماده عود به معني بازگشت است؛ بنابراين به روزهايي كه مشكلات از قوم و جمعيتي برطرف ميشود و به پيروزيها و راحتيهاي نخستين بازگشت ميكند عيد گفته ميشود. در اعياد اسلامي، به مناسبت اينكه در پرتو اطاعت ماه مبارك رمضان يا انجام فريضه حج، صفا و پاكي فطري نخستين به روح و جان انسان باز ميگردد و آلودگيها كه برخلاف فطرت است، از ميان ميرود، عيد گفته شده است.(تفسير نمونه، ج 5، ص131)
انسان بر فطرت پاك و بيآلايش خلق شده است؛ اما به دلايلي اين فطرت در تصادم با خواستهها، تقاضاها و بيقراريهاي نفس سركش، آلوده به سياهي و گناه ميشود و انسان را از مقام نخستين و نقطه عطف صعودي كه برايش مهيا شده باز ميدارد. رسالت هدايت دين و پيامآوران الهي از همين جا آغاز ميشود. دين از منظري شامل سه حوزه عقايد، احكام و اخلاق است كه رعايت آنها از سوي فرد مكلف و دينمدار بستر سعادت دنيوي و اخروي وي را فراهم ميكند. اساساً كسي كه رفتار ديني دارد، عمل، فكر و ذكري انجام نميدهد كه در مسير و بستري غير از سعادت و فضيلت قرار بگيرد. مشروط بر اينكه عقايد كه امري قلبي و فكري است، باور و ايمان تحقيقي مؤمن را شكل دهد و سبب شود فرد هر چه بيشتر در لوازم خلقت و قدرت الهي تفكر كند و بر مراتب بالاتري از ايمان و باور به توحيد ذاتي و افعالي الهي بايستد. همچنين دانش و فهم خود را درباره اين موضوع كه فعال و مؤثري غير خدا وجود ندارد بيشتر كند.
احكام و عمل مكلفانه گام بعدي است كه محصول ايمان درست و راسخي است كه در عمل متجلي ميشود؛ يعني كسي كه با تفكر صائب خدا را شناخت و ابلاغ پيام، ارسال رسل و انزال كتب خداي متعال و داناي به غيب را باور كرد، سزاوار ورود به حيطه بندگي ميشود. آنگاه، هر چه مولا گفت اطاعت كرده و بار پاداش خود را سنگينتر ميكند؛ البته همين جا نيز بندگان خدا به تعبير شهيد رمضان المبارك سه گونه ميشوند؛ عدهاي از خوف نار جحيم به عبادت و اطاعت ميپردازند، پارهاي به شوق ايصال به بهشت و قليلي از آن جهت كه خدا را شايسته خدايي مييابند، سر به آستانش ميسايند. مسلماً اين عبادت احراري است كه نمره عالي در كلاس عقايد گرفتهاند.
ساحت اخلاق، زيباييهاي دين و زيباسازي رفتار ديني عبد مؤمن بالله را بر عهده ميگيرد و نسيموار عمل به دين الهي را انسانيتر و خواستنيتر جلوه ميدهد. اينكه حضرت امير(ع) در برابر اعطاي عالَم، حاضر به ربودن دانهاي از دهان موري نميشود، از اخلاق مهذب شده در بوته عقيده محكم به وجود نظم و ناظم در خلقت و تدبير و توزينكننده روزيها سرچشمه ميگيرد. ماه مبارك رمضان و صوم و صلاه آن به مثابه نشستن بر تقاطع سه ساحت عقيده، تكليف و اخلاق است كه پاداش عامل به آن، دعوت به عيدالله است و تنها كساني از آن بهرهمندند كه فرمان الهي برده و با يك ماه عبادت و ابراز حاجت به درگاه بينياز مطلق، زمينههاي غفران و بخشش الهي را از طريق روزهداري و مهمان شدن در خانه خدا از يك سو، و انباشت بنيه و ذخيره معنوي براي حركت در مسير پر پيچ و خم دنياي سوزان ماديت از سوي ديگر فراهم كرده باشند.
شايد از اين باب است كه اميرالمؤمنين فرمود: «انّما هو عيد لمن قبل الله صيامه و شكر قيامه»؛ عيد فطر، عيد است براى كسى كه خدا روزه او را مورد قبول قرار دهد و نماز و عبادت او را مورد شكر و سپاس خود قرار دهد. در جايي ديگر شاخصي عموميتر به دست ميدهد كه «و كلّ يوم لا يعصى الله فيه فهو يوم عيد»؛ آن روزى كه من و شما اين توفيق را پيدا كنيم كه هيچ معصيتى از ما سر نزند، روز عيد و شادمانى است. آري عيد سعيد و روحنواز فطر بيش از آنكه پايان يك ماه باشد، آغاز يك راه است؛ راهي كه با رحمتها و انتظارها، عفوها، استغفارها، دعا و نيايش، مناجات و گريههاي شبانه براي بازگشت به فطرت الهي و يافتن هويت گمشده حقيقي انسان گشوده شده است.
عيد فطر عيد رويش و شكفتن جوانه اميد، عيد بشارتهاي الهي و روز خوب مهربانيها و گشودن ابواب رحمت الهي است. اين عيد زماني كامل ميشود كه به شكرانه تن سالم و فطرت سفيد حاصل از صيقل رمضاني زكات فطريه و پول سياهي در كف نيازمندي بگذاريم و خوشحالي عيدمان را با ديگران سهيم شويم. آنگاه اين عيد، به حكم تنها آيهاي از قرآن كه واژه عيد در آن به كار رفته «اللهم أنزل علينا مائدة من السماء تكنون لنا عيدا لأولنا و آخرنا و آية منك»، به آيتي الهي تبديل ميشود كه براي اول و آخر ما خرسندي و فرح معنوي و رهايي از بند اسارتها و نارها را به بار ميآورد. اللهم ارزقنا