ذبيحالله حرفهاش را در سال 1383 با سرمايه اوليه 1 ميليون و 200 هزار تومان و با خريد دستگاههاي ساده مورد نياز اين كار شروع كرد. اكنون نيز اگر كسي بخواهد اين حرفه را راهاندازي كند، حداقل به 10 ميليون تومان سرمايه نياز دارد.
بيشك به خاطر داريد كه زماني به جاي درب و پنجرههاي pvc با شيشههاي دوجداره، درب و پنجرههاي تكجداره آلومينيومي رايج بود. دليل اصلي فراگير شدن سريع محصولات pvc در حدود يك دهه اخير شايد همان كاهش اتلاف انرژي در شيشههاي دوجداره بود، اما علت اصلي مقبوليت محصولات آلومينيومي در دهه هفتاد نيز همين عامل بود. درب و پنجرههاي آهني به ويژه در مناطق مرطوبي مانند شمال كشور، خيلي سريع زنگ ميزد و خراب ميشد؛ از اين رو در آن زمان درب و پنجرههاي آلومينيومي رايج شد. با جا افتادن اين محصولات در جامعه، صنعت توليد درب و پنجره آلومينيومي نيز رونق بيسابقهاي يافت و فعالان اين حوزه كاري نيز افزايش يافتند كه به آنها «آلومينيوم كار» گفته شد.
گفتني است در مقطعي محصولات آلومينيوم با استقبال خوبي مواجه شد و صنعت آلومينيومكاري در بازه زماني چند ساله رونق بسيار خوبي در كشور يافت و هزاران شغل در اين حوزه شكل گرفت؛ اما امروزه حتي با وجود توليد محصولات دوجداره آلومينيومي، شاهد افت چشمگير اين شغل در جامعه هستيم؛ به طوري كه پويايي گذشته در آن ديده نميشود و تعداد آلومينيومكارها نيز كم شده است. عدهاي معتقدند اين صنعت نيز مانند درب و پنجرههاي آهني، عمرش به پايان رسيده و بايد جاي خود را به فناوري جديدي بدهد. بنا به نظر اين افراد، محصولات pvc شكل و طرح عامهپسندي دارند و علت افزايش استفاده از آنها نيز دليل محكمي بر قابليت جايگزيني اين صنعت به جاي صنعت آلومينيومكاري است. ولي ذبيحالله كوچكزاده كه از نوجواني در اين شغل بوده، حرف ديگري دارد. در اين شماره نشريه در گفتوگو با وي به جوانب گوناگون شغل آلومينيومكاري و قابليتهاي آن در نو شدن و تطبيق با پيشرفتهاي روز صنعت درب و پنجرهسازي پرداختهايم.
بايد عرق شاگردي ريخت تا استادكار شد
ذبيحالله 37 سال دارد و در شهرستان جويبار استان مازندران زندگي ميكند. او يادگيري آلومينيومكاري را به روش مرسوم دوره خود، كه تقريباً يادگيري همه مشاغل و كسب تبحر در آنها نيازمندي شاگردي پيش استادكار بود، از شاگردي پيش استادكار شروع كرد و حدود 20 سال از عمرش را در اين شغل گذرانده است. خودش ميگويد: «شش سال شاگردي ميكردم تا اينكه به خدمت سربازي رفتم. بعد از خدمت نيز شش ماهي شاگردي كردم و بعد از آن مستقل شدم و مغازه اجاره كردم.»
آلومينيومكاري؛ شغلي كه سرمايه اوليه كمي ميخواهد
سرمايه اوليه براي راهاندازي يك فعاليت يكي از مهمترين آيتمهاي اقتصادي هر حرفهاي محسوب ميشود اينكه بتوان با سرمايه اندك اوليه صاحب شغلي با درآمد مناسب شد، از جمله ويژگيهاي برجسته آن شغل و از آرزوهاي فعال اقتصادي جوياي كار محسوب ميشود.
ذبيحالله حرفهاش را در سال 1383 با سرمايه اوليه 1 ميليون و 200 هزار تومان و با خريد دستگاههاي ساده مورد نياز اين كار شروع كرد. اكنون نيز اگر كسي بخواهد اين حرفه را راهاندازي كند، حداقل به 10 ميليون تومان سرمايه نياز دارد. به گفته ذبيحالله، آموزش و يادگيري اين شغل نيز مانند گذشته به روش شاگردي پيش استادكار انجام ميشود و در مراكز آموزشي و سازمان فني و حرفهاي دورههايي در اين زمينه تعريف نشده است.
چرا بازار آلومينيومكاري خراب است؟
ذبيحالله ميگويد: «بازار آلومينيومكاري در جويبار خراب است.» او دليل عمده اين امر را نه تنها در رونق گرفتن محصولات pvc، بلكه در نوسانات قيمتي مواد اوليه در بازار ميداند و ميگويد: «چون بازار تعادل قيمتي لازم را ندارد و قيمتها روزانه در حال افزايش است، نه خريدار رغبتي به سفارش محصول نشان ميدهد و نه ما توليدكنندگان توان خريد مواد اوليه زياد به صورت نقدي را داريم.»
اين استادكار تفاوتي بين محصولات pvc با محصولات آلومينيومي از نظر كاهش هدر رفت انرژي و مقاومت بالا نميداند و معتقد است به دليل قابليت توليد درب و پنجرههاي دو جداره آلومينيومي و استحكام بالاي آلومينيوم نسبت به ورقهاي pvc و همينطور قيمت تمام شده هم سطح آنها، امكان رقابت توليدات آلومينيومي با محصولات pvc وجود دارد. از سوي ديگر ميگويد: «محصولات آلومينيومي كار كرده نيز ارزش بالايي دارند و افت قيمت آنچناني در موقع فروش ندارند؛ ولي محصولات كاركرده pvc را با قيمتهاي بسيار نازلي ميخرند.» اگر بخواهيم از همه اين ويژگيها هم چشمپوشي كنيم، از يك چيز نميتوان گذشت و آن هزينه به مراتب پايين شروع شغل آلومينيومكاري به نسبت توليد محصولات pvc است كه بيش از 10 برابر آلومينيومكاري سرمايه ميخواهد.
آلومينيومكاري به مجوز فعاليت نياز دارد
استاد آلومينيومكار براي ايجاد كارگاه توليدي و فعاليت مستقل در بازار، نياز به مجوز فعاليت دارد و بدون آن معمولاً با موانع اداري مواجه ميشود. از ذبيحالله پرسيدم در كنار اجبار قانوني موجود براي گرفتن مجوز فعاليت، يا پر كردن اظهارنامه مالياتي و...، آيا سازمانهاي دولتي خدماتي مانند بيمه تأمين اجتماعي، تسهيلات بانكي و... به شما ارائه ميدهند. در پاسخ گفت: «معمولاً ارتباط با سازمانهاي دولتي، زحمت ما را فقط بيشتر ميكند. ما تاكنون خدماتي از ناحيه آنها نديدهايم. در خصوص بيمه نيز چون ما كارفرما حساب ميشويم و بايد بيمه كارفرمايي شويم، حق بيمه ما تفاوت آنچناني با كساني كه به صورت آزاد حق بيمه واريز ميكنند ندارد.»