رسانه های آمریکایی می گویند ارتش این کشور در یک عملیات ویژه در شمال غرب سوریه، ابوبکر بغدادی سرکرده گروه تروریستی داعش را کشته است. به گفته رسانه های آمریکایی در این عملیات 8 فروند هلیکوپتر شینوک شرکت داشتند که از اربیل عراق به پرواز درآمده و پس از 70 دقیقه پرواز سریع و در ارتفاع پایین خود را به منطقه باریشا در استان ادلب در شمال غرب سوریه رساندند. این نقطه فاصله زیادی با مرز ترکیه نداشته و در اختیار گروه های وابسته به القاعده است. پس از حملات هوایی به محل استقرار بغدادی، درگیری زمینی حدود 2 ساعت ادامه داشته و در نهایت بغدادی جلیقه انفجاری خود را منفجر کرده و عملاً خودکشی می کند. پس از ترک محل از سوی نیروهای ویژه آمریکا ( (NAVY SEAL هواپیماهای آمریکایی ساختمان مذکور را بمباران کرده و با خاک یکسان می کنند. روایت مقامات و رسانه های آمریکایی تفاوت های جزئی و خاصی نیز دارند که برای جذابیت بیشتر ماجرا ضروری به نظر می رسد. برخی می گویند بغدادی سه کودک خود را برای داشتن سپری انسانی به همراه خود در تونلی بن بست برد و با انفجار جلیقه آنها را نیز کشت و برخی دیگر می گویند آنهایی که همراه بغدادی کشته شدند دو همسر وی بوده اند.
روایتی که رسانه های آمریکایی از این عملیات می گویند بشدت هالیوودی است و هر مخاطبی را به یاد عملیات کشتن بن لادن در پاکستان می اندازد. رسانه های آمریکایی می گویند این عملیات از ماه ها قبل کلید خورده و آغاز ردیابی بغدادی با دستگیری یکی از همسران و یک پیک او توسط سازمان سیا بوده است. به گفته مقامات آمریکایی علاوه بر دولت عراق، کردهای سوریه نقشی اساسی در ردیابی اطلاعاتی بغدادی داشته اند و علی رغم خیانت ترامپ به آنها در ماجرای حمله ترکیه، آنها به همکاری امنیتی خود با سیا ادامه داده اند. وزیر دفاع آمریکا می گوید ترامپ یک هفته پیش مجوز انجام این عملیات را صادر کرده بود. در عین حال دولت عراق می گوید او محل اختفای بغدادی را به آمریکایی ها گفته است. برخی منابع می گویند بغداد دو ماه پیش محمد علی ساجت باجناق ابوبکر بغدادی سرکرده داعش را دستگیر کرده و او محل اختفای بغدادی را فاش کرد.
زمان انجام چنین عملیاتی بسیار مهم و قابل توجه است. این عملیات در حالی انجام شد که تنها متحد و همراه واقعی آمریکا در جنگ نیابتی این کشور علیه سوریه، یعنی کردها در حال حذف از صحنه هستند. روسیه و ترکیه درباره شمال سوریه توافق کرده و کردها نیز در حال توافق با دمشق هستند و به احتمال زیاد نیروهای شبه نظامی آنها یا خلع سلاح شده و یا در ارتش سوریه ادغام می شوند. تمامیت ارضی سوریه با این توافق کامل تر شده و طرح آمریکا برای بالکانیزه کردن سوریه شکست می خورد. به این ترتیب تلاش های چند ساله آمریکا برای سرنگونی دولت قانونی سوریه به پایان رسیده و این پرونده عملاً بسته محسوب می شود.
آمریکا در طول سالیان جنگ سوریه میلیاردها دلار برای تسلیح تروریست ها علیه دولت بشار اسد هزینه کرد. تنها دو مقاله اعتراف گونه فارین پالیسی با عنوان
«پنتاگون دو میلیارد دلار برای تسلیح شورشیان سوری با تسلیحات زمان شوروی سابق هزینه کرد» و نیویورک تایمز با عنوان
«مقامات رسمی می گویند سیا با تسلیحات بازار سیا شورشیان سوریه را تجهیز می کند» برای درک این موضوع کفایت می کند که سرنگونی دولت دمشق برای آمریکا از سال 2011 به بعد چقدر مهم بوده است.
البته آمریکایی ها همواره مدعی بوده اند که این کمک های مالی و تسلیحاتی برای گروه های میانه رو و معتدل مخالف حکومت اسد هزینه شده است. اما واقعیت چیز دیگری است. هرگز گروه معتدل و میانه رویی در این میدان وجود نداشته است. افسانه گروه های مسلح میانه رو فقط برای فریب افکار عمومی و سرپوش گذاشتن بر جنایات شبه نظامیانی که از سوی سیا تغذیه و پشتیبانی می شدند، ساخته شد. آمریکا مدت ها پیش از شروع جنگ داخلی در سوریه، با برنامه و آگاهانه ارتباط و پیوند با القاعده و سایر گروه های افراطی را با اهداف مشخص درباره سوریه آغاز کرده بود.
بدون حدس و گمان و تحلیل، آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا-US Defense Intelligence Agency- (DIA) در سال 2012 در سندی اعتراف می کند غرب، پادشاهی های خلیج فارس و ترکیه در پشت ظهور چیزی بودند که آن زمان سلفیست خوانده می شد.
گزارش سال 2012 DIA با تاکید می نویسد: «اگر اوضاع روبراه نشود احتمال تشکیل یک قلمرو سلفی رسمی یا غیررسمی در شرق سوریه (حسکه و دیرالزور) وجود دارد و این دقیقاً همان چیزی است که قدرت های حامی مخالفان برای منزوی کردن حکومت سوریه به عنوان عمق استراتژیک تشیع (ایران و عراق) در نظر دارند.»
این قدرت های پشتیبان مخالفان چه کسانی هستند که خواهان تشکیل یک قلمرو سلفی بودند؟ گزارش به طور دقیق مسئله را روشن کرده است؛ «غرب ، کشورهای خلیج]فارس[ و ترکیه از مخالفان حمایت می کنند. در حالی که روسیه ، چین و ایران از رژیم ]سوریه[ حمایت می کنند.»
دقیقاً دو سال پس از انتشار این گزارش بود که ابوبکر بغدادی در مسجد نور موصل خطبه معروف خود را خواند و خود را خلیفه خلافت اسلامی معرفی کرد. خلافتی که محل استقرار آن شرق سوریه و غرب عراق بود. همان جایی که دو سال پیش آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا در گزارش خود آورده بود. سیمور هرش خبرنگار مشهور آمریکایی سال 2007 در گزارشی که نیویورکر آن را منتشر کرد، فاش کرده بود دولت آمریکا در حال تسلیح و رهاسازی افراط گرایان علیه دولت سوریه و متحدان آن است.
با این تفاسیر در بهترین حالت می توان گفت اگر بغدادی در حمله روز یکشنبه آمریکا به باریشا کشته شده باشد، این کشور در سناریویی شبه سینمایی صرفاً یکی زا ابزارهای خود را قربانی کرده است تا اعلام پیروزی کند. به گزارش عجیب و غریب ترامپ از این عملیات توجه کنید که چگونه با آب و تاب از جزئیات مرگ بغدادی و آخرین لحظات عمر او می گوید، طوری که انگار خود او یکی از کماندوهای حاضر در صحنه بوده است!
انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیک است و علاوه بر آن ترامپ با خطر استیضاح مواجه است. کشته شدن بغدادی برگ برنده ای برای رئیس جمهور آمریکاست که از هر طرف تحت فشار است. به راستی چرا دشمنان خودساخته آمریکا مانند بن لادن و بغدادی یک سال مانده به انتخابات دور دوم ریاست جمهوری این کشور شکار می شوند؟!
