صحبت های آقای نوبخت را سخت بتوان تحلیل کرد چرا که تحقق آنچه مورد نظر اوست در ظاهر بسیار سخت است. اگر موضوعی را که آقای نوبخت مبنی بر زیاد بودن پول در اختیار مردم به عنوان دلیل اصلی تورم طی روزهای گذشته در یک برنامه تلویزیونی مطرح کردند خوشبینانه مورد بررسی قرار دهیم مطلبی که وی عنوان کرد نباید به این شکل بیان میشد، بنابراین در فرض اول بهتر است پیش خود گمان کنیم شاید و ای کاش منظور آقای نوبخت چیز دیگری غیر از آنچه به مردم نسبت داده شد باشد، به این معنا که برای مثال نتیجه بگیریم منظور آقای نوبخت از پول در اختیار مردم همان پولی است که موجب افزایش نقدینگی و به تبع آن تورم شده است.
در واقع منظور رییس سازمان برنامه وبودجه این بوده که حجم پول زیاد در اقتصاد موجب ایجاد تورم بالایی در اقتصاد ایران شده و چون ما نتوانستیم معادل نقدینگی موجود در جامعه، کالای تولیدی یعنی کالایی برای عرضه داشته باشیم این موضوع موجب ایجاد تورم شده است، تا این جای کار اگر بر فرض مثال و بسیار خوشبینانه موضوع را دنبال کنیم می توان گفت آقای نوبخت سخن درستی گفته است و صرفا نحوه بیان این موضوع اشکال داشته است. +
اما اگر منظور رییس سازمان برنامه و بودجه از این عبارت که پول در اختیار مردم زیاد است و هجوم مردم به بازارها موجب شده کالا گران شود این موضوع بوده که مردم پول دارند و می توانند خرید کنند یعنی آحاد مردم در رفاه مالی هستند این صحبت به هیچ وجه درست نیست.
البته اینکه رشد بالای نقدینگی در اقتصاد و پایین بودن نرخ بهره موجب ایجاد تورم میشود درست است اما مساله مهم در همین افزایش نقدینگی که عامل تورم است به خود دولت برمی گردد چرا که افزایش نقدینگی نیز تقصیر مردم نیست، بلکه برگرفته از سیاست های غلط دولت است. مسلما در هر جای دنیا نقدینگی رشد کرده و سیر صعودی پیدا کند منجربه ایجاد تورم می شود در حالی که عمده رشد نقدینگی درایران به روش های تامین کسری بودجه دولت برمی گردد. به این معنا که اگر در کشور بودجه ای با کسری های بالا نمی داشتیم یا اینکه اگر بودجه بدون کسری نوشته می شد و دولت روش های نادرستی که برای تامین بودجه به کار گرفته است نبود رشد نقدینگی نیز به این شدت نبود تا به افزایش تورم منجر شود، در حالی که دولت گمان می کند روش هایی که برای تامین کسری بودجه به کار برده روش های غیر تورمی است اما این تصور دولت واقعیت نیست. در شیوه های تامین کسری بودجه دولت می بینیم که روش تامین بودجه دولت موجب افزایش تورم در اقتصاد شده است لذا این موضوع نیز به مردم هیچ ارتباطی پیدا نمی کند.
اگر دولت قبول می کرد به جای ایجاد وضعیت بلبشو و کشاندن سرمایه های مردم در اوایل سال جاری به بازار سرمایه، سهام شرکت های خوب خود را با قیمت مناسب بفروشد شاید وضعیت به این شکل رقم نمی خورد. اما متاسفانه رونق غیر واقعی و قیمت گذاری نادرست سهام های دولتی در کنار تشويق و ترغیب دولت در بازار سهام به موضوعات زیادی در اقتصاد دامن زد لذا این کار از ابتدا اشتباه بود.
بی تردید اگر بانک مرکزی در ابتدای سال به جای سیاست غلط کاهش نرخ سود بانکی ، سیاست افزایش نرخ بهره را دنبال می کرد شاهد وضعیت تورمی کنونی نبودیم اما دولت برای تامین بخشی از درآمد خود در ابتدای سال نرخ بهره را کاهش داد برای اینکه در بازار سرمایه رونق کاذبی ایجاد کند تا بتواند از طریق فروش سهام در بازار سرمایه درآمد کافی کسب کند همین پایین بودن نرخ بهره در ابتدای سال مهمترین عامل رشد نقدینگی به شمار می رود.
اگر دولت اجازه می داد نرخ بهره متناسب با شرایط اقتصادی افزایش یابد، به جای اینکه دارایی های خود را با قیمت های بالا در بازار سهام به فروش برساند این کار را متناسب با شرایط اقتصادی انجام داده و مابقی نیاز خود را از طریق فروش اوراق در بازار تامین می کرد تورم نیز به این شکل ایجاد نمی شد؛ بنابراین می توان گفت سیاست افزایش تورم یکی از مسائلی است که توسط مردم انجام یا اعمال نشده بلکه خود دولت با سیاست های اشتباه وعدم توجه به مسائل مهم و مورد نیاز اقتصاد برای جلوگیری از تورم با اتخاذ سیاست های غلطی موجب آن شده و وضعیت رشد نقدینگی و تورم را به آنچه که در اقتصاد امروز شاهد آن هستیم رسانده است،
اما اینکه مردم ما پول فراوانی برای تامین نیازهایشان دارند این موضوعی نیست که به کلیت جامعه نسبت داده شود چرا که با مشاهده شاخص های اقتصادی وکاهش رفاه اجتماعی و با در نظر گرفتن این موضوع که شصت میلیون نفر نیازمند دریافت یارانه و حمایت های نقدی وکالایی دولت هستند نمی توان گفت مردم پول دارند و در رفاه هستند وتقاضای زیاد مردم و نبود کالا موجب تورم شده است.
کامران ندری اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق (ع)