این روزها بار دیگر ماجراهای آغاز بیداری اسلامی ملت تونس، مصر و... مورد توجه رسانهها و فعالان سیاسی قرار گرفته است. بهانه این توجه، انتشار متنی از یکی از سران فتنه است که 25 بهمن 1389 را روزی پرافتخار در حمایت از «بهار عربی» معرفی کرده و تلاش شده است تا فتنه 88 را در کنار خیزش اسلامی ملت مسلمان منطقه جا بزند و جمهوری اسلامی را به سرکوب مردم در این روز متهم کند! متن مذکور متن مشکوکی است که ظاهراً مدتها پیش از این به عنوان مقدمهای برای یک جزوه تهیه شده، اما این روزها در پایگاههای ضدانقلاب انتشار عمومی یافته است.
فارغ از این متن که اصالت نوشتاری آن نیز محل تردید است (و احتمالا افرادی برای موسوی نوشتهاند و به نام وی منتشر شده است)، بار دیگر این پرسش را مطرح کرده است که حقیقت ماجراهای بهمن 1389 چه بود و سران فتنه در آن روز به دنبال چه بودند؟ چرا این غائله با وجود تدارک عظیمی که برای آن دیده شده بود، ناکام ماند و سران فتنه سرافکندهتر از گذشته به حصر رفتند و هواداری نیز برای حمایت از آنان باقی نماند؟!
بیداری اسلامی و فرصتطلبان فتنهگر
تونس کشوری در شمال قاره سیاه که تا سالها مستعمره رژیم فرانسه بوده و پس از آن نیز با وجود اعلام استقلال، هرگز نتوانست خود را از زیر یوغ غرب آزاد کند، سرانجام از بند دیکتاتور وابسته به غرب رها گشت. این خبری بود که به مهمترین اخبار رسانههای جهان در دی ماه 1389 بدل شد و ذهن بسیاری از تحلیلگران سیاسی را مشغول خود کرد. خبر سقوط حکومت 23 ساله «زینالعابدینبنعلی» که با هدف سرکوب اسلامگرایان در تونس به قدرت رسیده بود، برای ملت ایران یادآور قیامی بود که خود در سه دهه پیش در بهمن سال 1357 خالق آن بود. در آن ایام ملت غیور ایران به خیابانها آمدند تا بساط سلطنت پنجاه سالهای را برچینند که هویت اسلامی آنها را نشانه رفته بود. اما آنچه در حاشیه خبر قیام ملت تونس قابل توجه بود، ادعاهایی بود که پایگاههای داخلی و خارجی حامی سران فتنه مطرح کردند. رسانههای بیگانه و ضدانقلاب خارجنشین که همه تلاشهای خود در سال 1388 را از دست رفته میدیدند، بر آن شدند تا با همراهی برخی رسانههای فتنهگر داخلی، ضمن تحریف و مصادره به مطلوب بیداری اسلامی، قیام مردم تونس و مصر را حرکتی الهام گرفته از فتنه 88 معرفی کنند و مدعی شوند: «موفقیت جنبش مردمی تونس، قبل از آنکه خاطره جنبش ۵۷ و پیروزی انقلاب اسلامی را در میان مردم زنده کند، یادآور خواست و شیوههای مبارزه جنبش سبز بود.»
در ادامه تلاش کردند تا فرصت را غنیمت شمرده و آن را بستری برای خروج از انفعال ایجاد شده بعد از شکست سنگینی که از مردم در نهم دی ماه 1388 خورده بودند، قرار دهند و بار دیگر بر کالبد مرده فتنه جان دیگری بدمند و بار دیگر ناآرامی را به کشور بازگردانند! در این راستا بود که تدارک دیدند تا روز 25 بهمن (سه روز بعد از راهپیمایی 22 بهمن) را روزی برای حمایت از مردم تونس و مصر اعلام کنند و بار دیگر صفآراییهای خیابانی خود را کلید بزنند! در این راستا در 16 بهمن نقشه خود را علنی و سران فتنه را تحریک کردند تا با ارسال نامهای برای وزارت کشور خواستار صدور مجوز برای راهپیمایی از میدان امام حسین(ع) تا میدان آزادی شوند. در این بین احزاب حامی سران فتنه نیز بلافاصله دست به کار شدند و با صدور بیانیههایی از اقدام موسوی و کروبی حمایت کردند و از هواداران خواستند که به خیابان بیایند. در رأس آنان میتوان از حزب مشارکت، مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، مجمع ادوار مجلس، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در خارج از کشور، دفتر تحکیم وحدت و حزب اعتماد ملی و... یاد کرد.
قیاس معالفارق
سران ناکام فتنه، بر این باور متوهم شده بودند که دومینوی فروپاشی حکومتهای خودکامه عرب، از تونس و قاهره تا تهران ادامه خواهد یافت و اینان به منزله سردمداران قیام ملت ایران، خواهند توانست کار انقلاب اسلامی را در شرایط جدید ایجاد شده با حمایت بیگانگان یکسره کنند؛ قیاس معالفارقی که به دلایل زیر نسبتی با واقعیتهای سرزمینمان نداشت و تشت رسوایی فتنهگران خیلی زود بر زمین افتاد!
1ـ جمهوری اسلامی نظام سیاسی است که مبتنی بر اراده و انتخاب ملت در مبارزات اسلامی سال 1357 شکل گرفته است. برگزاری دهها انتخابات در سطوح مختلف تصمیمگیری حکایت از آن دارد که گام به گام شکلگیری ساختار سیاسی کشور با حضور و رأی ملت محقق شده و از این نظر جمهوری اسلامی بینظیرترین نظام مردمسالار دنیاست. در حالی که رژیم تونس بدون پشتوانه مردمی و تنها با کودتای نظامی و حمایت غرب به روی کار آمده و ادامه حیات داده بود. دیکتاتوری که خود را مستظهر به حمایت بیگانگان و نظامیان میدید! «بن علی» برای مقابله با انبوه ملت معترض در صحنه، مجبور به آوردن نظامیان به خیابانها شد، در حالی که در ایران اسلامی این ملت بودند که در سال 1388 به طور خودجوش برای دفاع از جمهوری اسلامی و آرمانهایش به میدان آمده و با حضور میلیونی خود در نهم دی و سپس در 22 بهمن فریاد برائت از منافقین و فتنهگران سر دادند و منافقین را به سوراخهایشان راندند!
2ـ فتنه 88 اقدامی از پیش تعیین شده بود که با سناریوسازی عوامل بیگانه و طرحریزی دستگاههای اطلاعاتیـ امنیتی غرب و بازیگری ایادی داخلی آنها آغاز شد و نسبتی با انقلاب مردمی نداشت. کودتای مخملین سبز به نداشتن پشتوانه مردمی و حداقلی بودن خود در جامعه واقف بود و میدانست که نخواهد توانست در رقابت انتخاباتی پیروز میدان و جذبکننده حداکثر آرای ملت باشد؛ بنابراین راهی جز بهرهگیری از نسخههای کودتای مخملین «جین شارپ» نداشت. بخشی از مأموریت نیز به رسانههای غربی واگذار شده بود تا با دروغپراکنی افکار عمومی کشور را هدف قرار دهند. در حالی که آنچه در تونس به وقوع پیوست، وضعیتی برعکس داشت. انقلابی که در مطالبه مردمی ریشه داشت و اتفاقاً کشورهای غربی به ویژه آمریکا و فرانسه در صف حامیان «بن علی» قرار داشته و رسانههای غربی خود را همپیمانان دیکتاتوری میدانستند و با همه توان برای بقای او تلاش کردند!
3ـ فتنه سبز بر محوریت یک دروغ بزرگ طرحریزی شد و آن هم ادعای دروغین «تقلب در انتخابات» بود. این دروغ در جامعهای که اکثریت 25 میلیونی(65 درصدی) آن به فرد دیگری به جز نامزد مدعی تقلب رأی داده بودند، نمیتوانست دوام یابد، بالاخص آنکه گذر زمان روز به روز ابعاد بیشتری از این فریب را آشکار میکرد و هر روز از صف حامیان این جریان میکاست. در حالی که انقلاب تونس آتش زیر خاکستری بود که بعد از 23 سال دیکتاتوری شعلهور شده بود و گذر زمان فرصتی برای پیوستن خیل جدیدتری از مردم به صف انقلابیون بود، به نحوی که در کمتر از یک ماه انقلاب، تمام تونس را در برگرفت.
دستهای خالی ناکامان 25 بهمن
به خوبی مشخص بود که درخواست راهپیمایی در حمایت از ملت تونس و مصر، بهانهای بیش برای ادامه فتنهگری نیست، چرا که اگر این جریان به واقع دغدغه حمایت از آنان را داشت، میتوانست به خیل دهها میلیونی ملت ایران در روز 22 بهمن بپیوندد و آن روز را به روزی برای حمایت ملت ایران از ملتهای مسلمان منطقه و نشانه پیوندی بین انقلاب ایران و بیداری اسلامی بدل کند؛ اما چنین نکردند و راه جدایی و نفاق و دودستگی در پیش گرفتند و بر طبل فتنه کوفتند و با علم به صادر نشدن مجوز برگزاری تجمع جداگانه و فتنهانگیز، در مسیر تنش و درگیری پیش رفتند.
حضور باشکوه ملت ایران در راهپیمایی دهها میلیونی 22 بهمن در سال 1389، که با شوق و شور موفقیت نهضتهای اسلامی جهان اسلام و فرار «بن علی» و «حسنی مبارک» دو چندان شده بود، حکایت از آن داشت که فتنهگران بیش از پیش از شناخت واقعیات جامعه ناتوانند. فتنهگران که وقاحت را تا بدانجا رسانده بودند که با صراحت از تحریم راهپیمایی 22 بهمن سخن میگفتند و خود نیز عملاً در این راهپیمایی در میان خیل ملت حاضر نشدند، وقتی اخبار و تصاویر حضور دهها میلیونی ملت را دیدند، آنچنان شوکه شدند که تا ساعتها وبلاگها و پایگاههایشان جرئت پرداختن به اخبار راهپیمایی را نداشتند. همین حضور باشکوه باعث شد تا نگرانی بر اردوگاه ناکام فتنهگران فائق آید و نویسندگان وابسته به آنها پیشاپیش از شکست این سناریو خبر دهند!
در این شرایط بود که روز 25 بهمن فرا رسید و جمعیت قابل ملاحظهای برای حمایت از آنان به میدان نیامد. حتی خود این افراد و احزاب و فعالان سیاسی هوادارانی که مردم را به آشوب تحریک کرده بودند نیز جرئت حضور در خیابان را نداشتند و با بصیرت ملت و اقتدار نیروهای انتظامی، معدود خیابانهای پایتخت با تنشهایی حداقلی مدیریت شد و اندک فریب خورده به میدان آمده نیز کاری از پیش نبردند و ماجرا خیلی زود فیصله یافت.
پس از این ماجرا، اوضاع سران فتنه بدتر از گذشته شد و ذلت و خیانت آنان برای افکارعمومی بیش از پیش آشکار شد و انفعال بر این اردوگاه سایه انداخت. در این شرایط دیگر کاسه صبر ملت به سر رسیده بود و در حالی که سران فتنه و حامیان و محرکان داخلی و خارجی آنان به دنبال «سوریهای کردن اوضاع» و بردن کشور به سمت جنگ داخلی بودند، ملت آگاه ایران، یکپارچه خواستار محاکمه سران فتنه شدند. در اینجا بود که شورای عالی امنیت ملی وارد کار شد و در حالی که در طول 20 ماه پس از شعلهور شدن فتنه 88، در سایه مدارای نظام اسلامی همچنان موسوی و کروبی آزادانه به زندگی عادی خود ادامه میدادند، این بار شورای عالی امنیت ملی به جرم فرصتطلبی برای ایجاد آشوب در 25 بهمن 1389، خفیفترین حکمـ که حصر خانگی سران فتنه بودـ را صادر کرد، در حالی که جامعه یکپارچه خواهان محاکمه و اعدام خائنان به ملت بودند.
ارتش فضای مجازی فتنهگران چند روزی به بهانه این حکم، به های و هوی رسانهای خود ادامه داد، اما افکارعمومی بیتوجه به این جنجالها و مسرور از برخورد قانونی (هرچند حداقلی) با سران فتنه، با کمال آرامش به زندگی خود مشغول شد و در آخرین ماه سال، خود را آماده استقبال از بهار و عید نوروز سال 1390 کرد؛ در حالی که برگ درخشان دیگری در دفتر «بهمن پرافتخار» این سرزمین ثبت شده بود.