شهیدان گرانقدر رجایی و باهنر، در دوران تصدی وزارت آموزش و پرورش در سال ۱۳۵۹ شمسی اقدام به تأسیس ستادهای امور تربیتی در مدارس کردند تا دانشآموزان را به ارزشهای اسلامی ترغیب کنند[...]
موضوع پر اهمیت پرورش دانشآموزان در حالی به یکی از دغدغههای دلسوزان کشور تبدیل شده است که سرانه پرورشی به ازای هر دانشآموز به اندازه یک حبه قند اعلام شده است. در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، نهاد «امور تربیتی» با هدف گسترش و تعمیق ارزشهای انقلاب اسلامی در نظام آموزش و پرورش کشور با شیبی ملایم شکل گرفت.
بر همین اساس، شهیدان گرانقدر رجایی و باهنر، در دوران تصدی وزارت آموزش و پرورش در سال ۱۳۵۹ شمسی اقدام به تأسیس ستادهای امور تربیتی در مدارس کردند تا دانشآموزان را به ارزشهای اسلامی ترغیب کنند.
از آنجا که مسئله تعلیم و تربیت بزرگترین مسئله جامعه به شمار میآید، کشورهای توسعهیافته، پیشرفت و تعالی خود را مرهون داشتن آموزش و پرورش مترقی میدانند و کشورهای عقبمانده یا در حال توسعه نیز به این دلیل عقب ماندهاند که فعالیت دستگاه تربیتی آنان ضعیف و هماهنگ با سایر دستگاهها نبوده است.
خانه دوم دانشآموزان
در واقع یکی از کارهای عمومی آموزش و پرورش، اجتماعی کردن کودکان و نوجوانان و مفاهیم عمده تربیت اجتماعی کردن کودکان و نوجوانان است.
مفاهیم تربیت اجتماعی آن از جمله خودپنداری، استقلال، خودکفایی، ابراز وجود، خودرهبری ، نوعدوستی، رقابت، همکاری و کشف و شکلدهی هویت و دیگر مؤلفههایی که به نوعی شخصیت اجتماعی کودکان را شکل میدهد، در همین دوران دانشآموزی، یعنی در سنین بین ۶ تا ۱۸ سالگی شکل میگیرد؛ چرا که دانشآموزان به طور متوسط ۳۰ ساعت در هفته را در مدرسه میگذرانند. بنابراین، پس از خانواده، مدارس کانون اصلی زندگی به شمار میروند و فعالیتهای مدرسهای در زندگی این گروه سنی به صورت فعالیت اصلی در میآید.
در کنار فعالیتهای رسمی در مدارس میتوان برای دانشآموزان فعالیتهای تربیتی (پرورشی) و اجتماعی تدارک دید که یکی از ویژگیهای این فعالیتها این است که در آنها اجباری وجود ندارد و دانشآموزان با میل و رغبت آن را انجام میدهند. تا چندی پیش مدرسه را تنها جای مطالعه و کسب معلومات و نیز انتقال مواد آموزشی از معلمان به دانشآموزان میدانستند؛ ولی امروزه به لحاظ تربیتی روشن شده است که مدرسه شکلدهنده ساختار درونی و شخصیتی دانشآموز است. مدرسه محیطی است که دانشآموز در آنجا شایستگی، شکست، موفقیت، انزوا محبوبیت، طرد و... را تجربه میکند. کمک به رشد ابعاد گوناگون هویت دانشآموزان، از جمله هویت فردی، هویت اجتماعی و هویت دینی از رسالتهای محوری امور تربیتی (پرورشی) است.
کانت میگوید: «در جهان دو کار مهم در پیش روی بشر قرار دارد که یکی از آنها تعلیم و تربیت است و دومی حکومت.» بعد خود او توضیح میدهد: «دومی هم که حکومت باشد، در حقیقت نوعی آموزش و تعلیم و تربیت مردم است، حاکم از مردم کارهایی را میخواهد که انجام دهند و بر عکس از کارهایی ایشان را نهی میکند، پس تعلیم و تربیت اساسیترین کار در زیر آسمان است.»
چرایی یک دغدغه
عقبماندگی در حوزه آموزش و پرورش در کشور ما آنقدر آزاردهنده است که رهبر فرزانه انقلاب بارها نسبت به این موضوع هشدار دادهاند و از اینکه برخی مسئولان در گذشته نگاهی هزینهبر به موضوع آموزش و پرورش داشتهاند، انتقاد و هرگونه هزینه در این بخش را در واقع سرمایهگذاری برای آینده میدانند.
اما با وجود دغدغههای موجود و هشدارهای چندین باره رهبر معظم انقلاب، بودجه در نظر گرفته شده برای امور پرورشی آنقدر با بودجه مورد نیاز فاصله دارد که عملاً هرگونه برنامهریزی مؤثر را خنثی میکند.
سرانه به اندازه یک حبه قند
تا جایی که «صادق ستاریفرد» معاون برنامهریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش اواخر سال گذشته در نشستی با اهالی رسانه میگوید: «متأسفانه سرانه پرورشی هر دانشآموز به اندازه یک حبه قند است!»
البته ستاریفرد یک حبه قند را با قیمت تعاونی سال گذشته حساب کرده است و با افزایش قیمت قند و شکر در سال جاری احتمالاً همان یک حبه قند نیز آب رفته است.
کاهش بودجه پرورشی!
اما با وجود میزان اهمیت مسئله پرورش «اصغر باقرزاده» معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزشوپرورش در گفت و گو با رادیو درباره سرانه فرهنگی هر دانشآموز از بودجه کشور بیان می کند: «از آنجاییکه ما عهدهدار اوقات فراغت و خارج از برنامه درسی دانشآموزان هستیم و برنامههایی را در مراکز مشاوره و دارالقرآن و اردوها و غیره برگزار میکنیم، علاوه بر نیروی انسانی متخصص و بهروز حداقل هزینههایی برای پشتیبانی از این برنامهها نیز باید وجود داشته باشد که این عدد در معاونت پرورشی به نسبت بودجه فرهنگی و ورزشی و هنری کشور هرسال یک درصد کمتر هم شده است!»
فقط با کنار هم قرار دادن چند عدد و رقم میتوان بخشی از دغدغههای رهبری را تا حدودی درک کرد و دلیل انتقاد ایشان از وضعیت پیش آمده را متوجه شد.
تا وقتی سرانه ۱۶ میلیون دانشآموز کشور رقمی کمتر از پنج هزار تومان باشد، نمیتوان به انجام برنامههای لازم و مورد نیاز آموزشی دل خوش کرد، چه برسد به برنامههای پرورشی؛ بنابراین لازم است افزون بر مسئولان در قوه مجریه، نمایندگان مجلس نیز در مسیر رفع موانع و مشکلات ناشی از تخصیص بودجه گام بردارند.
بر مسئولان آموزش و پرورش است تا از کمکها و ظرفیتهای خیران و مردم نیز در حوزه پرورشی نهایت استفاده را کرده و با اجرای برنامههای کارآمد و صحیح توجه آنان را به این بخش جلب کنند.