خراسان رضوی >>  عمومی >> تیتر یک
تاریخ انتشار : ۰۷ آذر ۱۴۰۲ - ۰۹:۰۱  ، 
کد خبر : ۳۵۳۶۳۷

الأحزاب

«رَجَفَ» به معنای ایجاد تشویش، ترس و اضطراب در جامعه است و مرجفون کسانی هستند که شایعات تشویش‌آور و اضطراب‌آفرین را در جامعه نشر می‌دهند
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی/ احمد آصف‌‌نیا

لَّئِن لَّمْ یَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لَا یُجَاوِرُونَکَ فِیهَا إِلَّا قَلِیلًا
ﺍﮔﺮ ﻣﻨﺎﻓﻘﺎﻥ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺑﻴﻤﺎﺭی [ﺿﻌﻒ ﺍﻳﻤﺎﻥ] ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻧﺎﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺷﺎﻳﻌﻪ ﻫﺎی ﺩﺭﻭﻍ ﻭ ﺩﻟﻬﺮﻩ ﺁﻭﺭ ﭘﺨﺶ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ [ﺍﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺯﺷﺘﺸﺎﻥ] ﺑﺎﺯ ﻧﺎﻳﺴﺘﻨﺪ، ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺿﺪ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺮﻣﻰ ﺍﻧﮕﻴﺰﻳﻢ [ﻛﻪ ﻳﺎ ﺗﺒﻌﻴﺪﺷﺎﻥ ﻛﻨی ﻳﺎ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺠﻨﮕی]، ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺷﻬﺮ ﺟﺰ ﺍﻧﺪﻛی [ﻛﻪ ﺧﺎﻟﺺ ﻭ ﭘﺎک ﻫﺴﺘﻨﺪ] ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻣﺎﻧﺪ. (سوره مبارکه احزاب آیه ٦٠)

مرجفون در دیار ما چه می‌کنند؟
به پهنه تاریخ نگاه کنید، از روز هبوط آدم و حوا و هابیل و قابیل، تا امروز، در هر روز و در هر مکان، حق و باطل، با یکدیگر، رو در رو، و در مبارزه بوده‌اند. در آیه فوق، رب العالمین، سه دسته از مردم را نام می‌برد و تهدید می‌کند که اگر از کار‌های ناپسندشان، دست بر ندارند، از مدینه النبی، اخراج می‌شوند. این سه دسته عبارتنداز: ۱- منافقان. ۲-آن‌هایی که قلبشان و روح و روانشان مریض است (بیماردلان) و۳- مرجفون یا همان شایعه سازان

جالب است که این سه گروه، اغلب، در جبهه حق، ظهور و بروز دارند، و جبهه کفر و استکبار، به علت خشونت و بی رحمی عریانی که دارد، با این‌ها مدارا ندارد و آن‌ها را به سه ابزار زر و زور و تزویر، یا از بین می‌برد و یا در تحت تسلط خودش نگه می‌دارد. اما در جبهه حق، به علت وجود اخلاق، و عدم اجبار و از طرفی، اصالت انتخاب عقیده، این سه گروه احساس امنیت کرده و به اقدامات مخربشان، ادامه می‌دهند.

در مقال دیگری به بحث منافقین و بیماردلان، خواهیم پرداخت و در این سطور، می‌خواهیم مرجفون انقلاب اسلامی را از قبل از پیروزی تا امروز بشناسیم.

«رَجَفَ» به معنای ایجاد تشویش، ترس و اضطراب در جامعه است و مرجفون کسانی هستند که شایعات تشویش‌آور و اضطراب‌آفرین را در جامعه نشر می‌دهند.
پهنه حوادث مربوط به انقلاب اسلامی را از سال ۱۳۴۲ تا امروز که حدود ۴۳ سال از عمر انقلاب اسلامی، می‌گذرد، نگاه کنید، می‌بینیم که در هر دوره‌ای، عده‌ای، همیشه مردم را از استکبار ترسانده اند و مدام مردم را از روبروشدن با استکبار و نماد اصلی آن که آمریکای جنایتکار باشد، بر حذر داشته اند. شاید نتوان در مورد هدف و نیت همه این افراد، حکم واحدی صادر کرد، ولی بطور قطع می‌توان گفت که نتیجه اقدام همه آن‌ها، شکستن اتحاد ملت و سست شدن اعتقاد بخشی از جامعه به مبارزه و مقاومت، و در نتیجه تضعیف جبهه خودی، و از طرفی باعث تضاد اعتقادی در جامعه و ایجاد اختلاف در آن است، که خود نیز باعث تضعیف جبهه خودی می‌شود. به داستان زیر توجه کنید: ((چنگیزخان نتوانست بخارا را تسخیر کند، نامه‌ای نوشت که هرکس با ما باشد در امان است!

اهل بخارا دو گروه شدند، یک گروه مقاومت کردند و گروه دیگر با او همراه شدند.
چنگیزخان به آن‌ها نوشت: با همشهریان مخالف بجنگید، و هر چه غنیمت به‌دست آوردید، از آن شما باشد و حاکمیت شهر را نیز. ایشان پذیرفتند و آتش جنگ بین این دو گروه مسلمان شعله‌ور شد...
و در نهایت، گروه مزدوران چنگیز خان پیروز شدند.
اما شکست بزرگ آن بود که او دستور داد گروه پیروز، خلع سلاح، و سربریده شوند!
چنگیز گفته‌ی مشهورش را گفت: اگر اینان وفا می‌داشتند، به خاطر ما بیگانگان به برادرانشان خیانت نمی‌کردند! *این عاقبت خود فروشان است))

هر چند عاقبت این افراد هم در این داستان، نشان داده شده است، اما برای ما عبرت آموز است. دقیقاً استکبار، در همه زمان‌هایی که حق و باطل، رو در روی هم بوده اند، از همین حربه، علیه جبهه حق، برای ایجاد اختلاف و تفرقه، بهره برده است. شاید صحنه صفین و جریان قرآن بر نیزه کردن امویان، گویاترین اثر این حربه باشد.

مرجفون، که در هر زمانی، لباسی داشته اند، با ترساندن مردم، خدمت شایانی به استکبار، کرده است. تاریخ ۵۰ ساله ایران را، در ذهنتان، یک مرور گذرا بکنید، خیلی زود، چنین افرادی را با این مشخصات، پیدا خواهید کرد. از مظلومیت‌های انقلاب خمینی کبیر ره، این است که افرادی، از درون نظام، نقش مرجفون را بازی می‌کردند، و بازی می‌کنند. در زمان طاغوت، از ساواک و حکومت نظامی، انقلابیون، ترسانده می‌شدند. در زمان جنگ و بعد از آن، از تریبون نماز جمعه تهران، هر از چند گاهی، مردم از آمریکا ترسانده می‌شدند. در یکی از خطبه‌های نماز جمعه تهران، با تشبیه آمریکا به گاو، گفت: ((از گاو باید ترسید، چون هم شاخ دارد، و هم عقل ندارد)) و از سایه جنگی می‌گفت که او با مذاکره و تدبیر، از سر مملکت دور کرده است. این رویه به قدری پر رنگ شد، که رهبر انقلاب، در یکی از خطبه‌های نماز جمعه، به آن واکنش نشان دادند.

ادامه همان تفکر از زبان مسئولی گفته شد، که گفت: ((آمریکا با یک بمب می‌تواند قدرت دفاعی ما را نابود کند)) و مسئول بالا‌تر ایشان مدام از وجود سایه جنگ بر سر کشور خبر می‌داد و اعتقاد داشت که با کرنش، سایه جنگ را دور کرده است.

رب العالمین حکیم، در قرآن مجید، جمله واحده همه آن‌ها را در طول تاریخ، زمانی که جنگ احزاب شکل گرفته بود، اینگونه بیان می‌فرماید: ((الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ
ﻫﻤﺎﻥ ﻛﺴﺎﻧی ﻛﻪ ﻣﺮﺩمِ [ﻣﻨﺎﻓﻖ ﻭ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻧﻔﻮﺫی ﺩﺷﻤﻦ] ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻟﺸﻜﺮی ﺍﻧﺒﻮﻩ ﺍﺯ ﻣﺮﺩم [ﻣﻜﻪ] ﺑﺮﺍی ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﮔﺮﺩ ﺁﻣﺪﻩ‌ﺍﻧﺪ، ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺘﺮﺳﻴﺪ. ﻭﻟی [ﺍﻳﻦ ﺗﻬﺪﻳﺪ] ﺑﺮ ﺍﻳﻤﺎﻧﺸﺎﻥ ﺍﻓﺰﻭﺩ، ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺧﺪﺍ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺲ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺍﻭ ﻧﻴﻜﻮ ﻭﻛﻴﻞ ﻭ [ﻧﻴﻜﻮ ﻛﺎﺭﮔﺰﺍﺭی] ﺍﺳﺖ. (آل عمران١٧٣)))

چقدر کلام مرجفون، در اعصار تاریخ، حتی در زمان انقلاب اسلامی مظلوم ایران، که مرجفون، در درون نظام آن بودند و هستند، یکسان است. فاعتبروا یا اولی الابصار. ‎‎‌‎

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات