بررسیها نشان میدهد، مهمترین راه برای رفع یا کاهش فساد «شفافیت» و «نظارت» بر روند کارهاست. اگر پاسخ به پرسشهایی مانند چه کسی، چرا، چه چیزی، چگونه و چه میزان؛ در یک فرآیند به طور شفاف مشخص باشد، راه برای اقدامات غیرقانونی افراد صاحب نفوذ و قدرت را میبندد. بر این اساس حضور و نظارت دولتها و نمایندگان آنها و کسبوکارها در کنار نهادهای مدنی میتواند در کاهش هر چه بیشتر فساد موفق عمل کند. افزون بر این، داشتن قوانین کارآمد، مؤثر و بدون تعارف میزان فساد موجود در کشورها را کاهش میدهد. مطالعات نشان میدهد، فساد در ساختار تصمیمگیری یا اجرایی کشورها، اعتمادی را که مردم و افکار عمومی به بخش اداری و دولتی برای انجام بهترین اقدام در برآورده کردن منافع عمومی دارند، از بین میبرد. این اقدام همچنین فشار مالیات را بر شهروندان بیشتر میکند و هزینههایی را که برای پروژههای مهم اجتماعی و اقتصادی از جیب مردم در نظر گرفته شدهاست، هدر میدهد و موجب میشود شهروندان با یک ساختار ناکارآمد در کنار خدمات یا زیرساختهای بیکیفیت و پرهزینه مواجه شوند. از این رو نظام اسلامی بدون در نظر گرفتن رویکرد افراد یا جناحها در برخورد با فساد بسیار جدی است. آمارها نشان میدهد، در طول چهار دهه اخیر هرجا فسادی رخ داده، بلافاصله نظام در برخورد با آن پیشقدم شده است. نکتهای که وجود دارد، توجه به این مسئله است که متأسفانه در جریان فسادها هر حزب یا جریانی تلاش میکند رقیب خود را همراه با فساد و فسادگران معرفی کند و به نوعی رقیب را در بین افکار عمومی تخریب کند. این مسئله گاهی موجب شده است که خواسته یا ناخواسته نظام را هم در برخورد با فساد ناکارآمد نشان دهند. بنابراین، در حالی که نظام در مبارزه با فساد بسیار حساس است، معرفی نظام هم راستا با فساد، ظلم بزرگی است که برخی خواسته یا ناخواسته علیه نظام داشتند.