اولین دوره انتخابات ریاستجمهوری در حالی در بهمن ماه 1358 برگزار شد که در آن همه جریانهای سیاسی فعال کشور نماینده داشتند. به واقع با گشایشی که در نامنویسیها وجود داشت، همه جریانهای سیاسی کشور فرصت را مناسب دیدند تا با همه توان آماده ورود به رقابت و پیروزی در انتخابات شوند و با در اختیار گرفتن ریاست قوه مجریه، برنامههای خود را برای ساختن کشور مطابق با راهبردها و ایدئولوژیهای سیاسیشان عملیاتی کنند.
«سازمان مجاهدین خلق» جزء اولین گروههایی بود که با همه توان وارد میدان انتخابات ریاستجمهوری شد. سازمان با صدور بیانیهای در 26 آذرماه به استقبال انتخابات رفت و اعلام کرد، حضرت امام(ره) را به عنوان نامزد ریاستجمهوری پیشنهاد میدهد! در این بیانیه میخوانیم: «قبل از رحلت پدر طالقانی امید ما این بود که با احراز این مسئولیت از جانب پدر، زحمات امام کمتر شود، لیکن در شرایط حاضر ناگزیریم که از حضور امام استدعا کنیم که به خاطر وحدت کلمه ضدامپریالیستی تمام صفوف خلقمان و به خاطر ممانعت از پیشرفت مجدد سرمایهداری وابسته و پایگاههای لیبرالش و به منظور تأکید بر حقوق همه مناطق و ملیتهای وطنمان، زحمات و فشارهای مضاعف را نیز پذیرا شده و مسئولیت ریاستجمهوری را هم شخص تقبل نمایند.»
چند روز بعد در اول دی ماه 1358 بار دیگر با صدور اطلاعیهای اعلام داشتند: «با توجه به مجموعه اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی و فرهنگی موجود و با در نظر گرفتن کلیه مسائل و شرایط ملی و بینالمللی میهنمان، شخص رهبری انقلاب را شایستهترین انتخاب برای تصدی مقام ریاستجمهوری دانسته و آرای خود را در رأیگیری آینده به شخص ایشان خواهند داد» میزان واگرایی سازمان از امام(ره) آنقدر آشکار بود که چنین صحنهسازیهایی برای آگاهان جامعه چیزی جز اقدام فریبکارانه معنا نداشت. کافی است فراموش نکنیم که همین سران سازمان در کمتر از یک ماه پیش حاضر نشدند به قانون اساسی مورد تأیید امام رأی مثبت دهند! پس از آنکه امام(ره) پاسخ مثبتی به چنین تقاضاهایی ندادند، چند روز بعد در یک مصاحبه مطبوعاتی سازمان مجاهدین خلق به صورت رسمی «مسعود رجوی» را به عنوان نامزد معرفی کرد. در این مصاحبه «موسی خیابانی» از اعضای کادر مرکزی سازمان ضمن معرفی مسعود رجوی، گفت: «ما اکنون نیز معتقدیم شایستهترین فرد برای احراز ریاستجمهوری شخص امام هستند، ولی رهبر انقلاب این درخواست ما را نمیپذیرند.»
به دنبال نامنویسی مسعود رجوی به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری، اولین میتینگ انتخاباتی مجاهدین خلق روز پنجشنبه ۲۰ دی 1358 در دانشگاه تهران در میان هواداران سازمان برگزار شد. در ابتدای این گردهمایی، موسی خیابانی طی سخنانی گفت: «ما بر حسب مسئولیتها و وظایفمان وارد این صحنه شدهایم و نه از روی جاهطلبی. اگر اهل جاهطلبی بودیم درها به روی ما بسته نبود. ما همیشه رنجها را تحمل میکنیم.» در مصاحبه مطبوعاتی تعدادی از افرادی که به عنوان کادر رهبری سازمان مجاهدین شناخته شده بودند، مسعود ضمن برشمردن سرتیتر برنامههای انتخاباتیاش در ۱۲ ماده، آنها را تشریح کرد و گفت: «تا آنجا که من میدانم این اولین بار در تاریخ معاصر است که یک سازمان انقلابی که در دوران دیکتاتوری به مبارزه مسلحانه شهری اشتغال داشته، در شرایطی نظیر حالا خودش را کاندیدای ریاستجمهوری میکند، پس مسئله فراتر از داخل کشور ابعاد بینالمللی هم دارد. آیا جز این است که انقلاب را باید انقلابیون اداره بکنند؟»
در همین ایام، نشریه سازمان فهرست مفصلی از حمایت کانونها، جمعیتها، احزاب و فعالان سیاسی برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری به نفع کاندیدای سازمان به چاپ رساند که بیش از 400 گروه و کانون و حزب و شخص را شامل میشد به جز افراد و گروههای شناخته شده چپگرا و حامی سازمان، مانند جبهه دموکراتیک ملی، حزب دموکرات کردستان و سازمان کومله، چریکهای فدایی خلق و تعداد زیادی از اعضای کانون نویسندگان؛ بسیاری از نامهای گروهها اصلاً وجود خارجی نداشتند و نامهای چندین کانون را هم اعضای تشکیلات خودشان ساخته و از شهرستانها به تهران ارسال کرده بودند.
در حالی که هر روز بر فعالیت انتخاباتی نامزد مورد علاقه سازمان مجاهدین افزوده میشد، دیدگاه حضرت امام(ره) درباره کسانی که به قانون اساسی کشور رأی ندادهاند، موجب شد تا همه برنامههای انتخاباتی این سازمان بر هم بریزد! چرا که اگر قرار بود مصداق کاملی برای این حکم مطرح باشد، بدون شک آن فرد مسعود رجوی بود! پس از این پیام، سازمان طی اطلاعیهای منتفی شدن نامزدی وی را اعلام کرد. مسعود رجوی نیز طی پیامی خطاب به مردم ایران نوشت: «اکنون بیش از هر چیز به سرنوشت انقلابی میاندیشیم که یکی از بزرگترین مسئولیتهای خطیر و تاریخی خود را بر دوش من و سایر خواهران و برادرانم گذاشته است.» بنیصدر در همین ایام اعلام کرد، مخالف حذف رجوی بوده و بدین وسیله تلاش کرد تا سبد رأی سازمان را به نحوی به سبد رأی خود منتقل کند. هرچند سازمان در انتخابات پس از انصراف رجوی از گزینه دیگری حمایت نکرد و با صدور اطلاعیهای اعلام کرد: «مجاهدین خلق در انتخابات شرکت نخواهد کرد.»
حزب توده نیز در انتخابات مشی خاص خود را در پیش گرفت و اعلام کرد: «به نامزدهایی در انتخابات ریاستجمهوری رأی میدهند که در خط امام یا حداقل نزدیک به خط امام باشند.» حزب توده یادآور شده که به دلیل رعایت مفاد قانون اساسی از معرفی کاندیدای حزبی برای ریاستجمهوری خودداری کرده است. حزب توده در بیانیهای که کمیته مرکزی آن تنظیم کرده بود، برنامه انتخاباتیای را برای حل مشکلات کشور ارائه کرد و اعلام داشت: «پس از بررسی برنامه کار کاندیداهای ریاستجمهوری و اعلام موضع آنها درباره برنامه انتخاباتی حزب توده ایران، نظر نهایی خود را درباره اینکه به کدام یک از کاندیداهای ریاستجمهوری رأی خواهد داد، به موقع خود اعلام خواهد کرد.»
در این میان، حزب توده که تلاش میکرد خود را همسو با خط امام و نیروهای انقلابی خط امام نشان دهد، طبیعتا باید از ﻛﺎﻧﺪﻳﺪایی حمایت میکرد، اما ﺗﺎ آﺧﺮﻳﻦ ﻟﺤﻈﺎت از اﻋﻼم ﻧﺎﻣﺰد ﻣﻮرد ﻗﺒﻮل ﺧﻮد ﻃﻔﺮه رﻓﺖ. ﺣﺰب ﺗﻮده ﻛﻪ ﺑﻪ بنیصدر ﺑﺎ دﻳﺪه ﺗﺮدﻳﺪ میﻧﮕﺮﻳﺴﺖ، سرانجام ﺣﻤﺎﻳﺖ ﺧﻮد را از دکتر حسن حبیبی اﻋﻼم داﺷﺖ. هرچند در نهایت در کنار حبیبی حمایت خود را از محمد مکری، دکتر سامی و داریوش فروهر نیز اعلام کرد.