رژیم سفاک صهیونیستی که در ترور و جنایت ید طولایی دارد، عصر دوشنبه چهارم دی ماه ۱۴۰۲، با شلیک سه موشک از آسمان جولان اشغالی محل حضور سردار سیدرضی موسوی، از مستشاران بلندپایه سپاه پاسداران در منطقه زینبیه دمشق را هدف قرار داد[...]
رژیم سفاک صهیونیستی که در ترور و جنایت ید طولایی دارد، عصر دوشنبه چهارم دی ماه ۱۴۰۲، با شلیک سه موشک از آسمان جولان اشغالی محل حضور سردار سیدرضی موسوی، از مستشاران بلندپایه سپاه پاسداران در منطقه زینبیه دمشق را هدف قرار داد.
شهید موسوی از پیشکسوتان و ارکان اصلی پشتیبانی مقاومت در سوریه و لبنان بوده و سال‌های زیادی از عمر گران‌مایه خود را صرف خدمت به این جبهه کرد. وی با روحیه جهادی و تلاش خستگی‌ناپذیر و شبانه‌روزی، نقش مهمی در تقویت مقاومت، به ویژه در اوج بحران سوریه ایفا کرد و در واقع بازوی اصلی شهید سلیمانی به شمار می‌آمد. شهید موسوی که سابقه حضور در جنگ تحمیلی را نیز در کارنامه خود دارد، فردی مخلص و بی‌ادعا و اهل عمل و مرد میدان بود؛ به گونه‌ای که گفته شده حاج قاسم کارهای سخت و ناشدنی را به سیدرضی محول می‌کرد.
به همین دلیل، وی با وجود آنکه در داخل ایران یک سردار ناشناخته و گمنام بود؛ اما برای رژیم صهیونیستی چهره‌ای آشنا بود و از سال‌ها پیش جزء اهداف کلیدی این رژیم به شمار آمده و چندین بار از حملات این رژیم جان سالم به در برده بود. برای نمونه، یکی از ترورهای ناموفق شهید موسوی در ماجرای شهادت «سیدمصطفی بدرالدین» مشهور به «ذوالفقار» از فرماندهان برجسته حزب‌الله لبنان در اردیبهشت ماه 1395 بود که در دفتر سید رضی اتفاق افتاد. در این حمله بدرالدین به شهادت رسید، اما سیدرضی به دلیل حضور نداشتن در آن مکان در امان ماند.
پیش از این، رسانه‌های صهیونیستی از جمله شبکه ۱۴ اسرائیل، مقامات ارشد ایران و دانشمندان هسته‌ای و فرماندهان سپاه را جزء هدف‌های ترور خود برشمرده بودند که سردار شهید سیدرضی موسوی نیز از جمله این اهداف بود.
البته رژیم صهیونیستی معمولاً در ترورهای برون‌مرزی، به طور رسمی مسئولیت حملات خود را نمی‌پذیرد؛ اما اظهارات «یوآف گالانت» وزیر جنگ این رژیم نوعی اعتراف تلویحی به عملیات ترور شهید موسوی به شمار می‌آید؛ به ویژه آنکه وی ضمن اشاره به مقابله همزمان اسرائیل در هفت جبهه، تهدید کرده است که هر کس علیه صهیونیست‌ها اقدام کند، یک هدف بالقوه به شمار می‌رود و برای هیچ کس مصونیتی وجود ندارد. درباره اهداف و انگیزه‌های رژیم صهیونیستی از ترور شهید موسوی در مقطع کنونی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
پس از عملیات طوفان‌الاقصی و درگیر شدن رژیم صهیونیستی در جبهه غزه و لبنان، تصمیم قطعی درباره ترور این مقام عالی‌رتبه سپاه در اتاق جنگ اسرائیل اتخاذ شد؛ زیرا پس از شکست‌ها و هزینه‌های سنگینی که این رژیم طی نزدیک به سه ماه گذشته متحمل شد، انتقام از عوامل این شکست ـ که به تجهیز جنبش‌های مقاومت لبنان و غزه پرداخته بودند ـ در دستور کار صهیونیست‌ها قرار گرفت. به عبارتی، رژیم غاصب مدعی است شهید موسوی نقش اساسی در تداركات و پشتیبانی عملیات ۷ اكتبر حماس و كنش‌ها و واكنش‌های نظامی محور مقاومت پس از آن داشته و به زعم خود از وی انتقام گرفته است.
از این منظر ترور سیدرضی با هدف تضعیف لجستیکی مقاومت انجام شده است؛ به ویژه اینکه جنگ غزه نشان داد مقاومت از زیرساخت‌های تسلیحاتی خوبی برخوردار بوده و امنیت این رژیم را بیش از پیش تهدید می‌کند.
«بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر مستأصل رژیم غاصب پس از عملیات طوفان‌الاقصی عملاً هیچ دستاوردی جز جنایات جنگی و سرافکندگی بین‌المللی در کارنامه خود نداشته و در داخل نیز در معرض مخالفت و انتقادات شدیدی قرار گرفته است؛ زیرا اهدافی چون نابودی حماس یا دستیابی به رهبران بلندپایه‌ای، چون یحیی سنوار یا محمد الضیف و نیز آزادی یک‌جانبه اسرا هنوز محقق نشده است. بنابراین، راه‌اندازی خط ترور برای فرار از شکستی است که دولت نتانیاهو گرفتار آن شده و قصد دارد ضمن دادن روحیه به نیروهای خود، چنین القا کند که اسرائیل هنوز اقتدار و بازدارندگی خود را حفظ کرده و می‌تواند به دشمنانش آسیب برساند.
هدف دیگری که برخی تحلیلگران در ترور شهید موسوی به آن اشاره کرده‌اند، تحریک جمهوری اسلامی ایران برای ورود به جنگ مستقیم است. البته رژیم صهیونیستی هیچ تمایلی به رویارویی با ایران ندارد؛ به ویژه در شرایطی که با حماس و حزب‌الله در دو جبهه در حال نبرد است؛ لذا ترجیحاً اولویت تل‌آویو ایجاد درگیری بین ایران و آمریکاست؛ موضوعی که البته ایران و آمریکا از آن پرهیز دارند.
با آنکه سپاه پاسداران تهدید کرده است انتقام خون شهید موسوی را از رژیم صهیونیستی خواهد گرفت؛ اما این به معنای آن نیست که ایران به كنش عاجل و مستقیم دست بزند. در واقع چنین انتقامی می‌تواند در زمان و مکان مناسب انجام شود؛ بدون آنکه لزوماً مستلزم ورود به جنگ فراگیر باشد.
نکته دیگری که در اهداف ترور شهید موسوی مطرح شده، این است که تل‌آویو درصدد ارسال این پیام به تهران برآمده که تلاش‌های دیپلماتیک و ترغیب متحدان منطقه‌ای برای اجبار تلاوی به توقف جنگ، امر بیهوده و بی‌نتیجه‌ای است. از این منظر، یک هدف رژیم صهیونیستی از ترور شهید موسوی افزون بر حذف عامل اصلی لجستیک و حمایت تسلیحاتی جبهه مقاومت، ارسال پیام به ایران مبنی بر اصرار این رژیم بر ادامه جنگ غزه و مخالفت با هر گونه طرح آتش‌بس است؛ اما واقعیت این است که ادامه جنگ به مدت طولانی برای رژیم صهیونیستی پیامدها و هزینه‌های سنگینی دربردارد؛ لذا در نهایت و به‌ناچار به آتش‌بس تن خواهد داد.
در پایان باید گفت، برخلاف تصور رژیم صهیونیستی که حذف مهره‌های کلیدی مقاومت موجب تضعیف این جبهه خواهد شد؛ اما تجربه سال‌های متمادی نشان می‌دهد همواره عوامل کلیدی و در عین حال گمنامی در جبهه مقاومت وجود دارند که این کاروان را به سرمنزل مقصود می‌رسانند. همچنین فقدان شهدای مقاومت به ویژه فرماندهان بزرگی چون سردار حاج قاسم سلیمانی، نه تنها خللی در روند مبارزات ضدصهیونیستی ایجاد نکرده؛ بلکه این خون‌های پاک به رزمندگان مقاومت شوکی تازه وارد کرده است که نماد و دستاورد برجسته‌ای از آن را در عملیات بی‌سابقه طوفان‌الاقصی در بامداد 15 مهرماه 1402 شاهد بودیم.
بنا بر این شهادت سید رضی همانند حیات پربارش، منشأ برکات تازه‌ای برای مقاومت خواهد شد که آثار نهایی آن دیر یا زود در پیروزی مقاومت فلسطین و شکست و فروپاشی رژیم اشغالگر نمایان خواهد شد.
