صبح صادق >>  تاریخ >> صفحه تاریخ
تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۶  ، 
کد خبر : ۳۵۵۲۶۶

بازار پر رونق نامزدها

پایگاه بصیرت / مهدی سعیدی/ گروه تاریخ
اولین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در فضایی کاملاً باز و با حضور اضلاع گوناگون بازیگران سیاسی در آن مقطع تاریخی برگزار شد و گروهی نبود که نامزدی در این میدان نداشته باشد. 
نیروهای خط امام(ره) نیز از جمله بازیگران فعالی بودند که با راهبرد مختص به خود وارد انتخابات شدند. ایشان که با وحدت و ائتلاف توانسته بودند در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی پیروز رقابت شوند، در این دوره از انتخابات نیز حرکت خود را برای ائتلاف آغاز کردند. طبیعی بود که انتظار می‌رفت حزب جمهوری اسلامی در این انتخابات نیز میدان‌دار باشد؛ اما مهم‌ترین مانع پیش روی این حزب ممنوعیتی بود که حضرت امام(ره) برای حضور روحانیت ایجاد کرده بودند. به این شکل در حالی که آیت‌الله محمد بهشتی اولین و مهم‌ترین گزینه پذیرش ریاست‌جمهوری بود، رسماً در پایان یکی از جلسات شورای انقلاب در مصاحبه با خبرنگاران اعلام کرد که در این دوره از انتخابات نامزد نخواهد شد. 
با کنار ماندن آیت‌الله بهشتی از ورود به میدان رقابت‌های انتخاباتی، گزینه‌ای که بتواند همه گروه‌های سیاسی اردوگاه نیروهای خط امام(ره) را دور هم جمع آورد، یافت نشد. از اینجا بود که شاهد تکثر و تفرق این اردوگاه بودیم. آقای هاشمی تعریف می‌کند: «عدم موفقیت ما در قبولاندن کاندیداتوری دکتر بهشتی در انتخابات ریاست‌جمهوری، حزب جمهوری را مجبور کرد به دنبال کاندیدای دیگری برود و مشخصاً از میان آقایان عباس شیبانی، جلال‌الدین فارسی، رضا اصفهانی و چند نفر دیگر، سرانجام آقای جلال‌الدین فارسی را به عنوان کاندیدای حزب، وارد عرصه رقابت کند.» 
حزب جمهوری اسلامی کار را با حمایت از «جلال‌الدین فارسی» در تاریخ 11 دی 1358 آغاز کرد. وی سالیان سال با رژیم پهلوی در قبل از انقلاب مبارزه کرده بود. ارتباط گسترده وی با مبارزان لبنانی، فلسطینی، سوری و... از وی چهره‌ای شناخته شده در کشورهای اسلامی ساخته بود؛ اما در فرآیند رقابت‌های انتخاباتی جریان مخالف حزب جمهوری اسلامی ادعایی را مبنی بر غیرایرانی بودن و اصالت افغانستانی وی مطرح کردند که این امر به انصراف جلال‌الدین فارسی از میدان رقابت انجامید.
در حالی که زمان چندانی برای انتخاب گزینه جایگزین باقی نمانده بود، شورای مرکزی حزب جمهوری به این نتیجه رسید که از نامزد مورد حمایت نهضت آزادی، یعنی دکتر حسن حبیبی حمایت کند. آقای هاشمی‌رفسنجانی تعریف می‌کند: «با حذف جلال‌الدین فارسی که در روزهای تبلیغات انتخابات صورت گرفت، عملاً امکان معرفی کاندیدای دیگری برای حزب فراهم نبود. در نتیجه با بحث‌ها و گفت‌وگوهایی که در جلسه‌های حزب انجام شد، قرار شد از دکتر حبیبی که کاندیدای نهضت آزادی در انتخابات بود، حمایت و پشتیبانی شود؛ البته مشخص بود که این تصمیم دیرهنگام، نتیجه دلخواه را به دنبال نخواهد داشت.» 
همین امر موجب شد تا واگرایی در اردوگاه نیروهای خط امام(ره) دو چندان شده و بخشی، همچون جامعه روحانیت تهران و برخی شخصیت‌های شناخته شده، چون حجت‌الاسلام شیخ فضل‌الله محلاتی از بنی‌صدر حمایت کنند!
مرحوم آیت‌الله مهدوی‌کنی تعریف می‌کند: «در جامعه روحانیت در مورد بنی‌صدر دو طیف وجود داشت: عده‌ای با ریاست‌جمهوری بنی‌صدر مخالف بودند، عده‌ای هم موافق بودند. در رأس آنهایی که مخالف بودند، آقای بهشتی بود. ایشان اصلاً از اعضای جامعه روحانیت بودند و در عین حال که در حزب بودند، در جلسات جامعه روحانیت هم شرکت می‌فرمودند. از اعضای جامعه آقای هاشمی، دکتر باهنر، جناب آقای خامنه‌ای، بنده، آقای موحدی کرمانی و ظاهرا آقای عمید زنجانی با بنی‌صدر موافق نبودیم. عده‌ای دیگر هم بودند که موافق بودند. فکر می‌کنم آقای ملکی از آن جمله بودند، بقیه جامعه که شاید حدود ۱۷ نفر بودند و اکثریتی را تشکیل می‌داد، طرفدار کاندیداتوری آقای بنی‌صدر بودند. آقای خسروشاهی سردسته بودند و بیش از همه متمایل به بنی‌صدر بودند. از این‌رو عده‌ای گمان می‌کردند که جامعه روحانیت دربست طرفدار بنی‌صدرند مگر برادرانی که در حزب بودند که با بنی‌‌صدر مخالفت کردند. چنانکه گفتم موضع آقای بنی‌صدر نسبت به مسائل انقلاب روشن نبود. واقعاً منهای مواضع بنی‌صدر، اگر می‌خواستیم مقایسه کنیم؛ ایشان از نظر مدیریت به عنوان رئیس‌جمهور، از آقای حبیبی خیلی جلوتر بود. آقایان جامعه روحانیت هم به همین اعتبار به بنی‌صدر رأی دادند.»
البته جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز از حامیان مهم و اثرگذار حسن حبیبی بود که موجب شد تا علمای بزرگی، چون آیت‌الله صدوقی، مدنی و... از نامزدی وی حمایت کنند.  
در حالی که حزب جمهوری اسلامی و گروه‌های همسو در اردوگاه خط امام(ره) میان حسن حبیبی و بنی‌صدر سرگردان بودند، از آن سو گروه‌های دیگر نیز بودند که از نامزدهای دیگری حمایت می‌کردند. چریک‌های فدایی خلق نیز اعلام کردند با توجه به مفاد قانون اساسی از معرفی کاندیدا خودداری خواهیم کرد؛ اما شورای مرکزی حزب ملت ایران پس از چند جلسه بحث و بررسی برای انتخابات ریاست‌جمهوری در اطلاعیه‌ای «داریوش فروهر» دبیرکل خود را به عنوان نامزد این مقام رسماً معرفی کرد. فروهر نیز همچون مجاهدین خلق اعلام داشت: «من و حزبی که عضویت آن را دارم بر این اعتقاد بوده‌ام که در وضع کنونی بهتر است امام خمینی گذشته از وظیفه‌هایی که بنابر اصل 107 قانون اساسی بر عهده دارد، نخستین رئیس‌جمهور ایران هم باشند.» 
جنبش «آزادی‌بخش مردم ایران» مشهور به «جاما» نیز «کاظم سامی» را معرفی و وارد میدان رقابت انتخاباتی کرد. حزب کارگران سوسیالیست بر حضور «بابک زهرایی» در انتخابات تأکید داشت. صادق خلخالی نیز تنها روحانی بود که علی‌رغم نظر حضرت امام(ره) برای انتخابات نامزد شد و در نهایت به نفع بنی‌صدر کناره گیری کرد.
اما «دکتر احمد مدنی»، دریادار بازنشسته‌ای بود که وارد رقابت انتخاباتی شد و حمایت بخشی از جبهه ملی ایران را با خود به همراه داشت. وی که در دولت موقت مدتی وزیر دفاع، فرمانده نیروی دریایی و استاندار خوزستان بود، خیلی خوب توانست در فضای انتخاباتی رشد کرده و در نهایت در جایگاه دوم بنشیند! آیت‌الله سیدکاظم مرعشی از مراجع تقلیدی بود که از نامزدی وی حمایت کرد و از مردم خواست تا به مدنی رأی دهند.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات