صبح صادق >>  تاریخ >> صفحه تاریخ
تاریخ انتشار : ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۷  ، 
کد خبر : ۳۵۹۲۱۱

همه دارایی‌های امام(ره)

پایگاه بصیرت / مهدی سعیدی/ گروه تاریخ
حضرت امام(ره) را می‌توان مردمی‌ترین رهبر انقلاب‌های قرن بیستم دانست. همان که حتی یک روز هم خود را در فاصله‌ای از مردم قرار نداد. امام(ره) در رابطه تنگاتنگ با ملت بود و هیچ گاه به سمت و سویی نرفت که بین او و مردم فاصله بیفتد و ارتباطاتش قطع شود. این وضعیت از هنگام ورود امام(ره) به کشور آغاز شد و همواره ادامه داشت. 
امام(ره) از میانه مردم خود را دور نمی‌کردند و به دیگران نیز اجازه نمی‌دادند که مانع دیدار مردم با ایشان شوند. آقای «محمدعلی انصاری کرمانی» نقل می‌کند که هنگام فوت آیت‌الله طالقانی، وقتی‏‎ ‎‏امام(ره) برای مراسم ختم به مسجداعظم قم آمدند، آنقدر شلوغ شد که کفش امام(ره) گم شد و‏‎ ‎‏عمامه از سر ایشان افتاد و ما به سختی توانستیم امام را از میان جمعیت بیرون بیاوریم.‏‎ ‎‏فردای آن روز که قرار بود امام(ره) در همانجا شرکت کنند، قبلاً تعدادی پاسدار را در مسجد‏‎ ‎‏مستقر کردیم که مسجد و محل حضور امام را کنترل کنند و یکی از درب‌ها بسته شد. پس از‏‎ ‎‏اینکه برنامه تمام شد، امام(ره) به جای سوار شدن به ماشین، به میان مردم رفتند و مردم ایشان‏‎ ‎‏را احاطه کردند. در بین راه امام(ره) به مرحوم اشراقی و آقای صانعی فرموده بودند: «چه‏‎ ‎‏کسی گفته است جلوی مردم را بگیرند و مردم را پشت در نگه دارند؟ این کارها دیگر‏‎ ‎‏تکرار نشود.»‏‎
‏«محسن رفیق‌دوست» نقل می‌کند که ‏سال 1361 ملاقاتی با امام(ره) داشتم. وقتی به درب حیاط منزل‌شان رسیدم، پیرمردی که یک‏‎ ‎‏کیسه بادام به همراه داشت، با لهجه ترکی گفت: آقا اگر خدمت امام مشرف می‌شوید،‏‎ ‎‏خدمت‌شان عرض کنید پیرمردی از ارسباران مدت طولانی در راه بوده، می‌خواهد خدمت‏‎ ‎‏شما شرفیاب شود و بعد گفت: می‌خواهم این کیسه بادام را تقدیم امام کنم. به او قول‏‎ ‎‏دادم که پیغامش را به امام برسانم. وقتی نوبت ملاقات من شد، حجج‌الاسلام آقایان‏‎ ‎‏محلاتی (شهید)، انواری و موحدی‌کرمانی نمایندگان امام در سپاه، ژاندارمری و‏‎ ‎‏شهربانی کل کشور هم برای ملاقات آمده بودند. وقتی امام به آقای صانعی گفتند:‏‎ ‎‏«فعلاً خسته هستم و نمی‌توانم آقایان را ملاقات کنم.» پیش خود گفتم وقتی امام‏‎ ‎‏نمایندگان خود را نپذیرفتند، چطور با این خستگی می‌توانند آن پیرمرد را بپذیرند؛ ولی‏‎ ‎‏به هر حال آن ماجرا را خدمت ایشان عرض کردم و گفتم یک پیرمرد سخت مشتاق است‏‎ ‎‏شما را زیارت کند. امام(ره) بلافاصله فرمودند: «بگویید بیایند.» وقتی پیرمرد وارد شد، امام(ره) تا‏ کمر خم شدند و با او احوالپرسی گرمی کردند.
در زندگی خصوصی نیز همچون محرومان و مستضعفان جامعه زیست کردند و مالی برای خود نیندوختند و آنچه داشتند، با مردم تقسیم کردند. خانه محقر و کوچک ایشان در جماران نیز متعلق به خودشان نبود. در دی‌ماه 1359 بود که حضرت امام(ره) اموال و دارایی‌های خود را به‌طور رسمی و به منظور استحضار ملت اعلام عمومی کردند. اعلام میزان دارایی‌ها بر اساس اصل 142 قانون اساسی صورت گرفت که افزون بر وضعیت زندگی ساده و بی‌پیرایه معظم له، نشانه تقید ایشان به اجرای مفاد قانون است. اصل 142 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چنین است: «دارایی رهبر یا اعضای شورای رهبری، رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر، وزیران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت، توسط دیوان‌عالی کشور رسیدگی می‌شود که برخلاف حق افزایش نیافته باشد.» مطابق لیست ارسالی به دیوان عالی کشور، دارایی‌های غیرمنقول عبارتند از: 
 
«الف‌ـ دارایی غیر منقول (با ذکر مشخصات):
1‌ـ یک باب منزل مشتمل بر بیرونی و اندرونی در قم، محله باغ قلعه که معروف است.
2‌ـ قطعه زمینی است ارث پدری است و به حسب اطلاع حضرت آقای پسندیده مشاع است بین اینجانب و معظم له و ورثه مرحوم اخوی (آقای هندی) که اجاره سهمیه اینجانب از قرار اطلاع آقای اخوی، سالی چهار هزار ریال است که داده نمی‌شود.
 
ب‌ـ دارایی منقول اعم از نقدی، موجودی یا سپرده بانکی، سهام و اموال غیرمنقول دیگر با ذکر قیمت تقریبی:
1‌ـ وجه مختصری است در تهران که نذورات و هدایای شخصی است.
2ـ اثاث منزل ندارم، مختصر اثاثی است در قم و تهران، مِلک همسرم می‌باشد.
دو قطعه قالی در منزل است، داده‌اند که اگر خواستم بابت خمس حساب کنم، و مال اینجانب و ورثه نیست باید به سادات فقیر بدهند.
چند جلد کتاب، بقیه کتبی است که در زمان شاه مخلوع به غارت رفت و نمی‌دانم چقدر است و چند جلد کتاب که در مدتی که در تهران هستم از طرف مؤلفین هدیه شده است که قیمت تقریبی آن را نمی‌دانم، ولی قدر قابلی نیست، اثاثی که در منزل مسکونی فعلی در تهران است ملک صاحبان منزل است، احمد اطلاع دارد.
3ـ کلیه وجوهی که در بانک‌ها یا در منزل یا نزد اشخاص است که آقای پسندیده مطلع هستند، به استثنای وجه مختصری که اشاره شد، وجوه شرعیه می‌باشد و ملک اینجانب نیست و ورثه اینجانب در آنها حقی ندارند و تکلیف آنها را به حسب وصیت تعیین نموده‌ام.»
چند سال بعد همان زمین ارثیه خود را نیز به فقرا بخشیدند. حجت‌الاسلام جلالی خمینی می‌گوید: «‏روزی امام در خصوص ارثیه‌ای که از طرف مرحوم پدرشان به ایشان به ارث رسیده بود‏‎ ‎‏ما را خواستند و طبق نامه کتبی‏ به بنده مرقوم فرمودند: «جناب‌عالی وکیل هستید‏‎ ‎‏زمین‌های متعلق به اینجانب را هر چند ناقابل است هر طور که صلاح می‌دانید تقسیم کنید‏‎ ‎‏بین فقرا و تملیک آنان نمایید، چه ساختمان شده باشد یا نشده باشد.» البته این ارثیه‏‎ ‎‏حدود 7، 8 هزار متر بیشتر نبود که شاید با کوچه‌بندی و خیابان‌بندی به 30 تا 35 قطعه‏‎ ‎‏زمین تقسیم می‌شد. ما هم هیئت سه نفره‌ای تشکیل داده و اولویت را به متقاضیان‏‎ ‎‏نیازمند از خانواده‌های شهدا، اسرا و مفقودین دادیم و زمین‌ها را بین آنها تقسیم‏‎ ‎‏کردیم. شاید باور این خاطرات برای روشنفکران پرادعایی که رفتارهای امام در مواجهه با مردم را عوام‌فریبانه تعبیر می‌کنند سخت باشد، اما بخش عمده‌ای از این حوادث، اتفاقاتی نبود که در برابر دوربین‌ها به نمایش درآمده باشد و در زمان حیات ایشان مردم کوچه و بازار از آن اطلاع یافته باشند. این رفتارها برآمده از عظمت شخصیت بزرگ مردی است که در پهن دشت ایران زمین تاریخ‌ساز شده است. همین مرام و مسلک بود که عملاً ایشان را در جایگاه پیشگاه مردمی‌ترین انقلاب قرن بیستم قرار داد. 
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات