زیارت نورانی اربعین فقرهای دارد که در آن به یک نعمت عظیم اشاره میکند. کسانی که از این نعمت غفلت بکنند، در دام شیاطین و طواغیت قرار میگیرند و توجه به این نعمت سعادت را برای انسان رقم میزند. امام حسین(ع) در زمانی قرار گرفت که جهل مردم بر عقلشان غلبه پیدا کرد با اینکه میدانستند صراط مستقیم صراط اهل بیت(ع) است. در زمانی که پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص) در خطبه غدیر بیان فرمودند: «صراط مستقیم منم. بعد از من علیبن ابیطالب(ع) است، بعد از علی(ع) اولاد من هستند، اما از صلب علیبنابیطالب(ع) اینا صراط مستقیمند.» مردم با اینکه میدانستند صراط مستقیم صراط اهل بیت(ع) است، اما به جهت غلبه پیدا کردن جهل، عقل آنها از بین رفت و نتوانستند به موقع تصمیم لازم را بگیرند و از جهل نجات پیدا بکنند، هم دنیایشان خراب شد هم آخرت. اسم این نعمت عظیم را عقل میگذارند یا پیغمبر و حجت درون که طریق را بهراحتی برای ما روشن میکند.
وجود نازنین امیرالمؤمنین(ع) در حکمت37 نهج البلاغه و وجود مقدس امام مجتبی(ع) در کلامی دیگر و همینطور وجود نازنین حضرت رضا(ع) به این مطلب اشاره میکنند و بالاترین سرمایه را که عقل است، به ما متذکر میشوند. وقتی تذکر از ناحیه ائمه معصوم(ع) است، شاید بشود این چنین بیان کرد که بهواسطه استفاده درست از این نعمت و سرمایه عقل فرصتهای بسیاری برای رشد و تعالی و کمال انسانها دارند و طبیعتاً زمانی که فرصتها زیاد شود، تهدیدها هم زیاد میشود. یعنی چه؟ یعنی باید با دقت از این نعمت مراقبت به عمل بیاوریم و اجازه ندهیم چیزی بر این نعمت غلبه پیدا کند و بیاید یک حجاب بشود. بیاید زنگار بگیرد و... دیدید وقتی میگویند یک درب فلزی یا یک فلز اگر دارد زنگ میزند فوری بروید آن زنگار را از بین ببرید. ضد زنگ به آن بزنید. اجازه ندهید یک جرم ظاهری به عمق این فلز نفوذ بکند. دقیقاً جریان عقل هم همین است. باید جوری او را نگهداری کرد و از آن استفاده کرد که اجازه ندهیم چیزهایی بیاید و عقل را از بین ببرد.... اصلاً در کار حسین(ع) و خدا کسی با عقلش وسط نیاید؛ چون عقل نمیتواند این کار و مقام را درک کند. کار ابیعبدالله(ع) فوق عقل است، از عشق هم بالاتر رفته است. کار حسین(ع) در کربلا عشق را شرمنده کرده؛ کدام ظرف حقیر عقلی میتواند درک بکند؟ حسین(ع) آمد کربلا برای چه؟ «بَذَلَ مُهجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَهِ وَ حِیرَهِ الضَّلالَه»؛(مفاتیحالجنان، زیارت اربعین) برای اینکه آدمهایی مثل من، که جهل همه وجودشون رو گرفته، یک ناله برای حسین(ع) بزنند. این قلبشان تکان بخورد. هر کسی حس بدبختی دارد، خودش را برساند حرم امام حسین(ع)؛ بدبخت برود داخل حرم، خوشبخت بیرون میآید... در کل تحکیم عقاید، تعلیم احکام، تهذیب اخلاق، آنچه همه را به ثمر میرساند با عاشورای حسینبنعلی(ع) است. مردم را بیدار کنید، چه خبر است؟ عاشورا چیست؟ بفهمانید به مردم، چه قیامتی است؟ یک کلمه ما میگوییم، اما کجا در حد فهمیدنیم که کی بود؟ چه کرد؟ کاری که او کرد چه کاری بود؟ خود او که بود؟ این دریایی است که مثل شیخ انصاری غرق میشود، مثل محقق و علامه، مات و مبهوت میمانند. کجا ما فهمیدیم عاشورا چیست؟ کسی مگر قدرت دارد[که] اصحاب او را بشناسد تا چه رسد به خودش... .