به نام صلح طلبی، به کام اسلحه سازی

درحقیقت برتری سیاسی اقتصادی آمریکا بر جهان ، زاده ی یک بحران بزرگ جهانی است. جنگی که بخش عمده ی زیرساخت های اروپا را از بین برد و نیروی انسانی نخبه و ثروت هایش را به جامعه و اقتصاد آمریکای امن آن سوی اقیانوس تزریق کرد. بنابراین آمریکا دولتی بحران زا و بحران زیست است و به نوعی حیات خود را در بحران آفرینی در جهان می بیند تا به نوعی از آن ارتزاق کند. بحران اوکراین و در ادامه نیز جنگ غزه وضعیتی را برای ایالات متحده آمریکا به وجود آورد که این کشور بتواند بالاترین نفع را برای خود کسب کند.  

بررسی تاریخی سیر قدرت نمایی آمریکا نشان می دهد که قدرت این کشور تابعی از بحران های جهان بوده است. به طوری که ایالات متحده آمریکا در طول ۱۶۰ سال حیات مستقل خود از ۱۷۸۱ تا پیش از پایان جنگ جهانی دوم ، قدرتی متوسط در آن سوی اقیانوس بود.
قدرتی که در برابر ابرقدرت هایی چون بریتانیا، فرانسه و روسیه حرف چندانی برای گفتن نداشت. دلیل تبدیل شدن آمریکا به یک قدرت بلامنازع جهانی، وقوع یک بحران بود ، بحرانی به نام جنگ جهانی دوم . درحقیقت برتری سیاسی اقتصادی آمریکا بر جهان، زاده ی یک بحران بزرگ جهانی است. جنگی که بخش عمده ی زیرساخت های اروپا را از بین برد و نیروی انسانی نخبه و ثروت هایش را به جامعه و اقتصاد آمریکای امن آن سوی اقیانوس تزریق کرد .
آمریکا که در امنیت به سر می‌برد ، از جا ماندن اروپا از قافله ی پیشرفت، نهایت استفاده را برد و با استفاده از تجمیع ثروت و نخبگان و راه انداختن امپراتوری دلار ، روز به روز بر ثروت خود افزود.

در شرایط کنونی نیز که شاهد جنگ تمام صهیونیستی در منطقه هستیم، نباید از آمریکا انتظار مدیریت جنگ و متقاعد سازی صهیونیستها به سمت آتش بس را داشته باشیم. برخلاف تصور عده ای، به نظر می رسد که ایالات متحده بازیگر اصلی جنگ رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین و لبنان می باشد. 

اظهارات تحریک آمیز متعدد آمریکایی ها در حین جنگ غزه مبنی بر حمایت  از ماشین جنگی رژیم صهیونیستی و همچنین تاکید فراوانشان بر عدم ورود مستقیم به جنگ نشان دهنده ی تمایل یانکی ها به تداوم ناامنی و جنگ و ترور در منطقه می باشد.

بررسی نحوه ترور سید حسن نصرالله نشان می دهد که رهبر حزب الله لبنان در حالی به شهادت رسید که سلاح، نقشه عملیات و فرماندهی میدان کاملا با آمریکایی ها بوده است که با ترور سید مقاومت تلاش کردند اتفاقی که در غزه رخ داده و نزدیک به یک  50 هزار فلسطینی به شهادت رسیدند، در لبنان نیز رخ دهد. از طرف دیگر تداوم جنگ و بحران در غرب آسیا باعث فعال شرکت های اسلحه سازی در آمریکا می شود. 

در همین زمینه مرکز مطالعاتی "ریسپانسیبل استیت کرفت" در گزارشی عنوان کرد :"شرکت‌های تسلیحاتی آمریکایی در نتیجه فاجعه‌ای که رژیم صهیونیستی در لبنان و غزه به وجود آورده است، سود کلانی به جیب می زنند."

در واقع پشت پرده این فاجعه در فلسطین و لبنان سرمایه گذارانی هستند که از سهام شرکت های اسلحه سازی آمریکایی سودهای کلان و بی سابقه ای به دست می آورند و عملکرد قابل توجهی در شاخص های اصلی بورس دارند. جنگ‌های فاجعه بار اسرائیل در غزه، کرانه باختری و اکنون در لبنان و تجاوزات وحشیانه این رژیم فراتر از تمامی موازین انسانی و قوانین بین‌المللی است و سپاه پاسداران ایران را بر آن داشت پس از ترور رهبران مقاومت شهید اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس  و شهید سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله با حملات گسترده علیه اسرائیل تأسیسات نظامی اسرائیل را قرار قرار دهد.

 گرچه هیچ یک از اهداف نظامی اسرائیل در یک سال گذشته و پس از تجاوز به غزه و لبنان محقق نشده است، اما دولت جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا بخش عمده ای از سال را با دادن وعده های دروغین آتش بس قریب الوقوع سپری کرد و مدعی شد، بی سر و صدا از اسرائیل می خواهد علاقه بیشتری به حفاظت از جان غیرنظامیان نشان دهد. اما واقعیت با آنچه اعلام شده، متفاوت است. به اعتراف رسانه های غربی ایالات متحده میلیاردها دلار سلاح در اختیار اسرائیل قرار می دهد تا از آنها برای کشتار غیرنظامیان در فلسطین اشغالی و لبنان استفاده کند. اعطای پول مالیات دهندگان آمریکایی به رژیم اشغالگر اسرائیل سوختی بود که سود سهام مذکور را به سطح بی سابقه ای رساند.

در گزارش مرکز مطالعاتی "ریسپانسیبل استیت کرفت" آمده است: " لاکهید مارتین، بزرگترین شرکت تسلیحاتی جهان که جنگنده های اف-35 تولید می کند و اسرائیل از آنها برای بمباران افراد بی گناه غزه و لبنان استفاده کرده است، در یک سال به بازدهی کل 54.86 درصدی دست یافت که تقریباً از بزرگترین شاخص سهام یعنی 18 درصد پیشی گرفت. این یعنی سرمایه گذاری 10 هزار دلاری در این شرکت بازدهی کل 5 هزار و 486 دلاری به همراه خواهد داشت، در حالی که سایر سهام قوی تنها 3 هزار و 689 دلار بازدهی دارند."
 
همچنین براساس داده ها سود حاصل از تجارت تسلیحات مرگ تنها به شرکت مذکور محدود نمی‌شود، پس از آن شرکت ریتیان (Raytheon) دومین شرکت بزرگ تسلیحاتی جهان است که در ساخت بمب‌های مخفی بزرگ تخصص دارد؛ بمب‌هایی که اسرائیل از آنها در مناطق ممنوعه و با تراکم جمعیتی بالای غیرنظامیان ازجمله در غزه و لبنان استفاده کرده که به کشته شدن غیرنظامیان بی‌گناه زیادی که بیشترشان زنان و کودکان هستند، منجر شده است. سهام شرکت ریتیان بازدهی فوق‌العاده‌ای را برای سرمایه‌گذاران به دست آورد و نسبت به قوی‌ترین سهام بازار تا حدود 46 درصد عملکرد بهتری داشت؛ این یعنی سرمایه‌گذاری 10 هزار دلاری در شرکت بازدهی سالانه 8 هزار و 269 دلاری به همراه دارد.
   شرکت جنرال داینامیکس که بمب‌های سنگرشکن تولید می‌کند و اسرائیل از آنها در ترور شهید سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان استفاده کرد، نسبت به دو شرکت قبلی با بازدهی کلی حدود 37 درصد برای سرمایه‌گذاران به سود کمتری دست یافت."
 
در حالی که سود بردن از جنگ ممکن است برای برخی ناپسند باشد، تحلیلگران در بانک های سرمایه گذاری بزرگ از مدیران شرکت ها خواسته بودند در جنگ های اسرائیل در غزه و لبنان سرمایه گذاری کنند. یک سال پس از جنگ اسرائیل در غزه و لبنان، فلسفه نگرش این تحلیلگران مشخص شد؛ در این راستا جنگ اسرائیل با ضمانت کاخ سفید که در تضاد با درخواست آتش بس ریاکارانه آن هاست، همچنان با اعطای اسلحه و پول ادامه دارد.