به منظور رصد نحوه صفآرایی قطبها و جناحهای سیاسی در انتخابات آتی به نظر میرسد یک مبنای اساسی مواضع و راهبردی است که هر یک از گروههای هر دو جناح دنبال مینمایند. به عبارت دیگر، آنچه بیش از هرچیز دیگری میتواند از هماکنون چینش احزاب و تشکلهای سیاسی را روشن سازد، اهداف و راهکارهایی است که از سوی گروههای سیاسی ترسیم میگردد.
براین اساس، دورنمای آرایش گروههای سیاسی در انتخابات 88 صحنه متفاوتی را نسبت به گذشته ترسیم میکند که ذیلاً در قالب مواضع و راهبردهای انتخاباتی مورد اشاره قرار گیرد:
الف) اصولگرایان
در اردوگاه اصولگرایان به جهت حضور در حاکمیت و اشتغال به خدمت، هم آسیبپذیری آنها را در پاسخگویی به نقدها و مطالبات فراوان جامعه افزایش داده و هم فرصت لازم و کافی جهت پرداختن به مباحث سیاسی و انتخاباتی را کاهش داده است اما اختلافات در این جبهه به مراتب کمتر از جبهه مقابل میباشد. با این وجود چند طیف از یکدیگر قابل تفکیک میباشند:
1- گروهی که معتقدند رئیس جمهور فعلی بهترین گزینه برای ریاست جمهوری آینده میباشد با این استدلال که بسیاری از طرحهای ایشان نیمهکاره خواهد ماند و اقدامات و عملکرد ایشان درصورتی به ثمر خواهد نشست که مجدداً به عرصه مدیریت کشور بازگردد. بهخصوص اینکه در زمینه سیاست خارجی تداوم مشی استقامت و مبارزه با سلطهجویی غرب تنها در گرو حضور دولت احمدینژاد استمرار مییابد. ا ین عده بر تجربه دو دورهای بودن رؤسای جمهور قبلی استناد کرده و احتمال اقبال مردم نسبت به ایشان را بالا میدانند.
2- طیفی که معتقدند اولویت اصلی آنها ادامه حضور اصولگرایان برقوه مجریه است صرفنظر از اینکه چه شخصی سکاندار آن باشد. استدلال این طیف بر این گمانه استوار میباشد که احتمال پیروزی آقای احمدینژاد در گرو موفقیتهای طرحهای ایشان و تأثیرش بر مسائل معیشتی مردم میباشد و این در حالیست که وی بدون محاسبات انتخاباتی و سیاسی، انجام کارهای بزرگ و مفید را لازم میداند. لذا قرار دادن همه تخممرغهای این جبهه در سبد یکنفر، ریسک بالایی دارد بنابراین باید در یک اقدام پیشدستانه فردی از اصولگرایان که مقبولیت بیشتری داشته باشد معرفی گردد.
3- گروه دیگری در این میانه که احتمالاً طیف وسیعتری را دربرمیگیرد معتقدند جبهه اصولگرایی میتواند مجدداً مکانیزم گروه 6+5 را احیاء کرده و در خصوص گزینه مطلوب اصولگرایان اقدام نماید. در این صورت فرد مورد تأیید این گروه از حمایت اکثریت گروههای اصولگرا برخوردار شده و بطور طبیعی از شانس بالایی جهت موفقیت در انتخابات نیز بهرهمند خواهد بود. تجربه رویکرد مردم به لیست جبهه متحد در تهران که بهصورت کامل راهی مجلس هشتم گردیدند در این مسیر بسیار راهگشاست.
باعنایت به دیدگاههای مختلف و نقطه قوت دیدگاه سوم بهنظر میرسد اصولگرایان در انتخابات 88 دارای یک کاندیدای اصلی و مورد وفاق غالب گروههای وابسته و چند کاندیدای فرعی خواهد بود که هرکدام با استدلال خاص خود وارد صحنه شده و انتخابات رقابتی و پرشوری را رقم خواهند زد.
ب) اصلاحطلبان
گروههای دومخردادی برخلاف اصولگرایان به جهت دوری از قدرت هم فرصت کافی جهت برنامهریزی و فعالیتهای سیاسی – انتخاباتی دارند و هم از حربه خارج گود بهره گرفته و با نقد دولت و مجلس اصولگرا صرفاً به فریاد لنگ کردن حریف میپردازند. ضمن آنکه برخی از گروههای مرتبط با این مجموعه هیچ ملاحظه خاصی در زیرسؤال بردن کلیت نظام یا عدم تأمین منافع ملی نداشته و تنها دغدغه خود را حذف رقیب و رسیدن به قدرت میدانند.
با این وجود اصلاحطلبان در مقایسه با اصولگراها به مانند رودخانهای هستند که حرکت کلی آن روانه اقیانوس سرگردانی و تشتت میباشد اما انشعاباتی از آن در مسیر حرکت بهطور طبیعی صورت گرفته که هرکدام راه خود را میروند. اما اصولگرایان اگرچه رودخانههای کوچکی از آنها منشعب گردیده لکن کلیت جریان مسیر خویش بهسوی وحدت را طی میکند. از اینرو، صحنه آرایش گروههای دوم خردادی نیز به نشست و پراکنده و به گونه های مختلف قابل تقسیم می باشند.
1_ بزرگترین ائتلاف منتسب به این مجموعه که در انتخابات مجلس هشتم تحت عنوان ستاد بزرگ ائتلاف اصلاح طلبان با شعار یاران خاتمی تبلور یافت اینک با چندین رویکرد متفاوت مواجه است.
از مشارکتی ها بخشی بر نظر « تحریم انتخابات بدون شرط» پافشار کرده و نتیجه انتخابات مجلس هشتم را مؤید نظر خود می دانند چرا که این دسته پیش از این نیز بر همین نظر بودند. طیف دیگری از این گروه معتقدند«تحریم مشروط» معقول تر و مقبول تر خواهد بود چنانچه کاندیدایی مثل« عبدالله نوری» مورد توافق همه اصلاح طلبان واقع گردد در صورتیکه از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شود همه اصلاح طلبان انتخابات را تحریم کرده و هزینه آنرا اصطلاحاً نظام می پردازد اما اگر تأیید شد همه باید به اورأی بدهیم تا او رئیس جمهور اصلاح طلبان گردد. این نظر اگرچه متعلق به نظریه پردازان اصلاحات امثال سعید حجاریان می باشد، اما با توجه به تکرار مکرر آن در گذشته بویژه طرح نامزدی مصطفی معین در انتخابات نهم ریاست جمهوری و جمع شدن همه مخالفان اصولگراها در دور دوم، که با نتیجه ای منفی روبرو گردید. به نظر می رسد از پختگی لازم برخوردار نیست. علاوه بر افراطیون اصلاح طلبان که از خاتمی عبور کرده اند طیف میانه این جریان نیز به استناد اینکه آسیب پذیری وی بالاست و امکان سرمایه گذاری بر چهره های جدید با نتیجه بهتری روبرو می گردد خاتمی را کنار گذاشته اند . این نظر کارگزاران نه تنها جبهه اصلاحات را در معرض فروپاشی قرار داده بلکه در درون این حزب نیز تفرقه ایجاد کرده است.
بر همین اساس حسین مرعشی که سخنگویی کارگزاران را بعهده دارد به نوعی موضع خود را تلطیف کرده و ضمن احتمال رأی آوری آقای خاتمی تأکید کرد البته جبهه اصلاحات با ظرفیت های فراوان از پیشکسوتان و نیروهای میانی زیادی برخوردار است که لایق ریاست جمهوری هستند.
در حالی تلاش اصلاح طلبان برای وفاق بر سر چهره ای مثل خاتمی صورت می گیرد مجمع روحانیون مبارز تنها گروه حامی و وفاداریه وی باقی مانده وحزب اعتماد ملی که از این مجمع منشعب گردید. اعلام داشته است آقای خاتمی باید به خاطر دینی که به آقای کروبی دارد به احترام وی کناره گیری نماید.
سایر گروه های متمایل به حزب اعتماد ملی نیز که در انتخابات اخیر در ائتلاف اعتماد ملی قرار گرفته بودند در حال حاضر بدنبال چهره های دیگری هستند که میر حسین موسوی از جمله آنهاست.علاوه بر این حزب اسلامی کار نیز به عنوان بخش کارگری مجموعه دوم خردادی ها حسین کمالی را به عنوان کاندیدای خود مطرح ساخته اند. دراین میان افرادی نظیر محمدرضا عارف نیزبصورت انفرادی بر حضور خود تأکید دارند و مسائلی در برخی احزاب نیز بر رقابت چهره های میانی مثل عارف _ولایتی مطرح گردیده است . سایر چهره هایی که از سوی دیگر احزاب و تشکل های دوم خردادی مطرح هستند اسحاق جهانگیری ،بیژن زنگنه، محمد علی نجفی و.... می باشد.
صرف نظر از چالش جدی اصلاح طلبان بر سر پراکندگی نامزدها و راه درازی که برای دستیابی به اتحاد در پیش دارند. عدم اقبال مردم به این مجموعه و ناتوانی این جبهه در جلب آرای مردمی به عنوان اصلی ترین مشکل دوم خردادی ها به حساب می آید. این امر اگر چه در سطح وسیع و بصورت آشکار مطرح نمی گردد امامورد اذعان غالب صاحب نظران اصلاح طلب واقع گردیده است. تاجایی که راهکارهایی تحت عنوان «مذاکره با نظام، ائتلاف با اصولگرایان » بر سر چهره هایی مبارز و معتدل و.... مطرح شده که اگر چه در ظاهر با هدف حذف احمدی نژاد به هر قیمت عنوان می گردد اما در واقع جهت رفع دغدغه و نگرانی اصلاح طلبان در کسب آرای عمومی صورت می گیرد. ضمن آنکه دورنمای هرگونه ائتلافی که میان اصلاح طلبان غیر ممکن جلوه می داند با اصولگرایان بشدت تیره تاریک است.