تغییر در محاسبات رژیم صهیونیستی، ضرورتی انکارناپذیر

تجاوز رژیم صهیونیستی به حریم جمهوری اسلامی ایران، اقدام بسیار خطرناکی بود که با همراهی و با ایجاد کریدور فضایی توسط ایالات متحده آمریکا در پایگاه نظامی اشغال شده در عراق صورت گرفت. حمله به خاک ایران که با سلاح و پشتیبانی آمریکا و با ارائه اطلاعات توسط انگلیس به رژیم صهیونیستی اتفاق افتاد، نشان داد که دشمن محور عبری- غربی نسبت به جمهوری اسلامی دچار خطای محاسباتی شدند؛ بنابراین در صورت عدم تغییر در محاسبات دشمن، این مدل تجاوزات دشمن را باید بیشتر تجربه کرد. مدل رفتاری رژیم صهیونیستی در گذشته نشان داده است که این رژیم در صورت دریافت سیگنال ضعیف، مصمم به ضربه زدن به طرف مقابل بر می‌آید. واضح‌تر اینکه هیچگاه روند سازش کشور‌های عربی با رژیم صهیونیستی، نه تنها مایع آرامش، امنیت و پیشرفت برای آنها نشده است، بلکه وابستگی برخی از دول سازشگر عرب به غرب و حس حقارت آنها مقابل صهیونیست‌ها بیشتر شده است؛ بنابراین پرواضح است که ایران نباید اجازه ایجاد فضای جدیدی بدهد که در آن محور آمریکایی- صهیونیستی بخواهد معادلات منطقه غرب آسیا را مبتنی بر "خاورمیانه جدید" با هدف تضعیف قدرت بازدارندگی جموری اسلامی ایران را ترسیم کنند؛ بنابراین تغییر محاسبات دشمن باید اولویت نخست جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد.

در همین زمینه رهبر انقلاب در دیدار خانواده‌های شهدای امنیت، با اشاره به حملات بامداد شنبه رژیم صهیونیستی علیه کشورمان خاطرنشان کردند: "رژیم نسبت به ایران دچار خطای محاسباتی است و بایستی خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی به هم بخورد". ایشان در بیاناتشان یادآور شدند: "این‌ها ایران را نمی‌شناسند، جوانان ایران را نمی‌شناسند، ملت ایران را نمی‌شناسند، قدرت و توانایی و ابتکار و اراده ملت ایران را هنوز درست نتوانسته‌اند بفهمند؛ این را ما باید به اینها بفهمانیم".

از این رو تغییر در محاسبات دشمن در دو بعد داخلی و بیرونی می‌تواند اتفاق بیفتد: 

بعد داخلی 
روند تحولات چند دهه اخیر، رژیم صهیونیستی را به این نقطه رسانده است که جمهوری اسلامی ایران قصد رویارویی مستقیم را با رژیم نداشته و ندارد. به نظر می‌رسد در مرحله اول علت این محاسبه رژیم صهیونیستی تفسیر غلط آنها از یک، صبر استراتژیک جمهوری اسلامی ایران در سال‌های اخیر باشد و دوم اینکه آنها تصور می‌کند اتفاقی مثل سال ۱۴۰۱، باعث تضعیف حاکمیت در ایران شده است. این تصور با ارتباط‌گیری صهیونیست‌ها با منافقین و سلطنت‌طلبان و... به سبب مشاوره دادن آنها تقویت شد. آنها گمان می‌کنند افکار عمومی در ایران از این تنش بین ایران و اسرائیل استقبال نمی‌کند و حتی میزان نارضایتی از نظام جمهوری اسلامی به حدی است که می‌تواند به صهیونیست‌ها در عملیات نظامی و روانی خود علیه ایران کمک کند.

عدم توجه مردم به عملیات نظامی صهیونیست‌ها در داخل کشور و همدلی و همراهی مردم با نظامیان کشورمان در ماجرای دفاع از کشور به آنها ثابت کرد در این مورد دچار خطای شدید محاسباتی هستند و از این پس نیز از این ناحیه قرار است شگفتی‌های زیادی را تجربه کنند، زیرا تاریخ ثابت کرده ایرانیان هر قدر در امور داخلی با یکدیگر اختلاف داشته باشند، در ضرورت حفاظت از کیان و مرز‌های کشور هیچ اختلافی با هم ندارند و در برابر دشمن به صورت ید واحد عمل می‌کنند. همین خطای محاسباتی بود که باعث شد نتانیاهو پشت میز کارش بنشیند و ویدئویی ضبط کند از اینکه حمله اسرائیل به ایران به معنای تغییر نظام در کشورمان است! ویدئویی که صدای مخالفان نظام جمهوری اسلامی در خارج از مرز‌های کشورمان را نیز درآورد و نشان داد حتی اگر برخی مخالف نظام جمهوری اسلامی هم باشند، از حمله به خاک کشورمان حمایت نمی‌کنند، مگر جماعتی قلیل که پروژه‌بگیر و نان‌خور صهیونیست‌ها هستند.

تقویت وحدت و انسجام داخلی و مطالبه‌گری عمومی از تقویت توان نظامی و همچنین تلاش برای بهبود شرایط اقتصادی کشور که در سایه توجه به ظرفیت‌های داخلی امکان‌پذیر است، تقویت روحیه مقاومت و ایستادگی مقابل دشمن و ... میتواند در شرایط فعلی محاسبات دشمن صهیونیستی را نسبت به جمهوری اسلامی ایران تقویت کند. البته نباید فراموش کرد که همه موارد مطرح شده در کشور وجود دارد که منظور نویسنده، رساندن آن ظرفیت‌ها به حداکثر ممکن می‌باشد.

 این نکته نیز نباید فراموش شود که بخشی از محاسبات رژیم صهیونیستی در تجاوز بامداد شنبه تغییر کرد و آنها از وجود پدافندی قوی در کشور آگاه شدند. شاید نتانیاهو و دولتش قبل از تجاوز به ایران تصور می‌کردند همان عملیاتی را که می‌توانند در سوریه و لبنان انجام دهند می‌توانند در خاک کشورمان نیز انجام دهند و صنایع پدافندی کشور به قدری ابتدایی است که توان رویارویی با حملات صهیونیست‌ها را ندارد. پس از حملات بامداد شنبه، به احتمال زیاد صهیونیست‌ها متوجه شدند با چه سیستم هوشمند و مجهزی روبه‌رو هستند و نمی‌توانند به‌سادگی ایران را هدف حمله قرار دهند.

بعد منطقه‌ای 
تقویت محور مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی می‌تواند معادلات رژیم صهیونیستی را بهم بزند. حمایت مستقیم و آشکار از مقاومت و همچنینی تجهیز کرانه باختری باعث خواهد شد که صهیونیست‌ها به جای آنکه تصور کنند می‌توانند در تهران عملیات انجام دهند، به فکر مقابله با مقاومت در داخل سرزمین‌های اشغالی باشد. محور صهیونیستی- آمریکایی گمان می‌کردند در صورتی که به گروه‌های مقاومت در منطقه حمله شود، ایران پاسخ مناسب و درخوری به رژیم صهیونیستی نخواهد داد یا اینکه ترجیح می‌دهد بیرون از درگیری متحدانش بایستد. "وعده صادق ۲" نشان داد ایران ابایی از این ندارد که به حمایت صریح و بی‌پرده از متحدانش در منطقه بپردازد و از این منظر اتفاقا با همراهی افکار عمومی در داخل کشور نیز مواجه است. صهیونیست‌ها گمان می‌کردند می‌توانند با هدف قرار دادن سران مقاومت در نهایت در مرحله آخر سراغ ایران بیایند و از طریق عملیات‌های تروریستی پنهان، روند مقابله با ایران را با سرعت بیشتری همراه سازند. تقویت جبهه مقاومت و تکرار عملیات‌های وعده صادق می‌تواند اسرائیل را در راستای محاسبات صحیحی نسبت به ایران کمک کند.

نتیجه‌گیری
تغییر در محاسبات رژیم صهیونیستی ضرورتی انکارناپذیر است که باید مورد توجه همگان قرار گیرد. تفهیم قدرت ایران و اثبات برتری داشتن ایران نسبت به رژیم صهیونیستی اصل اولیه در تغییر محاسبات صهیونیست‌هاست. به نظر می‌رسد شروع اقدام برای تفهیم قدرت ایران به رژیم صهیونیستی باید در قالب پاسخ به تهاجم بامداد شنبه باشد و جمهوری اسلامی ایران یک شوک بزرگ نظامی به رژیم صهیونیستی وارد کند. در مرحله دوم ایران با یک حمله ترکیبی با همراهی محور مقاومت شاکله رژیم صهیونیستی را بهم بزند. البته نباید فراموش کرد که باید هزینه ایالات متحده آمریکا در راستای حمایت از صهیونیست‌ها بالا برود و دیگر کاخ سفید جرات همراهی و ایجاد کریدور فضایی برای رژیم صهیونیستی در راستای حمله به ایران را در اختیار صهیونیست‌ها قرار ندهد.