درس دیپلماتیک چین به ما و جهان!

به احتمال بسیار زیاد، تاکنون نام کشوری به نام گرنادا را نشنیده باشید که البته، جای تعجب هم ندارد. گرنادا، کشوری در دریای کارائیب است متشکل از یک جزیره اصلی و تعدادی جزایز کوچک. جمعیت آن هم کمتر از 150 هزار نفر و از بسیاری از شهرستان های کشورمان هم کمتر است. این کشور در دهه هفتاد میلادی استقلال یافت و بیشتر به جذابیت های توریستی مشهور است. اما این جزیره که در دریای کارائیب قرار دارد، میهمان دولت چین بود. نخست وزیر گرنادا راهی چین شده بود که با رئیس جمهوری آن دیدار کرد و قراردادها و تفاهم نامه های مختلفی نیز منعقد کردند.

برای کشوری مانند چین با گردش مالی خیره کننده ای که دارد و اقتصاد دوم جهان است، چه چیزی از گرنادا دارای ارزش و اهمیت است؟ آیا غیر از این است که در فن دیپلماسی موفق، حتی جزیره ای دور افتاده و با این سکنه اندک هم می تواند دارای موضوعیت و زمینه بازی و تلاش باشد؟ همین نگاه دقیق و ریزبینانه توسط هیات حاکمه پکن موجب شده تا بتوانند رشد اقتصادی خیره کننده ای را در دهه های گذشته رقم زده و ادامه دهند. در واقع، چین از یک جزیره در دریای کارائیب هم نمی گذرد و تلاش می کند تا در حوزه های مختلف اقتصادی مانند انرژیهای نوین، اقتصاد دیجیتال و ... و همچنین دیپلماتیک و سیاسی، بهره حداکثری ببرد.

استقبال شی جینپینگ رئیس جمهوری چین از دیکون میشل نخست وزیر گرنادا در پکن که منتهی به قراردادها و تفاهم نامه های مختلفی شد ...

اگرچه نمی توان کشورها و شرایطشان را مقایسه کرد اما همین یک مورد، درسی از بهره مندی حداکثری از ظرفیت ها و امکان های دیپلماتیک باست. البته، رویکرد کنونی به حوزه کشورهای فارسی زبان در کشورمان قابل تامل است اما می توان از همین یک نمونه، راز پیشرفت چین در دهه های اخیر را به درستی دریافت. موضوعی که شاید آنگونه که باید در دستگاه دیپلماسی ما مورد توجه نبوده و نیست. این دیدارها و ملاقات های پکن، درسی برای همه و البته ماست ...