شاید برای بسیاری از آمریکایی ها عجیب باشد که تحلیلی را درباره مناسبات خود با چین بشنوند که دلالت بر قریب الوقوع بودن یک جنگ تمام عیار در آینده ای نزدیک داشته باشد.
بر اساس تحلیل ها و پیش بینی هایی که استراتژیست های نظامی دارند، چین تهدید اصلی پیشروی این کشور در سال های آینده است. البته، برخی داده ها نیز دلالت بر همین موضوع دارد. هر دو کشور، قدرت های اصلی نظامی و اقتصادی جهان هستند که توان تسلیحاتی هسته ای دارند. رقمی معادل 15 تا 20 درصد تولید ناخالص جهان توسط این دو کشور صورت می گیرد. اگر آنها وارد یک تقابل نظامی شوند، سایه جنگ جهانی سوم را می شود احساس کرد که حتی حیات بشری را نیز دچار مخاطره می کند اما آیا اینگونه خواهد شد؟
اما تحلیلگران روابط بین الملل با این نظریه مخالف هستند و معتقدند قرار دادن چین به عنوان یکی از محورهای جدید شرارت اشتباهی قطعی و مطلق است. حزب حاکم این کشور در دهه های اخیر مبارزه جدی با فقر در چین و سایر نقاط جهان داشته و اصلی ترین دغدغه حاکمانش، رشد و توسعه در زمینه های مختلف بوده و البته، بسیار از ریسک تقابل نظامی با هر کشوری دوری می کنند.
نمونه واضح آن را می توان در این دید که از سال 1979 تا کنون، وارد هیچ جنگی نشده اند. البته، بایستی هشدار درباره اقدامات چین که می تواند موجب یک رویارویی با آمریکا شود را جدی گرفت اما این موضوع در شرایط کنونی امکان بروز و ظهور جدی ندارد.
اما چه چیز می توان بستری جدی برای این مواجهه باشد؟ مواجهه درباره جزایر و آبهای غرب اقیانوس آرام (پاسیفیک)، اقدام به اشغال تایوان و محاصره نظامی این جزیره که موجب می شود نیروهای آمریکایی وارد یک نبرد تمام عیار شوند. کارشناسان معتقدند این اتفاقات ممکن است بسترهایی را برای مواجه فراهم کند که تا کنون نیز رخ نداده.
مایکل اوهانلون، تفسیرگر مرکز بروکینگز درباره تقابل نظامی این دو ابرقدرت جهان می گوید: "سناریوی اول بیشترین احتمال را دارد که اجرایی شده و رخ دهد اما کمترین احتمال را دارد که منجر به جنگ همه جانبه میان طرفین شود. اما سناریوی آخر بیشترین اضطراب را برایم ایجاد می کند چراکه احساس ترکیب احتمالی آن در منطقه مورد نظر و استفاده از سلاح اتمی وجود دارد." اما این تقابل نظامی وقتی رخ می دهد که اولا چین گام نخست تهاجمی را بردارد تا نوبت به واکنش آمریکا برسد. سابقه نشان داده که دولت پکن در تصمیماتش، مبنایی عقلانی و محافظه کار دارد و قدم در مواجهه سخت و نظامی با کشوری دیگر را برنداشته و از آن دوری می کند. همین نیز موجب شده تا دهه ها باشد که اقدام نظامی انجام نداده و همچنان نیز در پی آن نباشد.