صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۷  ، 
کد خبر : ۳۷۱۹۰۶
چگونه دونالد ترامپ پیروز انتخابات ریاست جمهوری شد؟

ترامپ احمق نیست!

وقتی از احمق‌سالاری در ایالات متحده صحبت می‌کنیم، منظورمان این نیست که ترامپ احمق یا نادان است. خیر، او یک سیاست‌مدار زبده و البته باهوش است که بهتر از هر کسی در آمریکا وضعیت روانی مردم را دریافته است
پایگاه بصیرت / امیرحسین صارمی
احمق‌سالاری (Idiocracy)، بهترین کلمه‌ای است که می‌توان در توصیف مراسم تحلیف ترامپ به کار برد. این کلمه توصیفی بسیار نزدیک برای وضعیت آمریکا به نظر می‌رسد. اما واقعیت آن است که واژه «ایدیوکراسی» که از ترکیب دو واژه idiot به معنای احمق و cracy به معنای حکومت ساخته شده است، در هیچ دانشنامه سیاسی، چه فارسی و چه انگلیسی، یافت نمی‌شود.
«احمق‌سالاری» در واقع نام یک فیلم کمدی و علمی-تخیلی آمریکایی محصول سال 2006 است. اما دلیل انتخاب این اصطلاح برای توصیف وضعیت ایالات متحده در 20 ژانویه، نه به خاطر اسم این فیلم، بلکه به خاطر محتوای آن است. بهتر است کمی از داستان این فیلم را در اینجا بازگو کنیم:
داستان فیلم «احمق‌سالاری» درباره یک آزمایش محرمانه است که توسط دولت آمریکا انجام می‌شود. برای این آزمایش، آن‌ها مردی کاملاً متوسط و آمریکایی را انتخاب می‌کنند. متوسط از هر لحاظ: ظاهر، شاخص‌های طبیعی، درآمد، و مهم‌تر از همه، میزان بهره‌ی هوشی. دانشمندان بدن این کاندیدا را با دستگاهی منجمد می‌کنند. اما به دلیل بروز مشکلاتی، این کاندیدای بخت‌برگشته به مدت 500 سال در حالت انجماد باقی می‌ماند و پس از این مدت، در دنیایی بیدار می‌شود که هیچ شباهتی به آمریکای سابقی که او می‌شناخت ندارد.
این مرد متوسط به سرعت متوجه می‌شود که در آمریکای سال 2505، مردم خود را در ضدیت با خردمندی تعریف می‌کنند. تمام زندگی‌شان تنها یک الگوی بی‌روح از صنعت سرگرمی است؛ مصرف کردن تنها هدف و وظیفه‌ی آن‌هاست و بهره‌ی هوشی‌شان به شکل عمیقی کاهش یافته است. در یک کلام، مردم آمریکا احمق شده‌اند. در چنین شرایطی، آن مرد متوسط آمریکایی به باهوش‌ترین فرد ایالات متحده تبدیل می‌شود.
داستان فیلم «احمق‌سالاری» درباره یک آزمایش محرمانه است که توسط دولت آمریکا انجام می‌شود. برای این آزمایش، آن‌ها مردی کاملاً متوسط و آمریکایی را انتخاب می‌کنند. متوسط از هر لحاظ: ظاهر، شاخص‌های طبیعی، درآمد، و مهم‌تر از همه، میزان بهره‌ی هوشی. دانشمندان بدن این کاندیدا را با دستگاهی منجمد می‌کنند. اما به دلیل بروز مشکلاتی، این کاندیدای بخت‌برگشته به مدت 500 سال در حالت انجماد باقی می‌ماند و پس از این مدت، در دنیایی بیدار می‌شود که هیچ شباهتی به آمریکای سابقی که او می‌شناخت ندارد.
او به‌عنوان یک فرد برجسته نزد رئیس‌جمهور برده می‌شود تا مشکلات مردم آمریکا را حل کند. (بهتر است به این نکته اشاره شود که در آمریکای آینده، بزرگ‌ترین مشکل کمبود غذاست که در اثر آبیاری محصولات کشاورزی با یک برند مشهور نوشیدنی انرژی‌زا به وجود آمده است!)
آمریکای فیلم «احمق‌سالاری» را نه مردم و نه رئیس‌جمهور، بلکه شرکت‌ها و برندهای چندملیتی اداره می‌کنند. و در چنین دنیایی، چه کسی بهتر از یک کشتی‌کج‌کار سابق می‌تواند رئیس‌جمهور آمریکا شود؟ بله، این ایده در سال 2006 برای سازندگان فیلم بسیار جالب به نظر می‌رسید: «چگونه یک شخصیت حوزه سرگرمی می‌تواند رئیس‌جمهور آمریکا شود. »
پرزیدنت کاماچو در فیلم، یک آدم پرسر و صدا است که بالا و پایین می‌پرد، می‌رقصد و با عامیانه‌ترین و شرم‌آورترین الفاظ مردم را سرگرم می‌کند. او چیزی بیش از یک فرد بامزه و سرخوش نیست. کاماچو در بین سخنرانی‌هایش از یک مسلسل استفاده می‌کند تا مردم را ساکت کند. با این حال، مردم آمریکا در سال 2505 او را بسیار دوست دارند و به او رأی داده‌اند، زیرا او به آن‌ها وعده‌های ساده‌ای می‌دهد. او می‌گوید: ما می‌توانیم تمام مشکلات شما را حل کنیم، تنها به این دلیل که اراده آن را داریم! مردم احمق خوش‌بینی او را دوست دارند. کاماچو یک سلبریتی-‌ سیاست‌مدار است.
به نظر من، نگرانی سازندگان فیلم از پیش‌بینی وضعیت آمریکا کاملاً به‌جا بوده است. شباهت‌ها بسیار زیادند: از حضور مدیرعامل‌های شرکت‌های چندمیلیاردی در کنار ترامپ، حضور سلبریتی‌های مختلف در مهمانی تحلیف، رقص ترامپ با آهنگ YMCA، حرکات عجیب ایلان ماسک، و البته این حقیقت که ترامپ بیش از چیزی که تصور می‌کنیم به کشتی‌کج نزدیک است و بارها هم در برنامه‌های آن‌ها حضور فعال داشته است.
برای درک بهتر اوضاع، بهتر است این نکته را به یاد بیاوریم که ترامپ میز و صندلی‌اش را وسط مراسم گذاشت و بلافاصله شروع به امضا کردن فرمان‌های اجرایی کرد. متأسفانه باید بگویم که فقط یک احمق می‌تواند از این رفتار چنین برداشتی داشته باشد که: ترامپ عجب فرد پرکار، پرتلاش و مصممی برای تغییر وضعیت آمریکا است!
تمام این حرف‌ها و مقایسه‌ها می‌تواند به نوعی بدبینی نسبت به دولت ترامپ تقلیل یابد، اما هدف نگارش این مطلب تنها مقایسه نیست. از نظر نویسنده، مهم‌ترین نکته فیلم «احمق‌سالاری» رابطه‌ یک جامعه‌ی احمق با سیاست‌های کلان کشور است. و نظر من چنین است: مردم آمریکا احمق شده‌اند، ولی نه در سال 2505، بلکه در سال 2025.
برای اثبات فرضیه‌مان، بهتر است به سراغ یک پدیده در حوزه روان‌شناسی برویم به نام تأثیر فلین (Flynn effect). این پدیده به نام کاشف آن، که یک دانشمند علوم سیاسی است، نام‌گذاری شده است و بیان می‌کند که در هر بازه‌ی ده‌ساله، ما شاهد افزایش حدوداً ۳ امتیازی در متوسط شاخص آی‌کیو در کشورهای توسعه‌یافته از جمله آمریکا هستیم. علت این افزایش احتمالاً مربوط به بهبود کیفیت تغذیه، خدمات بهداشتی، و البته ارتقای آموزش عمومی است.
مطالعات آقای فلین مربوط به اوایل قرن بیستم بوده است و تا حدود زیادی می‌توان تصدیق کرد که این روند در دهه‌های بعد ادامه داشته است. اما امروز چطور؟
دکتر الیزابت دوراک و همکارانش در دانشگاه فینبورگ به سراغ بررسی و تأیید اثر فلین در بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۸ رفته‌اند. در این بررسی علمی، آن‌ها ۴۰۰ هزار فرد آمریکایی را در مهارت‌های مختلف آزمایش کرده‌اند و نتیجه بسیار اعجاب‌انگیز است: اثر فلین نه تنها دیگر در مورد آمریکا صادق نیست، بلکه بهره‌ی هوشی آمریکایی‌ها به شکل چشم‌گیری کاهش یافته است.
این کاهش در بین داوطلبان در سه حوزه‌ی استدلال کلامی، استدلال ماتریسی، و سری‌های حروف و اعداد بسیار مشهود بوده است. تنها در یک مورد، یعنی مهارت مربوط به تست‌های چرخش سه‌بعدی، شاهد افزایش بوده‌ایم.
پژوهش یادشده نظر صریحی درباره‌ی دلیل این کاهش ارائه نمی‌دهد، اما احتمالاً تغییر سبک زندگی در پرتو تکنولوژی‌های جدید، فراگیری اینترنت در سال‌های پس از ۲۰۰۰، و تغییرات اساسی در نظام آموزشی آمریکا می‌توانند از دلایل این مسئله باشند.
در اینجا بحث بر سر تغییر الگوی رأی‌دهندگان است و انتخاب ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور، به‌ویژه در سال ۲۰۱۷، به احتمال زیاد یکی از مهم‌ترین تغییرات در الگوی رأی‌دهی در تاریخ ایالات متحده است. نیازی نیست تحلیل‌گر مسائل آمریکا باشیم؛ هر کسی با دیدن ترامپ یا گوش دادن به سخنرانی‌های او می‌تواند به‌سرعت به تفاوت الگوی رتوریک سیاسی او در قیاس با افرادی مانند اوباما، بایدن یا حتی بوش پی ببرد.
نحوه‌ی سخنرانی‌های ترامپ متفاوت است: او پر سروصدا، غیررسمی، طعنه‌آمیز و مهم‌تر از همه، اغلب سخنانش خالی از حتی ساده‌ترین الگوهای منطقی است. او ادعا می‌کند و ابداً نیازی نمی‌بیند که برای ادعاهای خود پشتوانه‌ای منطقی بیابد. ترامپ مردم را با معروف‌ترین کلمه‌اش قانع می‌کند؛ کلمه‌ای که در هر دو کمپین انتخاباتی‌اش به وفور تکرار شد: «به من باور داشته باشید
وقتی از احمق‌سالاری در ایالات متحده صحبت می‌کنیم، منظورمان این نیست که ترامپ احمق یا نادان است. خیر، او یک سیاست‌مدار زبده و البته باهوش است که بهتر از هر کسی در آمریکا وضعیت روانی مردم را دریافته است، والبته نمی‌خواهیم بگوییم رفتار و تصمیمات ترامپ آمریکا را به سمت نابودی و فروپاشی می‌برد. احتمالاً نهادهای سیاسی به‌شدت ساخت‌یافته‌ی آمریکا آن‌قدرها هم دست ترامپ را برای عمل باز نخواهند گذاشت. اما احمق‌سالاری دقیقاً بلایی است که ممکن است تنها بر سر یک نظام مردم‌سالار نازل شود.
دلیل این تغییر الگو را می‌توان در کاهش چشمگیر شاخص‌های مربوط به منطق زبانی در میان مردم آمریکا دانست. پژوهش‌ها نشان می‌دهند افرادی که در منطق زبانی امتیاز بالاتری دارند، در دیدگاه‌ها و کنش‌های سیاسی خود بسیار پایدارتر هستند. این افراد، به کمک مهارت‌های تفکر انتقادی که حاصل همان شاخص منطق زبانی است، بسیار کمتر تحت‌تأثیر شایعات، دروغ‌ها، و اخبار غلطی قرار می‌گیرند که رسانه‌ها تلاش می‌کنند به خورد آن‌ها بدهند.
وقتی از احمق‌سالاری در ایالات متحده صحبت می‌کنیم، منظورمان این نیست که ترامپ احمق یا نادان است. خیر، او یک سیاست‌مدار زبده و البته باهوش است که بهتر از هر کسی در آمریکا وضعیت روانی مردم را دریافته است، والبته نمی‌خواهیم بگوییم رفتار و تصمیمات ترامپ آمریکا را به سمت نابودی و فروپاشی می‌برد. احتمالاً نهادهای سیاسی به‌شدت ساخت‌یافته‌ی آمریکا آن‌قدرها هم دست ترامپ را برای عمل باز نخواهند گذاشت. اما احمق‌سالاری دقیقاً بلایی است که ممکن است تنها بر سر یک نظام مردم‌سالار نازل شود.
باید بپذیریم که آمریکا طولانی‌ترین مردم‌سالاری تاریخ را داشته است، اما پس از گذشت ۲۵۰ سال، آن مردمی که در اصل دارای حق حاکمیت در کشور هستند، به‌شدت تحت‌تأثیر رسانه‌ها قرار دارند و صنعت سرگمی مغز آن ها زایل کرده است. آمریکایی ها روز به روز از جهان واقع بیشتر فاصله می‌گیرند و در فضای مجازی که تماما در کنترل برند ها ومارک هاست سکنی می‌گزینند و فضای مادی جامعه را بدون هیچ مناقشه‌ای به مدیران شرکت‌های بزرگ و سلبریتی- سیاستمداران واگذار میکنند. در چنین شرایطی است ترامپ رقصان و فریاد کشان می‌آید و چشم این مردم آموزش‌نیافته، سطحی، و با نگاهی تنها کمی بدبینانه، احمق را میرباید.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات