خانم مجری، شما یک نفر، یک اسرائیل را حریفی!

گفته بودند یکی از هدف‌هایشان ساختمان صدا و سیما است. اما ما شبیه اسرائیلی‌ها نیستیم که با کوچک‌ترین آژیر خطری خاک‌مان را ول کنیم و مثل موش‌های زیرزمینی سراغ پناهگاه را بگیریم! البته تفاوت در ریشه‌هاست. ما در خاک وطن ریشه دوانده‌ایم و به همین راحتی یک وجبش را هم رها نمی‌کنیم اما اسرائیلی‌ها نه وطنی دارند نه خاکی! بخاطر همین وقتی تهدید به هدف قراردادن صدا و سیما کردند آب از آب تکان نخورد. همان خبرنگارها، همان عوامل و همان برنامه‌ها همه مثل یک روز عادی برقرار بود. حتی وقتی ساختمان صدا وسیما به لرزه افتاد. سحر امامی مجری شبکه خبر رو به دوربین‌ها رجز می‌خواند و الله‌اکبر می‌گفت.

عاقلانه‌اش این بود صحنه را همان موقع ترک کند اما غیرت ایرانی‌اش نگذاشت ایستاد و اسرائیل را رسوا کرد. این ایستادگی فقط مقابل دوربین نبود مقابل دشمن بود دشمنی که می‌گفت به زنان و بچه‌ها کاری ندارد، پهپادهایش سمت مردم عادی نمی‌رود و همیشه ادعا دارد که به قوانین جنگ پاییند است و خبرنگار از ترکش‌های جنگ او در امان است! اما امروز، در دل جنگ‌ یک تصویر روی آنتن ماند. تصویری که با هیچ موشکی قابل حذف نیست: زنی ایرانی‌ که ایستاده بود برای اجرای خبر، ایستاده بود برای عزت وطن. زنی که یکی نه هزارتاست، زنی که تصویر او تصویر تمام زنان ایران است، زن‌هایی که هر کدام‌شان یک اسرائیل را حریف هستند.اینجا ایران است و این تصویر، تصویر ماندنی شکست اسرائیل!