به چه دلایلی می‌گوییم آمریکا استکبار جهانی و طاغوت زمان است؟

 روحیه سلطه‌گری و مداخله‌گری: دولت آمریکا خود را محق می‌داند در امور داخلی دیگر کشورها دخالت کند و اراده خود را بر ملت‌ها تحمیل نماید. این رفتار، عین استکبار است که در فرهنگ قرآنی به معنای «خودبرتربینی» و «زورگویی» است. رهبر انقلاب اسلامی می‌فرمایند: «استکبار یعنی قدرتی در دنیا... که باید به خودشان حق بدهند که در امور زندگی کشورها و ملت‌های دیگر، دخالت‌های مالکانه بکنند». نمونه عینی این روحیه، نامه دستورالعملی ترامپ به روسای کشورهای حاشیه خلیج‌فارس بود که در آن با ادبیاتی آمرانه به آنان «باید» تحمیل می‌کرد.

دشمنی ذاتی با حکومت مستقل و مقتدر: مشکل آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، صرفاً بر سر مسائل خاصی مانند برنامه هسته‌ای یا موشکی نیست. بلکه مشکل اصلی، با نفس وجود یک نظام مستقل و قدرتمند است که در برابر «آری» و «نه» قدرت‌هایی مانند آمریکا می‌ایستد. این همان عزتی است که انقلاب اسلامی برای ایران به ارمغان آورد و برای استکبار جهانی غیرقابل‌تحمل است. تجربه تاریخی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت ملی دکتر مصدق نیز گواهی بر این مدعاست که آمریکا حتی با حکومت‌های غیرمذهبی اما مستقل نیز دشمنی دارد.

 تجسم شیطانی آمریکا در عصر حاضر: رهبری با استفاده از ادبیات قرآنی، آمریکا را «رأس استکبار» و «طاغوت اعظم» می‌نامند. طاغوت به معنای هر موجودی است که از حدود خود تجاوز کند و دیگران را به پرستش و اطاعت بی‌قیدوشرط از خود فراخواند. ایشان تصریح می‌کنند: «امروز نبرد جمهوری اسلامی با استکبار - که با انقلاب آغاز شد و همچنان با قوّت ادامه دارد - همان نبرد پیغمبران با طواغیت زمان، با شیاطین انس و جن است». این توصیف، نشان می‌دهد که تقابل با آمریکا، تنها یک اختلاف سیاسی عادی نیست، بلکه جنگی ایدئولوژیک و تاریخی بین جبهه حق و باطل است.

 بنابراین عنوان‌های «استکبار جهانی» و «طاغوت» برای آمریکا، برآمده از تحلیل عمیق و عالمانه از ماهیت و رفتار این کشور در صحنه جهانی است. این مفاهیم، تبیین‌کننده روحیه سلطه‌گری، مداخله‌جویی، دشمنی با استقلال ملت‌ها و تقابل ذاتی آن با ارزش‌های الهی است. بنابراین، شناخت این ماهیت، اولین قدم برای مقابله هوشمندانه و عزتمند با آن است.

منبع: پرسمان سیاسی شماره 21