صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۰ شهريور ۱۳۸۷ - ۰۹:۴۶  ، 
کد خبر : ۴۲۳۲۷

غنی سازی دیپلماسی با دیپلماسی «غنی سازی» / بهروز بن سینا


این قلم درصدد آن است تا راه نگاری ( Road Map) را جهت ارائه یک دیپلماسی، هم عرض با دیپلماسی غربی «تعلیق» ارایه کند؛ دیپلماسی «غنی سازی».

بدنبال پایان یافتن جنگ تحمیلی و ورود به عرصه سازندگی ، بهره گیری گسترده از انرژی در دستور کار برنامه های توسعه اقتصادی کشور قرار گرفت.

رشد روزافزون مصرف داخلی انواع حاملهای انرژی ، رفته رفته در تعارض جدی با تعهد جمهوری اسلامی ایران در تامین انرژی مورد نیاز جهان قرار گرفت. مصرف فزاینده سوختهای مایع و گاز طبیعی در داخل ، چشم انداز کدری را از صادرات نفت و گاز یکی از پنج کشور اول جهان در تأمین نفت خام و گاز طبیعی مورد نیاز کشورها، در برابر دیدگان قرار داد.

از همان زمان اندیشمندان نظام اسلامی در ایران ، با یک دوراندیشی قابل ستایش درصدد بر آمدند تا با عزمی جزم، بکارگیری صلح آمیز انرژی هسته ای را بصورت شفاف در کنار بهره برداری از سایر انرژی های نو و با تکیه بر توان داخلی ، در برنامه های توسعه اقتصادی کشور بگنجانند. از این رهگذر، نه تنها به جایگاه خطیر جمهوری اسلامی ایران در تامین انرژی مورد نیاز کشورها خللی وارد نمی شد بلکه با ورود به این عرصه، علاوه بر ایجاد تنوع در سبد تامین انرژی ، رشد علم وگسترش فناوری را در میان جامعه متخصصین ایرانی موجب می شد.

حال ببینیم که جهان مدعی تمدن، با این شادابی و شتاب یک ملت رشید در امر توسعه چه برخوردی کرده است. در این راستا لازم است تا مروری کوتاه به سابقه ورود ایران به بحث انرژی هسته ای داشته باشیم.

ایران در سال 1958 ، رسما به عضویت آژانس بین المللی انرژی درآمد و در سال 1968 پیمان عدم تکثیر سلاحهای هسته ای (N.P.T) را پذیرفت که دو سال پس از آن در مجلس شورای ملی وقت نیز به تصویب رسید.

در سال 1974 ایران قراردادی با بنیاد پژوهشی استنفورد آمریکا منعقد کرد که طی آن، این مرکز پژوهشی به ارایه برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی ایران مبادرت کرد. در این مطالعه پژوهشی، بنیاد استنفورد پیشرفت صنعتی و اقتصادی ایران را متکی به تولید 20 هزار مگاوات برق تا سال 1995 ارزیابی کرد و راهکار تولید این مقدار برق را صرفا بر اساس تأسیس نیروگاه های هسته ای ارایه کرد. این در حالی بود که رژیم پهلوی ، تولید روزانه 5 میلیون بشکه نفت خام را در برنامه کاری خود داشت. در همین زمان، سازمان انرژی اتمی ایران تاسیس شد و ساخت نیروگاههای بوشهر و دارخوین و ایجاد تاسیسات هسته ای در اصفهان ، در دستور کار این سازمان قرار گرفت که برنامه اجرایی آن نیز به شکل بسیار سریعی در بوشهر شروع شد و مراحل تکمیل آن نیز بصورت شگفت آوری به جلو رفت.

بدنبال وقوع انقلاب اسلامی در ایران وشروع جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ملت مقاوم و مظلوم ایران در سال 1359 ، پرونده فعالیتهای صلح آمیز هسته ای در بایگانی فعال قرار گرفت.

با پایان یافتن مصائب جنگ تحمیلی، جمهوری اسلامی ایران با انعقاد قراردادی با کشور روسیه جهت راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر، توسعه تاسیسات سوخت هسته ای اصفهان و ایجاد تاسیسات غنی سازی اورانیوم در نطنز ، وارد مرحله نوینی در برنامه صلح آمیز تولید انرژی هسته ای شد.

پس از غائله 11 سپتامبر 2001 و ایجاد و گسترش مقطعی تنش ها در منطقه خاورمیانه که از سوی بلوک غرب دنبال می شد، جمهوری اسلامی ایران بصورت کاملا داوطلبانه با امضاء تفاهم نامه هسته ای سعد آباد ، فعالیت های هسته ای خود را بصورت اختیاری و در جهت رفع سوء تفاهمات ایجاد شده میان ایران وآژانس بین المللی انرژی اتمی، بصورت مشروط به حال تعلیق درآورد . با اینحال و بدنبال عربده کشی های دولتمردان نفتی آمریکا و سیاستهای دوگانه کشورهای اروپایی در راستای به تاخیر انداختن دستیابی ایران به تکنولوژی هسته ای و عدم اجرای مفاد همکاری در جهت توسعه فناوری صلح آمیز هسته ای ، جمهوری اسلامی ایران بر آن شد تا در تابستان 1384، با فک پلمب مرکز یو. سی.اف اصفهان، فعالیت های هسته ای خود را از سربگیرد.

در ادامه و در سپتامبر 2005 ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران ، نطقی را در مجمع عمومی سازمان ملل متحد ایراد کرد و پیشنهادی ارایه داد که طی آن ، آمادگی ایران در جهت اجرای مشترک برنامه غنی سازی باکشورهای دیگر و یا شرکت های خارجی اعلام شد تا به این وسیله و در یک برنامه کاملا اجرایی ، اطمینان لازم در مورد صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران مورد تاکید مجدد قرار گیرد. این پیشنهاد با واکنش کاملا دلسرد کننده کشورهای طرف مذاکره ایران مواجه شد. پیشنهادی که یک سال پیش از آن نیز توسط آقای هانس بلیکس، برای کنترل موثر برنامه هسته ای کشورهای مورد سوءظن و البته به زعم کشورهای غربی، ارایه شده بود. پرونده هسته ای ایران در سال 2006 به شورای امنیت سازمان ملل فرستاده می شود که از این زمان، جهان وارد هزار تویی پیچ در پیچ می شود که براستی نمی توان به صراحت برنده و بازنده ای را در فرجام کار، معرفی کرد. تصویب سه قطعنامه طی سالهای 2006 تا 2008 برعلیه فعالیتهای صلح آمیز هسته ای ایران و رویدادهای پیرامونی، دو انتخاب را در پیش روی جهانیان گذاشته است.

انتخاب اول، همان بازی دیپلماسی تعلیق است که بازیگران غربی به زعم خود ایران را در یک بازی نابرابر ، در آن درگیر کرده اند. بی تردید این بازی، اگر برنده ای نداشته باشد اما مطمئنا ، بازنده آن ایران نخواهد بود؛ آنکه جان بر کف به میدان آید هرگز بازنده از میدان بیرون نخواهد آمد که این خود ، به تنهایی یک پیروزی بزرگ است. پس حرف اول و آخر ایران در بازی دیپلماسی تعلیق غربیان این است که «جمهوری اسلامی ایران»، به همان دلیل که براساس باورهای دینی ملت رشید ایران بر پا شد و مردانه توانست با پشتوانه الهی و در نبردی نابرابر ، دشمن بعثی و حامیانش را مغلوب کند به دلیل همان باورهای دینی - ملی و با پشتوانه یک تاریخ فرهنگ و تمدن ، هرگز حاضر به چشم پوشی ازحقوق مسلم هسته ای خود در چارچوب تعهداتی که در قبال جهانیان با عضویت در آژانس بین المللی انرژی اتمی پذیرفته است، نخواهد شد.منطق ما در برابر مکر حق ستیزان و حق پوشان ، منطق قرآنی تدبیر و صبر و توکل است آنجا که خداوند متعال در سوره مبارکه طارق می فرماید : دشمنان اسلام هرچه بتوانند کید ومکر می کنند. و ما در مقابل مکرشان مکر می کنیم . پس تو ای رسول اندکی کافران را مهلت ده».

اما انتخاب دوم زمانی حادث می شود که با بازگشت پرونده هسته ای ایران به آژانس و لغو کلیه تحریمها ، با اعلام صریح پذیرش کلیه حقوق ایران در غنی سازی و بهره برداری از سوخت هسته ای در تولید انرژی و سایر مزایای بهره گیری از فن آوری هسته ای در چارچوب NPT بویژه ماده چهارم آن، از جمهوری اسلامی ایران خواسته شود که بدلیل شان والای الهی - انسانی این حکومت ، موضوع حق غنی سازی و دامنه آن را بدلیل دغدغه تحمیلی و به ناحق ایجاد شده از سوی معدودی از کشورها، در یک بسته مکمل جهت رسیدن به توافقی پایدار ارایه کند. در این دیپلماسی غنی سازی، راهکارهای مختلفی قابل ارایه است که بسته به چگونگی پاسخ به سؤالات ذیل، دامنه توافقات تعیین خواهد شد:

1 - در منطقه ای که دو کشور، رسما آزمایشات مربوط به انفجارهای هسته ای خود را اعلام کرده اند و حضور رژیم مسلح به انواع سلاحهای هسته ای که جمهوری اسلامی ایران مشروعیت آن را به عنوان یک دولت قانونی مردود می داند از ایران چگونه خواسته می شود که برنامه صلح آمیز و تحت نظارت غنی سازی خود را به تمام و کمال متوقف کند.

2 - با چه مدلی می توان به ملت رشید ایران این اطمینان را داد که سوخت هسته ای، همواره و با نازلترین قیمت در اختیار نیروگاههای هسته ای ایران خواهد بود.

3 - با چه برنامه ای می توان ، دسترسی وگسترش دانش صلح آمیز هسته ای را در شؤون و حوزه های مختلف در ایران نضج داد.

نحوه پاسخ به این سؤالات ، دامنه فعالیتهای صلح آمیز غنی سازی را در دیپلماسی «غنی سازی»! و صد البته با مکانیزم پذیرفته شده ماشه، در نشستی بین المللی مشخص خواهد کرد.

یکی از راههای رسیدن به این مهم، برگزاری نشست در کشوری بی طرف است که می تواند باحضور جمهوری اسلامی ایران، رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی، نمایندگان پنج عضو دایم شورای امنیت ، کشورهای پاکستان و هند و با همراهی نمایندگانی از جنبش غیرمتعهد ها ، کار خود را آغاز کند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات