صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۵ آذر ۱۳۸۸ - ۰۷:۳۲  ، 
کد خبر : ۴۵۲۶۲
تحلیلی بر پاسخ ایران به بسته پیشنهادی و آخرین تحولات پرونده هسته‌ای

تصمیم‌گیری برای غرب دشوار شد


در دی ماه سال گذشته، جمهوری اسلامی ایران اقدام به شکستن کلیه تعلیق های هسته ای خود نمود و کار غنی سازی را در نطنز آغاز کرد. این اقدام با واکنش شدید دنیای غرب به ویژه آمریکا مواجه گردید به گونه ای که با درخواست آن بلوک، اجلاس فوق العاده شورای حکام در بهمن ماه برگزار شد.
براساس تصمیم شورای حکام، گزارش پرونده فعالیت های هسته ای ایران همراه با 10 قطعنامه صادره، 61 گزارش مدیر کل و بیانیه های صادره در اجلاس مارس(اواخر اسفند)، به شورای امنیت سازمان ملل ارسال می شود.
پس از برگزاری اجلاس مارس، محمد البرادعی دبیر کل آژانس، گزارش خود را همراه با قطعنامه های پیشین و بیانیه های صادره برای 15 عضو شورای امنیت ارسال کرد تا در هفته اول فروردین ماه سال جاری به بحث و تصمیم گیری درباره فعالیت های هسته ای ایران بپردازند.
در بیانیه نهایی اجلاس مارس شورای حکام آژانس که ریاست آن برعهده ژاپن بود، این موارد از ایران درخواست شد:
1-جمهوری اسلامی ایران باید بلافاصله تمامی فعالیت های هسته ای خود را به حالت تعلیق کامل درآورد.
2-دولت ایران باید بلافاصله مراحل ابلاغ و تصویب پروتکل الحاقی در مجلس شورای اسلامی را به سرانجام برساند.
3-باید کار احداث پروژه آب سنگین اراک متوقف و این پروژه به طور کامل تعلیق شود.
4-ایران باید فراتر از قوانین آژانس، حق بازرسی های فراگیر و گسترده را از مراکز هسته ای، نظامی و اماکنی که بازرسان آژانس درخواست می نمایند، بلافاصله صادر نماید.
5-ایران باید اورانیوم های بازفرآوری شده و غنی شده خود را تحویل بازرسان آژانس نماید.
دیپلماسی نرم
در 8 فروردین سال جاری، شورای امنیت سازمان ملل با دریافت گزارش و بیانیه شورای حکام، ضرب الاجلی یک ماهه را برای تعلیق تمامی فعالیت های هسته ای ایران تعیین کرد. با پایان یافتن این ضرب الاجل در 8 اردیبهشت، البرادعی در گزارشی به اعضای شورای امنیت اعلام کرد ایران به درخواست های این شورا پاسخ منفی داده است. گزارش البرادعی در 19 اردیبهشت ماه با حضور پنج عضو دائم شورای امنیت به علاوه نماینده دولت آلمان که به گروه 1+5 شهرت یافته اند، به صورت رسمی و عادی مورد بررسی قرار گرفت و در پایان این جلسه، شش کشور طرف مذاکره با ایران به صراحت اعلام کردند حل مشکل پرونده هسته ای ایران فقط در گروه مذاکرات شفاف و سازنده با این کشور است.
نشست های دیپلماتیک در لندن، مسکو، پاریس، نیویورک، بروکسل و وین، در راستای تهیه پکیجی تشویقی برای جمهوری اسلامی ایران برگزار شد تا ثمره این نشست ها در سفر 16 خرداد خاویر سولانا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران، تقدیم دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان شود. سولانا در تهران، بسته پیشنهادی 1+5 را حاوی پیشنهادهای جذاب، سخاوتمندانه و جامع دانست و از خبرنگاران خواست از هرگونه منفی بافی درباره این بسته خودداری نمایند.
پس از بازگشت سولانا به بروکسل، «مک کورمک» سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده در جمع خبرنگاران گفت: «این برای اولین بار است که غرب در پکیج پیشنهادی خود، ضرب الاجلی را برای جمهوری اسلامی ایران تعیین نکرده و با استفاده از دیپلماسی «صحبت کردن با صدای پایین و با زبانی نرم» با ایران سخن گفته است.»
اما هنوز یک هفته از ارسال پکیج پیشنهادی 1+5 نگذشته بود که غرب بیتابی خود را برای دریافت پاسخ ایران نشان داد و خواستار تعیین مدت مشخص برای ارائه این پاسخ از جانب ایران شد. مقامات مذاکره کننده ایران اعلام کردند به جهت بررسی پیشنهادهای فنی غرب نیازمند فرصتی کافی هستند و ایران پاسخ خود را 30 مرداد ارائه خواهد کرد. غربی ها برخلاف ادوار گذشته که ایران در تعلیق کامل به سر می برد و آنها هیچ عجله ای برای مذاکره با ایران نداشتند، این بار با مشاهده پیشرفت های هسته ای ایران و چرخش سانتریفیوژ ها در نطنز، خویشتنداری از کف داده و با تشکیل اجلاس شورای امنیت در 9 مرداد، به ایران یک ماه فرصت دادند که کلیه فعالیت های هسته ای خود را به حالت تعلیق درآورد وگرنه تصمیمی سخت علیه ایران خواهند گرفت. اما جمهوری اسلامی ایران بدون کمترین توجهی به این تهدیدها، پاسخ خود را در زمان تعیین شده به سفرای کشورهای 1+5 در تهران تحویل داد و آمادگی خود را برای بحث و مذاکره پیرامون ابهامات و سوال هایی که در بسته پیشنهادی 1+5 وجود دارد، اعلام کرد.
به رسمیت شناخته شدن ایران هسته ای
براساس توافقات صورت گرفته میان مقامات ایران و نمایندگان 1+5، محتوای پاسخ 20 صفحه ای ایران به غرب تا زمانی که بحث و بررسی پیرامون آن ادامه دارد، از ذکرجزئیات پاسخ تهران باید خودداری شود تا جنجال های رسانه ای مانع از ارزیابی دقیق و جامع آن نشود. بر این اساس اگر در این نوشتار تحلیلی پیرامون مواضع ایران ارائه می شود، تنها با تکیه بر اعلام مواضع و دیدگاه هایی است که تیم مذاکره کننده و مقامات مسئول در دستگاه دیپلماسی کشور آن را ارائه کرده اند.
به اعتقاد بسیاری از تحلیل گران سیاسی، پیشنهاد 1+5 نشانه بزرگی از توفیق دیپلماسی ایران در یک نبرد سه ساله است، چرا که از ابتدای چالش هسته ای در هیچ کدام از قطعنامه های شورای حکام، توافق سعدآباد، توافقنامه پاریس، بیانیه لندن و بیانیه های شورای امنیت، هیچ گاه بر حق ایران بر مبنای ماده چهار NPT تصریح و تاکید نشده بود. در این میان، امضای ایالات متحده زیر پیشنهاد 1+5 و اعلام آمادگی برای گفتگوی مستقیم با ایران به ویژه پس از چند سال تهدید و جنگ روانی، نشانه ای جدی از پذیرش بازیگری تاثیرگذار ایران در روابط بین الملل و قدرت چانه زنی بالای کشورمان می باشد، رویکردی که موید جهش استراتژیک ایران به سطحی فراتر از یک قدرت منطقه ای است. در واقع اصلی ترین پیام 1+5 را باید به رسمیت شناخته شدن ایران هسته ای توسط دنیای غرب و شرق عنوان کرد.
از منظری دیگر، امضای آمریکا در زیر بسته پیشنهادی، لایه های پیچیده تر دیگری نیز به همراه دارد و آن وعده مذاکره ایران و آمریکاست که این نیاز آمریکا در قالب یک امتیاز به جمهوری اسلامی ایران اعطا شده است. در واقع تیم حاکم بر کاخ سفید به این درک حقیقی رسیده است که برگ برنده آنها در زمینی افتاده که طی سال های گذشته آن را بانک مرکزی تروریسم و محور شرارت معرفی کرده اند و اینک برای عبور از بحران های جاری و فراروی و به قول خانم رایس در نامه خود به مقامات ایران(جهت تثبیت موقعیت ایالات متحده) چاره ای جز تمسک به دامان آن دشمن ساختگی ندارند.
اجزای بسته 1+5
کارشناسان سیاسی و فنی کشورمان، در تحلیل بسته پیشنهادی 1+5، این بسته را به چهار قسمت تقسیم کرده اند. بخش اول آن نکات مثبت بسته است که در آن برحق جمهوری اسلامی ایران در بهره مندی از فناوری هسته ای تاکید شده و آمادگی کشورهای غربی جهت احداث رآکتورهای آب سبک در کشورمان اعلام شده است. بخش دوم بسته حاوی الزاماتی است که گره کور بسته را تشکیل داده است. در این بخش از جمهوری اسلامی ایران خواسته شده تمامی فعالیت های هسته ای خود رابه حالت تعلیق درآورد و پروتکل الحاقی را امضا نماید.
در بخش سوم بسته1+5 به برخی ابهامات در مسیر فعالیت های هسته ای ایران اشاره شده و از مقامات کشورمان خواسته شده این ابهامات هر چه سریعتر برطرف گردد و در بخش پایانی پیشنهاداتی جهت برقراری تعامل بیشتر میان طرفین مذاکره کننده ارائه شده است. در این میان تشویق به پذیرش طرح روسیه و پیوستن به کنسرسیوم تولید سوخت و مشارکت در احداث رآکتورهای آب سبک به چشم می خورد.
ابهامات بسته
در روزهای گذشته، مقامات مذاکره کننده کشورمان به صراحت اعلام کرده اند که بیش از 100 سوال و ابهام در بسته 1+5 وجود دارد که برطرف شدن این ابهامات نیازمند مذاکرات مستمر و پیچیده است. به عنوان مثال در متن بسته پیشنهادی معلوم نشده که طرف ایران برای اعطای مشوق ها کیست؟ آیا مشوق های وعده داده شده از سوی سازمان ملل به ایران داده می شود یا شورای حکام و یا اتحادیه اروپا و یا کشورهای 1+5؟ و در صورت پذیرش این مشوق ها، کدام مرجع قانونی، مسئولیت رسمی تامین آنها را پذیرفته و تضمین کرده است؟
در این بسته از ایران خواسته شده که «اعتمادسازی کامل» کند . مرزهای این اعتمادسازی کجاست؟ اعتماد مورد نظر کشورهای 1+5 چگونه جلب می شود؟ و محورها و فاکتورهای جلب اعتماد چیست؟ اگر ملاک اعتمادسازی، مفاد NPT و پادمان مربوطه می باشد که جمهوری اسلامی ایران در این زمینه همه مقررات و ضوابط مربوط را رعایت کرده است ولی علی رغم آن، پرونده هسته ای کشورمان را بدون کمترین دلیل فنی و حقوقی به شورای امنیت فرستاده اند. بنابر این وقتی برای «اعتمادسازی» هیچ ضابطه ای تعریف نمی شود، بدیهی است که طرف های پرونده هسته ای ایران باز هم مانند گذشته به زورگویی ها، باج خواهی ها و قانون شکنی های خود ادامه خواهند داد. استفاده زیرکانه غرب از واژه هایی چون «اعتمادسازی» و «شفاف سازی» به منظور کشاندن ایران به زمین بازی حریف است به گونه ای که اسیر بازی غرب شویم. در حالی که قاعده بازی اقتضا می کند که غرب درصدد جلب اعتماد ایران باشد چرا که پرونده سیاه این بلوک، دیگر جایی برای اعتماد و خوش بینی باقی نگذاشته است. باید به هر قیمت ممکن، ماشین شرط گذاری غرب را متوقف کرد و مسیر «اعتمادسازی» را تبدیل به «اعمال اقتدار» کرد.
تیم مذاکره کننده ایرانی باید در این مرحله، با در پیش گرفتن یک دیپلماسی صریح، لکنت زبان را از خود دور کند و تردیدی نداشته باشد که مخالفان اصلی هسته ای شدن ایران، چندان کاری به مخالفت روسیه، چین و یا برخی کشورهای اروپایی ندارند چرا که موافقت یا مخالفت آنان را در پروژه هسته ای ایران منشاء اثر نمی دانند. برای آنان «ثبات» یا «تزلزل» طرف ایرانی مهمترین محرک است. اگر در ما تزلزل ببینند، تصور می کنند فشار بر ایران تاثیرگذار بوده و لذا بر فشارهای خود می افزایند و اگر پایمردی ببینند چاره ای جز عقب گرد نخواهند داشت.
بنابراین انتظار به حق ملت ایران آن است که به همان میزانی که توانمندی فنی و تکنولوژیک دانشمندان هسته ای ما جهان را به شگفتی واداشته، مهارت بازیگری دیپلماتیک مسئولان تیم مذاکره کننده نیز خیره کننده، موثر و موفق باشد. موقعیت فنی کشورمان در راه اندازی آبشارهای غنی سازی، به کارگیری سانتریفیوژ های P2 و دیجیتالی و راه اندازی مجتمع تولید آب سنگین اراک، فرصت مناسبی برای بازیگری دیپلماتیک و کسب امتیاز در عین نگه داشتن توانمندی هسته ای است. به عبارت دیگر، به همان میزان که متخصصان هسته ای کشورمان مرحله جدیدی از فعالیت های خود را آغاز می کنند، کارشناسان هسته ای تیم مذاکره کننده هم باید میدان جدیدی در گفت وگو با طرف مقابل ترسیم نمایند.
تعلیق در حین مذاکره
در میدان جدید سخن گفتن یا سخن شنیدن از «تعلیق» و یا «تصویب پروتکل الحاقی» به معنای آن است که ما هنوز در میدان قبل قرار داریم و این یعنی عقب افتادن تیم سیاسی از تیم فنی. به همین جهت غربی ها در روزهای اخیر مواضعی را بر زبان رانده اند که گویا ایران هنوز در شرایط سال 1381 قرار دارد. بنابراین هرگونه مذاکره با ایران باید راجع به آینده فعالیت های هسته ای ایران باشد نه آنچه که تاکنون به دست آورده ایم و هرگونه مشوق و پیشنهادی باید با توجه به شرایط جدیدی که ایران در آن قرار دارد، صورت پذیرد.
بر این اساس اگر قرار است سخن از «تعلیق» به عنوان پیش شرط مذاکرات گفته شود، امیدی است واهی که غرب باید این آرزو را با خود مدفون نماید و اما اگر گاه سخن از «تعلیق در حین مذاکره» گفته می شود، باید با هوشمندی و درایت، مرزهای آن را به دقت مشخص کرد. تعلیق در حین مذاکره، نباید هیچ گاه نگاهی به وضعیت گذشته و حال جمهوری اسلامی ایران داشته باشد و اگر قرار است مذاکره ای بر سر تعلیق شود تنها می تواند در حیطه برنامه های آینده جمهوری اسلامی ایران باشد.
براساس دستوری که رئیس جمهور کشورمان صادر کرده است، سازمان انرژی اتمی ایران موظف شده است تا پایان دی ماه، مراحل غنی سازی نیمه صنعتی را در کشور به پایان رسانده و جمهوری اسلامی ایران را وارد مرحله تولید صنعتی اورانیوم غنی شده بنماید. بنابراین اگر قرار است در حین مذاکره، سخن از تعلیق گفته شود، می توان درباره انتقال از مرحله نیمه صنعتی به صنعتی، مباحثی را مطرح کرد. مسئولان تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان با درک و رصد موقعیت فعلی و تحولات آینده کشور، منطقه و بین الملل، باید محور تعلیق را آن هم به صورت محدود، مشخص و با اخذ تضمین های لازم و کافی از غرب، به طرح ها و برنامه های آتی جمهوری اسلامی ایران منتقل نمایند. یکی از راهبردهای موفق تیم جدید مذاکره کننده هسته ای این بود که از همان ابتدا اعلام کردند باید در زمینه هسته ای به جلو رفت، آنگاه مذاکره کرد. باید با اهرم پیشرفت های هسته ای از غرب امتیاز گرفت و هر پیشرفتی، پیش فرض های جدیدی را بر سر میز مذاکره به وجود خواهد آورد.
مهره های سنگین ایران
آنچه که امروز به عنوان امتیازهای تشویقی اروپا و گروه 1+5 مطرح می شود، حاکی از این واقعیت است که در سایه شکل گیری اراده ملی و اجماع تمامی گروه های سیاسی، می توان غرب را از موضع ارعاب و تهدید به پایین کشید.
از سوی دیگر، تحولات اخیر منطقه خاورمیانه به ویژه رویارویی پیروزمندانه حزب الله لبنان نشان داد که ایران هنوز مهره های سنگین خود را در صفحه شطرنج تکان نداده است و مولفه های قدرت ایران که مکمل یکدیگرند هنوز در کریدور های منطقه ژئواستراتژیک خاورمیانه به کار گرفته نشده است.
بخشی از رفتارهای هیستریک آمریکا پس از اعلام آتش بس میان لبنان و رژیم صهیونیستی ناشی از درک این واقعیت مهم است که در وضعیت کنونی و چشم انداز آینده، دنیای غرب برای آنکه آزار نبیند باید به ایران امتیاز دهد و این امتیازات هم روز به روز بیشتر خواهند شد چرا که شعاع تاثیرات الهام بخش جمهوری اسلامی ایران روز به روز گسترش خواهد یافت.
غرب این روزها سخت نیازمند نمایش اجماع است. زمانی غربی ها لاف حمله نظامی و براندازی سخت می زدند و زمانی دیگر از تحریم های سختگیرانه بین المللی، اما امروز از نمایش انسجام هم عاجز مانده است و حتی توان تصمیمی نرم و محدود هم در حیطه اقتدار و عملیات خود یعنی شورای امنیت را هم ندارد و هنوز پس از گذشت شش ماه از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت، از اتخاذ کمترین تصمیمی علیه جمهوری اسلامی ایران بازمانده است.
درماندگی حریف
وضعیت کنونی غرب نشان می دهد که در میدان دیپلماسی و تعامل با این بلوک، باید آن قدر زیر توپ بزنیم که حریف را خسته تر و درمانده تر از آنچه فعلا هست، بنماییم و آخرین انسجام ها و تاکتیک پذیری ها را از تیم حریف سلب نماییم. پاسخ هوشمندانه ایران به بسته پیشنهادی 1+5، نمایش اجماع درهم تکیده غرب را بیش از پیش متزلزل ساخته و اختلافات را در اردوگاه درهم پاشیده آنان آشکارتر ساخته است.
رصد تحولات جاری در پرونده هسته ای ایران نشان می دهد که شیب تحولات به نفع جمهوری اسلامی ایران رقم خورده و موقعیت شناسی ما به گسترش دامنه این توفیقات کمک خواهد کرد. در این شرایط هرچه بیشتر به دنیای غرب به ویژه آمریکا فشار آوریم، میزان توفیقات داخلی و خارجی ما بیشتر خواهد شد.
این روزها دنیای غرب، آژانس و اعضای شورای امنیت، سخت در حال رصد واکنش و پاسخ ایران هستند. کوچکترین لرزش و تردیدی در دستگاه دیپلماسی کشورمان، آنان را برای برداشتن گام های بعدی و ارائه مطالبات باج خواهانه، تشویق و ترغیب خواهد کرد. مردم ما به خوبی می دانند و دستگاه دیپلماسی ما هم باید بداند که شورای امنیت، مترسکی است که صاحبان سلطه آن را برپا کرده اند تا نهایت سوءاستفاده از آن را ببرند. یکی از بزرگترین مشکلات تیم دیپلماسی و مذاکره کننده ما در سالیان اخیر این بود که اقدام به بزرگنمایی تهدیدها کرد و تحت تاثیر این تهدیدها به مسئله هسته ای کشورمان با رعب و وحشت نگاه کرد و غرب هم از این دیپلماسی اعطای فرصت های پی درپی، نهایت سود و استفاده را برد. باید باور کرد که غرب نمایش جدی بودن و انسجام می دهد و آنکه در خانه شیشه ای به سر می برد یارای سنگ انداختن ندارد.
در عین حال نباید به امیدواری های فاقد منطق هم تن داد. باید در برابر تهدیدات و فشارها و بلوف های دشمن آن قدر آماده بود که مجالی برای غافلگیر شدن باقی نماند. باید جرأت و جسارت هرگونه اقدام را از طرف مقابل گرفت.
امروز بهترین زمان ایستادگی در برابر زیاده خواهی های غرب است و در این فرصت پیش آمده باید به موقعیت ژئواستراتژیک رسید تا غرب در بحث هزینه و فایده نتواند برخورد و رویارویی با جمهوری اسلامی ایران را تدارک ببیند. امروز هراس غرب از ملتی است که جهش ها را در میدان بازی می شناسد و استاد تبدیل تهدیدها به توانمندی ها است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات