صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۳ مهر ۱۳۸۷ - ۱۱:۳۰  ، 
کد خبر : ۴۹۰۵۷

زخم های نامرئی جنگ / پرت شوارتز


جنگ به هیچ وجه ساده نیست . اصولا این باور که بگویم جنگ آسان است مثل این است که بگوئیم و بپذیریم که در یک سفر طوفانی دریائی اندازه گیری جذر و مد و خیرآبها و گرداب های دریا قابل پیش بینی و اندازه گیری است .

افت و خیزها و گرداب های روحی و روانی ناشی از جنگ به ویژه جنگ هائی که نظامیان مجبورند بدون هیچ انگیزه ملی و میهنی و یا اعتقاد مذهبی در یک امر ناخواسته و نابرابر که از سر بی عدالتی زورگوئی و قلدربازی به اصطلاح ابرقدرت ها و امیال شخصی سردمدارانشان صورت می پذیرد شرکت نمایند اغلب تا مدت های مدید پس از بازگشت نظامیان به وطن از جبهه های جنگ در آنها باقی خواهد ماند.

نویسنده مقاله می افزاید پیامدهای جنگ گاهی جسمی است و نظامیان وادار می کند خود را با زندگی روی صندلی های چرخ دار تطبیق دهند و یا بدون آنکه عذری را از دست بدهند به زندگی ادامه دهند. لیکن در بسیاری از موارد این نظامیان با چیزی به وطن باز می گردند که طبق آخرین گزارش موسسه پژوهشی و غیرانتفاعی « رند » آن را « زخم نامرئی جنگ » مینامد.

این زخم ها و جراحات که همانا زخم ها و جراحات ناشی از تجربیات دست اول و دست و پنجه نرم کردن با وحشت ها و خطرات جنگ میباشد طبق گزارش موسسه مزبور اغلب نامرئی و از چشم ها پنهان می نماند. این زخم ها در بسیاری از موارد نه تنها از نگاه کلی اجتماع بلکه حتی از نگاه همقطاران اعضای خانواده ها و دوستان بسیار نزدیک نیز نامرئی و پنهان باقی خواهد ماند.

امروزه با توجه به پیشرفت های علم پزشکی و بهبود اوضاع و احوال بیمارستان ها نظامیان کمتری در نتیجه جراحاتی که در گذشته سبب مرگشان می شد کشته میشوند. لیکن یک واقعیت کماکان به وقت خود باقی است و آن این که پس از بهبودی جسمانی و بازگشت نظامیان و جنگجویان به وطن و جامعه با دشمنی روبرو خواهند گردید که به این سادگی ها دست بردار آنها نیست . و این دشمن چیزی نیست مگر افسردگی های ناشی از ضربات روحی و روانی جنگ که به صورت یک نوع بیماری نامرئی در آنها باقی خواهد ماند. لذا ممکن است حتی نظامیان در هنگام ماموریت و در صحنه کارزار دچار زخم های جسمی هم نشوند لیکن حالتی را تجربه کنند که پژوهشگران آن را « نگرانی و فشارآفرینی های جنگ » می نامند.

این اصطلاح علمی در مورد تجربیاتی استفاده میگردد که افراد نظامی در خلال جنگ با آنها روبرو میشوند. این تجربیات ممکن است در نتیجه مورد حمله قرارگرفتن دیدن اجساد مرده و یا کشته و مجروح شدن همقطاران و یا در اثر احساس گناه از کشتار و نابودی افراد بی گناهی که شاید هیچ خصومتی با آنان نداشته باشند حادث می گردد.

شاید تا پنج سال پیش عبارت و یا واژه « اختلال ناشی از نگرانی و فشار با ضربه روحی » صرفا برای کارشناسان سلامت روانی و پژوهشگران اصطلاح آشنائی محسوب میشد. اما امروز که نظامیان بیشتری با اختلالات روحی و روانی از افغانستان و عراق به وطن بازمیگردند این عبارت و واژه در فرهنگ لغت ملت آمریکا به صورت یک عبارت و واژه معمول و رایج درآمده است .

« مرکز ملی اختلال ناشی از نگرانی و فشار با ضربه روحی » این عارضه را اختلالی ناشی از هیجان و نگرانی توصیف کرده می افزاید این عارضه ممکن است در پی تجربه یک ضربه روحی حادث شده سبب گردد که قربانی احساس « ترس گیج و گنگی و یا عصبانیت » نماید . این اختلال که علائم آن ابتدا در دهه 1349 به وسیله دانشمندان شناسائی گردیده است . می تواند بجز از طریق نبردهای نظامی از طرق دیگر ازجمله سواستفاده های جنسی و جسمی و یا تصادفات و یا فجایعی از این قبیل نیز حادث شود.

لیکن بنا به گزارش موسسه پژوهشی « رند » درصد هشداردهنده نظامیان بازگشتی از جنگ های پس از 11 سپتامبر مبتلا به این اختلالات این مسئله را به یک مسئله در سطح ملی رسانده است . طبق ارزیابی موسسه مزبور اکثریت بیماران مبتلا به اختلالات روحی و روانی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و روانشناسی دولتی و غیردولتی را نظامیانی تشکیل میدهند که در خلال شش سال گذشته به نحوی از انحا در افغانستان و عراق خدمت کرده اند.

طبق گزارش مزبور تا مهرماه 1386 چیزی نزدیک به یک میلیون آمریکائی بعنوان بخشی از « عملیات آزادسازی افغانستان » و یا « عملیات آزادسازی عراق » به این دو کشور اعزام گردیده اند . ارزیابی موسسه مزبور حاکی از آن است که چیزی نزدیک به 20 درصد از افراد اعزامی پس از بازگشت به وطن به زخم های روحی و روانی مبتلا بوده اند.

گزارش مورد اشاره نتیجه گیری می کند که چیزی حدود320 هزار تن از پرسنل اعزامی به افغانستان و عراق پس از بازگشت قربانی اینگونه ضربات روحی ـ روانی و مغزی میباشند که عموما بر اثر انفجارهای غیرمنتظره و... میباشد.

نگرانی بیش از پیش گزارش مزبور از این است که بیش از 50 درصد قربانیان این حوادث و کسانی که دچار اینگونه صدمات و ضربات روحی و مغزی گردیده اند به صورت حرفه ای مورد درمان و مداوا قرار نمی گیرند. گزارش مورد اشاره در همین رابطه می افزاید حتی در مورد بیش از نیمی از قربانیانی که از خدمات پزشکی برخوردار میشوند نیز صرفا درمانی ساده صورت می پذیرد.

این آمار هشداردهنده آشکار می کند که انبوه نظامیانی که به وطن باز می گردند در تنهائی و بدون برخورداری از هرگونه راهنما و پشتیبان با ضربه های روحی زیان بار خود دست و پنجه نرم می کنند. شاید یکی از دلائل عمده اقدام به خودکشی بسیاری از مبتلایان روحی ـ روانی و به ویژه نظامیانی که از میدان جنگ افغانستان و عراق به وطن باز می گردند ناشی از همین تنهائی و بی پناهی ها باشد.

بنابه گزارش نوین پژوهشگرانه « آرمن کتیان » خبرنگار اخبار تلویزیون سی . بی . اس در ماه آبان 1386 هر هفته 120 نفر از کسانی که در ارتش آمریکا خدمت کرده اند جان خود را می گیرند . طبق این گزارش در سال 1384 آمار خودکشی نظامیان آمریکائی در 45 ایالتی که گزارش مزبور در آنجا تهیه گردیده است 6 هزار و 256 نفر اعلام گردیده است .

آمار گردآوری شده توسط این شبکه تلویزیونی همچنین آشکار می سازد که بیشترین میزان خودکشی ها در بین نظامیان 20 الی 24 ساله که پس از 11 سپتامبر به عراق افغانستان و یا سایر نقاط اعزام گردیده اند میباشد . شایان ذکر است که آمار خودکشی در بین نظامیان مزبور سه برابر غیرنظامیان در همین گروه سنی میباشد.

این اعداد و ارقام شگفت آور و تکان دهنده برخی از ناظران را متقاعد کرده است که میزان نظامیان و سربازان جنگ های پس از 11 سپتامبر که بر اثر خودکشی جان باخته اند از تعداد کشته شده های میدان جنگ بیشتر است .

دکتر توماس اتیل رئیس « موسسه ملی سلامت و بهداشت روانی » در مصاحبه با خبرنگاران در اوایل ماه مه پیش بینی کرده است که « ممکن است خودکشی ها و مرگ و میرهای ناشی از مسائل روانی در سال جاری نیز از کشته شده های میدان جنگ پیشی گیرد » .

دکتر « لیسا فایرستون » مدیر پژوهش و آموزش « اتحادیه گلندون » در همین رابطه در گفتگوی اخیر خود با واشنگتن پریزم ضمن « دردناک و تکان دهنده » خواندن اعداد و ارقام مزبور افزود این آمار و ارقام صرفا بیانگر نوک بیرون مانده از کوه یخی است که قسمت اعظم آن زیر آب پنهان است » . نامبرده اعزام چند برابری و افزایش طول اقامت نظامیان در مناطق خطرناک و نامعلوم جنگی در عراق و افغانستان را یکی از عوامل عمده منجر به اختلالات توام با نگرانی و فشار با ضربه روحی و قصد خودکشی در بین نظامیان آمریکا برشمرد.

شدت گسترش اختلالات روحی ـ روانی و خودکشی در میان نظامیان بازگشته از میدان جنگ افغانستان و عراق کنگره آمریکا را نیز نگران و دست پاچه کرده است . « کمیته امور نظامیان جنگی » مجلس نمایندگان در اردیبهشت ماه سال جاری متعاقب جلسه آذرماه سال گذشته این کمیته به منظور رسیدگی به « حقایقی درباره خودکشی های نظامیان جنگی » ضمن تشکیل جلسه اضطراری به بررسی طرحی برای برخورد مناسب با بحران مزبور از طریق « وزارت امور نظامیان جنگی » پرداخت .

وزارت خانه مزبور که در سال 1309 بعنوان یکی از ادارات مرکزی تاسیس گردید . مسئولیت دارد زمینه بیمه های درمانی و سایر مزایای مربوط به نظامیان میدان های جنگ پس از بازگشت آنان به وطن را فراهم نماید.

« باب فیلنر » نماینده دمکرات کالیفرنیا و رئیس « کمیته امور نظامیان جنگی » ضمن اشاره به نامه الکترونیکی خانم دکتر « ایراکاتز » معاون بهداشت و سلامت روانی وزارتخانه فوق الذکر به مسئولان ارشد وزارتخانه مزبور در تاریخ 25 بهمن سال گذشته که با لحنی لاپوشانه نوشته بود « هیس ! هماهنگ کننده های ما هر ماهه در حال شناسائی بیش از هزار تن از نظامیان از جنگ بازگشته ای میباشند که در مراکز پزشکی ما مبادرت به خودکشی مینمایند. فکر نمی کنید لازم است پیش از آنکه افرادی تصادفا به این موارد پی ببرند با دقت و نوعی آرامش به این مسئله رسیدگی گردد »

وی از نحوه عملکرد « وزارتخانه امور نظامیان جنگی » در رابطه با چگونگی برخورد آنان با بیماران مبتلا به بیماری های روحی و روانی ناشی از جنگ و همچنین بیماران روحی از جنگ بازگشته که در نتیجه بلاتکلیفی و از روی استیصال دست به خودکشی میزنند شدیدا انتقاد کرده و آقای دکتر جیمز پیک . وزیر و خانم دکتر ایراکاتز معاون بهداشت و سلامت روانی این وزارتخانه را مسئول مستقیم این فجایع قلمداد کرد.

آرون گلانتز نویسنده کتاب « چگونه آمریکا عراق را از دست داد » و ویراستار تارنمای « جنگ به وطن می آید » در همین رابطه در گفتگو با نشریه واشنگتن پریزم ضمن « متهم نمودن دولت بوش افزود هیچ عذری وجود ندارد که دولت بوش نتواند همانگونه که ارتش را جهت حمله به افغانستان و عراق بسیج کرد « وزارت امور نظامیان جنگی » را نیز برای رسیدگی به اوضاع و احوال و درمان آنان بسیج نماید. دولت بوش بجای حمایت از نظامیان از جنگ بازگشته در واقع آنها را در زیر کوهی از کاغذبازی اداری مدفون کرده است » .

« دانیل آکاکا » سناتور دمکرات هاوائی نیز پس از گزارش « سی .بی .اس » اطلاعیه ای منتشر کرد که بازتاب نگرانی هایش در مورد آمار خودکشی های نظامیان از جنگ بازگشته می باشد.

در این اطلاعیه وی می افزاید « برای بسیاری از نظامیان و مجروحان جنگ بازگشت به وطن از جبهه ها به مفهوم پایان نبرد نیست » ما برای تغییر شرائط موجود به چیزی فراتر از حرف نیاز داریم . با بازگشت هرچه بیشتر نظامیان با « جراحت های نامرئی » به وطن مسئولیت دولت در قبال آنان بیشتر از پیش گردیده است . دولتی که مردان و زنان نظامی را علیرغم میل باطنی و هرگونه انگیزه به جبهه های جنگ اعزام می نماید موظف است پس از بازگشت آنها بهترین خدمات درمانی و تسهیلات رفاهی را در اختیارشان قرار دهد.

منبع : نشریه واشنگتن پریزم

پیامدهای جنگ گاهی جسمی است و نظامیان را وادار می کند خود را با زندگی روی صندلی های چرخ دار تطبیق دهند لیکن در بسیاری از موارد این نظامیان با چیزی به وطن باز می گردند که طبق آخرین گزارش موسسه پژوهشی و غیرانتفاعی « رند » آن را « زخم نامرئی جنگ » می نامد

بنا به گزارش موسسه پژوهشی « رند » اکثریت بیماران مبتلا به اختلالات روحی و روانی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و روانشناسی دولتی و غیردولتی را نظامیانی تشکیل میدهند که در خلال شش سال گذشته به نحوی از انحا در افغانستان و عراق خدمت کرده اند

گزارش مورد اشاره نتیجه گیری می کند که چیزی حدود320 هزار تن از پرسنل اعزامی به افغانستان و عراق پس از بازگشت قربانی اینگونه ضربات روحی ـ روانی و مغزی میباشند که عموما بر اثر انفجارهای غیرمنتظره و... میباشد

انبوه نظامیانی که به وطن (آمریکا) باز می گردند در تنهائی و بدون برخورداری از هرگونه راهنما و پشتیبان با ضربه های روحی زیان بار خود دست و پنجه نرم می کنند. شاید یکی از دلائل عمده اقدام به خودکشی بسیاری از مبتلایان روحی ـ روانی و به ویژه نظامیانی که از میدان جنگ افغانستان و عراق به وطن باز می گردند ناشی از همین تنهائی و بی پناهی ها باشد

ارقام شگفت آور و تکان دهنده برخی از ناظران را متقاعد کرده است که میزان نظامیان و سربازان جنگ های پس از 11 سپتامبر که بر اثر خودکشی جان باخته اند از تعداد کشته شده های میدان جنگ بیشتر است

هیچ عذری وجود ندارد که دولت بوش نتواند همانگونه که ارتش را جهت حمله به افغانستان و عراق بسیج کرد « وزارت امور نظامیان جنگی » را نیز برای رسیدگی به اوضاع و احوال و درمان آنان بسیج نماید. دولت بوش بجای حمایت از نظامیان از جنگ بازگشته در واقع آنها را در زیر کوهی از کاغذبازی اداری مدفون کرده است »

« دانیل آکاکا » سناتور دمکرات هاوائی : دولتی که مردان و زنان نظامی را علیرغم میل باطنی و هرگونه انگیزه به جبهه های جنگ اعزام می نماید موظف است پس از بازگشت آنها بهترین خدمات درمانی و تسهیلات رفاهی را در اختیارشان قرار دهد

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات