تاریخ انتشار : ۰۵ آذر ۱۳۸۷ - ۱۳:۰۸  ، 
کد خبر : ۶۱۳۰۹
بوش بذر جنگ می‌پاشد

کارگردانان ترور در عراق

فتاح غلامی مقدمه: سقوط دیکتاتور رژیم بعث آرایش سیاسی و عناصر دخیل در قدرت عراق را دگرگون کرد و فرصت مناسبی را برای نقش‌آفرینی بازیگران پیدا و پنهان تحولات سیاسی، اجتماعی این کشور فراهم کرد. در عراق بواسطه عدم مدیریت و برنامه‌ریزی آمریکا پس از سقوط صدام این کشور با خلاء قدرت مواجه شد و به همین خاطر مشکلات امنیتی فراوانی برای مردم این منطقه بوجود‌ آمد. شاید سیاستمداران ایالات متحده فکر می‌کردند بعد از سقوط دیکتاتور، عراق لقمه چرب و نرمی است و برای اداره این منطقه و بهره‌گیری از امکانات اقتصادی آن با مشکلی مواجه نخواهند بود.

فتاح غلامی

با توجه به مخالفت‌های گسترده گروه‌های سیاسی و مجلس اعلی انقلاب اسلامی عراق که شرایط جدید را عصر بازگشت استعمار نامگذاری کرده بود، گارنر برای اجرای سیاست‌های از پیش تعیین‌شده کاخ سفید با ناکامی مواجه شد و از این رو آمریکا به تغییر تاکتیک دست زد و مجبور شد "پل برمر" (متخصص امور تروریسم در وزارت خارجه ایالات متحده) را با رویکردی امنیتی و نه نظامی برای اداره امور به عراق بفرستد.

اقدام مهمی که در این مقطع در این کشور صورت گرفت، تشکیل شورای حکومتی بود که حضور قابل ملاحظه شیعیان در ساختار سیاسی عراق را در پی داشت. فعالیت این شورا، سه ماه پس از اشغال عراق آغاز شد و گرچه از همان ابتدا مشخص بود که ایالات متحده به شدت از شکل‌گیری تشکلی از شیعیان متنفذ سیاسی در ساختار حکومت نگران است اما ایجاد وحدت نسبی میان گروه‌های شیعی و پشتیبانی زیرکانه آیت‌الله سیستانی از این گروه‌ها، فضایی را برای دخالت هر چه بیشتر سازمان ملل متحد در امور عراق فراهم آورد و موجب تصویب قطعنامه ۱۵۴۶ شورای امنیت شد.

اقدام نظامی آمریکا علیه حکومت صدام در عراق پیش از آنکه به ایجاد دموکراسی لیبرال در این کشور بینجامد باعث احیای شیعیان عراق شد و شاید به جرات بتوان گفت که یکی از آثار و تبعات این پدیده به هم خوردن تعادل قوی در عراق و خاورمیانه در سال‌های آینده خواهد شد.

دموکراسی کنترل شده

شاید در ابتدای امر آمریکایی‌ها گمان می‌کردند که ترویج دموکراسی کنترل‌شده در عراق چندان با منافع آنان در تضاد نیست و از سویی دیگر با توجه به حضور قدرتمند حوزه علمیه نجف به عنوان رقیبی برای قم تصوری مبنی بر بروز اختلاف میان این دو پایگاه مذهبی را در ذهن می‌پروراندند اما آمریکاییان سخت در اشتباه بودند که گمان می‌کردند بعد از سقوط صدام و آزادی عمل شیعیان نزاعی سخت میان روحانیون در حوزه علمیه نجف و قم در خواهد گرفت. چون بعد از برقراری ارتباط، روابطی مستحکم میان این دو حوزه فرهنگی شیعی پدید آمد و علیرغم اختلافاتی که در خط و مشی‌های این دو حوزه وجود داشت برخوردی توام با احترام با یکدیگر می‌کردند. دولت ایالات متحده همواره از نفوذ آرمان‌های شیعی انقلاب اسلامی هراسان بود و به همین خاطر آمریکا، ایران را به مسموم کردن افکار عمومی مردم عراق علیه نظامیان آمریکا متهم کرد و سعی داشت تا با بزرگ نشان دادن نفوذ ایران بر یاران مقتدی صدرو و انتساب اتهام دست داشتن سپاه در امر آموزش سیاه بدر و جنبش‌المهدی به ایران، موج مخالفت‌ها علیه جمهوری اسلامی را در منطقه برانگیزد. احساس ناامنی شدید آمریکا از اقدامات گروه شبه‌نظامی مقتدی صدر و تبلیغات منفی جریان رسانه‌ای عرب و اهل سنت علیه این جریان شیعی و نسبت دادن آن به ایران، می‌‌رفت که موقعیت بغرنجی را برای شیعیان عراق فراهم آورد اما درایت مرجعیت شیعی و صبوری جریان‌های منتسب به مقتدی‌ صدر باعث شد این توانمندی بالقوه در جهت دولت‌سازی صرف شود و در نهایت توطئه‌ای که از سوی آمریکا برای حذف جریان شیعی از قدرت طرح‌ریزی شده بود با درایت و کیاست به کار رفته از سوی زعمای شیعی عراق خنثی شد.

زیرکی مرجعیت شیعی ناشی از درس‌آموزی از تجربه تلخ گذشته بود. روحانیت حوزه نجف خاطره انقلاب ناموفق ۱۹۲۰ را فراموش نکرده بودند. این تلاش شکست خورده در پی بروز اختلاف نظر و عدم همراهی سران قبایل و اعیان متنفد شهری بروز کرد.

زمانی که شیعیان عراقی بواسطه سقوط صدام امکان بیشتری را برای ایفای نقش‌های سیاسی و اجتماعی پیدا کردند و برای برقراری ارتباط بیشتر فرهنگی، اقتصادی، سیاسی با جامعه شیعی خاورمیانه تلاش‌های گسترده‌ای را صورت دادند. سقوط دیکتاتوری بعثی، تسهیل شرایط برای برگزاری مراسم اعیاد و سوگواری ائمه اطهار و حضرات معصومین و ورود صدها هزار زائر از سراسر جهان به عتبات عالیات از جمله امکاناتی بود که شیعیان عراق از آن بهره‌مند شدند. بهترین شیوه برای بهره‌برداری از فرصت‌های بدست آمده، برنامه‌ریزی منظم و دقیق بود. به همین خاطر، شبکه‌های فراملی از سمینارها و نقش‌آفرینی مساجد و روحانیون در عراق تشکیل شد و شیعیان عراق ضمن پذایرایی از میهمانان هم کیش خود با آنان ارتباط گسترده‌ای برقرار کردند. جالب اینجا بود که برگزاری اعیاد و مراسم سوگواری به صورت کاملاً منظم برقرار بود و به صورت تظاهراتی علنی و میلیونی در حمایت از منافع شیعی جلوه‌گری می‌کرد. نفرت از صدام و اقدامات دیکتاتورمابانه این زمامدار عرب به گسترش پدیده بعثی‌زدایی در میان شیعیان منطقه عراق دامن زد اما این موضوع، نارضایتی اهل سنت این کشور را در پی داشت. آنها توان بهره‌برداری از فرصت‌ها بدست آمده در عراق را به صورت بالقوه و بالفعل نداشتند و به توجه به اینکه به لحاظ تاریخی این سرزمین جایگاه خلافت اسلامی بود و این حاکمیت نیز در لباس اهل سنت به ایفای نقش می‌پرداخت، مشاهده قدرت‌گیری شیعیان و داعیه‌داری آنها برای به دست گرفتن مناصب سیاسی و تدبیر کردن امور عراق برای این گروه از اهل سنت تلخ بود. از سوی دیگر با توجه به سرنگونی دیکتاتور بعثی، زائران حرم حسینی آزادی بیشتری را برای انجام مراسم مذهبی و تعظیم شعائر دینی احساس کردند. از این رو اماکن زیارتی مناطق شیعی‌نشین، محل مراجعه زائرانی شد که به صورت گسترده در این اماکن حضور پیدا می‌کردند.

علاوه بر روابط سیاسی و فرهنگی، تحولات جدید عراق، باعث روابط تجاری نیرومندی میان شیعیان دو منطقه ایران و عراق شد به خصوص اینکه حضور زائران ایرانی در عراق و تردد شیعیان عراق به ایران برای زیارت اماکن متبرکه این کشور ضمن تقویت گردشگری، امکان ارائه محصولات و فرآورده‌های اقتصادی را فراهم آورد و باعث تجمع عظیم سرمایه‌گذاری در مورد زمین و ساخت هتل شد. تاکنون سیاست آمریکا در عراق دفاع از شیوه لیبرال دموکرات در عرصه سیاسی این کشور است و البته با توجه به اینکه در حال حاضر، شیعیان حائز اکثریت در بدست گرفتن مناصب سیاسی شدند و این مسئله به خودی خود خطری برای نفوذ آمریکا در منطقه می‌شود و شاید سیاست تجزیه و تقسیم را مورد توجه سیاستمداران کاخ سفید قرار گیرد. ترویج دموکراسی‌های هدایت شده از جمله اهداف سیاستمداران کاخ سفید برای ایجاد خاورمیانه بزرگ بود. در عراق گسل‌های قومی و قبیله‌ای در حال گسترش است و از سویی دیگر این کشور با افزایش موج حرکت‌های تروریستی مواجه است. در حال حاضر، جریان شکست خورده رژیم سابق با گروه‌های تندرو سنی با گرایش وهابی برای از بین بردن قدرت شیعی موجود در عراق اشتراک مساعی دارند و حتی فعالیت‌های خرابکارانه مشترکی را با حمایت‌های آمریکا انجام‌ می‌دهند. پس از حمایت مستقیم و غیرمستقیم از خیزش وهابی سلفی و تکفیری توسط رژیم سابق برای مدتی نه چندان کوتاه چیزی به نام «هسته‌های پنهان» شکل گرفت و فضای مناسبی را برای رشد سازمان القاعده در عراق فراهم کرد. پس از حوادث یازدهم سپتامبر مقامات اردن به نیروهای اطلاعاتی عراق اطلاع دادند که گروهی از تکفیری‌ها شامل محمد احمد الخلایله ملقب به ابومصعب الزرقاوی (اردنی)، مصطفی یوسف مصطفی صیام ملقب به ابویوسف (اردنی)، معمر الجغیفر (اردنی)، ابوانس الشامی، رشید حمید عباس الجمیلی ملقب به ابوعایشه (عراقی) ـ که قبلا توسط مقامات اردنی، دستگیر شده بودند و پس از آن به دلایل نامعلومی آزاد شدند ـ وارد عراق شده‌اند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات