صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۷ ارديبهشت ۱۳۸۶ - ۱۱:۳۷  ، 
کد خبر : ۷۵۲۱
اختصاصی بصیرت

جایگاه شیعیان در عراق نوین/ محمد علی قاسم زاده نداف


چکیده

بصیرت:مطالعات روز:::شیعیان کشور عراق به رغم جمعیت حداکثریشان ، در طول تاریخ این منطقه از جهان به ویژه در دوران دولت های معاصر عراق ، از انجام فعالیت های سیاسی محروم بوده و همواره در حاشیه قدرت سیاسی قرار گرفته اند . پس از پایان حکومت فرقه گرا  وغیر دمکراتیک حزب بعث عراق در سال 2003 و ضرورت شکل گیری ساختار سیاسی جدید این کشور مبتنی بر رای وخواست کلیه اقوام و طوایف عراقی ، جریانات سیاسی ضد شیعی در عراق این گونه استدلال می کنند که روی کار آمدن دولتی مدرن در عراق ، مستلزم وجود نخبگانی کار آزموده وبا تجربه در عرصه حکومت دار ی است وسپردن قدرت سیاسی وشئون قانون گذاری به شیعیان که از سویی به دلیل در حاشیه قرار داشتن و محدودیت هایی که برای ورود آنها به ساختار قدرت در گذشته وجود داشته است و از سوی دیگر به خاطر فقدان تخصص های علمی و مدیریتی نزد آنان ، می تواند سازندگی این کشور را به تأخیر انداخته و بی ثباتی و نا امنی را به دنبال داشته باشد . تحقیق حاضر بر آن است تا با بررسی توانمندی و قابلیت های شیعیان در حوزه های مختلف به ویژه در زمینه سیاسی ، شایستگی آنان را برای محوریت یافتن در دولت مدرن عراق نسبت به سایر طوایف به اثبات به رساند.

 

مقدمه

اینک که فصل جدیدی در تاریخ عراق رقم خورده است و شیعیان عراق که اکثریت جمعیت آن کشور را تشکیل می دهند برای نخستین بار فرصت یافته اند تا به عنوان شهروندان اصلی، حقوق شهروندی خود در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و... را مطالبه کنند، ضروری می نماید تا قبل ازتبیین قابلیت های شیعیان و اثبات صلاحیت آنان برای محوریت یافتن در دولت مدرن عراق، چند نکته را به عنوان پیش زمینه بحث مورد توجه قراردهیم

الف: شیعیان عراق قطع نظر از زبان ، قومیت ونژاد، به سه دسته تقسیم می شوند

1- شیعیان لائیک: شیعیانی که فقط از لحاظ اسمی شیعه هستند، لکن در حقیقت به مذهب آیین شان پشت کرده و لامذهبی را برگزیده اند، همانند مارکسیستها، سوسیالیستهاو...

2- شیعیان سنتی: این دسته شیعیانی هستند که به سنن و آدابی که از پدران شان برای آنان به جامانده است، به شدت پای بندند و شیعه بودن را صرفاّ به انجام مراسم مذهبی محدود کرده و از هر نوع، نو اندیشی دوری جسته، دخالت و وارد شدن در امور سیاسی و مشارکت در حکومت را بر خود روا نمی دارند.

3- دسته سوم: شیعیانی هستند که هم به ارزش ها و مبانی دینی و مذهبی اعتقاد داشته و برای رشد و گسترش دین و مذهب شان تلاش می کنند و هم برای رسیدن به حقوق شهروندی و مشارکت در ساختار سیاسی، کوشش دارند.

وقتی در این نوشتار از شیعیان عراق سخن به میان می آوریم، طبیعی است در عین حال که به همة آنها نظر داریم، مرزبندی فکری و عملکردی آنها را نیز نباید نا دیده انگاریم، زیرا ممکن است در اثر نا آگاهی از طیف بندی های درونی شیعیان عراق، در تحلیل ها دچار اشتباه و احیاناً سوء برداشت شویم.

ب: شیعیان عراق با این که در طول تاریخ آن کشور از لحاظ عددی در اکثریت بوده اند، اما از نظر سیاسی و اجتماعی شهروند درجه دوم به حساب می آمده اند. روی این لحاظ و با توجه به حاکمیت اقلیتی به نام سنی (که در حقیقت نه شیعه بودند و نه سنی) در همارة تاریخ عراق، شیعیان نه تنها از تمامی امکانات ملی محروم بوده اند، که مورد شدید ترین شکنجه و آزار رژیم های استبدادی عراق قرار داشته اند. به گفتة «کول هوان»: « در طول بیش از سه دهه حکومت اختناق در این کشور، تیغ سرکوب بیش از هر گروهی بر سر این دسته از مسلمانان فرود آمد.»[i]

با عنایت به این دو نکته، بررسی قابلیت ها و توانمندی های شیعیان عراق در عرصه های گوناگون سیاسی, فرهنگی, اقتصادی, نظامی و فنی در گذشته وحال و مطالعه تلاش های به عمل آمده از سوی این طایفه به منظور ایفای نقش درخور جمعیت عددی شان در جامعه عراق و اتخاذ رویکرد هوشمندانه رهبران سیاسی –  مذهبی این طایفه در مواجهه با مشکلات عدیده2 جامعه عراق پس از سقوط صدام, می تواند فرضیه این تحقیق مبنی بر « قابلیت شیعیان برای محوریت یافتن در ساختار سیاسی عراق نوین» را به اثبات رساند.

توانمندی های شیعیان در گذشته

1- توانمندی سیاسی

       اگر توانمندی سیاسی شیعیان عراق را  از زاویه پیشینة حضور و مشارکت آنان در هرم قدرت سیاسی و احراز پست های اجرایی در دولت، مورد ارزیابی قرار دهیم، پر واضح است که شیعیان عراق از این نظر، دچار ضعف و نا توانی خواهند بود، زیرا که تا کنون به چنین مقام هایی دست نیازیده اند. اما اگر توانمندی سیاسی شیعیان عراق را از منظر سابقه ی تشکیلاتی و حضور در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی و حرکت های سازمان یافته و هدایت کننده در جهت مطالبات شهروندی و مدیریت کنترل بحران در مواقع مختلف و اتخاذ راهکارهای مناسب برای مهار بحران، در نظر داشته باشیم بدون تردید شیعیان عراق با همة محرومیت های اعمال شده بر آنان، سابقة بسیار طولانی در این جهت دارند.شیعیان عراق، از گذشته های دور، در قالب دوتشکّل کاملاً نا همسان و مخالف هم از لحاظ فکری و ایدئولوژیکی ( سکولار و مذهبی) اما همسو و هم صدا از لحاظ مطالبات حقوق شهروندی، و مشارکت در ساختار سیاسی عراق، فعالیت داشته و در این مسیر سابقة پر تجربه ای را پشت سر گذاشته و رنج و مصیبت فراوانی را متحمل گردیده اند[ii]. «کول هوان» آغاز  فعالیت های سیاسی هر دو تشکیلات (سکولار و مذهبی) شیعیان عراق را به سالهای 1957 و 1958 بر می گرداند.او می افزاید:        

«شیعیان عراق از دو واقعه عمده متأثر هستند: سرکوب فعالیت‌های سیاسی آنها به دست اعضای حزب بعث در اواخر دهه۱۹۷۰ و دهه ۱۹۸۰ و سرکوب قیام سال ۱۹۹۱ و به دنبال آن آزار و حتی نسل کشی شیعیان در جنوب. در نتیجه وقایع خونبار دهه ،۱۹۹۰عقاید ]امام[خمینی مقبولیت فراوانی نزد نسل جوان فقیر و ناامید پیدا کرد و افرادی مانند چلبی نفوذ خود را تا حد زیادی از دست دادند. در واقع چلبی در سال ۱۹۵۸ از عراق خارج شد و آغاز سیاست سازمان یافته شیعه را می توان کم و بیش همزمان با خروج وی تلقی کرد.سیاست مذهبی شیعه در عراق عمدتاً به زمان بنیانگذاری حزب الدعوه در سال ۱۹۵۷ بازمی گردد. الدعوه در پی تأسیس حکومت اسلامی در عراق بود. از جمله نظریه پردازان اصلی آن محمد باقر صدر بود که زندگی خود را صرف یک ایدئولوژی جدید شیعه کرد که بتواند با مارکسیسم رقابت کند.»[iii]

4

بر این اساس حضور سازمان یافته و تشکیلاتی پنجاه سالة شیعیان عراق در حوادث گوناگون سیاسی و اجتماعی، می تواند از لحاظ تجربه و کار دانی، آنان را آبدیده ساخته و این توانمندی را برای آنان در
پی داشته باشد که در صورت دست یابی به قدرت، بتوانند از عهده ی آن به خوبی بر آیند. همچنین هجرت طولانی و سکنی گزینی اجباری شیعیان در کشور های همجوار، منطقه و اروپایی،گذشته از رنج ها و
تلخی های بسیاری که هر مهاجرت و دوری از وطن دارد، آثار و برکات فراوانی را برای شیعیان عراق
در بر داشته است، و شیعیان عراق به ویژه احزاب و نخبگان آنان توانسته اند در ابعاد گوناگون سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و فنی
تجارب و اندوخته های زیادی را کسب نمایند.در این رابطه آیت الله
سید هادی مدرسی از فعالان سیاسی و مذهبی عراق معتقد است که : « شیعیان از وضعیت سیاسی خوبی بر خوردار هستند، به لحاظ این که ما حدود چهار میلیون مهاجر در عراق داریم که اکثریت شان شیعه هستند و تحصیلات و تجربیات خوبی دارند.»[iv]

   از جانب دیگر، علاوه بر احزاب پر سابقه همانند «حزب الدعوه» احزاب و تشکّل های سیاسی، فرهنگی و نظامی عراقی دیگری نیز در خارج از عراق، به وجود آمده است که نشان می دهد شیعیان عراق از رشد و توانمندی بالای سیاسی بر خوردار می باشند، چه این که اقدام به تشکیل حزب و گروه، نشانگر رویکرد سیاسی شدن و علاقه مندی به دخالت در امور سیاسی کشور و در نتیجه پی جویی مطالبات حقوق شهروندی و مشارکت در ساختار سیاسی عراق، از سوی شیعیان عراق می باشد.بر اساس منابع موجود ، تنها احزاب مذهبی شیعی که در انتخابات مجلس ملی عراق شرکت نموده و نمایندگان خود را معرفی کردند و توانستند بیشترین نمایندگان را در مجلس ملی عراق به خود اختصاص دهند، از این قرار می باشد:

«حزب الله عراق (عبدالکریم المحمداوی)، سازمان عمل اسلامی (ابراهیم الماتیری)، حزب الدعوه اسلامی عراق (ابراهیم جعفری)، سازمان حزب الدعوه اسلامی عراق (عبدالکریم عنیزی)، حزب فضیلت عراق (ندیم عیسی جابری)، مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق (عبدالعزیز الحکیم)»[v]

 علاوه بر این ها ، تعدا دیگری از گروه های شیعی که اندیشه سکولاری دارند، نیز در این انتخابات شرکت نمودند،که تمامی این ها نشان از توجه عمیق شیعیان عراق به سرنوشت سیاسی شان دارد.

2- توانمندی اقتصادی

اقتصاد کشور عراق، پس از نفت ( که همواره در انحصار دولت بوده است ) بر پایه محصولات کشاورزی استوار می باشد . مطالعات به عمل آمده در خصوص وضعیت اقتصادی عراق نشان می دهد که : «عراق به طور عمده کشوری کشاورزی بوده و تقریباً 13 در صد از زمین های آن زیر کشت است. بیشتر کشتزار ها در مجاورت رودخانه های دجله و فرات قرار دارد. تولیدات کشاورزی آن در سال 1998 میلادی 1/1 میلیون تن گندم، 778 هزار تن جو و 244 هزار تن برنج بوده است. همچنین خرمای صادر شده از این کشور، در تجارت جهانی نقش عمده ای را ایفا می نماید...»[vi]

6

تمرکز جمعیت عمده شیعیان در مناطق نفتی و پر آب عراق و اشتغال ویژه آنان به امر کشاورزی و تجارت, موقعیت ممتازی را به لحاظ اقتصادی برای آنان فراهم آورده است. هر چند سیاست های اعمالی دولت های عراق در طول دوران حاکمیت اقلیت سنی بر این کشور, مانع بهره برداری حداکثری این طایفه از موقعیت ممتازشان شده است. «دکتر فب مار» از توانمندی اقتصادی شیعیان عراق این گونه سخن
می گوید: «اعراب شیعه قدم های بلندی را در جهت حرکت به سوی پیشرفت در فاصله سال های 1920 تا 1958 برداشتند، ولی پیشرفت بر منطق معینی متمرکز بود. در خارج دولت پیشرفت بیشتری صورت می گرفت تا در درون آن ؛ اگرچه شیعه بدون شک ، حضور خود را در راس گروه سیاسی افزایش می داد، اما در بخش خصوصی بود که اعراب شیعه هویت خود را باز یافتند نه در بخش دولتی. آنها وارد مراتبی بالا در زمینه کشاورزی، تجارت، و امور مالی شدند، بعضی می گفتند آنها در این زمینه ها حاکمیت و تسلط داشتند. تعداد بسیار زیادی از افراد در طبقه نو ظهور زمین دار بخصوص در میان صاحبان زمین قبیله ای جنوب، شیعه بودند.

یک بررسی در باره خانواده هایی که در سال 1958 بیش از 30000 دونم[vii] زمین داشتند نشان می دهد که بزرگترین گروه (چهل و چهار در صد) شیعه بودند.

شیعیان همچنین جایگاه خود را در میان طبقه مقاطعه کار در حال ظهور به عنوان بازرگانان غله، مالکین     چاه ها، تجار و سرمایه داران باز کردند. در آنجا، آنها حد اقل به وضعیت مساوی با اعراب سنی دست یافتند و در بعضی زمینه ها احتمالاً بر آنها سبقت گرفتند. از سرمایه دارانی که بیشتر از یک میلیون دینار عراقی(8/2 میلیون دلار) در سال 1958 موجودی آنها بود، هشت نفر عرب سنی و هفت نفر عرب شیعی بودند. در همان سال، شورای اداری اتاق بازرگانی که معرّف جامعه تجاری بغداد بود، از میان هیجده عضوش، چهارده نفر شیعه بودند.»2

اما این وضعیت به ویژه در سال های اخیر که فشار بر شیعیان افزایش یافته بود، تغییر پیدا کرد و سهم شیعیان در اقتصاد عراق روبه کاستی گذاشت، چرا که  به گفتة «هرایر دکمجیان» سیاست رژیم بعث عراق در راستای تضعیف و نابودی اقتصادی جامعه شیعه عراق قرار داشته است: «... سیاست های اجتماعی- اقتصادی بعث بیشتر در جهتی سوق داده می شد که اقتصاد جامعه شیعه را زیر دست قرار می داد. علی رغم ثروت رو به رشد عراق در اثر صدور نفت، گروه بی شماری از شیعیان جنوب و بغداد در حالت فقر و محرومیت نسبی به سر می برند.»3  در عین حال، باید گفت، شیعیان عراق این توانمندی را دارند که در صورت آماده شدن زمینة فعالیت های اقتصادی و تجاری، بازهم بتوانند نبض اقتصاد و بازار تجارت را در اختیار بگیرند.

7

 


3- توانمندی نظامی

با توجه به جنگ آوری و مبارزات ضد استعماری شیعیان عراق، یکی از موارد ی که دولت های عراق روی آن بسیار حساسیت نشان می دادند و سعی داشتند شیعیان عراق به آن راه نیابند، تشکیلات نظامی بوده است. از این روی، همواره تلاش داشتند تا شیعیان وارد ارتش و دانشکده های نظامی نشوند.بنابراین شیعیان عراق از ورود به دانشکده های افسری و رسیدن به مقامهای بالای نظامی در ارتش محروم بوده اند . با این همه در بدنه ارتش، افراد مؤمن و متعهدی  که توان بر اندازی رژیم را در خود می دیدند وجود داشته اند. تقاضای مجوز کودتای نظامی علیه رژیم عبدالرحمان عارف، از سوی تعدادی از درجه داران و افسران ارتش از
آیت الله العظمی سید محسن حکیم، گویای توانمندی نظامی شیعیان عراق در دولت های گذشته عراق  در آن ماجرا می باشد1.

 

1/3- مبارزه مسلحانه شیعیان       

برای اثبات توانمندی های نظامی گروه های شیعی در عراق  مناسب است به شماری از اقدامات نظامی و مبارزات مسلحانة شیعیان علیه رژیم بعث اشاره کنیم، زیرا  زمانی که گروه های شیعی عراق مبارزه قهر آمیز با دولت را در برنامة کاری خود قرار دادند، به خوبی توانستند دست به چنین کاری بزنند. اگرچه در موارد زیادی در انجام مأموریت ناکام بوده اند، در عین حال نفس تصمیم و برنامه ریزی و اقدام مسلحانه علیه رژیم دیکتاتور بعثی نشانگر توانمندی نظامی آنهاست. اکنون به زمان تشکیل و ایجاد شاخه های نظامی در
گروه های شیعی و نیز پاره ای از مبارزات مسلحانة این گروه ها علیه رژیم بعث اشاره می نماییم.

1/1/3- تشکیل نیروی نظامی حزب الدعوه

کار شناسان مسایل عراق آغاز روی آوری گروه های شیعی به جنگ مسلحانه با رژیم بعث عراق را سال 1979 میلادی ذکر می کنند1. «جویس ان ویلی» در این باره   می نویسد: «در اوایل اکتبر 1979، «جماعت العلما» رسماً حمایت خود را از تغییر روش به تاکتیک های خشونت آمیز اعلام کرد.
«جماعت العلما» در فتوایی که در نخستین روز ذیقعده(1979میلادی) صادر کرد، از همه مسلمانان عراقی، بویژه جوانان تحصیل کرده خواست که « در راه مبارزه برای حق و شرف، وارد مرحله جدید شوند... از اواخر دهه ی 1970 حزب الدعوه به نوعی تغییر تاکتیک دادند و به تاکتیک های خشونت آمیز متوسل شدند. در اواخر سال 1979 نیروی نظامی حزب الدعوه (که بعدا به «نیروی شهید صدر» معروف شد) تشکیل شد. »2

یکی دیگر از کارشناسان مسائل عراق نیز درباره فعالیت های نظامی حزب الدعوه چنین نوشته است: «اولین مکانی که مورد حمله ی حزب الدعوه قرار گرفت، خبرگزاری عراق بود. ترور صدام واقعه ی مهم دیگری بود که در روز 7/7/1982 اتفاق افتاد . ترور ناموفق بود و رژیم تصمیم نهایی را برای قلع و قمع شدید حزب الدعوه گرفت و حتی مناطق شمال عراق را کاملا جستجو کرد تا هواداران حزب را به مجازات اعمال خود برساند. »3

     «جویس ان ویلی» طرح ترور صدام را که از سوی مجاهدان گروه شیعی الدعوه برنامه ریزی شده بود چنین بیان می کند: «در ژوئیه 1982 میلادی دو گروه از هسته های مجاهدان حزب الدعوه، در دجیل، حمله مسلحانة بزرگی علیه صدام حسین و محافظان او انجام دادند. تقریباً 150 نفر در این نبرد مسلحانه کشته شدند.»1

وی در باره طرح و برنامه ریزی دیگر حزب الدعوه برای ترور صدام حسین چنین نوشته است: « در اوت 1979، دکتر«غازی الحریری» از اعضای مجاهد حزب الدعوه سعی کرد با پنهان کردن مواد منفجره در زیر لباسش، صدام حسین را در بیمارستان کرامه بغداد ترور کند.»2

             «در نوامبر1979 یک نفر شیعه به نام« طالب الوان العلیلی» معروف به «جبار» به روی نیروهای امنیتی دولتی که بر مراسم مذهبی شیعه در کربلا نظارت می کردند آتش گشود... چهار نفر از مأموران امنیتی کشته شدند...در 31 مارس 1980 شورای فرماندهی انقلاب، برای عضویت در حزب الدعوه الاسلامیه مجازات مرگ اعلام کرد. روز بعد « سمیر نور علی» از مجاهدان سازمان عمل اسلامی سعی کرد که «طارق عزیز» معاون نخست وزیر را در دانشگاه «مستنصریة» بغداد به قتل برساند.»3

10

«مجاهدان در واکنش نسبت به حمایت مالی و لجستیکی کویت از عراق در جنگ با ایران، چند محل را در کویت مورد حمله قرار دادند که حمله به سفارت آمریکا در دسامبر 1983 یکی از این موارد بود. در آوریل 1985 به جان امیر کویت سوء قصد شد، دو نفر از خویشان خانوادة حکیم به نام های« علاء محمد رضا الاطریش» و «ودیع عبدالحسین الاطریش» از جمله افرادی بودند که در رابطه با وقایع کویت مورد اتهام قرار گرفتند.»4

«در 9 آوریل 1987 ، گروه شهید صدر از هسته های حزب الدعوه کاروان موتوری صدام حسین را در موصل مورد حمله قرار داد. صدام از این حمله جان سالم به در برد، اما گفته می شود وقتی فهمید که حتی در موصل یعنی مرکز  اعراب سنی در نزدیکی تکریت نیز مردم از او متنفر هستند به گریه افتاد.»[viii]

2/1/3-  مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق

یکی دیگر از احزاب قدرتمند عراقی که در تبعید و خارج از عراق، تشکیل و سازماندهی گردید، مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق، به رهبری آیت الله شهید سید محمد باقر حکیم بود، که به تدریج در صحنه های سیاسی، فرهنگی و نظامی عراق، جایگاه خاصی پیدا نمود.

   «دکتر فب مار» در بارة روند شکل گیری این تشکیلات چنین می نویسد: « ... در این میان روحانیان]عراقی[ در تهران ابتکار را به دست گرفتند و یک گروه جدید را که توسط خانواده حکیم رهبری می شد، بنیان نهادند. در پاییز 1982، آنها مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق را تشکیل دادند که توسط محمد باقر حکیم رهبری می شد و ستاد مرکزی آن در تهران بود، برادر محمد باقر حکیم، یعنی مهدی حکیم یک گروه مخالف در اروپا را رهبری می کرد، در داخل عراق برادر سوم، عبدالعزیز حکیم یک گروه مسلح را رهبری می کرد. در 1983، بعد از این که مجلس اعلا تصمیم به مشروعیت بخشیدن به خود به عنوان یک حکومت در تبعید گرفت، رژیم بعث حدود هشتاد عضو این خانواده را که هنوز در عراق بودند، دستگیر کرد، و در مه 1983 شش تن از آنان را اعدام کرد، که هر شش تن از رهبران شیعی مذهب و دارای شهرت زیاد بودند.»[ix]

نیروی نظامی مجلس اعلا

مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق با وجود عمر اندک و نو پا بودن آن، در عین حال به دلیل این که  بنیان گذاران آن سابقه و تجربة سیاسی فراوانی از گذشته داشته و از اعضای برجستة حزب الدعوه به شمار
می آمدند و به دلیل حضور و عضویت شخصیت ها و روحانیون بلند پایة عراق در این تشکیلات در کوتاه ترین زمان ممکن به یک حزب و تشکّل قوی و قدرتمند سیاسی و نظامی در سطح داخل و خارج عراق تبدیل شد و در نبرد با رژیم بعث عراق، قوی ترین نیروی نظامی از لحاظ کمی و کیفی به شمار می آمد1.

در بارة تشکیلات نظامی این گروه، «جویس ان ویلی» می گوید: «در سال 1983 مجلس اعلا نیروی نظامی خود را با حدود دویست داوطلب سازمان داد، پایگاهی در حاج عمران واقع در کردستان عراق ایجاد کرد و از رزمندگان مسلمان عراقی خواست خود را به آنجا معرفی کنند. در آن زمان ائتلاف گروه های اسلامی سه نوع واحد نظامی داشت: نیروهای ویژه، نیروهای ذخیره و نیروهای بسیج. نیروهای ویژه «بدر» نام داشت و عملیات چریکی در داخل عراق انجام می داد اما در عملیات نظامی ایران نیز شرکت می کرد. از جمله نیروهای بدر، «نیروی حمزه» متشکل از اسرای جنگی عراقی بود که داوطلبانه به نیروهای اسلامی مخالف دولت عراق پیوسته بودند. واحد بسیج از داوطلبانی تشکیل شده بود که آموزش نظامی ابتدایی دیده بودند و دارای سلاح های سبک بودند، اما پولی دریافت نمی کردند. در داخل عراق، مجلس اعلا در امر تدارک گروههای اسلامی مستقل و همچنین مجاهدان خود کمک می کرد.»2

«نیروهای نظامی مجلس اعلا تحت رهبری« محمد تقی مولا» بودند و طبق گزارش ها، بالغ بر چهل هزار نفر می شدند که برخی از آنها در شمال و دیگران در باتلاق های جنوب عراق مستقر بودند. »3

3/1/3- نفوذ در ارتش عراق

با تمام محدودیت هایی که رژیم بعث عراق، در مورد وارد شدن شیعیان در ارتش، اعمال می نمود، با آن همه شیعیان، به نحوی در بدنه ی ارتش راه می یافتند، و در مواردی با احزاب و گروههای شیعی اقدام به همکاری می نمودند.«جویس ان ویلی» در این باره می نویسد: «با وجودی که دولت، افسران بلند پایه را
( افرادی را که در مناصب مطلوب برای انجام کودتا بودند) به همکاری با خود جلب کرده بود، گروه های اسلامی به طور موفقیت آمیزی، اعضایی در میان افسران پایین رتبه و درجه داران پیدا کردند.»[x]

 4- توانمندی علمی و فنی

با وجود این که شیعیان، از تمامی امکانات دولتی محروم بودند و همواره تحت فشار رژیم های استبدادی قرار داشتند، با آن همه از توانمندی نسبی در زمینه های علمی و فنی بر خوردار بوده اند. «دکتر فب مار» روند رو به رشد شیعیان عراق از لحاظ علمی و فنی را این گونه شرح می دهد:

« در سال 1947، تعداد شیعیانی که در مدارس متوسطه بودند به نیمی از اعراب سنی در همان مدارس می رسید، در آغاز سال1958 این رابطه  به نسبت سه به پنج رسیده بود. اعراب شیعه از آموزش و پرورش به عنوان کانال تحرّک استفاده می کردند و در وزارت آموزش و پرورش با جانشینی پیاپی وزرای شیعه سیاست و خط مشی فعالی را تعقیب می کردند. بخصوص در دهه 1930 فاضل جمالی که شیعه بود، از مقام خود به عنوان مدیرکل در این وزارت برای تشویق شیعیان به شرکت  در دانشسرای عالی تربیت معلم، برای توسعه مدارس در مناطق روستایی جنوب، و برای دادن بورسیه تحصیل در خارج به شیعیان استفاده کرد. نتیجه این تلاشها نسل جدیدی از شیعیان بود که مدارک بالایی ( اغلب از غرب ) در زمینه های فنی و حرفه ای مدرن مثل پزشکی، مهندسی و اقتصاد داشتند. تا اوایل دهه 1950 ، شیعیان طبقه جدیدی از متخصصان و صاحبان حرف را تشکیل داده بودند. آنها همچنین معلمان بیشتری را برای پیشبرد این روند تربیت کردند.»[xi]

    «جویس ان ویلی» در بارة اهتمام و توجه نخبگان و علمای شیعه عراق در جهت دست یابی جوانان شان به علوم و فنون مدرن چنین نوشته است: «اسلامگرایان از همان ابتدای فعالیت نهضت اسلامی قصد تأسیس یک دانشگاه مدرن را برای غیر روحانیون مؤمن داشتند که این طرح با تأسیس دانشگاه کوفه در نجف به ثمر رسید. مخارج و هزینه ها نیز توسط علما و خانواده های با نفوذ شیعه نظیر«شبّرها» تأمین می شد.»[xii]

بدین ترتیب شیعیان عراق، دانشمندان زیادی در رشته های گوناگون علمی و فنی پروراندند که دکتر حسین شهرستانی به عنوان دانشمند هسته ای عراق، یکی از آنان است .

 

توانمندی های فعلی شیعیان عراق

    منظور از توانمندی های فعلی شیعیان عراق این است که با توجه به تغییرات ودگرگونی های به وجود آمده در عراق ، واز بین رفتن رژیم بعث ، شیعیان عراق از چه قابلیت هایی برای  محوریت یافتن در ساختار سیاسی آن کشوربرخوردارند . آیا احزاب و گروه های شیعه مذهب عراقی، توانمندی آن را دارند که برای نخستین بار در تاریخ سیاسی عراق مدیریت کلان جامعه را بر عهده گرفته و از استقلال، تمامیت ارضی و وحدت ملی خود پاسداری کرده و پروسة دولت - ملت سازی را در جهت ثبات، امنیت و رفاه همگانی  به شایستگی به پیش برند؟ در ارتباط با توانمندی های بالفعل شیعیان عراق برای محور قرار گرفتن آنان در دولت و حاکمیت سیاسی، دو دیدگاه وجود دارد.

دیدگاه اول: طرف داران این دیدگاه با توجه به اینکه ؛

      اولاً: نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا در صدد دست یابی به اهداف استعماری خود می باشند و برای این منظور در تمامی زمینه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دخالت نا مشروع داشته و تلاش دارند پروژة دولت سازی را مطابق با خواسته های خود در عراق به اجرا گذارند2.

      ثانیا: اقوام و طوایف سنی مذهب که ازگذشته تا کنون همواره بر اکثریت شیعه و دیگر اقوام ساکن در عراق فرمانروایی داشته اند، به آسانی دست از قدرت و تمامیت خواهی بر نخواهند داشت1.

     ثالثاً: احزاب و جریان های گوناگونی (چه احزاب چپگرا و سکولار و چه احزاب و گروههای ملی گرا و ناسیونالیست عربی) در کشور عراق وجود دارند که هر کدام برای دست یابی به جایگاه محوری در ساختار قدرت، کوشش و تلاش می کنند2 .

    رابعاً: بنیان های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و...کشور، در اثر جنگ هشت ساله عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، و تهاجم صدام به  کشور کویت و بالاخره تهاجم نظامی ائتلاف به رهبری آمریکا و... فروپاشیده است3

   خامساً :این که رهبران سیاسی احزاب و گروه های شیعی، پیشینه و تجربه حکومت و اداره سیاسی را نداشته وندارند4 .

معتقدند که شیعیان عراقی نمی توانند در ساختار قدرت آینده نقش اساسی و محوری را بازی کنند.

دیدگاه دوم: طرف داران این دیدگاه با توجه به اینکه؛

     اولاً:بسیاری از رهبران جامعه شیعی عراق سابقه طولانی ای در مدیریت احزاب وگروه های قدرتمندی چون« مجلس اعلای انقلاب اسلامی» ،«حزب الدعوة اسلامی» و«سازمان عمل اسلامی» و... دارند5.

     ثانیا: احزاب و گروه های مبارز شیعی همواره از حمایت علما و مراجع تقلید عراق در حوزه های علمیه نجف اشرف ، کربلا وکاظمین برخوردار بوده اند.1

     ثالثا ً: نزدیک به 70% از ساکنان کشور عراق را شیعیان تشکیل می دهند2 واین اکثریت در عرف
بین المللی ملاک خوبی برای تشکیل حکومت می باشد .

     رابعاً:افراد تحصیل کرده قابل توجهی با تخصص های حوزوی و دانشگاهی وجود دارند که از حیث صلاحیت علمی نسبت به حاکمان پیشن برجسته ترند.3

بر این باورند که شیعیان و احزاب سیاسی شیعه مذهب عراقی ظرفیت وتوان لازم در ادارة
 نظام سیاسی آینده و پیش شرط های حکومت داری را دارا می باشند.

    با توجه به دو دیدگاه ارائه شده و آگاهی از قابلیت های شیعیان در دولت های گذشته، اثبات توانمندی شیعیان در راستای محوریت یافتن آنها در ساختار نظام سیاسی آینده عراق مستلزم ارزیابی
 توانایی های فعلی شیعیان و عملکرد آنان در دوران حکومت انتقالی ، دولت موقت ، تشکیل پارلمان ، تصویب قانون اساسی و همچنین  مواجهه با بحران های داخلی پس از سقوط صدام می باشد. ضمن اینکه مقایسه توانایی فعلی شخصیت های سیاسی – مذهبی شیعه با نخبگان سیاسی رژیم های سابق براساس اسناد و منابع تاریخی می تواند به اثبات فرضیه این تحقیق کمک نماید.

1- توانمندی سیاسی

عملکرد گروه های شیعی در برنامه ریزی، مدیریت و هدایت امور کشور عراق در بحران به وجود آمده پس از فروپاشی رژیم بعث ، به خوبی نشان داد که شیعیان عراق از توانمندی بالایی در ادارة امور کشور برخوردار هستند. به ویژه این که محور حاکمیت قرار گرفتن شیعیان، در شرایطی بود که کشور عراق در تمامی ابعاد وضعیت بحرانی داشته و به سوی هرج و مرج به پیش می رفت. مدیریت و مهار نسبی بحران فزاینده از یک سو و تعامل با گروه های سنی مذهب ساقط شده از قدرت که خشمگینانه در صدد جبران شکست بوده اند از سوی دیگر و همچنین اتخاذ سیاست معقول در برابر اشغالگران و قوای ائتلاف. علی رغم کار شکنی های قدرت های بزرگ حاضر در عراق و دست اندازیهای کشور های عرب همسایه، مبنی بر ادامه بحران و هرج و مرج در عراق، و تحریم انتخابات مجمع ملی و قانون اساسی و... همه نشانه و دلیلی بر توانمندی و ظرفیت بالای رهبران و گروه های شیعی عراقی است. چه همگان شاهد آن بودیم که شیعیان عراق به خوبی توانستند، بر این حوادث فایق آیند و در مدت کوتاهی، قانون اساسی را به تصویب برسانند و دولت قانونی را به شکل عادلانه و دمکراتیک تشکیل دهند. بدین ترتیب کارنامه و عملکرد درخشان چند سالة شیعیان، پس از فروپاشی رژیم بعث، نه تنها، این ذهنیت که شیعیان توانمندی اداره دولت را ندارند، مرتفع ساخت که بسیاری از ناظران و تحلیل گران مسایل عراق را به تعجب و تحسین وا داشت. یکی از کار شناسان و تحلیل گران مسایل عراق در این مورد چنین نوشته است:

«مروری بر سابقة احزاب شیعه و مطالعة سیر تاریخی حرکت سیاسی آنان روشن می سازد که چرا به رغم فقدان تجربیات حکومتی از سوی شیعیان، عملکرد آنان در طول دوران پس از سقوط صدام از توان سیاسی بالا و پختگی این عناصر سیاسی حکایت دارد. در واقع به نظر می رسد، ضعف ناشی از دوری از عرصه های اجرایی توسط شخصیت های شیعی با تحزب طولانی و فعالیت نظام مند آنان در عرصه های اجتماعی عراق جبران شده و امروز نمی توان اهمیت توان سیاسی و عملکرد هوشمندانه شیعیان را در پیروزی های جاری آنان نادیده گرفت. روند پیشرفت تدریجی و گام به گام احزاب شیعه در ساختار حکومتی، همکاری و انتقاد گاه و بی گاه آنان از آمریکا، خود داری در برابر ترورهای عناصر افراطی بعثی والقاعده و دل سپردن به نتایج انتخابات در کنار تعاملات و چانه زنی های سیاسی آنان نشان می دهد که شیعیان به رغم پیش بینی های اولیه مبنی بر بی تجربگی آنان، تجربه های ذی قیمتی را از دوران مبارزات سیاسی با خود دارند. تجربیاتی که شرایط سیاسی امروز عراق به رغم تمام تنگناها محصول آن است.»[xiii]

2- توانمندی اجتماعی

شیعیان عراق، علی رغم این که سالیان طولانی در محرومیت سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... به سر برده اند، در عین حال، به لحاظ اجتماعی همواره یک سر و گردن از اهل سنت حاکم، بالاتر بوده اند. علاوه بر برتری کمی و عددی، در بسیاری از مسایل اجتماعی، شیعیان نسبت به اهل سنت، برتری نسبی داشته و دارند که به پاره ای از آنها فهرست وار اشاره می نماییم:

1/2- استقلال خواهی

جامعه تشیع عراق، برای همیشة تاریخ این افتخار را کسب کرده اند که همواره نام شان به عنوان پیشگامان نهضت ضد استعماری و استقلال طلبانه در جامعه عراق مطرح بوده و طبیعی است که چنین سابقة درخشانی، هر گونه اتهام و جوسازی علیه شیعیان عراق در جهت وابستگی آنان به کشور های دیگر و تعلق خاطر نداشتن به کشور و میهن عراق را خنثی می کند.

اسناد و منابع تاریخی نشانگر این واقعیت است که به حاشیه راندن  شیعیان عراقی از قدرت هرگز سبب آن نشده است که آنان به رغم در حاشیه بودن از لحاظ قدرت سیاسی، برای دست یابی به قدرت و ضربه وارد کردن بر حاکمیت، دست در دست بیگانه داده باشند، بلکه  همواره برای استقلال و تمامیت ارضی کشور شان، جان فشانی کرده و از هویت ملی شان دفاع کرده اند.2

 

2/2- مقاومت و پایداری

ازشواهد زنده روحیه مقاومت و پایداری شیعیان، حوادثی است که پس از سقوط رژیم بعث، همه روزه در عراق اتفاق می افتد، انفجارها، ترور ها و کشتار دسته جمعی شیعیان، و حتی ترور رهبران وشخصیت های مؤثری همچون شهید آیت الله سید محمد باقر حکیم، تاکنون نتوانسته است، آنان را در ادامة راه ساختن عراق جدید متزلزل ساخته و به سازش بکشاند و یا سبب شود که مقابله به مثل کرده و جامعه را به هرج و مرج بیشتر بکشانند.این در حالی است که آنان توان دامن زدن به آشوب و بحران و خشونت را بیش از سایر گروه ها و طوایف عراقی دارند، اما شیعیان عراق نه تنها از حرکت های دهشت افکنانه گروه های تروریست و بعثیان برکنار شده از قدرت، بیمی به خود راه نداده اند که با صبر و بردباری، در صدد سر و سامان بخشیدن به اوضاع نابسامان عراق بوده و تا کنون توانسته اند گام به گام به سوی برقراری دولت پایدار و مشروع
حرکت نمایند.

 3 /2- توان بسیج مردمی

یکی از توانمندی های احزاب و گروه های شیعی عراق، این است که می توانند در مواقع حساس، مردم را در صحنه حاضر سازند، چنان که تا کنون بارها در هر مقطعی که نیاز به بسیج مردمی بوده است، آنان توانسته اند، مردم را به خیابان ها بکشانند و از این طریق پایگاه اجتماعی خویش را اثبات کرده و به
اهداف شان دست پیدا کنند.روشن است هر گروه و تشکیلاتی که توانایی بسیج کردن و به صحنه کشاندن مردم خود را در مواقع حساس اجتماعی و سیاسی داشته باشد، از رقبای دیگر پیشی خواهد گرفت. و این کار در توان گروه های عمدة شیعیان عراق بوده است و چنان که گفته شد، احزاب و گروه های شیعی عراقی، بارها و بارها این مهم را به اثبات رسانده اند1. 

 

4/2- کانون های تجمع و انسجام

شیعیان عراق، علاوه بر توانمندی در جهت بسیج مردمی، دارای چندین محور تجمع هستند، که به برکت آن محور ها، به خوبی می توانند از ظرفیت های موجود در جامعة شیعی عراق استفادة بهینه داشته باشند. این محور ها عبارتند از:

الف- عتبات مقدسه

وجود عتبات عالیات در نجف، کربلا و کاظمین، بهترین مکان ها برای تجمع و همدلی شیعیان به شمار       می آیند1، شیعیان باگرد آمدن در این مکان ها و زیارت قبور ائمة اطهار(ع) از وضعیت سیاسی، اجتماعی کشور خویش نیز اطلاع پیدا می کنند.افزون بر این ، وجود عتبات مقدسه در عراق علاوه بر محوریت و مرکزیت در جهت انسجام و هماهنگی شیعیان، از لحاظ در آمد مالی و اقتصادی، پس از نفت دومین منبع درآمد به حساب می آید. که این خود بر توانمندی شیعیان به نحو چشم گیری می افزاید.

ب- مراسم و مجالس مذهبی

یکی دیگر از کانون های تمرکز بخش و مایه تجمع شیعیان عراق، مجالس و محافل گوناگونی است که بدون هزینه، احزاب و گروه های شیعی را قادر می سازد از این فرصت ها به خوبی بهره برداری نموده، در جهت هماهنگی و انسجام مردم و آگاهی دادن آنان تلاش کرده، اوضاع سیاسی و اجتماعی را تحلیل و بررسی کنند.

همچنین این گردهمایی ها، علاوه بر این که مراسم وحدت بخش مذهبی به شمار می آیند، گاهی به صورت یک مانور سیاسی در آمده، احزاب و گروه های شیعی را قادر می سازد تا توان حمایت مردمی شان را به نمایش بگذارند. این واقعیت در اولین مراسم اربعین امام حسین(ع) پس از سقوط حکومت صدام، تحقق یافت و احزاب شیعی (به ویژه مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق) توانستند آن را به یک مانور سیاسی، تبدیل سازند.      

ج- حوزه های علوم دینی

حوزه های علمیه و مراجع ساکن در آنها، یکی دیگر از کانون های تأثیر گذار در جامعه عراق
می باشند، چه هماهنگی و همسویی احزاب و گروه های شیعی با حوزه های علمی و مراجع دینی می تواند، بزرگترین پشتوانه سیاسی و اجتماعی برای آنها را در پی آورد زیرا به گفتة ماکس وبر: « دو ویژگی در طبقه روحانیون، اتحاد و هبستگی با مراجع سیاسی را توصیه می کند. قبل از هر چیز، طبقة روحانیت به عنوان یک قدرت قانونی، حتی(وبه ویژه) برای حاکم مطلق و مستبد تقریباً ضروری است. وجود این طبقه همچنین برای حاکمی که از جذبه شخصی برخوردار است، (مثلاً کسی که با همه پرسی روی کار آمده) و همة آن طبقاتی که امتیازات آنها به «مشروعیت» سیستم سیاسی بستگی دارد، ضروری است. علاوه بر این، طبقة روحانیت وسیله ای بی نظیر برای اداره مردم در مورد مسایل کوچک و بزرگ است.»[xiv]

جایگاه و موقعیت مرجعیت شیعه در عراق از گذشته دور تا کنون را نوذر شفیعی چنین ترسیم کرده است: « مردم عراق اغلب مسلمان و ۶۵ درصد آنها شیعه هستند. علماء حوزه نجف از دیرباز نفوذ خاصی در میان شیعیان داشته اند . مرحوم آیت الله سید محسن حکیم مرجع بزرگ شیعیان در جریان تقابل با دولت های مرکزی هر وقتی که پیامی صادر می کرد مردم عراق اعم از عشایر و غیرعشایر به ندای او لبیک گفته و در اطراف ایشان حلقه می زدند.  در جریان روی کار آمدن بعثی ها در سال ۱۹۶۸، واقعه ۲۸ صفر از وقایع تعیین کننده این کشور می باشد. او وقتی در اعتراض به رژیم بعث تصمیم گرفت به سوی کاظمین
 حرکت کند
ملت عراق پیوسته و با انسجام از حرکت ایشان پیروی کردند تا جایی که مأموران رژیم با خواهش و تمنا از ایشان می خواستند دست از اعتراض علیه دولت مرکزی بردارد.  اقدام دیگر ایشان فتوایی بود که در خصوص کشتار کردها توسط دولت مرکزی عراق (زمان پادشاهی) صادر کرد. او به شیعیان دستور داد تا از جنگیدن علیه کردها به عنوان برادران مسلمان خودداری کنند که در آن برهه همه شیعیان سلاحهای خود را زمین گذاشتند و از دستورات فرماندهان خود سرپیچی کردند. بعد از وقوع انقلاب اسلامی ایران ، علماء حوزه نجف باز هم تأثیر خود را بر روی ملت شیعه عراق حفظ کردند. از این رو در جریان جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران بسیاری از شیعیان برای خودداری از جنگ با شیعیان ایرانی از عراق گریختند و به صف رزمندگان اسلامی علیه رژیم عراق پیوستند. بعد از شکست صدام حسین و سرنگونی وی این بار هم علماء هستند که در عراق رهبری شیعه را در دست گرفته و آنها را در شرایط اشغال اداره می کنند. آیت الله سیستانی مرجع عالیقدر شیعیان عراق اکنون به نماد رویارویی با سیاست های آمریکا در عرق تبدیل گشته ودر بسیاری از موارد تصمیمات آمریکا را با چالش مواجه می سازد.»[xv]

 عبدالله نفیسی یکی دیگر از پژوهش گران مسایل عراق نیز ، نقس و جایگاه حوزه علمیه نجف اشرف را با دانشگاه های «الازهر» مصر و «زیتونه» تونس، مقایسه کرده چنین نوشته است: « اهمیت سیاسی نجف اشرف، بستگی به این دارد که این شهر مرکز مهم تشیّع برای تحصیلات مذهبی به شمار می رود و از این لحاظ با مقام و موقعیت الازهر در قاهره و دانشگاه زیتونه در تونس مقایسه می شود. البته الازهر و زیتونه دو مرکز برای تحصیلات مذهب تسنن بوده، در صورتی که «نجف اشرف» مرکز تحصیلات مذهب تشیّع
می باشد.»[xvi]

قطع نظر از گذشتة درخشان، حوزه علمیه و مراجع نجف اشرف در مبارزه و بسیج نیروهای مردمی علیه استعمارگران، اگر دخالت معقول و مدبرانه مراجع تقلید عراق، به ویژه شخص آیت الله العظمی سیستانی در حوادث و رویداد های پس از سقوط رژیم بعث و سرنگونی صدام حسین نبود، بدون شک وضعیت عراق بحرانی تر از حال می شد و اوضاع آن کشور، به خصوص برای احزاب و گروه های شیعی، فضای وخیم تر و آشفته تر به خود می گرفت.          

3- توانمندی علمی

یکی از انتقادها و خرده گیری های مخالفان و کسانی که معتقدند، شیعیان شایستگی محوریت یافتن در ساختار سیاسی عراق را ندارند، این است  که احزاب و گروه های شیعی عراق ، از لحاظ علمی و تخصصی در سطحی نیستند که بتوانند محوریت در قدرت را از آن خود سازند . اما به دلایلی که خواهیم گفت، این مدعای است بدون پشتوانه و برهان .

     برای اثبات توانمندی علمی و فرهنگی شیعیان عراق، بجاست این توان مندی در مقایسه با توان مندی دولتمردان حاکم در گذشته عراق به ویژه دوران حاکمیت حزب بعث سنجیده شود .  از زمان استقلال  عراق(1920م)  تا زمان صدام حسین، در میان تمامی نخست وزیران، تنها یک نفر دکترای علوم تربیتی داشته و یک نفر دیگر مهندس بوده است ، بقیه رتبه و مقام تحصیلی شان پایین تر از این سطح بوده است[xvii].جویس ان ویلی، تنزّل اهلیت و دانش مداری و تخصص و واگذار نمودن پست های کلیدی در دولت صدام به افراد بی سواد و کم سواد را چنین توضیح می دهد: «در دهة 1970، دولت بعث ، حامیان نیمه روستایی خود را به مقام های سیاسی و اقتصادی مهمی منصوب کرد که این عمل، موجب تشدید کسر شأن نخبگان سیاسی شد. گاهی اوقات به نظر می رسید که تنها خصوصیت یک مقام برای عهده دار شدن شغل خود، این بوده که اهل تکریت، روستای زادگاه احمد حسن البکر و صدام حسین، مرد شماره یک رژیم، است: «خاندان تکریتی حاکم... ( که بسیاری از آنها حتی دبیرستان را تمام نکرده بودند) از عمق روستا به شهر آورده شدند و مشاغل مهمی نظیر مدیریت کل شرکت های صنعتی به آنها واگذار شد، در حالی که چنین شغلی، مستلزم تخصص فنی و قدرت مدیریت زیاد است.»[xviii]

    وی همچنین به نقل از روزنامه التیارالجدید، می نویسد: « روزنامه التیارالجدید، چاپ لندن که توسط لیبرالهای عراقی منتشر می شود، فهرست یازده نفر از سفرای عراقی و شغل آنها قبل از منصوب شدن به سفارت را چاپ کرده است .کار پنج نفر از آنها کارگری، چهار نفر معلم دورة ابتدایی یا متوسطه، یک نفر عضو پلیس امنیتی، ویک نفر منشی بوده است .»[xix]

     بر خلاف سفرای تکریتی و بعثی، سابقة اسلامگرایان فعال، نشان می دهد از نظر تحصیلی موفق بوده اند و مراتب عالی علمی و تخصصی را در سالهای مبارزه تحصیل کرده اند و امروز به عنوان رهبران عراق مدرن عهده دار مسئولیت های کلیدی و تخصصی در دولت می باشند .

4-توانمندی اقتصادی

در هیچ جای دنیا ، نه در عراق و نه در جاهای دیگر ، دیده نشده که گروه و مجموعه ای بر اساس توان مندی اقتصادی ، قدرت سیاسی را در دست گرفته و محوریت خود را در ساختار قدرت تثبیت کرده باشند . معذالک با سقوط رژیم بعث و شکسته شدن فضای انحصار طلبی و تمامیت خواهی در عراق انتظار می رود شیعیان در توزیع عادلانه ثروت ملی ّ (با توجه به جمعیتشان ) بیش از سایرین (کرد ها وسنی ها) بهره مند شوند.مضافاً براین ، سکنی گزینی و پرکندگی مناسب و تجمع پیرامون میادین نفتی از سوی شیعیان در عراق موقعیت ممتاز و برتر اقتصادی را برای آنان فراهم آورده است . شیعیان به گونه ای سکنی گرفته اند که از مرکز این کشور تا ساحل خلیج فارس امتداد می یابند آنها هم اکنون بهترین و حاصل خیزترین مناطق عراق را در اختیار دارند که این موقعیت آنها را در وضعیتی برتر از سایر اقوام  قرار می دهد .

5-توانمندی نظامی

     پس از انحلال حزب بعث و ارتش عراق در دوران صدارت «پل برمر» حاکم  آمریکایی عراق ، گروه های شبه نظامی شیعه ، بیش از سایر گروه های شبه نظامی وابسته به طوایف کرد وسنی ، بروز و ظهور داشته  و از امتیازات فرماندهی ، سازماندهی و پشتیبانی برخوردار بوده اند . این گروه ها به خاطر عقلانیت حاکم بر رفتار رهبران شیعی عراق تمام توان خود را معطوف به حفظ امنیت ومنابع ملی عراق کرده و از غلطیدن در منازعات قومی پرهیز کرده اند . گرو های عمده ای چون«سپاه بدر» شاخه نظامی مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق ، « جند الامام» ، شاخه نظامی حزب الدعوه ، شبه نظامیان سازمان عمل و«سپاه مهدی» که هریک تجربه های زیادی در مقابله با صدام وجنگ جبهه ای در طول هشت سال جنگ عراق علیه ایران کسب کرده اند ، به راحتی می توانند زیر ساخت های یک ارتش مکتبی برای عراق نوین را فراهم آورند .

 

نتیجه گیری

 

     در ارتباط با توانمندی شیعیان عراق ، دو دیدگاه وجود داشت . دیدگاه مثبت و منفی . بیان داشتیم که  شیعیان و گروه های سیاسی - مذهبی وابسته به این طایفه   با وجود دور بودن از قدرت سیاسی ، در عین حال ، از توانمندی های بالای سیاسی ، اقتصادی ، نظامی ، علمی و فنی برخوردار می باشند . مهمترین دلیل بر این توانمندی ، حوادثی است که پس از شکست صدام و سقوط نظام بعثی در این کشور اتفاق افتاده است . گروه های سیاسی شیعه مذهب ،با قرار گرفتن در ساختار قدرت ، به خوبی توانسته اند ، بحران سازی های اشغال گران وگروه های سنی مذهب ساقط شده از قدرت را مهار نموده وتوطئه های گوناگون آنان را خنثی سازند . به صحنه کشاندن شیعیان در موقع لزوم ، تصویب قانون اساسی ، شرکت فعال در انتخابات و کسب آرای بالا و چشمگیر در شورای ملی و تشکیل دولت و... حکایت از توانمندی های شیعیان دارد ، که در صورت دستیابی ومشارکت در قدرت ، به خوبی می توانند جایگاه واقعی خود را به عنوان اکثریت در جامعه عراق حفظ نماید . بنابراین می توانیم از مباحث فوق نتیجه بگیریم که :

 

احزاب و گروه های شیعی در عراق ، توانمندی های لازم برای محوریت یافتن در ساختار سیاسی قدرت را دارا هستند .

پیشنهادات

 

1- محوریت یافتن در ساختار سیاسی عراق که تاکنون متاثر از یک نظام به شدت قوم گرا بوده است ، مستلزم پذیرش حقوق سایر اقوام (با توجه به جمعیتشان ) وتشکیل دولت ائتلافی متشکل از تمامی آنها
می باشد .

2-ایجاد و حفظ وحدت و همبستگی میان احزاب شیعی از مهمترین عوامل تحقق اهداف این طایفه در فرایند دولت سازی نوین می باشد که در حال حاضر تحت عنوان «ائتلاف عراق یکپارچه » متجلی گشته
 است .

3- گرچه دست یابی به دولت ایده آل و اسلامی به این زودی ها در عراق ، امکان پذیر نمی باشد
مع الوصف تکیه وتاکید بر پیاده نمودن ارزش های دینی ، از سوی گروه های شیعی از اهمیت بالایی بر خوردار می باشد .

4- لحن انتقادی و اعتراض آمیز بر عملکرد اشغال گران در عراق و تاکید بر خروج آنان از آن کشور ، دیگر گزینه مثبتی است که بایستی از سوی گروه های شیعی  همواره مطرح گردد ، زیرا چنین موضع گیری هایی ، اتهام وابستگی آنان را به آمریکا و انگلیس را خنثی خواهد کرد .

5- شیعیان عراقی به ویژه نخبگان سیاسی این طایفه بایستی بدانند که استراتژی آمریکا در خاورمیانه ، فقط اشغال عراق و تغییر دولت در آن کشور نبوده و نخواهد بود . لذا برای مقابله و خنثی نمودن طرح های آمریکا بایستی با رعایت هشیاری و سعه صدر ، اقدام به برنامه ریزی برای برون رفت از بحران نمود .

6- آنگونه که مشهود است ، بعد از سقوط صدام ، مهمترین نگرانی کشورهای عرب و همسایه عراق ، این است که مبادا شیعیان عراق ، محوریت در ساختار قدرت را تصاحب نماید . از این رو ضروری است دولتمردان شیعه عراقی با دیپلماسی فعال و گفتگو با کشورهای همسایه عراق ، این ذهنیت را به حداقل برسانند .

7- ایجاد رابطه حسنه با تمامی احزاب و گروه های شرکت کننده در دولت ، مانند کردها و دیگر اقلیت ها بایستی در دستور کار حاکمان شیعه قرار گرفته و از قوم گرایی به شدت پرهیز نماید.

 

 

منابع:

1) آریانپورکاشانی, منوچهر «فرهنگ همراه پیشرو آریانپور» (تهران, نشر الکترونیکی و اطلاع رسانی جهان رایانه, 1384 )

2) الکساندر, برونو «مقاله شیعیان و آینده عراق» (موسسه مطالعات و تحقیقات بین المللی تهران , کتابخانه دیجیتالی دید, 1384 )

3) العلوی، حسن «شیعه و حکومت در عراق» ترجمه محمد نبی ابراهیمی (تهران، انتشارات سوره، چاپ اول، 1376)

4) برنا بلداجی، سیروس «مقاله شیعیان و فرایند دولت سازی در عراق نوین»، (تهران، موسسه مطالعات اندیشه سازان نور, 1384)

5 ) جویس ان، ویلی «نهضت اسلامی شیعیان عراق» ترجمه: مهوش غلامی (تهران، انتشارات اطلاعات، چاپ اول، 1373)

6) حق پناه، جعفر « مقاله تشکل سیاسی شیعیان عراق» (تهران, پژوهشکده مطالعات راهبردی, 1382)

7) دکمجیان، هرایر «جنبشهای اسلامی در جهان عرب» ترجمه حمید احمدی، (تهران، سازمان انتشارات کیهان، چاپ سوم، 1377)

8) سازمان جغرافیایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح «نگاهی به عراق و جنگ سلطه» (تهران، انتشارات جغرافیایی نیروهای مسلح، چاپ اول، 1382)

9) شفیعی، نوذر «مقاله کالبد شکافی قدرت شیعیان عراق»، همشهری دیپلماتیک، شماره 11 , اردیبهشت 1384

10) شربیانی، مرتضی، «مقاله تشکل سیاسی شیعیان عراق» روزنامه شرق، 10/11/1384

11) شورای نویسندگان «تاریخ سیاسی عراق» (تهران، موسسه انتشاراتی نهضت جهانی اسلام،
بی تا)

12) فب مار «تاریخ نوین عراق»، ترجمه: محمد عباسپور، (مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1380)

13) فراهانی،‌احمد «مقاله شیعیان عراق در دایره قدرت » (موسسه مطالعات و تحقیقات بین المللی تهران, کتابخانه دیجیتالی دید،1384)

14) فضلی پور، عظیم «مطالعات خاور میانه» (تهران، موسسه مطالعات  و تحقیقات بین المللی، کتابخانه دیجیتالی دید،  1383)

15) کسرایی، شاکر «احزاب سیاسی و گروه های مسلح در عراق»، (تهران، دفتر پژوهش و بررسی های خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، مرداد 1384)

16) گلچین، علی «عراق پس از تحولات 2003» (تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1383)

17) نفیسی، عبدالله «نهضت شیعیان در انقلاب اسلامی عراق» ترجمه:‌کاظم چای چیان، (تهران، چاپخانه سپهر، چاپ اول، 1364)

18) وبر، ماکس «اقتصاد و جامعه» جلد سوم

19) هوان, کول «نگاهی به تاریخچه شیعیان عراق» همشهری دیپلماتیک, شماره 34, 5/10/1384

20) روزنامه شرق، 10/11/1384

21) روزنامه کیهان، شماره 18102 , 2/9/1383

22) Http://did.ir/document 8/7/2005

23) Http://www.annahar.com april 26/2/2003

24) Http://db.andisheh.net 2/11/1384

25) Http://ir.mondediplo.com 14/2/2006

26) Http://www.bbc.persian.com

29

27) Http://www.hamshahridiplo.com april 2004



1  - Iraq s shiites

2  - Political participation

3  - Political Structure

4  - Modern government

5  - Elites

1- هوان کول ،« نگاهی به تاریخچه شیعیان عراق» همشهری دیپلماتیک، ۵ دی،۱۳۸۳ شماره 34

2 – مشکلاتی همچون پدیده اشغال گری, تروریسم, تدوین قانون اساسی, ایجاد پارلمان و تشکیل دولت

1- هوان کول ،(همان ) ص1

2 - (همان) ص3

1- مصاحبه با آیت الله سید هادی مدرسی  که در تاریخ 28/2/82 توسط نگارنده به عمل آمده است .

2 - سایت بی بی سی((www.BBc.persian.com17مه 2004

1 - سازمان جغرافیایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، «نگاهی به عراق و جنگ سلطه» (تهران، انتشارات جغرافیایی نیروهای مسلح، چاپ اول، 1382 ) ص 8

1- Dunam (دونم) قطعه زمینی برابر 2500 متر مربع

2 -  فب مار، «تاریخ نوین عراق» ترجمه محمد عباس پور، (مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول،  1380 ) ص 228

3- دکمجیان، هرایر «جنبشهای اسلامی در جهان عرب» ترجمة حمید احمدی،( تهران، سازمان انتشارات کیهان، چاپ سوم، 1377 ) ص 228 

1 – شورای نویسندگان, «تاریخ سیاسی عراق» ( تهران, موسسه انتشاراتی نهضت جهانی اسلام, بی تا ) ص 270

1 – الکساندر, برونو, «مقاله شیعیان و آینده عراق» ( موسسه مطالعات و تحقیقات بین المللی تهران, کتابخانه دیجیتالی دید, 1384 ) ص 3 . متن این مقاله در آدرس اینترنتی روبرو موجود است: 8/7/2005             Http://did.ir/document/index

2- جویس ان ویلی, «نهضت اسلامی شیعیان عراق» (تهران, موسسه اطلاعات, 1363) ص 87

3- فضلی پور، عظیم «مطالعات خاورمیانه» (موسسه مطالعات و تحقیقات بین المللی تهران, کتابخانه دیجیتالی دید،1384) ص 6

1- جویس ان، ویلی(همان)  ص132

2- (همان)  ص 87

3 - (همان) ص 88

4- (همان) ص 95

1- جویس ان، ویلی (همان) ص 96

2- فب مار (همان) ص 452

1– کسرایی, شاکر «احزاب سیاسی و گروه های مسلح در عراق» (تهران, دفتر پژوهش و بررسی های خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران, مرداد 1384 ) صص  5 و6

2 - جویس ان ویلی(همان) ص 94

3- (همان) ص 98

1 - جویس ان ویلی(همان) ص 138

2- فب مار (همان) ص229

[xii] - جویس ان ویلی(همان) ص 67

2 -گلچین ، علی  ، «عراق پس از تحولات 2003» ( تهران پژوهشکده مطالعات راهبردی ، 1383) ص 11

1 برنا بلداجی, سیروس «مقاله شیعیان وفرایند دولت سازی در عراق نوین »  (تهران, موسسه مطالعات اندیشه سازان نور,
 1384
) ص 3 . متن کامل این مقاله در آدرس اینترنتی روبرو موجود است:           Http://db.andisheh.net...2/11/84

2 -العلوی ، حسن ،«شیعه و حکومت در عراق » ترجمه محمد نبی ابراهیمی (تهران ، اتشارات سوره ، چاپ اول ، 1376)ص83

3 -حق پناه ، جعفر «شیعیان وآینده عراق » (تهران ، پژوهشکده مطالعات راهبردی ، 1382) صص10 تا 12

4 - (همان)ص8

5 -هوان کول ، (همان ) ص 3

1- نفیسی ، عبدالله «نهضت شیعیان در انقلاب اسلامی عراق »، ترجمه کاظم چایچیان (تهران ، چاپخانه سپهر ، چاپ اول ،
 1364) ص34

2 - روزنامه کیهان ، شماره 18102، 2 آذر 1383

3- جویس ان ویلی (همان) ص146

1- شربیانی، مرتضی« تشکل سیاسی شیعیان عراق» (روزنامه شرق، 10/11/1384)  ص 8 . متن کامل این مقاله در آدرس اینترنتی روبرو موجود است :                                                      Http:// db.andisheh.net...10/11/84

 

2-  برنا بلداجی, سیروس ( همان ) ص 1

1 – فراهانی, احمد « مقاله شیعیان عراقی در دایره قدرت» (موسسه مطالعات و تحقیقات بین المللی تهران, کتابخانه دیجیتالی دید, 1384 ) ص2

1 - نمایش قدرت شیعیان در کربلا در اولین اربعین پس از سقوط صدام بسیاری از ناظران سیاسی و حتی مقامات کاخ سفید را متعجب کرد. رجوع کنید به آدرس اینترنتی : april26/2/2003                                             Http://www.annahar.com

1- ماکس وبر، « اقتصاد و جامعه» ج3 ص 175 (به نقل از: جویس ان ویلی(همان) ص106)

1- شفیعی، نوذر «کالبد شکافی قدرت شیعیان عراق» همشهری دیپلماتیک , شماره ۱۱ , اردیبهشت ۱۳۸۳ 

2 -  نفیسی، عبدالله، ( همان ) ص 34

1 - العلوی،حسن، ( همان) ص 203

1- جویس ان ویلی(همان) ص 70

2 - (همان) ص71

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات