صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۵ اسفند ۱۳۸۷ - ۱۱:۴۴  ، 
کد خبر : ۷۸۱۱۵
تحلیل صبح صادق از گزارش اخیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی

انتخابات آینده مشکل غرب را حل نمی‌کند

مقدمه: پانزدهمین گزارش البرادعی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی به منظور نشست آتی شورای حکام آژانس منتشر شد. به لحاظ محتوای این گزارش تفاوت چندانی با گزارش های گذشته آژانس به ویژه چهاردهمین گزارش مدیرکل آژانس ندارد. یعنی مانند همیشه متذکر شد که: 1-ایران همکاری های نسبتا مطلوبی با آژانس داشته است. 2-در برنامه های هسته ای ایران هیچ گونه انحرافی مشاهده نمی شود. 3-ایران درخواست های شورای امنیت مبنی بر تعلیق فعالیت ها و اجرای پروتکل الحاقی را اجرا نکرده است. 4-ایران به اجرای کد اصلاحیه 3/1 همچنان بی اعتنا می باشد. 5-آژانس قادر به تشخیص آینده برنامه هسته ای ایران نیست. گزارش موصوف در حالی با محتوای فوق منتشر شد که از نظر تحلیل گران و کارشناسان شرایط محیط سیاسی و مواضع دولتمردان غربی و حتی آژانس انتظار متفاوتی را ایجاب می کرد. اگر بپذیریم که گزارش آژانس با ملاحظات قدرت های غربی تنظیم می شود از این رو، این سوال مطرح است که پس این گزارش (مدیر کل آژانس) چه هدفی را دنبال می کند؟ برای اینکه پاسخ این سوال شکافته شود باید نگاهی به روند تحولات و مواضع پیرامون مسئله هسته ای ایران را در (حداقل دو ماه اخیر) مورد بررسی قرار دهیم.

روند مثبت گرایی
در هفته های اخیر بررسی ها، نشان می دهد که فضای دیپلماتیک پیرامون مسئله هسته ای ایران شکل متفاوتی با گذشته پیدا کرده بود. «اوباما» در هنگام جابجایی کاخ سفید، شعار گفت وگوی مستقیم خود را بار دیگر تکرار کرد و فضای رسانه ای نیز تا حدود زیادی تحت تاثیر آن قرار داشت. در کنار این مسئله گروه 1+5 نشستی را در حوالی فرانکفورت آلمان برگزار نمود که برون داد اعلامی آن، استقبال از طرح «دیپلماسی مستقیم» «اوباما» بود. در همین زمان اجلاس مونیخ نیز تحت الشعاع رابطه ایران و آمریکا و مسئله هسته ای جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت و «جوزف بایدن» معاون رئیس جمهور جدید آمریکا به صراحت اعلام کرد ایالات متحده آماده گفت وگو با ایران است. سارکوزی (رئیس جمهور فرانسه) و میلی بند (وزیرخارجه انگلیس) نیز با لحن ملایم تری راجع به مسائل هسته ای ایران سخن گفتند. سارکوزی اعلام کرد امیدوارم اوباما با ذهنی باز اما با جدیت با ایران مشورت و رایزنی داشته باشد. برخی از کارشناسان آمریکایی مانند هیلاری لورت عضو سابق شورای امنیت آمریکا پیشنهاد «راهبرد بزرگ» را به اوباما ارائه داد.
در کنار مواضع اروپایی ها و آمریکایی ها، روسیه نیز ساکت نماند و لاوروف وزیر خارجه این کشور نیز تاکید کرد، رویکرد جدید دولت اوباما به حل مسئله هسته ای ایران کمک خواهد کرد. به موازات این مواضع، اظهارات مکرر البرادعی بسیار حائز اهمیت است وی ضمن تاکید بر ناکارآمدی سیاسی هویج و چماق اعلام کرد که هم اکنون زمان مذاکرات واقعی میان غرب و ایران فرا رسیده است. البرادعی پا را فراتر گذاشته و تاکید کرد که راهبرد مذاکرات بدون پیش شرط نیز منسوخ شده و غرب و آمریکا باید فراتر به موضوع بنگرند و باید تضمین هایی در زمینه های امنیتی و مشوق هایی در این زمینه اعطا شود. شاید همه نکات و مواضع فوق باز در برابر گزارش سالانه سازمان اطلاعات ملی آمریکا به کنگره این کشور از اهمیت زیاد برخوردار نباشد. زیرا با توجه به اینکه بازیگر اصلی بحران آفرینی پرونده هسته ای ایران، آمریکا می باشد، لذا محتوای این گزارش و جهت گیری های آن بسیار قابل توجه است. مدیر جدید سازمان فوق «دنیس بلر» در اولین ارائه گزارش 45 صفحه ای خود به کنگره آمریکا 93 بار از ایران نام می برد و تاکید می کند که سازمان اطلاعات ملی ایالات متحده هیچ اطلاعاتی مبنی بر انحراف ایران از برنامه های صلح آمیز هسته ای دریافت نکرده اند. جامعه جهانی در ارتباط با برنامه های هسته ای ایران دچار شکاف است و پیشرفت های هسته ای ایران بی نظیر می باشد.
نتایج مثبت گرایی
از مجموعه گفتارها و رفتارهای موجود پیرامون مسئله هسته ای ایران نتایج زیرا قابل احصاء می باشد.
1-تردید در آینده فعالیت های هسته ای ایران، اظهارات البرادعی و گزارش سازمان اطلاعات ملی آمریکا و سایر مواضع نشان می داد که مسئله انحرافی به نام دستیابی ایران به سلاح های اتمی دچار تردید و سستی شده است در حالی که تا قبل از این مسئله غرب خصوصا در سه و چهار سال اخیر قاطعانه اعلام می کرد که ایران قصد و نیت دسترسی به سلاح اتمی دارد.
2-صلح آمیز بودن شرایط فعلی هسته ای ایران، مجموع مواضع آژانس و مقامات آمریکایی و گزارش سالانه سازمان اطلاعات ملی آمریکا به صراحت فعالیت های هسته ای ایران را حداقل تا سال 2013 صلح آمیز و بی خطر توصیف کرده اند.
3-پذیرش توانمندی هسته ای ایران؛ اغلب تحلیل ها و گزارش ها و مواضع حکایت از باور بازیگران هسته ای ایران، به توانمندی بومی ایران نسبت به این فناوری دارد.
4-تاکید بر دیپلماسی؛ بازیگران هسته ای و ناظران و تحلیل گران موضوع هسته ای ایران متفق القولند که دیپلماسی راه اصلی خود را باید پیدا کند. و سیاست های تهدید و فشار ناکارآمد و غیرقابل تاثیر بر ایران هستند.
5-تضمین های امنیتی؛ بسیاری از شخصیت های سیاسی، صاحب نظران و دولتمردان توصیه می کنند که مشوق ها کفایت نمی کند و آمریکا باید روی تضمین های امنیتی متمرکز شود.
همانطور که ملاحظه شد شرایط در سطوح مختلف بیانگر این بوده که گزارش البرادعی برای ارائه شورای حکام بسیار متفاوت از گذشته می باشد. بر همین تصور، آقای سلطانیه نماینده ایران در آژانس در سی امین سالگرد جشن انقلاب اسلامی پیش بینی کرده بود که گزارش دوره ای البرادعی نسبت به گذشته مثبت تر باشد. اما چنانچه مشاهده شد اینگونه اتفاق نیفتاد. سوال این است که تنظیم کنندگان پشت پرده گزارش البرادعی چه انگیزه و اهدافی را دنبال می کنند.
فرضیه!
در خصوص این سوال چند پاسخ را می توان مطرح ساخت. پاسخ اول اینکه گزارش البرادعی بیانگر این نکته است که تغییر لحن ها یا شیوه های آمریکا نسبت به ایران با روی کار آمدن اوباما هیچ تاثیری بر اصل مسئله بحران ایران و آمریکا نگذاشته است به عبارتی آنچه اتفاق افتاده جابجایی بازیگران تحکم گرا و مصالح گرا است یعنی آمریکا به جای اروپا در حال ایفای نقش شده و اروپا به جای آمریکا، لذا گزارش البرادعی نیز همان ماهیت خود را حفظ کرده چون تغییرات برشمرده تغییرات بنیادی و عمیق نبوده است. پاسخ دوم این است که گزارش البرادعی طوری تنظیم شده است که ایران آماده پذیرش راهبرد دیپلماسی مستقیم آمریکا شود. به عبارت دیگر این گزارش، پرونده هسته ای ایران را از حالت غیرعادی خارج نکرد تا بدین وسیله گفت وگوی آمریکا و ایران پا گیرد. در واقع از نظر تنظیم کنندگان گزارش، ضمن اینکه با این گزارش، ایران احساس بی نیازی به گفت وگو با آمریکا نخواهد کرد بلکه با گفت وگو چالش بزرگ آژانس که همان «چالش اعتبار» است را نیز حل می کند چنانچه البرادعی و برخی از دیپلمات های غربی به آن تاکید کرده اند.
پاسخ سوم این است که گزارش البرادعی معطوف به یک راهبرد بزرگتری است. به عبارت دیگر غرب و آمریکا علی رغم اذعان بر ناکارآمدهای سیاست های فشار و تهدیدی سعی دارد با توجه به شرایط ویژه ای داخل ایران یک بار دیگر روی آن شرط بندی نماید.
کدام فرضیه؟
به نظر می رسد پاسخ سوم یعنی غایی ترین هدف گزارش البرادعی از نظر تنظیم کنندگان آن معطوف به انتخابات ریاست جمهوری ماه ژوئن (خرداد ماه) سال آینده است. با این تحلیل که اساسا اروپا و آمریکا در جمع بندی کلی سیاست های خود در قبال ایران به این نتایج رسیده اند که مسئله هسته ای ایران با تهدید نظامی و تشویق های اقتصادی و سیاسی حل شدنی نیست. این مسئله واقعیت انکارناپذیر است و راه ها برای عدم پذیرش آن غیرقابل گشودن می باشد. مگر اینکه تحول سیاسی در ایران ایجاد گردد. از نظر صاحب نظرات و دولتمردان غربی، آمریکایی انتخابات سال آینده ریاست جمهوری ایران ارزش «شرط بندی» برای «مصالح گرایی مقبول»! (به معنای بیشترین سود و کمترین هزینه) در آینده را دارد. ادله این گمانه بسیار متعدد است. اولین نکته همان است که گفته شد. یعنی شرایط موجود و کالبد شکافی تحلیل ها و مواضع صاحب نظران و دولتمردان پیرامون مسائل هسته ای ایران نشان می دهد که غرب همه راه ها را در توقف هسته ای ایران بسته و ناامید می بیند. بنابراین شرط عقلانیت این است که بازی تغییر نماید در حالی گزارش البرادعی بیانگر این است که بازی همچنان به سیاق گذشته تداوم دارد. پس نتیجه می گیریم که روزنه های امیدی برای آمریکا و اروپا به وجود آمده که این روزنه ها در درون تحولات سیاسی داخل ایران جست وجو می شود.
دومین نکته تاکید رئیس جمهور جدید آمریکا در خصوص زمان گفت وگو با ایران است اوباما در روز تحلیف ریاست جمهوری اظهار داشت که منتظر فرصت هایی است که پشت یک میز با ایران به گفت وگو بنشیند. همه تحلیل گران آمریکا تصریح دارند که منظور اوباما از فرصت ها، نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 1388 است. نکته قابل توجه دیگر اینکه برخی از صاحب نظران از زاویه نقادی به اوباما توصیه نموده اند که در انتظار نتایج انتخابات ریاست جمهوری نباشد و مذاکرات با ایران را موکول به آینده نکند.
سومین نکته، مواضع برخی از کشورهای اروپایی و شخصیت های سیاسی بین المللی است مهمترین آنها موضع سارکوزی است که وی نیز به صراحت اعلام کرد. «شنیدن این که ایران هسته ای است خبر بسیار بدی برای منطقه به شمار می رود بنابراین شایسته است که منتظر برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران باشیم تا رایزنی ها و مشورت ها وارد مرحله جدیدی شود. دیپلمات ژاپنی که کاندیدای گزینه های جانشین البرادعی نیز می باشد به همین نکته اشاره دارد و می گوید ایران به انتخابات ریاست جمهوری در ماه ژوئن نزدیک می شود که در تصمیم گیری آینده اهمیت دارد.
پس نتیجه می گیرد، گزارش البرادعی یا به معنای سناریوی جدید یا آغاز کلید خوردن سناریوی جدید از سوی اروپا و آمریکا برای توقف هسته ای ایران است. براساس این سناریو، ایران باید تحت فشارهای روانی، اقتصادی جدید واقع شود و بر اثر آن، افکار عمومی داخل ایران معطوف به نامزدهای انتخاباتی گردند که در آینده «نرمش» در برابر خواسته های غربی پیرامون هسته ای داشته باشند.
تردیدی نیست که اروپا و آمریکا با این اقدام، اشتباه دیگری را مرتکب می شوند ولی در هر صورت ملت ایران در انتخابات بار دیگر نشان خواهند داد که تا چه میزان اقتدار علمی برای آنان اهمیت دارد و مهمتر اینکه غرب باید بداند که تصمیم گیری پیرامون مسئله هسته ای تابع افکارعمومی ملت ها و با مدیریت رهبری معظم انقلاب اسلامی است و چنانچه البرادعی در مصاحبه ای اخیرا ضمن اعلام این که من تحت تاثیر شخصیت رهبر انقلاب قرار گرفته ام به این نکته اشاره کردند که تا چه میزان رهبری معظم انقلاب بر جزئیات استراتژی هسته ای ایران مشرف هستند بنابراین از هم اکنون می توان باخت اروپا و آمریکا در شر ط بندی بر سر انتخابات ایران را مشاهده کرد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات