وحشت تل‌آویو از دولت اتحاد ملى فلسطین

همزمان با ناتوانى رژیم صهیونیستى در مهار انتفاضه، امروز تشکیل دولت وحدت ملى در فلسطین نیز بر نگرانى ها و سردرگمى هاى رژیم صهیونیستى افزوده است.
این دولت در حالى شکل مى گیرد که:
1) اساس و زیربناى آن بر پایه اصول و تفکرات مقاومت مى باشد که مى تواند ضمن تثبیت پایه هاى قدرت حماس اولا بر میزان محبوبیت آن در میان افکار عمومى فلسطین افزوده، ثانیا جایگاه جهانى آن را ارتقاء بخشد که مسلما در اجراى سیاستهاى آن به عنوان دولتى مشروع و جهانى تاثیر گذار خواهد بود. رژیم صهیونیستى همواره تلاش نموده تا به هر نحو ممکن مانع از گسترش محبوبیت و مقبولیت دولت حماس در فلسطین و عرصه بین الملل گردد.
2) بر اساس طرح دولت وحدت ملى تشکیلات خودگردان که با سیاست مذاکره و سازش تلاش داشت تا حقوق ملت فلسطین را محقق سازد جاى خود را به دولتى انقلابى خواهد داد که سیاست مقاومت را به جاى سازش یک جانبه در دستور کار دارد.
3) از اصول اولیه دولت وحدت ملى، استمرار انتفاضه با اتحاد تمام گروههاى فلسطینى و اجراى طرح هاى بازگشت به مرزهاى 1967 و تشکیل کشور مستقل فلسطینى به پایتختى قدس شریف مى باشد که تشدید مقاومت و زوال بیش از پیش رژیم صهیونیستى را درپى دارد.
4) گروههاى فلسطینى در حالى از دولت ملى سخن به میان آوردند که رژیم صهیونیستى همچنان در گرداب پس لرزهاى شکست از مقاومت اسلامى لبنان در عرصه داخلى است. اکنون دولتمردان تل آویو به دلیل شکست در جنگ لبنان و نیز رسوایى هاى اخلاقى و مالى با فشارهاى مضاعف داخلى روبروهستند و در آستانه سقوط قرار دارند. در چنین شرایطى شکل گیرى دولت اتحاد ملى آن هم به رهبرى حماس شکستى بزرگ براى رژیم صهیونیستى مى باشد.
5) یکى از پیامدهاى مهم در اجراى دولت وحدت ملى، مقابله با سیاستها و طرح هاى غرب و امریکا مى باشد که به بهانه برقرارى ثبات در فلسطین با مداخله آشکار براى تحقق اهدافشان در منطقه گام بر مى دارند. به عبارتى دیگر تشکیل دولت ملى فلسطینى به منزله شکست بسیارى از سیاستهاى غرب مى باشد. بر این اساس و با توجه به پیامدهاى منفى تشکیل دولت اتحاد ملى فلسطین براى رژیم صهیونیستى و متحدان غربى آن، این رژیم تلاش دارد تا به هر نحو ممکن مانع از تحقق آن گردد. در این چارچوب سیاستهاى رژیم صهیونیستى در چند بعد تدوین گردیده است:
الف) تشدید جنایات در غزه و کرانه باخترى براى منحرف نمودن گروههاى مقاومت و ملت فلسطین از روند تشکیل دولت اتحاد ملى به مبارزه و مقابله با جنایات صهیونیستها.
ب) ربودن اعضاى دولت و پارلمان و رهبران گروههاى مقاومت از دیگر سیاستهاى صهیونیستها است. آنها با این اقدام تلاش دارند تا در روند تشکیل دولت اتحاد ملى اخلال ایجاد کرده تا در نهایت فروپاشى آن را محقق سازند.
ج) تفرقه افکنى میان گروههاى مقاومت و تشکیلات خودگردان همچنان در راس سیاستهاى صهیونیستها قرار دارد. آنها همچون گذشته از یک سو با ترورهاى هدفمند رهبران گروههاى مقاومت و تبلیغات گسترده مبنى بر نقش حماس در این زمینه (به عنوان عامل تحریک صهیونیستها به ترور) و از سوى دیگر تاکید بر نقش تشکیلات خودگردان بویژه ابومازن در سیاستها و طرح هاى تل آویو به عنوان تنها مرجع تصمیم گیرى براى اجراى این سیاست فعال گردیده اند.
د) بهره گیرى از متحدان غربى و حمایتهاى آشکار و پنهان آنها از دیگر راهکارهاى صهیونیستها مى باشد. با توجه به اینکه از پیامدهاى اجراى طرح تشکیل دولت اتحاد ملى شکست طرح ها و سیاستهاى غرب است لذا آنها نیز در کنار رژیم صهیونیستى براى عدم اجراى این مهم فعالیت مى کنند. سکوت آنها در برابر جنایات صهیونیستها، تاکید بر تروریست بودن گروههاى مقاومت و عدم شناسایى حماس به عنوان دولت قانونى فلسطین، از جمله اقدامات غرب براى جلوگیرى از عدم اجراى طرح دولت اتحاد ملى فلسطین مى باشد.
بر این اساس و با توجه به تحولات فلسطین مى توان گفت که اولا ملت و دولت فلسطین بار دیگر براى تحقق اهداف خود، اتحاد ملى را در دستور کار قرار داده اند بویژه که نتیجه مثبت آن را در تحولات لبنان و عملکرد موفق اتحاد دولت، ملت و مقاومت لبنان در مقابله با جنایات صهیونیستها مشاهده کرده و آن را الگویى براى آینده راه خود قرار داده اند. ثانیا رژیم صهیونیستى که بدلیل شکست در جنگ لبنان و عدم تحقق وعده هاى دولتمردان به اجراى سیاستهاى یکجانبه راه زوال را در پیش گرفته براى جلوگیرى از تشدید این شکست که با تشکیل دولت ملى فلسطین صورت مى گیرد، تمام تلاش خود را به کار مى بندند. آنها امروز با تشدید جنایات و توطئه هاى گذشته براى اجراى این مهم گام بر مى دارند، در حالى که همچنان از پشتیبانى متحدان غربى برخوردارند. بر این اساس در شرایط کنونى جا دارد تا ملت و دولت فلسطین با توسعه سیاستها و راهکار ها براى تشکیل دولت اتحاد ملى به صورت فراگیر فعالیت نمایند.