صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱۳۸۸ - ۱۰:۲۷  ، 
کد خبر : ۸۴۹۷۵

پیچیدگی‌های بحران شمال عراق


آنچه در مرزهای ترکیه وعراق می گذرد حاصل بحرانی ریشه دار است که قریب به سه دهه از عمر آن می گذرد. حزب کارگران کردستان موسوم به پ.ک.ک در سال 1984 به منظور جدایی طلبی وایجاد کردستان مستقل شکل گرفت وطی دو دهه هشتاد ونود میلادی، شرق و جنوب شرقی ترکیه شاهد جنگ های داخلی میان نیروهای ترکیه و این حزب بود که در طی آن بیش از ده ها هزار نفر جان خود را از دست دادند.
با دستگیری عبدالله اوجالان رهبر این حزب در سال 1999میان دولت ترکیه و پ.ک.ک اعلام آتش بس شد، اما در سال 2004 جدایی طلبان پ.ک.ک آتش بس را شکسته واز آن زمان تاکنون زد و خورد های میان دو طرف در جنوب شرقی ومرزهای عراق ادامه دارد.
دولت ترکیه با قطع امید از راه های مسالمت آمیز ودیپلماتیک اعلام کرده است برای مقابله با ناامنی هایی که این گروه در ترکیه ایجاد می کند، علیه عناصر آن متوسل به قدرت نظامی خواهد شد وپارلمان ترکیه مصوبه حمله ارتش ترکیه به مقرهای این حزب را در خاک عراق صادر کرد.
در حالی که پ.ک.ک برای دولت اردوغان چالشی دوباره پدید آورده است، تصمیم به مقابله با این حزب نیز تبعاتی برای دولت اسلامگرای ترکیه دربرخواهد داشت ودلیل آن پیچیدگی های مناسبات منطقه ای ونقش قدرت های فرامنطقه ای در بحران جاری می باشد. این در حالی است که عراق وبه ویژه اقلیم کردستان نیز با چالش های تازه ای در ارتباط با معضل پ.ک.ک مواجه خواهد بود. در این نوشتار با ذکر عناصر مرتبط با بحران شمال عراق، به تشریح غائله موجود می پردازیم:
1) دولت عراق: روابط خارجی عراق در پنج سال اشغال با آنکارا در فضایی از تفاهم پیش رفته بود ومیان دولت اردوغان و دولت مالکی اعتمادی نظیر دوستی بغداد با تهران حاکم بود، اما اکنون به نظر می آید اردوغان نیز که از ابتدا عزم خویش را بر همسویی با بغداد گذاشته بود، از جانب ژنرال های ترک به سوی یک انتخاب جدید سوق داده می شود که می تواند مناسبت کشورش را با همسایه جنوبی در هاله ای از ابهام فرو ببرد.
با این تصمیم نه فقط مردم عراق، بلکه مردم ترکیه که دوران صدارت اول اردوغان را درآرامش و رفاه به سرکردند اکنون دلواپس آینده هستند. درست است که این کشمکش حلقه ای از زنجیره یک بحران چندین ساله میان ارتش ترکیه و شورشیان کرد این کشور است که در ارتفاعات عراق پناه گرفته اند، اما به دلیل پیوند پیچیده ای که اوضاع عراق با نقش آمریکا برقرار کرده باید به عنوان نمونه ای متفاوت در سیاست منطقه ای آنکارا دیده شود.
پارلمان عراق به خاطر اختلافات داخلی نتوانست مصوبه ای در برابر مصوبه پارلمان ترکیه صادر کند وتنها به صدور بیانیه ای شش ماده ای بسنده کرد که طی آن تهدیدات ترکیه رد شده بود. دولت عراق نیز که مایل به راه های مسالمت آمیز است، خواستار پایان دادن به حضور وفعالیت های پ.ک.ک در شمال کشورش شده است، اما سران بغداد می دانند که عملی شدن این خواسته کاری بسیار دشوار است.
2) کردهای عراق: کردهای عراق به ویژه حزب دمکرات کردستان به رهبری مسعود بارزانی از پ.ک.ک حمایت می کنند. پ.ک.ک بیش از بیست سال است که در کردستان عراق حضور داشته ودارای پایگاه های نظامی ومدنی متعددی است. کردهای عراقی علاوه برآن که عناصر پ.ک.ک را هم نژاد خود می دانند ودر پروژه کردستان بزرگ با آن ها همگرایی دارند، از قدرت بالقوه آن ها در کردستان عراق آگاهند ومی دانند که در صورت هر گونه بحران می توانند اوضاع کردستان عراق را به آشوب بکشانند.
از این رو سران برجسته کردی همچون مسعود بارزانی وجلال طالبانی از اطلاق گروه تروریستی به پ.ک.ک ابا دارند واین حزب را یک تشکل سیاسی می خوانند. به همین دلیل از همکاری با ترکیه که خواهان تحویل نیروهای پ.ک.ک شده است طفره می روند وطالبانی در یک مصاحبه اعلام کرد حتی یک گربه کرد را به ترکیه نمی دهیم!
اما از سوی دیگر کردها به فعالیت های اقتصادی ترکیه در شمال عراق نظر دارند که حدود 95 درصد از بازار 8/2 میلیارد دلاری این منطقه را در اختیار دارد وحدود 600 شرکت ترکی در کردستان عراق مشغول به فعالیت هستند که موجب رونق تجاری واقتصادی این منطقه شده اند. قطعا تحریم ترکیه آثار سوئی بر اقتصاد کردستان عراق می گذارد وهمین امر موجب شده رهبران اقلیم کردستان در تعامل با پ.ک.ک بر سر دو راهی قرار گیرند.
از سویی جلال طالبانی در منصب ریاست جمهوری عراق نشسته وناچار است الزامات حکومت بغداد را که با ترکیه قرارداد همکاری امضا کرده است بپذیرد. لذا هنگامی که وزیر خارجه ترکیه به بغداد سفر می کند، طالبانی برای آنکه خشم مقامات آنکارا برانگیخته نشود، پ.ک.ک را یک گروه تروریستی اعلام می کند.
3) عوامل داخلی ترکیه: یکی از اصول سیاست های دولت اردوغان حل و فصل معضلات استان های جنوب شرقی و تأمین حقوق اقلیت کرد است. دولت اردوغان با آن که از حساسیت های افکار عمومی و ارتش این کشور نسبت به مسئله کرد ها با خبر بود نگاهی متفاوت در دوران چند سال گذشته به این مسئله نشان داد و تلاش کرد تا در عرصه سیاست خارجی راهی متفاوت را برای حل این مسئله در پیش گیرد.
این نگاه نوین بلافاصله بازتاب خود را در جریان انتخابات آشکار کرد به نحوی که اردوغان بخش عمده ای از آرای خویش را از میان جمعیت چند میلیون نفری کردهای این کشور کسب کرد. محور اصلی برنامه اردوغان ایجاد اعتمادسازی در میان اکراد بود وکوشید تا رسوبات بدبینی را از نگاه مردم استان های جنوب شرقی بزداید تا حدی که سعی کرد بخشی از خواسته های این طیف مانند تعلیم زبان کردی یا ورود نمایندگان کرد به مجلس برآورده شود. از طرف دیگر اردوغان از لطمه ای که پروژه نظامی شدن مسئله کردها بر چهره بین المللی این کشور وارد کرده بود آگاه بود و با این واقعیت روبه رو شد که برای اصلاحات داخلی و گذشتن از دروازه اروپا باید به حل این مسئله و خارج کردن پرونده کردستان از دست ژنرال ها مبادرت کند.
بنابراین از پیامدهای بحران اخیر این است که اولاً برنامه راهبردی اردوغان را برای اصلاح سیاست میلیتاریستی آنکارا در استان های کردنشین متوقف می کند و ثانیاً طرح نزدیکی او به اروپا را با وقفه روبه رو می سازد. نیروهای رقیب داخلی ویا کشورهایی که از قدرت یابی یک دولت اسلامگرا منافع خویش را در مخاطره می بینند، از این فرصت برای تضعیف اردوغان بهره گرفته اند.
بنابراین می توان گفت که جنگ در عمق خاک عراق برای اردوغان یک انتخاب ناخواسته بلکه انتخابی است که شرایط و بازیگران محیط سیاسی بر آنها تحمیل می کنند واز سوی افکار عمومی و ارتش تحت فشار است تا در مقابل حملات جدایی طلبان کرد از داخل خاک عراق، حرکت نظامی جدی نشان دهد. با این حال حتی اکنون که صدای طبل جنگ برخاسته است هنوز تیم اردوغان برای تعدیل سیاست نظامیان یا اولویت دادن مذاکره بر جنگ تلاش می کنند.
4) ایالات متحده آمریکا: دولت ترکیه در بحران جاری دست پنهان آمریکا را دخیل می بیند. این موضوع قبلا در قالب تماس های محرمانه میان آنکارا و واشنگتن مطرح می شد اما اکنون به صورت علنی تیتر رسانه های آنکارا می شود که پ.ک.ک در دور جدید رویارویی با ارتش ترکیه به سلاح ونقشه های آمریکایی متکی است. از آن سو آمریکا دولت ترکیه را از اقدام نظامی در خاک عراق برحذر داشته وجنگ کلامی میان دو طرف بالا گرفته است.
البته برخی ناظران براین باورند که دولت بوش و اردوغان در پس این بحران در پی کسب امتیازات سیاسی هم هستند از جمله این که آنکارا سعی می کند در تقسیم قدرت آینده عراق سهم آن محفوظ شود و مانورهای سیاسی دولت و پارلمان در ترکیه بیش از آنکه زمینه سازی برای حمله نظامی به شمال عراق باشد، اقدامی برای تحت فشار قرار دادن آمریکا است؛ چرا که رهبران ترکیه بخوبی واقفند که در صورت مداخله نظامی در شمال عراق، خطرات مخالفت شدید آمریکا را به جان خواهند خرید.
ترکیه معتقد است وقتی رهبران پ.ک.ک به راحتی برای مداوا و تجدید نیرو در حضور آمریکایی ها در شمال عراق رفت و آمد می کنند، این امر نمی تواند بدون رضایت آمریکا باشد. آنکارا صریحاً از آمریکا خواسته است همان گونه که ترکیه از واشنگتن در مسئه حادثه 11 سپتامبر حمایت کرد، آمریکا نیز باید از آنکارا در قبال پ.ک.ک حمایت کند. اما شواهد موجود نشان می دهد که تنش آمریکا و ترکیه دست کم در حال حاضربر سرسلاح های آمریکایی که پ.ک.ک با آن به قتل افسران ترکیه می پردازد تا بدان حد است که مجالی برای این گونه زد و بندهای احتمالی باقی نمی گذارد.
در مجموع باید گفت بحرانی که حزب کارگران کردستان پدید آورده به لحاظ وابستگی به مولفه های مختلف، از پیچیدگی خاصی برخوردار شده وراه حل عاجلی برای آن متصور نیست. ممکن است حملات نظامی ارتش ترکیه مدتی از فعالیت این گروه بکاهد ویا کردهای عراق در انتخابی دشوار وتلخ، به طرد همگنان خود در پ.ک.ک بپردازند، اما این حزب با توجه به امکانات وتوانمندی های کافی وحضور در مناطق صعب العبور ونیز برخورداری از حمایت های پنهان آمریکا واروپا، همچنان در آینده چالش آفرین خواهد بود.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات