صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۳ خرداد ۱۳۸۸ - ۱۲:۱۷  ، 
کد خبر : ۹۴۳۰۷

اوباما و ضرورت تغییر در سیاست خارجی/مهدی شکیبایی


بصیرت: « CHANGE » یا همان «دگرگونی» در ادب فارسی واژه ای است که دموکراتهای آمریکا از آن به عنوان راهبرد خود برای رقابت باراک اوباما علیه «جان مک کین» نامزد جمهوریخواهان این کشور برای تصدی مسند ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا سود بردند.
راهبرد ظریفی که پس از یک دوره رکود جایگاه بین المللی و داخلی واشنگتن در دوره جرج بوش توانست اقبال عمومی گسترده ای در بین رأی دهندگان آمریکایی بیابد.این استراتژی همچنان پس از تصدی این مسند توسط اوباما از سوی حزب دموکرات مطرح شد، تا آنجا که از اوباما در تفسیرهای سیاسی جامعه آمریکا به عنوان یک فرد انقلابی و اصلاح گر یاد کردند. فردی که قرار است در سیاستهای داخلی و خارجی ایالات متحده تغییرات اساسی ایجاد نموده و این کشور را به جایگاه گذشته خود بازگرداند.
صرف نظر از درستی اطلاق چنین واژه ای بر اوباما، اینک وی در برابر ضرورت تغییر اساسی در چند رویکرد اشتباه سیاست خارجی آمریکا در دوران جرج بوش قرار گرفته است. رویکردهایی که اکنون درستی یا نادرستی گفته های رئیس جمهور جدید آمریکا را به محک آزمایش گذاشته است.
اوباما و مک کین نامزدهای دموکرات و جمهوریخواه ریاست جمهوری ایالات متحده، در مبارزات انتخاباتی خود 16 آگوست 2008 در برابر حضار اینجلیکال در کلیسا حاضر شدند و به پرسشهای «ریک وارن» پیشوای کلیسا، پاسخ گفتند.
یکی از پرسشهایی که از طرف «وارن» مطرح شد در ارتباط با مسأله وجود خیر و شر ادعایی جرج بوش در جهان بود که اساساً تیم نومحافظه کار او بر مبنای همین ادعا، واشنگتن را وارد دو جنگ خانمانسوز افغانستان و عراق کرد. ریک وارن پرسید: «آیا شر وجود دارد؟». اوباما با نگرش معقولتری در پاسخ به این پرسش گفت: «ممکن است شر وجود داشته باشد و مبارزه با آن نیز ضروری، اما نباید در این مسیر خود را مصون از خطا بپنداریم» (مضمون). مک کین اما وجود شر را تأیید کرد و گفت: «باید شکستش دهیم.» پاسخی که با تشویق حاضران همراه بود.
به باور بسیاری از کارشناسان اعتقاد به وجود شر در دنیا، در جامعه مذهبی ایالات متحده امری است مهم که عاملی تعیین کننده در تدوین سیاستهای خارجی این کشور به شمار می رود. انتخاب برچسبهایی مثل «محور شرارت» و یا بیان اینکه «هر که با ما نیست علیه ماست» از طرف دولت بوش بر مبنای اعتقاد به وجود شر و دو قطبی دیدن دنیا انجام می شود و معنا می یابد. رویکردی که بسیار خطرناک است و می تواند عواقب ناگواری به دنبال داشته باشد. طبیعی است وقتی آمریکا محور شرارتی در جهان تعیین می کند ناخواسته خود در محور «خیر» و مبرا از انتقاد و اشتباه قرار خواهد گرفت. موضوعی که اوباما از آن ابراز نگرانی می کند و سعی دارد از قرار گرفتن در موضع «خیر مطلق» پرهیز کند، زیرا تعریف نومحافظه کاران آمریکایی از محور شرارت، اسلام، بیداری اسلامی و مخالفان منافع استعماری آمریکا در جهان بویژه خاورمیانه بود.
اینک باراک اوباما خود را برای طرح یک گفتمان جدید با دنیای اسلام -که از سوی حزب رقیبش در محور شرارت قرار گرفته بود- آماده می کند. او قرار است فردا در قاهره از رویکردهای گذشته بوش نسبت به جهان اسلام تبری جسته و با بخش عظیم و تأثیرگذاری از جمعیت جهان آشتی نماید. با وجود این وعده ها، اما تأمل در روند آماده سازی این گفتمان از موضوعی دیگر حکایت دارد. به نظر می رسد، اوباما در نظر دارد سیاست «خیر و شر» بوش را با بسته بندی جدیدی به دنیای اسلام و افکار عمومی جهان معرفی نماید.
جایگزینی «ایران هراسی» به جای «اسرائیل هراسی» در اولویت سیاست خارجی اوباما ترجمان همان سیاست خیر و شر است. نادیده گرفتن جایگاه محور مقاومت در منطقه خاورمیانه به عنوان بخش انکارناپذیر قدرت جهان اسلام و همزمان گفتمان با بخش کوچکی از جغرافیای اسلامی که در ردیف کشورهای میانه رو از آن تعریف دارد، اجرای همان تفسیر تقسیم جهان به دو محور «شر و خیر» است. مهربانی هدفمند با مروجان تروریسم در دنیای اسلام و نامهربانی پرشدت با اکثریت جهان اسلام ترجمه همان گفتمان آمریکایی «هرکه با ما نیست علیه ما ست» می باشد.
تناقض در معیارهای جهانی سنجش حقوق بشر و سکوت در برابر مسابقه تسلیحاتی دوستان آمریکا تنها نمونه هایی از تکرار ادبیات سیاست خارجی بوش از زبان اوباما به نظر می آید.
زمانی که از تغییر در سیاست داخلی و خارجی آمریکا سخن به میان می آید، بنابراین، نقد واقعی سیاست خارجی دولت بوش و همچنین نقد ادبیات سیاسی دولت قبلی توسط دولتی که شعار «دگرگونی» سر می دهد، نیز ضرورت می یابد. تلاش برای ایجاد تغییر در رویکردهای گذشته حوزه داخلی برای نجات اقتصاد آمریکا (نظر به اینکه مسبب مشکل داخلی آمریکا اشتباه در سیاست خارجی است) بدون تلاش برای تغییر رویکردهای خارجی این کشور بخصوص ستیز واشنگتن با جهان اسلام توهین به شعور مسلمانان جهان تعبیر می شود و این تلقی را موجب خواهد شد که در کاخ سفید هیچ اجماعی برای تغییر ریشه ای رفتار آمریکا نسبت به دنیای اسلام وجود ندارد و موفقیت آمریکا در ایجاد نظم واقعی جهانی با بی اعتنایی به قدرت نوظهور دنیای اسلام محکوم به شکست خواهد شد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات