صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۴ تير ۱۳۸۸ - ۰۷:۴۸  ، 
کد خبر : ۹۷۹۱۷

اشغال دوم عراق/غلامرضا قلندریان


بصیرت: رژیم غاصب صهیونیستی از بدو ورود به سرزمینهای اشغالی، بر اساس عقاید تحریف شده و باطل خویش در زمینه توسعه طلبی، فقط سرزمین فلسطین را به عنوان وطن و قلمرو مرزی خود مطرح نکرده، بلکه فراتر از آن همواره به کشورهای پیرامونی و دیگر کشورهای اسلامی نظر داشته است.
بر کسی پوشیده نیست، زیاده خواهی سرزمینی اشغالگران با دست یافتن به گستره فلسطین نه تنها پایان نپذیرفت، بلکه ولع توسعه طلبی آنان افزون تر نیز گردید. بررسی تاریخ اشغال سرزمین فلسطین، تهاجمهای تل آویو به همسایگان و نگاه مقامهای تل آویو به فلسطین و همسایگان، تأییدی بر ادعای یاد شده می باشد.
رژیم اشغالگر قدس پس از اشغال بلندیهای جولان و عدم تخلیه آن از سال 1967 تاکنون و ادعای ارضی «از نیل تا فرات» انگاره سرزمینی خود را تبیین نموده است.
پس از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 ، فضا و بستر مناسب برای حضور این رژیم نامشروع در شمال عراق فراهم گردید. این نفوذ در شمال عراق با پوششهای متفاوت صورت پذیرفته است و تاکنون رسانه های منطقه و فرامنطقه ای بارها نسبت به نفوذ تدریجی صهیونیستها افشاگری نموده اند، به نحوی که هفته نامه المنار در این خصوص اذعان نمود: «نفوذ اسرائیلیها تنها به ایجاد دفاتر جاسوسی و ایستگاه های شنود و نیز جذب نیرو محدود نخواهد بود، بلکه دامنه این نفوذ شامل تمامی مراکز و نیز به شکل خاص تشکیل ارتش کرد، خواهد شد.» علاوه بر این، روزنامه صهیونیستی هاآرتص نیز چندی قبل از دخالت یک شرکت وابسته به این رژیم در قراردادهای تسلیحاتی کردستان عراق و نیز دست زدن به فعالیتهای مشکوک در این منطقه، پرده برداشت.
پیش از این، منابع خبری از وجود 55 شرکت صهیونیستی فعال در عراق خبر داده و تأکید کردند که بیشتر این شرکتها در راستای هدفهای تجاوزطلبانه رژیم صهیونیستی، فعالیت می کنند.
یهودیان کرد از هنگام حمله آمریکا به عراق در سال 2003 به خرید زمین در استان نینوا اقدام کرده و این استان را بخشی از ملک تاریخی یهودیان می دانند.
عملیات اجرایی این طرح نژادپرستانه در عراق دقیقاً مشابه همان عملیاتی است که پس از اشغال فلسطین توسط انگلیس در سرزمینهای اشغالی اجرا شد و در آن صهیونیستها جایگزین ساکنان اصلی فلسطین شدند. البته در این طرح آمریکاست که از رژیم اسرائیل برای تصرف اراضی عراق پشتیبانی می کند.
بدون شک، تل آویو به قلمرو فعلی راضی نمی شود و همواره در ادبیات امنیتی و سیاسی مقامهای اسرائیل، تنگنای ژئوپلتیک یک دغدغه اساسی برای آنهاست که تلاش می کنند با نگاه به همسایگان و دیگر کشورهای اسلامی، این معضل را مرتفع کنند.
پر واضح است، بر اساس مؤلفه های حقوق بین الملل، یکی از شاخصهای دولت، قلمرو آن می باشد و هر کشور در عرصه حقوق بین الملل با تعیین حدود مرزهای خود شناخته می شود. این در حالی است که رژیم صهیونیستی از مشخص نمودن قلمرو خویش احتراز نموده و خطاب به شهروندانش می گوید: «ای یهودیان، مرزهای کشور شما را خدا تعیین کرده است.»
صهیونیستهای توسعه طلب افزون بر دست اندازی به سرزمینهای دیگر کشورها، هدفهای متعددی را در عراق تعقیب می کنند که به برخی از آنها اشاره می گردد.
هدف اول که اسرائیل از حضور در عراق تعقیب می کند، ایجاد تفرقه در بین مسلمانان است، زیرا با حضور در عراق و ارتباط با کردها، زمینه مخالفت دیگر قومیتها و مذاهب در عراق علیه آنها تشدید خواهد شد و اذعان به این موضوع که جنگ داخلی یکی از تبعات آن است، سخنی به گزافه نیست، از سوی دیگر، کشورهای دیگر اسلامی نمی توانند این رفتار را نادیده بگیرند و قطعاً نسبت به آن، مواضع تندی را اتخاذ خواهند نمود.
هدف دوم که اسرائیل تعقیب می نماید، سلطه اقتصادی بر کشورهای خاورمیانه است، به همین منظور، پس از اشغال عراق و استیلای آمریکا بر این کشور، زمینه رونق کالاهای اسرائیلی در عراق فراهم گردید.
خروج اسرائیل از تنگنای اقتصادی، بویژه پس از آغاز انتفاضه الاقصی از طریق پر کردن بازارهای عراق از تولیدات اسرائیلی است، بویژه اینکه بسیاری از کارخانه های اسرائیل در نتیجه ادامه انتفاضه تعطیل شده است. ضمناً استفاده از پوشش برای کاستن حساسیتها، یکی از شگردهای مقامهای تل آویو است تا بدون التهاب هدفهایشان را پیگیری کنند.
هدف سوم که نمی توان از آن غفلت نمود، نیاز به انرژی است که همواره سبب گردیده رژیم غاصب به کشورهای نفت خیز چشم بدوزد و عراق تحت اشغال گزینه مناسبی برای عملی نمودن این ایده استراتژیک صهیونیستهاست.
اسرائیل از دیرباز به نفت عراق نظر داشته و حتی ادعای احیای خط لوله موصل- حیفا را مطرح ساخته است. این شبکه از زمان حاکمیت انگلیس بر فلسطین تا سال 1948 مورد بهره برداری بوده و حوزه نفتی شمال عراق را به فلسطین متصل می کرد و پس از آن متوقف شد.
هدف چهارم، تلاشهای امنیتی و جاسوسی است. حضور این دولت نامشروع در عراق می تواند بستر ایجاد پایگاه های جاسوسی را برای کشورها و جنبشهای اسلامی فراهم سازد و قطعاً فعالیتهای امنیتی در کردستان عراق، زمینه ساز اشراف اطلاعاتی و عملیاتی در دیگر کشورهای اسلامی خواهد گردید.
هدف پنجم تشدید شکافهای موجود بین گروه های فلسطینی در کردستان عراق است تا از طریق دیپلماسی، کشورهای عربی و اسلامی را که تاکنون از آنها به عنوان عقبه حمایتی مبارزان فلسطینی یاد می شده است، از فاز مقاومت و مبارزه به سوی عادی سازی روابط سوق دهد و القا نماید که راهبرد مقاومت در جهان اسلام فاقد پشتیبانی کشورهای اسلامی است.
انزوای سیاسی و روابط دیپلماتیک این رژیم سبب گردیده استمرار و بقای خویش را در برقراری رابطه با جهان اسلام ارزیابی نمایند؛ لذا دولتمردان اسرائیل روابط اقتصادی با قطر و حضور در شمال عراق را افزون بر ارتباط با کشورهای مصر و اردن، زمینه خروج از انزوای یاد شده تلقی می کنند تا شاید بتوانند از این رهگذر به موجودیت نامشروع خویش رسمیت ببخشند.
مردم عراق نسبت به رژیم صهیونیستی به هیچ وجه دید مثبتی ندارند. براساس یکی از نظرسنجیهایی که اخیراً در عراق انجام شد، اسرائیل دشمن شماره یک عراقیها معرفی شده و از آنجا که دولت عراق نیز برخاسته از اراده و خواست مردم است، قطعاً به دام توطئه های صهیونیستی نخواهد افتاد. ضمن آنکه زوال و نابودی رژیم اشغالگر قدس بر اساس مستندهای جریانهای پساصهیونیسم و رئالیستهای یهود در آینده ای نه چندان دور اتفاق خواهد افتاد، لذا دست و پا زدن جهت ارتباط با دیگر کشورها و گروه ها نمی تواند موقعیت رو به افول اسرائیل را بهبود ببخشد. 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات