جبهه اعتدال!

فهمى هویدى
برگردان: فرزان شهیدی
تحولات اخیر در جهان عرب به گونه ای است که فهم آن برای عقول ما دشوار است و ما را دچار حیرت می کند. برای نمونه چه کسی تصور می کرد مهمترین مسئله جهان اسلام یعنی «آرمان فلسطین» در خطاب رسمی رژیم های عرب به فراموشی سپرده شود و خطر جمهوری اسلامی ایران جایگزین آن شود؟ و یا چه کسی فکر می کرد جهان عرب در گرسنه سازی ملت فلسطین سهیم شود و در مقابل همه توان خود را برای آزادی سه اسیر اسرائیلی بسیج کند؟ آیا کسی تصور می کرد نزاع دیرین اعراب و اسرائیل جای خود را به درگیری شیعه و سنی بدهد؟ چه شده است که فلسطینی ها در روز یکدیگر را می کشند و شبانگاه نیز قربانی حملات وحشیانه اسرائیل می شوند؟ آیا حیرت آور نیست که جهان عرب همچنان نظاره گر کشتار روزانه مردم عراق است بدون آن که گامی در مهار آن بردارد؟ آیا لبنان بخشی از جهان عرب نیست که در جنگ 33 روزه با سکوت و بلکه تایید اعراب به تلی از ویرانه تبدیل شد؟ و بالاخره چه شد که اعراب در آغاز سده 21 قیمومیت بی چون و چرای آمریکا را پذیرفتند و خاطره قیمومیت انگلیس و فرانسه را در آغاز قرن 20 تداعی کردند؟
از این دست سوالات بسیار است و متاسفانه پاسخ روشنی در جهان عرب برای آن یافت نمی شود. واقعیت آن است که ایالات متحده آمریکا تلاش دارد به زعم خود، محور شرارت را در منطقه از میان ببرد، محوری که ایران و سوریه آن را هدایت می کنند و حزب الله و حماس در ذیل آن قرار دارند، جالب آن است که ماموریت اجرای این پروژه منطقه ای برعهده اعراب نهاده شده است. به عبارت دیگر جهان عرب با اکثریت سنی باید مانع نفوذ هلال شیعی برخاسته از جمهوری اسلامی ایران در منطقه گردد!
در جلسه محرمانه ای که در بندر عقبه اردن میان مسئولان امنیتی چهار کشور عربی و با حضور محمود عباس و مسئول اطلاعات داخلی رژیم صهیونیستی (شین بیث) برگزار شد، بر ضرورت مقابله با نفوذ ایران و نیز اعمال فشار بر حزب الله و حماس تاکید شد. البته در این نشست ابومازن اعلام کرد حماس دارای اکثریت پارلمانی است لذا سرنگونی آن کار ساده ای نیست. اما پاسخ جلسه به رئیس تشکیلات خودگردان کاملا روشن بود: جامعه جهانی حماس را به رسمیت نمی شناسد، زیرا این جنبش رژیم صهیونیستی را به رسمیت نشناخته است!
در هر حال آمریکا و رژیم صهیونیستی درصدد ایجاد جبهه ای در منطقه می باشند که از آن به «جبهه اعتدال» تعبیر شده است. در این جبهه ایران هسته ای، حزب الله و حماس تندرو و بلکه تروریست هستند. لذا امنیت و ثبات منطقه را تهدید می کنند. جالب آن که این رویکرد مورد استقبال رژیم های عربی قرار گرفته و آن گونه که «سیلوان شالوم» وزیر خارجه سابق رژیم صهیونیستی پس از دیدار با تنی چند از سران عرب گفته حکام عرب از ادامه مقاومت فلسطین و نیز وجود حزب الله به شدت نگران هستند!
با این تفاصیل آمریکا و رژیم صهیونیستی درصدد ایجاد تحولات بنیادین در معادلات جهان عرب هستند. این تحول که می توان از آن به کودتا در اولویت ها و ائتلافات تعبیر کرد، می رود تا بستر تحقق طرح های منطقه ای آمریکا را فراهم آورد، طرح هایی که با عناوینی چون خاورمیانه بزرگ و یا خاورمیانه جدید از سوی مسئولان آمریکایی ارائه شده است. در نظام جدید منطقه ای یک جبهه معتدل متشکل از اعراب و اسرائیل در برابر اصولگرایی اسلامی تشکیل می شود. در نتیجه به قضیه فلسطین تنها به عنوان یک مسئله داخلی نگریسته می شود که باید میان اسرائیل و فلسطینی ها حل شود. در مقابل خطر جمهوری اسلامی ایران و حزب الله و حماس تبدیل به مسئله محوری منطقه می شود که بزرگترین دشمن جبهه اعتدال است. این خطر در جایی تشدید می شود که نظام ایران یک نظام ایدئولوژیک است که با هلال شیعی خود ستاره داود را به چالش کشیده است!
به عبارت روشن تر در طرح آمریکا و رژیم صهیونیستی، اعراب باید از هویت خود که از دیرباز با مسائل مهمی چون آرمان فلسطین گره خورده بود منفک شوند و منافع آمریکا و آرمان های اسرائیل را در اولویت قرار دهند.گام نهادن در جبهه اعتدال در واقع ائتلافی است تازه با رژیم صهیونیستی. اما این ائتلاف برای اعراب هزینه های سنگینی به دنبال خواهد داشت. آیا خیانت به ملت ها و فراموشی آرمان فلسطین و جنگ طایفه ای و مذهبی در جهان اسلام هزینه های اندکی است؟!