مقدمه مارشال برمن بر اثر کلاسیک مارکس
اشاره:
کتاب «تجربه مدرنیته» نوشته مارشال برمن در ایران با اقبال مواجه شده است. این کتاب در سال ١٩٨١ منتشر شد. برمن در فصل دوم کتاب در تحلیلی مدرنیستی از «مانیفست کمونیستی» به انتقاداتی از آموزه مارکس میپردازد. در سال ٢٠١١ یکی از چاپهای مانیفست از انتشارات پنگوئن با مقدمه برمن منتشر شد. میخواستم بدانم پس از سی سال و در پی سقوط سوسیالیسم واقعا موجود و مثلا بحران سرمایهداری در سال ٢٠٠٨ در سنجش برمن از آموزه مارکس و مشخصا مانیفست، چه تغییری ایجاد شده است. آن را که خواندم به ترجمهاش اقدام کردم. در این متن، نقلقولها از مانیفست را عینا از ترجمه آن توسط محمود عبادیان و حسن مرتضوی – منتشرشده در کتاب «مانیفست، پس از ١٥٠ سال» - آوردم.
اما اشارهای به یک نکته: امروزه ما درکی که از مفهوم روشنفکر داریم بسیار متفاوت از دورهای است که مانیفست نوشته شد. مارکس در مانیفست، به طور مشخص، از روشنفکران یاد نمیکند. مفهومی که مارکس در مانیفست به کار برده و برمن از آن «روشنفکر» (و نیز متخصص) را میفهمد «دانشمند» یا «اهل علم» است. در همین متن وقتی برمن از گروههای «روشنفکران» یاد میکند مثلا کسانی که «برای کارخانجات دارو، استودیوهای فیلم، شرکتهای مختلط رسانهای، سازمانهای خدمات درمانی، کمیتههای آموزش، سیاستمداران و غیره» کار میکنند همان مفهومی را در نظر دارد که در مانیفست با «دانشمند» یا «اهل علم» - در کل، آنان که به کار فکری میپردازند - معرفی شده است.
کد خبر: ۲۹۹۵۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۰۷