با نگاه به انديشه سيدحسين نصر
اشاره: وقتي از علم مدرن سخن ميگوييم، مجموعهاي از روششناسي و مباني معرفتي را مدنظر داريم كه عمدتاً پس از دكارت شكل گرفت و خصوصاً بعد از كانت نسبت به تعريف سنتي علم دچار تحول شد. چالش انسان قرون وسطا با كليسا باعث شكلگيري نظام معرفتي جديدي براي مقابله با اين دستگاه حكومتي شد. نظامي كه بر خلاف سيستم اعتقادمحور و ايمانمحور كليسا، مبتني بر تجربهگرايي بود و تكنولوژيهاي دوران مدرن نيز با تكيه بر همين تجربهگرايي شكل گرفت و توسعه پيدا كرد. علمي كه در انگارههاي معرفتي خود، انسان را محور و دنيا را منحصر به ماديات ميدانست.
سيدحسين نصر از جمله سنتگراياني است كه انتقادات زيادي به اين سيستم معرفتي دارد و در تأليفات مكرر خود و مطالعات خود در حوزه فلسفه علم به اين مسائل اشاره كرده است. وي در خصوص آشنايي و ورودش به نقد نظام معرفتي علمي غرب و مطالعه فلسفه علم چنين ميگويد: «در دهه 1950 زماني كه در دانشگاه امآيتي مشغول تحصيل بودم، برتراند راسل فيلسوف مشهور غربي روزي براي سخنراني به اين دانشگاه آمد و از علم مدرن سخن گفت. از جمله گفت علم مدرن با كشف ماهيت حقيقت سر و كار ندارد. من شب آن سخنراني تا صبح خوابم نبرد. با خودم فكر كردم كه من به اين دانشگاه معتبر آمدم كه از ماهيت حقيقت و علم آگاه شوم حال آن كه يكي از مشهورترين فلاسفه غرب ميگويد نميتوانيم به ماهيت حقيقت برسيم. اين مسئله دريچه جديدي در مسير من گشود و چندسال بعد وارد مطالعه فلسفه علم شدم.»
کد خبر: ۳۰۲۴۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۲