دموکراسی - صفحه 42

برچسب ها
آيا غرب با «دموكراسي» سعادتمند مي‌شود؟
اشاره: بعد از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، بسياري از صاحبنظران و مفسران غربي از جمله فرانسيس فوكوياما، ليبرال دموكراسي را غايت آمال و آرزوهاي نوع بشر معرفي كردند و اعلام نمودند كه تاريخ به پايان خود رسيده است و نوع بشر در سير تحول عقيدتي خود به نقطه پاياني وارد گرديده و ليبرال دموكراسي غرب به عنوان شكل نهايي حكومتي كه بشر در پي آن بوده، در اقصي نقاط كره خاكي حاكم شده است. افرادي چون ليوتار نيز پايان ايدئولوژي را جشن گرفتند و به تمامي فرا روايت‌ها، اسطوره‌ها و آرمان‌ها پشت پا زدند و ايدئولوژي‌ها و ارزش‌هاي آرماني و انساني را به موزه‌هاي تاريخ سپردند، چراكه از نظر اين افراد از جمله فريد زكريا، دموكراسي تنها يك شكل بيشتر ندارد و به مثابه يك ظرف، فقط يك مظروف يعني «ليبراليسم» براي آن متصور است. از نظر اين متفكران، ليبراليسم ايدئولوژي نيست و به همين خاطر دموكراسي از نظر اين افراد همان ليبراليسم است و به عبارتي ساده‌تر، يك نوع اين هماني بين دو دموكراسي و ليبراليسم برقرار است. ساموئل‌هانتينگتون نيز با اعلام نظريه جنگ تمدن‌ها غرب را مترادف با آزادي، تساهل و تسامح و شرق را مترادف با جمود، تعصب و خشونت معرفي نمود و به تمامي سياستمداران دنيا هشدار داد كه تمدن‌هايي چون اسلام، كنفسيوس و... خطر و تهديدي براي ارزش‌ها و دموكراسي غربي هستند (عباسي، 1382: 63). به‌رغم چنين نظرات ايدئولوژيك و متعصبانه، تجربه دنيا نشان داده است كه اول اينكه ليبراليسم لزوماً منجر به دموكراسي نمي‌شود كه مصداق عيني آن حكومت پينوشه در شيلي بود كه به‌رغم ليبراليسم اقتصادي حاكم بر آن كشور سال‌هاي متمادي ديكتاتوري عرياني در آن كشور حاكم بود. نمونه ديگر براي صحت اين مدعا، كشور تركيه است كه با وجود ليبراليسم حاكم بر فضاي كشور و رشد كمي و دست باز سرمايه‌داري بخش خصوصي، اين نظاميان تركيه هستند كه به وقت و به‌وقت در نظام به ظاهر دموكراتيك اين كشور سنگ‌اندازي مي‌كنند. دوم اينكه دموكراسي لزوماً با ليبراليسم همخواني ندارد كه نمونه آشكار آن مردم‌سالاري ديني در جمهوري اسلامي ايران است. از اين رو بديهي است در فضاي ايدئولوژك به گونه‌اي علمي به نقد دموكراسي بپردازيم و حتي با مطالعه سرگذشت حكومت‌هاي دموكراتيك و نيز تئوريسين‌هاي دنياي غرب به عنوان مهد دموكراسي، به تبيين دقيق‌تري از اين پديده دست يابيم. واقعيت آن است كه متوسل شدن به پوزيتويسم و اعلام اين معادله كه هر جا ليبراليسم هست، دموكراسي هم هست و هر جا ليبراليسم نيست، دموكراسي هم نيست چيزي جز تأويل من عندي نيست. با عطف توجه به نكات فوق الذكر است كه بررسي، بازخواني و بازشناسي واژه دموكراسي و تعاريف مرتبط با آن اهميت پيدا مي‌كند.
کد خبر: ۳۰۱۸۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۱

انتخابات و دموكراسي در گفت‌وگو با تقي آزادارمكي
اشاره: حداقل هر دوسال يك بار مردم ايران در آستانه يك انتخابات و به تعبير تقي آزاد ارمكي، استاد جامعه‌شناسي دانشگاه تهران يك دموكراسي كوتاه‌مدت قرار مي‌گيرند. ارمكي معتقد است كه اولا ما استراتژي‌اي درباره مديريت اين دموكراسي نداريم، دوم تبديل نهادينه كردن دموكراسي نداريم و سوم اينكه برنامه و استراتژي تبديل دموكراسي كوتاه‌مدت به بلندمدت نداريم. به نظر اين جامعه‌شناس دولت روحاني براي پيروزي در انتخابات بايد جامعه را به رسميت بشناسد، ضمن آنكه همچنان امروز هم فرصت به رسميت شناختن جامعه را دارد و بايد تنوع و گوناگوني نظام اجتماعي را به رسميت بشناسد. اين به جامعه شخصيت مي‌دهد و جامعه احساس شخصيت مي‌كند تا اينكه آن را در مفاهيم كلي به نام جامعه، مردم و... گم كند. دامنه جامعه را بايد باز و از همه بايد براي مشاركت دعوت كرد و براي هركدام بايد پيام مستقل تعريف كرد و گفت. در اينجاست كه تكثر پيام لازم دارد و روحاني بايد تكثر پيام داشته باشد.
کد خبر: ۳۰۱۳۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۰۶

پربیننده ترین