فصلنامه برداشت دوم - صفحه 3

برچسب ها
چكيده: نويسنده ضمن مرور تعاريف اتحاد،‌ اتفاق و ائتلاف در ادبيات روابط بين‌الملل، مي‌كوشد تا روابط ايران و اسرائيل در زمان شاه و روابط ايران و سوريه پس از انقلاب اسلامي را براساس مفهوم اتحاد تبيين كند. به نظر وي، در هر دو مورد يك دشمن مشترك وجود داشت كه انگيزه اتحاد را تقويت مي‌كرد. اين دشمن مشترك در زمان شاه، شوروي و پس از انقلاب عراق بود. نويسنده ضمن بررسي محيط‌هاي امنيتي ايران و سوريه نشان مي‌دهد كه وجود تهديدات متعدد در سطوح مختلف باعث شد تا دو كشور ضمن اتحاد با يكديگر در صدد مقابله با اين تهديدات برآيند. به نظر وي، مناسبات ايران پهلوي و رژيم صهيونيستي از يك سو، و روابط جمهوري اسلامي ايران و سوريه از سويي ديگر، عمدتاً براساس پارادايم قدرت، قابل توجيه‌اند. مناسبات ايران پهلوي و اسرائيل هرچند در عرصه‌هاي اقتصادي و تجاري نيز گسترده شده بود، ‌اما در اصل، ‌ماهيتي سياسي داشت. همين طور مناسبات استراتژيك جمهوري اسلامي ايران و سوريه در وهله اول به دليل تصور تهديد مشتركي به نام عراق بود. نويسنده در پايان نتيجه مي‌گيرد كه پارادايم رئاليسم در مقايسه با ايده‌آليسم توانايي بيش‌تري براي توضيح اتحادها دارد. اگرچه اين به معناي رد كامل پارادايم ايده‌آليسم نيست. پارادايم مزبور از اين منظر مي‌تواند مهم باشد كه دولت‌ها پس از تشكيل اتحاد به دنبال شركايي مي‌گردند كه با آن‌ها شباهت ايدئولوژيك و اجتماعي ـ فرهنگي بيش‌تري داشته باشند.
کد خبر: ۲۸۵۶۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۶

چكيده: نويسنده مقاله مي‌كوشد تا با مروري بر نظرات تورن و هابرماس در مورد جنبش‌هاي اجتماعي، مدلي براي تحليل اين جنبش‌ها در ايران ارائه دهد. اين مدل «جامعه مخروطي» نام دارد. مطابق اين مدل از يك طرف ساخت جامعه به گونه‌اي اعمال مي‌شود كه سلسله مراتب از بالا به پايين به طور كامل به وجود آيد و از طرف ديگر اين سلسله مراتب بر تمام شوؤن زندگي اشراف داشته باشد. آن‌چه در اين‌جا حايز اهميت است، سلطه رأس مخروط اجتماعي بر روند تغييرات اجتماعي است. در اين حالت سه بستر محرك تغيير اجتماعي، يعني فرهنگ، اقتصاد و سياست، چنان در جامعه مخروطي قرار مي‌گيرند كه هيچ‌كدام قابليت بسترسازي براي تغيير اجتماعي را نداشته باشند. نويسنده مقاله با فرض دوم خرداد به عنوان يك جنبش فراگير، رويدادهاي سياسي پس از دوم خرداد را مورد بررسي قرار داده و به اين نتيجه مي‌رسد كه جامعه ايران به رغم غيرسياسي شدن ظاهري، مستعد بروز يك جنبش ديگر فراگير در جامعه پساسياسي است.
کد خبر: ۲۸۴۶۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۵

پربیننده ترین