تحليل اصغرزاده از شرايط انتخابات در گفتوگو با «اعتماد»
اشاره:
ابراهيم اصغرزاده ميگويد كه كار روحاني براي پيروزي در انتخابات ساده نيست. او معتقد است روحاني براي پيروزي بايد فيگور جديدي بگيرد؛ فيگوري كه بتواند راي طبقه ممتاز، متوسط و پايين نشين اجتماعي را به هم پيوند بدهد. براي اين ادعاي خود ادله دارد. معتقد است كه يك بلوك راي بالايي در طبقه حاشيهنشين و فرودست ايران شكل گرفته كه سيد ابراهيم رييسي و محمد باقر قاليباف در غياب محمود احمدينژاد تلاش دارند تا آن را تصاحب كنند. در اين ميان شانس رييسي را بهتر از قاليباف ميداند. ميگويد رييسي همچون احمدينژاد سال ٨٤ كه ناشناخته بود راي منفي ندارد در حالي كه قاليباف راي منفي دارد.
اصغرزاده با بيان اينكه تجميع راي رييسي و قاليباف ميتواند روحاني را با دردسر انتخاباتي مواجه كند احتمال رخداد اين اتفاق را كم ميداند. او اميد دارد تا روحاني از برگهاي برندهاش در جريان مناظرات استفاده كند تا پوپوليستها و اپورتونيستها دوباره فرصت پيدا نكنند قطار مديريت كشور را از روي ريل عقلانيت خارج كنند. به گفته اين فعال سياسي اصلاحطلب، آينده ايران گروگان دوازدهمين انتخابات رياستجمهوري است و از همين رو به همه نيروهاي دموكراسيخواه پيشنهاد ميكند كه به كمپين روحاني بپيوندند.
کد خبر: ۳۰۲۰۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۷
همايش ملي دولت و مردم در تاريخ ايران
اشاره:
ماجراي دولت و مردم در ايران قصهاي پر طول و تفصيل و همواره بحث برانگيز بوده و هست. تعريف دولت چيست؟ بر كدام مباني تعريف ميشود؟ ماهيتش چيست؟ ضرورتش را چگونه تعريف ميكنيم؟ مردم به چه كساني اطلاق ميشود؟ نسبت اين مردم با آن دولت كدام است؟ به لحاظ تاريخي اين رابطه چگونه اتفاق افتاده است؟ آيا چنان كه برخي پژوهشگران ميگويند، شكافي ميان اين دو بوده يا خير؟ اينها و دهها پرسش مشابه و پيچيده ديگر قرنهاست كه ذهن فيلسوفان و متكلمان و فقيهان و انديشمندان و مورخان را به خود مشغول داشته است و در سدههاي اخير با ورود ايران به گردونه تجدد اين مسائل پيچيدهتر نيز شده است.
در همايش ملي دولت و مردم در تاريخ ايران كه در پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي با همكاري انجمن ايراني تاريخ برگزار شد نيز بخشي از اين پرسشها مطرح شد. در نشست نخست اين همايش سه تن از استادان علوم سياسي به طرح برخي مباحث نظري مناسبات دولت و مردم در تاريخ ايران پرداختند. مقصود فراستخواه در بحث خود به كنشگراني پرداخت كه ادوار سهگانهاي از تاريخ ايران به خلق الگوهايي پرداختند براي ايجاد فضا يا فعاليت در حد فاصل دولت و جامعه. احمد گل محمدي از ديدگاهي نظري به مقايسه تعريف و ضرورت دولت در دو متن يعني قانون اساسي مشروطه و قانون اساسي جمهوري اسلامي پرداخت و حاتم قادري با بيان ويژگيهايي ساختاري و تاريخي كوشيد ماهيت مناسبات دولت و مردم را توضيح دهد و راه برون شد را به زعم خودش ترسيم كند.
کد خبر: ۳۰۱۹۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۵